به گزارش مشرق، سعید حجاریان از جمله اعضای دفتر مرکزی حزب منحله مشارکت طی گفت و گویی با روزنامه آرمان گفت:
- اصلاحطلبان تا آنجايي كه توانستند براي آقاي روحاني مايه گذاشتند؛ دوستاني مانند آقايان جلايي پور، كرباسچي ومرعشي و خود من چه اندازه در تاييد ايشان صحبت كرديم.
- آقاي زيباكلام هم كه مقالات زيادي در حمايت از رئيسجمهور و دولت داشته است. دوستان ديگر هم هستند.
- اما يك بحث در اينجا وجود دارد. آيا آقاي روحاني خودش بايد بخواهد كه از او دفاع شود يا نه. او به عنوان اصلاحطلب كه به ميدان نيامد البته شايد هم مقداري تحفظ داشته باشد كه ما از او دفاع كنيم. افرادي مانند من بخواهند دفاع كنند، ميگويند اينها سهم ميخواهند و سهمخواهي ميكنند.
- آقاي روحاني خودش هم بايد كمك كند و ستادش را قوي كند. روابط عمومي او ضعيف است، صدايش هم ضعيف است، روزنامه خوبي براي خودش ندارد يا كم دارد. ميخواهم بگويم كه خودش هم يك مقدار تحفظ دارد. تا جايي كه خبر دارم آقايان خاتمي و هاشمي و ديگران از او حمايت و دفاع ميكنند و هر جا كه مينشينند، از روحاني حمايت و دفاع ميكنند.
- درپاسخ به اين سوال که" در سال 76 كانديداي مورد حمايت شما آقاي خاتمي بود و در سال 92 از آقاي روحاني حمايت كرديد. اما دفاع از اين دو كانديداي مورد حمايت، شبيه هم نيست، از آقاي خاتمي دفاع و حمايت بيشتري داشتيد" : آقاي روحاني اد عا دارد كه كانديداي مستقل است. اين در حالي است كه در سال 76 خاتمي نگفت من مستقل هستم بلكه كانديداي جناح خط امام بود. بچههاي دوم خرداد قبل آن (انتخابات و پيروزي) كار كرده بودند، مجمع روحانيون پشت خاتمي بود، سازمان مجاهدين در اطرافش بودند و احزاب ديگر هم دنبال او بودند. كارگزاران هم دنبالش بود.
- رابطه ما با روحانی رابطه « اتحاد، انتقاد» است يعني اتحاد علني و انتقاد مخفي داريم.
- (اگر در دفاع از روحاني) من يك كلمه بگويم، ميگويند چه خبر است و سعيدحجاريان چه نسبتي با روحاني دارد.
- نمي شود گفت دولت دست اصلاحطلبان است. حرف روحاني اين است كه دست آدمهاي معتدل است يعني نه اين طرفي و نه آن طرفي. تيپهاي اين شكلي هستند ديگر. گفت براي كسي بمير كه برايت تب كند. البته من اين حرف را قبول ندارم. رابطه ما با آقاي روحاني خيلي بهتر از اين حرفهاست.
- بحث درباره رياست مجلس بعدي خيلي زود است. بايد گذاشت تركيب مجلس مشخص شود و آن موقع درباره رئيس مجلس بحث كرد. الان نميشود گفت چه كسي رئيس باشد. درباره كانديداها هم از الان نميشود صحبت كرد. بايد بروند، ثبت نام كنند و ردصلاحيت شدهها مشخص شوند و ديد چه كساني باقي ميمانند. ليستها تهيه شود و آن موقع صحبت كرد.
- دولت، دولت نسبتا كارايي است. ستادش بعضا ناهماهنگ است اما صفش خوب است. برخي جاها البته ايرادهايي دارد.
- آقاي روحاني بيم اين را دارد كه با افشاي ليست مفسدان اقتصادي، برخي از آنها فرار كنند يا اقدام به امحاي آثار جرم كنند. قوه قضاييه بايد اين ليست را بگيرد و رسيدگي كند. آقاي روحاني بايد يك نسخه از اين ليست را به مجلس بدهد. بيشتر مفاسد را مجلسيها فاش ميكنند مثلا همين پرونده زمين خواران بابلسر كه از سوي نمايندهها پيگيري شد. دولت نبايد خود را خيلي درگير كند و سر اين مسائل وارد چالش شود. بايد قوه قضاييه و مجلس را به ميدان بياورد تا آنها پيگيري و در صورت لزوم مفسدان اقتصادي را به مردم معرفي كنند.
- دولت با رئيس مجلس رابطه خوبي دارد و تعامل خوبي برقرار است. لاريجاني با دولت همراهي ميكند.
- معلوم نيست كه «راست» ميخواهد چه كند يا اصولگرايان چه برنامهاي دارند. آيا ميخواهند حزب بزنند ؟ چه حزبي دارند، نامش چيست. آنها چند حزب دارند؟ اگر علي لاريجاني حزب بزند اين حزب چيست؟ در جامعه روحانيت اوضاع پس از آيتا... مهدوي كني چگونه خواهد بود يا جامعه مدرسين به كدام سمت خواهد رفت؟ اگر خودشان را جمع و جور كنند، احتمال ميدهم آقاي لاريجاني حتما پايه خوبي در ميان آنها دارد و ميتواند با آقاي روحاني هماهنگ باشد. بايد تا آن زمان صبر كرد تا تكليف جامعتين مشخص شود.
- احمدي نژاد ابدا بر نميگردد و محال است. او ديگر بر نميگردد. ديگر تيم هم ندارد كه بخواهد برگردد. حزب و تيم ندارد، بدنهاي كه با او بودند جدا شدند. حتي آقاي مصباحيزدي هم به نظر من، دنبال او نيست.
- آقاي خاتمي از اول نميخواست بيايد. دوم خرداد هم نميخواست بيايد بلكه بچهها به زور او را آوردند؛ خاتمي دنبال كار فرهنگي بود و اصلا تيپ فرهنگي دارد. حرفهايش راست است. خودش نميخواهد بيايد و طرف مقابل هم نميخواهد او بيايد يعني نه خودش ميخواهد و نه آنها ميخواهند كه او بيايد. پس حضور آقاي خاتمي در قدرت عملا منتفي است.
- اگر عكس آقاي خاتمي بالاي ليستي براي خبرگان يا مجلس باشد مطمئن باشيد مردم راي خواهند داد. خوب هم راي خواهند داد.
- براي مجلس هشتم اشتباه كردند كه از نام و عكس آقاي خاتمي استفاده كردند.
- داعش خطرناك است. مالكي اعلام كرد تكريت را گرفته اما نميدانم چقدر آن را گرفته است. داعش جدي است، كارهاي مالكي جدي است، آينده عراق جدي است، آينده عبدالله عبدالله و افغانستان مهم است. الان تظاهرات در كابل شروع شده است. اين طرف و آن طرف كشور شلوغ است و اگر اوضاع همينطور باشد تركشهايش ما را هم ميگيرد. حداقل يك مشت مهاجر افغاني و عراقي به ايران ميآيند. مردم كشورمان چه بايد بكنند، بيكاري زياد ميشود. در