گروهک تروریستى داعش قبل از آن که از عراق به سوریه برود نام «داع» یعنى دولت اسلامى عراق را انتخاب کرده بود اما بعد از ورود به سوریه، حرف «ش» را به آخر داع اضافه کرد که از کلمه شام (نام قدیم سوریه) گرفته شده است

به گزارش مشرق، «داعش» عبارتى است که از حروف اختصارى «دولت اسلامى در عراق و شام» تشکیل شده است. این گروهک تروریستى قبل از آن که از عراق به سوریه برود نام «داع» یعنى دولت اسلامى عراق را انتخاب کرده بود اما بعد از ورود به سوریه، حرف «ش» را به آخر داع اضافه کرد که از کلمه شام (نام قدیم سوریه) گرفته شده است.

 هدف سران گروهک تروریستی
 رهبران و سازمان‏دهندگان داعش، در ظاهر مى‌‏گویند که هدف از تشکیل این گروه، بازگرداندن «خلافت اسلامى و اجراى شریعت» به کشورهاى اسلامى به‏‌ویژه عراق و سوریه است اما حرف و عمل آن‏ها کاملاً از هم فاصله دارد، زیرا بر خلاف ادعاى تلاش براى اجراى شریعت اسلامى، وحشیانه‏‌ترین جنایات که اوج آن سر بریدن انسانهاى بیگناه و مخالفان خود با گفتن کلمه الله‏‌اکبر و بازى‏‌کردن با سرهاى آن‏هاست، به تفریح تروریستها تبدیل شده است و مهم‏ترین نتیجه این اقدامات غیرانسانى و وحشیانه، مخدوش‏‌شدن وجهه دین اسلام که دین انسان‌‏سازى و صلح و اعتدال است و دادن بهانه به دشمنان اسلام و صهیونیسم جهانى براى تشدید هجمه خود به اسلام و پدیده اسلام‏‌هراسى بوده است.
خبر سیطره تروریستهاى این گروه بر شهر موصل عراق و گسترش دامنه حملات مسلحانه آن‏ها در عراق پس از خنثى‌‏شدن طرح شوم آن‏ها در اشغال مرقد مطهر امامین عسکریین علیهم‌ا السلام در سامرا همزمان با فعالیتهاى فزاینده آن‏ها در سوریه این سئوال را مطرح مى‌‏کند که دلایل گسترش تحرکات این گروه تکفیرى چیست، گروهى که هر کس را که مانند این گروه فکر نکند و عقیده مخالف داشته باشد، کافر و ریختن خونش را مباح مى‌‏داند. برخوردارى از امکانات گسترده نظامى و تسلیحاتى این حقیقت را نشان مى‏‌دهد که آن‏ها بدون حمایت‏هاى برخى کشورهاى منطقه به‌‏ویژه عربستان و قطر نمى‏‌توانستند به این سرعت به یکى از خطرناک‏ترین و قدرتمندترین گروه‏هاى تروریستى تکفیرى تبدیل شوند، نکته‌‏اى کهبارها در سخنان مقامات بلندپایه عراق به‌‏ویژه نورى مالکى نخست‌‏وزیر عراق مورد تأکید قرار گرفت که عربستان و قطر از حامیان اصلى تروریسم در عراق هستند که انواع حمایتهاى نظامى و مالى را از آن‏ها با هدف پیشبرد اهداف خطرناکشان که شعله‌‏ورکردن آتش فتنه مذهبى با هدف تجزیه آن است به عمل مى‏‌آورند و اگر حمایتهاى این کشورها نبود، این‏ تروریستها جایى در عراق نداشتند.

 داعش در چه زمانى تأسیس شد؟
 ریشه‌‏هاى تشکیل داعش به سال 2004 میلادى باز مى‌‏گردد زمانى که ابو مصعب زرقاوى (سرکرده القاعده در عراق) گروهى به نام «جماعت توحید و جهاد» را تشکیل داد. زرقاوى ریاست این گروه را به‌‏عهده داشت و با القاعده به رهبرى اسامه بن لادن در آن زمان بیعت کرد و سپس نماینده القاعده در این منطقه شد و «شبکه القاعده در کشور رافدین (عراق)» نام گرفت.
شبکه القاعده در عراق در زمان اشغالگرى آمریکا به‌‏عنوان یک گروه جهادى ضد نیروهاى آمریکایى مطرح و همین باعث جذب جوانان عراقى شد که براى مقابله با اشغالگران آمریکایى در عراق تلاش مى‌‏کردند و به‏‌سرعت بر نفوذ این شبکه و نیروهاى آن افزوده و به قدرتمندترین شبه‏‌نظامیان مستقر و جنگجو در عراق تبدیل شد.
زرقاوى در سال 2006 میلادى در نوار ویدیویى ظاهر شد و تشکیل «شوراى مشورتى مجاهدین» به رهبرى عبدالله رشید بغدادى را اعلام کرد. زرقاوى در همان ماهى که تشکیل این شورا را اعلام کرد کشته شد و ابوحمزه مهاجر به‏‌عنوان رهبر شبکه القاعده در عراق انتخاب شد.
اواخر سال 2006 میلادى یک گروه نظامى تشکیل شد که دربرگیرنده همه شبکه‏‌ها و تشکیلات بنیادگرا در عراق بود. علاوه بر این‏که مظهر و نماد اهداف این گروهها بود و نامش نیز «دولت اسلامى عراق» به رهبرى ابوعمر بغدادى گذاشته شد.
در آوریل سال 2010 میلادى، نیروهاى آمریکایى به اجراى عملیات نظامى در منطقه «ثرثار» اقدام و به خانه‌‏اى که ابو عمر بغدادى و ابو حمزه مهاجر در آن حضور داشتند حمله کردند و پس از درگیرى‏‌هاى شدید بین دو طرف و به‏‌کارگیرى هواپیماها، این دو نفر کشته شدند.
یک هفته بعد، این گروه در بیانیه‌‏اى در اینترنت به کشته‏‌شدن ابوعمر بغدادى و ابو حمزه مهاجر اعتراف کرد. شوراى مشورتى دولت اسلامى عراق پس از گذشت ده روز تشکیل جلسه داد و ابوبکر بغدادى را به‌‏جاى عمر بغدادى به ریاست انتخاب کرد و او امروز «امیر دولت اسلامى عراق و شام» محسوب مى‏‌شود.


 امیر داعش کیست؟ و سوابق وى چیست؟
سرکرده این گروه تروریستى «ابوبکر البغدادى» نام دارد اما اسم واقعى او «ابراهیم عواد ابراهیم على البدر» است. وى اسامى و القاب زیادى مانند على البدرى السامرایى، ابو دعا، دکتر ابراهیم و کرار دارد.
وى در سال 1971 در 125 کیلومترى شمال بغداد و در سامرا به دنیا آمده است. ابوبکر البغدادى فارغ التحصیل دانشگاه اسلامى بغداد است و لیسانس و فوق لیسانس و دکترایش را از این دانشگاه گرفته است. اعضاى خانواده‏‌ى او از مدت‏ها پیش به پاکستان رفته و هنوز هم در آن‏جا زندگى مى‌‏کنند.
ابراهیم بن عواد بن ابراهیم البدرى در یک خانواده مذهبى داراى عقیده سلفى تکفیرى متولد شده است. پدرش شیخ عواد از بزرگان عشیره البو بدرى عراق است که نسب وى به قریش باز مى‏‌گردد و عموهایش از مبلّغان اسلامگرا در عراق است.
بغدادى فعالیت‏هاى خود را با تبلیغ و آموزش شروع کرد اما طولى نکشید که به عرصه جهادى کشیده شد و به‌‏عنوان قطبى از قطب‏هاى سلفیه جهادى و به‏‌عنوان برجسته‌‏ترین نظریه‏‌پردازان سلفیه جهادى در استانهاى دیاله و سامراى عراق مطرح شد.
نخستین فعالیتهاى خود را از مسجد امام احمدبن حنبل آغاز و یک مؤسسه جهادى کوچک در این منطقه به‌‏وجود آورد و این مؤسسه نیز چندین عملیات تروریستى انجام داد و در جنگهاى خیابانى در عراق در سالهاى گذشته شرکت کرد.
بغدادى سپس نخستین گروه موسوم به «ارتش اهل سنت و جماعت» را با همکارى با برخى شخصیت‏هاى بنیادگرایى که با وى در اندیشه و خط‌مشى و هدف هم‏سو بودند تشکیل داد و در بغداد، سامرا و دیاله فعالیت‌‏هایش را گسترش داد و طولى نکشید که به همراه گروهش به شوراى مشورتى مجاهدین ملحق شد و براى تشکیل و سازماندهى شوراهاى شرعى در این شورا تلاش کرد و به‏‌عنوان عضوى از اعضاى شوراى مشورتى بود تا این‏که تشکیل دولت اسلامى عراق اعلام شد.
ابوبکر بغدادى با ابو عمر بغدادى روابط نزدیکى داشت تا جایى که ابو عمر بغدادى پیش از کشته‌‏شدنش توصیه کرد ابوبکر بغدادى جانشین وى در رهبرى دولت اسلامى عراق باشد و این اتفاق در شانزدهم ماه مه سال 2010 میلادى رخ داد و ابوبکر بغدادى به‌‏عنوان امیر دولت اسلامى عراق منصوب شد.
صرف نظر از اقدامات القاعده در عراق و دوره زرقاوى و پیروان زرقاوى، دولت اسلامى عراق از زمانی‌که ابوبکر بغدادى به رهبرى آن انتخاب شده است یک تاریخ خونین طولانى دارد. دولت اسلامى در عراق تعداد زیادى عملیات و حملات تروریستى انجام داده که نتیجه آن کشته‏‌شدن هزاران عراقى بوده است.
مهم‏ترین این حملات نیز عملیات مسجد ام‏‌القرى در بغداد بود که طى آن خالد فهداوى از نمایندگان مجلس عراق کشته شد. هم‏چنین چندین عملیات انتقام خون اسامه بن لادن رهبر سابق القاعده انجام شد و حملات متعدد تروریستى در عراق صورت گرفت که بر اثر آن صدها نفر از نیروهاى ارتش و پلیس و مردم کشته شدند.
پایگاه اینترنتى وابسته به القاعده در عراق مسؤولیت بیش از 100 حمله انتحارى در انتقام کشته‌‏شدن بن لادن را به‌‏عهده گرفته است. سپس چندین عملیات موسوم به عملیات ویژه مانند حمله به بانک مرکزى عراق، وزارت دادگسترى، حمله به زندانهاى ابو غریب و حوت انجام شد.
اگرچه داعش تحت رهبرى ابوبکر البغدادى نیز همانند القاعده از نظر ایدئولوژیکى، یک جریان سلفى به‏‌شمار مى‏‌رود، اما از لحاظ تاکتیک‏هاى نظامى، داعش؛ ویژگى‏‌هاى خاص خود را دارد و شاید به همین خاطر در کوتاه‌‏مدت از القاعده جدا شد. داعش، مانند القاعده نیست که فقط به سوءقصد و جنگ چریکى اکتفا کند، بلکه قلمروگشایى و فتح اراضى از مهم‏ترین مبانى جنگى این گروه است.
وقتى که بغدادى به فکر فتح یک شهر یا منطقه‌‏ى جدید مى‌‏افتد، نیروهاى خود را با لباس مبدل و ظاهر قابل قبول، به آن مناطق فرستاده و آن‏ها نیز در خانه‌‏هاى امن، منتظر فرمان مى‏‌مانند. سپس آن‏ها در همان مناطق براى بیعت با سران عشایر وارد مذاکره مى‌‏شوند. اگر سران عشایر حاضر به بیعت شوند، چند تن از مهره‏‌هاى معتمد داعش در کنار آن‏ها مى‌‏مانند و هدایت عشایر را بر عهده مى‏‌گیرند و استاندار یا فرماندار شهر را از میان آن‏ها انتخاب مى‏‌کنند. اگر هم برخى از سران منطقه حاضر به بیعت و همکارى نشوند، با استفاده از همان عملیات مخفیانه‌‏ى آماده‌‏سازى، فشارهاى خاصى را بر آنان وارد مى‌‏کنند. داعش هم‏چنین اهمیت ویژه‌‏اى به فتح مناطقى مى‏‌دهد که داراى منابع انرژى باشند و فتح مناطق نفتى از اولویت‏هاى این گروه است. این تاکتیک علاوه بر سرمایه و قدرت مالى براى داعش، تضعیف رقبا را نیز با خود به همراه مى‌‏آورد.

 چرا داعش ارتباط خود را با القاعده قطع کرد؟
پس از آن‏که داعش به سوریه رفت، علیه النصره موضع گرفته و اعلام کرد که فرماندهان النصره خائن هستند و چندبار علیه فرماندهان داعش، دست به سوءقصد زده‏‌اند. النصره به‏‌دنبال این اتهامات، نزد ایمن الظواهرى رهبر القاعده شکایت برد و ظواهرى نیز براى حل این معضل از بغدادى و جولانى (رهبر النصره) خواست براى حضور در دادگاه شرعى، نزد او بروند. اما بغدادى این درخواست را رد نمود و با ارسال یک فایل صوتى براى الجزیره، اعلام کرد که تنها بن لادن را به‏‌عنوان رهبر خود مى‌‏داند و حاضر به تبعیت از دستورات ظواهرى نیست. پس از این رویداد، اغلب مجاهدین خارجى النصره نیز به داعش پیوستند.

 اصلى‏‌ترین نیروهاى داعش
 فرماندهان و مدیران دوران بعث و چهره‏‌هاى نزدیک به صدام، نظامیان بریده از ارتش سوریه و عراق، مجاهدین اروپا، چچن، بوسنى، شرق ترکستان، لیبى، افغانستان و چندین کشور دیگر، افرادى هستند که حاضرند به‌‏عنوان نیروهاى تحت امر بغدادى، به داعش بپیوندند.


 بغدادى چگونه راه نبرد را در پیش گرفت؟

پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003، بغدادى در منطقه‏‌ى ناامن فلوجه در حمله به یگان‏هاى آمریکایى مشارکت کرد و در آن‏جا با فرماندهان قدیمى ارتش صدام همراه و هم‏پیمان شد و جنگ به شیوه‏‌ى گروه‏هاى کوچک چریکى را مدیریت کرد. در همان دوره توسط آمریکایى‌‏ها دستگیر و روانه‌‏ى زندان شد. دولت آمریکا هنوز هم به این سؤال پاسخ نداده که بغدادى در دوران حبس چگونه با دیگر افراطى‏‌ها ارتباط گرفته و تحت تأثیر آن‏ها قرار گرفت.

 داعش چگونه قدرت گرفت؟
 یکى از سیاست‏هاى ویژه‌‏ى بغدادى این بود که همه‏‌ى افراطیون آزادشده از زندان‏ها و نیروهاى آمریکایى در عراق را به گروه خود پیوند زد. در میان آن‏ها افرادى بودند که از کارشناسان زبده‌‏ى بمب‏گذارى، انفجارات و فرمانده‌ى جنگ‏هاى چریکى به‏‌شمار مى‌‏آمدند. به این ترتیب، گروه بغدادى یا همان دولت اسلامى عراق به کانون جنگ و حملات انتحارى علیه آمریکا تبدیل شد و صدها عضو از کشورهاى دیگر هم به آن پیوستند.


 اوج شهرت سازمان، مربوط به کدام دوره است؟
در سال 2011 میلادى نام ابوبکر بغدادى هم به لیست تروریست‏هاى تحت تعقیب آمریکا افزوده شد و جایزه‏‌ى ده میلیون دلارى آمریکا براى افرادى تعیین شد که کمک و اطلاعات آن‏ها بتواند منجر به دستگیرى بغدادى شود. این در حالى بود که براى دستگیرى ایمن الظواهرى 25 میلیون دلار جایزه تعیین شده است. تنها یک ماه پس از شروع جنگ داخلى در سوریه و در سال 2011 میلادى، گروه دولت اسلامى شام و عراق شکل گرفت و این گروه در آن دوره، هنوز هم به القاعده وابسته بود. اغلب افراد گروه، از عراق به سوریه منتقل شدند و به اتفاق جبهه النصره در سوریه، شانه به شانه‌‏ى هم علیه رژیم اسد جنگیدند. در سال 2013 میلادى به زندان ابوقریب حمله شد و بین پانصد تا ششصد نفر از جنگاوران قدیمى و کارآزموده‌‏ى القاعده از زندان گریختند که همه‏‌ى آن‏ها به گروه داعش پیوستند.

 حوزه نفوذ داعش در چه مناطقى است؟

بغدادى در آغاز مسیر خود در رهبرى گروه دولت اسلامى عراق، تنها به‌‏دنبال آن بود که در کشور عراق صاحب قدرت و قلمرو شود اما بحران سوریه، توجه بغدادى را به‏‌سوى ظرفیت‏هاى داخل این کشور جذب کرد و همین موضوع باعث شد نام گروه خود را به دولت اسلامى عراق و شام تغییر دهد و در سوریه نیز مشغول جنگ و درگیرى شود. البته بغدادى پا را از این نیز فراتر گذاشته و خواهان قلمروگشایى در لبنان، اردن، فلسطین و اسراییل نیز هست.

داعش در سوریه، در مناطق رقه، حسکه و دیرالزور قدرتمند شده و در عراق نیز در موصل و تکریت قدرت گرفته است و با تأسیس یک رژیم یا امارت اسلامى، از مردم مالیات مى‌‏گیرد و با فروش منابع نفتى، پول فراوانى به جیب مى‌‏زند و قدرت مالى بغدادى روز به روز در حال افزایش است.
هر فرد، گروه، سازمان و عشیره‌‏اى که داعش را قبول نداشته باشد، از سوى بغدادى به‌‏عنوان دشمن معرفى مى‏‌شود و مجاهدین سنّى این گروه، مسلمانان صاحب دیگر مذاهب را کافر مى‏‌دانند. داعش براى اسرا، خائنین و دشمنان خود دادگاه و محاکمه تشکیل داده و به شکل نمادین و عبرت‌‏آموز آن‏ها را اعدام مى‌‏کند و در میان اعدام‌‏شدگان، شهروندان عادى و غیرنظامى فراوانى هم به چشم مى‏‌خورند و معمولاً اعدام‏ها به شکل بى‌‏رحمانه و دلخراش صورت مى‏‌گیرد. در واقع بزرگ‏ترین سلاح بغدادى، ترس و وحشت عظیمى است که به‏‌دنبال اعدام‌‏هاى بى‏‌رحمانه به‌‏وجود مى‏‌آورد.


 آیا داعش براى عملیات‏‌هاى خود در عراق مستقل عمل مى‏‌کند یا با گروه‏هایى ائتلاف کرده است؟
داعش با گروه‏هایى چون بقایاى گروهک منافقین، بقایاى رژیم بعث و فداییان صدام، عناصر وابسته به جریان «نقشبندیه» یعنى گروهى وابسته به حزب بعث سکولار به‏‌سرکردگى «عزت ابراهیم الدورى» دومین فرد در رژیم صدام، گردان انقلاب بیستم (1920)، گردان الجیش الاسلامى و جیش المجاهدین (گروه‏هاى مسلح تندرو) ائتلاف کرده است.
شواهد تأیید مى‏‌کند نیروهایى که در عملیات موصل و پس از آن مناطق دیگر شمال عراق به اقدام مسلحانه روى آوردند، اعضاى یک ائتلاف چندجانبه هستند چراکه تصور سقوط شهرى در حد و اندازه موصل بسیار دشوار است و چنین اتفاقى به‏‌سادگى و با اقدام مسلحانه یک گروه، رخ نخواهد داد. نکته دیگر نیز تجربه‌‏اى است که از داعش وجود دارد زیرا این گروه پس از حدود شش ماه حضور مسلحانه در فلوجه از توابع استان الانبار، موفق نشد این شهر را به‏‌طور کامل به تسلط خود در آورد. ارتش عراق از دسامبر گذشته تاکنون در فلوجه درگیرى مسلحانه دارد.
افسران سابق ارتش منحل‌‏شده عراق (ارتشى که پس از سقوط بغداد در سال 2003 منحل شده بود) از چهره‏‌هاى حاضر در این ائتلاف هستند. حضور این افسران سبب شد سقوط شهرها یکى پس از دیگرى آسان شود زیرا آنان از افسران با تجربه‌‏اى هستند که در جنگ هشت‏‌ساله ایران و عراق، جنگ دوم خلیج فارس در سال 1991 و هم‏چنین حمله سال 2003 آمریکا به عراق حاضر بودند و به قوانین نبردهاى چریکى آگاهند.
شاهد دیگرى که ثابت مى‏‌کند عملیات موصل عملیات چند گروه مسلح در قالب یک ائتلاف است این‏که پس از سقوط موصل و پس از آن تکریت که از پایگاههاى عمده حزب بعث عراق به‏‌شمار مى‌‏آید، براى این دو شهر فرماندار تعیین شد در شرایطى که داعش در ادبیات سیاسى خود واژه فرماندار ندارد و از والى استفاده مى‏‌کند.
شاهد دیگر تعیین فرمانداران وابسته به حزب بعث براى این شهرهاست. البته آشکار است که تعیین فرماندار براى شهرهاى ساقط‌شده یک اقدام نمادین و صورى است اما بزرگ‏ترین ماجراجویى در برابر دولت مرکزى عراق به‌‏شمار مى‌‏آید و نشان مى‌‏دهد «شوراى نظامى انقلابیون» در پى افزایش نفوذ خود در شهرهاى موصل و تکریت است. شوراى نظامى انقلابیون که به نظر مى‏‌رسد شورایى وابسته به حزب بعث عراق است، «هاشم جماس» از اعضاى حزب بعث و از نظامیان سابق در رژیم صدام را به‏عنوان فرماندار موصل تعیین کرد و در تکریت از توابع استان صلاح‏الدین نیز «احمد عبدالرشید»، استاندار صلاح‏الدین در دوران حاکمیت صدام را به سمت فرماندار تعیین کرد.


 هدف غرب به‏ ویژه آمریکا در حمایت از این گروه‏هاى تروریست در عراق و سوریه چیست؟
 بعد از این‏که تحولات میدانى سوریه به نفع محور مقاومت و بازدارندگى رقم خورد و آمریکا و داعش و رژیم صهیونیستى در ایفاى نقش‏هاى خود و رسیدن به اهدافشان در مرزهاى لبنان و سوریه ناکام ماندند و اسرائیل نیز موفق نشد توطئه دیوار خوب را در مرزهاى خود با سوریه ایجاد کرده و امنیت داخلى اسرائیلى‏‌ها را تقویت کند، این محورها به سمت مرزهاى عراق با سوریه حرکت کردند. این اقدام جدید بر اساس اهداف و راهبردهاى این مثلث شکل گرفته است که عبارتست از:
الف: قطع خط ارتباطى محور مقاومت؛ شکى نیست که موقعیت جغرافیایى داعش در مرزهاى سوریه با عراق از دیر الزور گرفته تا حسکه سوریه و استان‏هاى الانبار و نینوا و صلاح الدین در عراق منطقه راهبردى و حیاتى را براى شیعه و سنى تشکیل مى‏‌دهد. شیعیان تسلط داعش بر این منطقه را باعث قطع‌‏شدن ارتباط محور مقاومت با سوریه مى‏‌دانند که بر اساس طرح‏‌هاى آمریکایى صهیونیستى در منطقه با ابزار داعش انجام مى‌‏شود. این اقدام در شرایطى انجام مى‏‌شود که آمریکا و اسرائیل از انجام این مأموریت در خاک سوریه ناکام مانده بودند.
این تحلیل هنگامى روشن‌تر مى‏‌شود که مى‏‌بینیم نیروهاى محور مداخله‌‏جو در سوریه در زمینه ادعاى حمله شیمیایى در غوطه سوریه تهدیدات حمله نظامى را مطرح مى‏ کنند، آن‌هم در شرایطى که دوبار در شکستن محاصره غوطه ناکام ماندند. آمریکا و اسرائیل در پى شکست در این عملیات، هیاهوى زیادى را ایجاد کردند، برخى مقامات رژیم صهیونیستى در جریان جنگ قلمون مدعى بودند که اسرائیل به حزب‏‌الله اجازه نخواهد داد تا بر سلسله کوه‏هاى شرقى لبنان مسلط شود. برخى از تحلیلگران نظامى صهیونیستى نیز به نقل از مقامات خود اعلام کردند که زخم یبرود همچنان باید با ارسال خودروهاى بمب‏گذارى بیشتر به ضاحیه جنوبى بیروت در حال خونریزى باقى بماند. این در حالى است که‏‌ تروریست‏ها مدت‏هاست از ادامه این روند ناکام مانده‏‌اند.
طبیعى است که فعال‌‏سازى مهره داعش در محور مقاومت از سوى آمریکا و اسرائیل نشان از نگرانى‌‏هاى این جبهه نسبت به مقاومت در منطقه دارد. دکتر روحانى رئیس جمهور ایران در واکنش به همین رویکرد بود که در زمینه گسترش خطر داعش در عراق تصریح کرد که در زمان مناسب براى مقابله باتروریسم در منطقه و جهان وارد عمل خواهد شد. ایرانى‌‏ها با این اظهارات این پیام قوى را صادر کردند که اجازه نخواهند داد کسى دستاوردهاى بزرگ این کشور در سوریه را با این اقدامات در عراق تضعیف کند.
محور آمریکایى- صهیونیستى مشابه این نگرانى را در تعامل با قوس سنى شامل عراق، عربستان سعودى و اردن نیز دارد، تروریست‏هاى آمریکایى- صهیونیستى غالبا به‏‌دنبال تجزیه این کشورها و تضعیف آن‏ها هستند و هر از چند گاهى آن‏ها را به‏‌علت خارج‏‌شدن از دایره اطاعت از آمریکا مجازات مى‏‌کنند.
ب: سرپوش گذاشتن بر شکست‏هاى آمریکا در سوریه و افغانستان و عراق؛ آمریکا از سویى مى‏‌خواهد شکست‏هاى خود را از محور مقاومت جبران کند و از سوى دیگر آبروى باقی‌مانده امپراتورى فرتوت خود را براى خود حفظ کند. تعهد این کشور به حمایت از رژیم صهیونیستى از دیگر اهداف این کشور در تحریک برگه داعش در عراق است.
ج: حفظ آبرو و وجهه آمریکا در منطقه به‏‌علت ضعفى که این کشور دارد، تنها به بهانه مبارزه ادعایى باتروریسم امکان‌‏پذیر است.
د: تضعیف نفوذ ایران در منطقه به‏‌ویژه بعد از توافق هسته‌‏اى با این کشور از این طریق ممکن است.
ه: کاستن از حجم تبلیغاتى پیروزى محور مقاومت در سوریه و آبروریزى آمریکا با کاشتن خار تروریسم در جسم عراق و سوریه که همچنان در این کشور ادامه داشته باشد، امکان‏پذیر است.
و: تهدید امنیت ملى ایران و قرار دادن این کشور در محاصره تهدیدات تروریستى، یکى از اهداف این اقدامات است. بر این اساس بخشى از این گروه‏ها در افغانستان و پاکستان و بخشى دیگر در سوریه و عراق فعال هستند.
ز: ایجاد عرصه کارى جدید براى حزب‏‌ا‌لله لبنان در منطقه و مشغول کردن این حزب از توجه به رژیم صهیونیستى.
ح: ایجاد ترس در روسیه و تهدید به گسترش تروریسم در محیط داخلى این کشور.

ط: احیاى مجدد عصاى سازمان ملل متحد و حکم دادن مجدد به نفع آمریکا براى بهره‏‌بردارى از حوادث بین‌‏المللى در راستاى منافع توسعه‏‌طلبانه خود. این در حالى است که از مدتى پیش با وتوهاى روسیه و چین این رویکرد محدود شده، اما آمریکا به بهانه حفاظت از امنیت و صلح جهانى به‌‏دنبال فعال‏‌سازى مجدد این رویکرد است.

درباره منافع آمریکا از اقدامات‏‌ تروریستى جدید داعش در عراق صحبت فراوان است، اما چیزى که مشخص است، این‏که محور بازدارندگى و در پس آن‏ها روسیه و چین با این برگه نیز به‌‏صورت مناسب برخورد خواهند کرد. پدیده‏‌اى که براى دادن اکسیژن اضافى به پیکر رو به موت آمریکا و راهبرد تکامل نقش‏ها در منطقه و تلاقى اهداف آمریکا با گروه‏هاى تروریستى است.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس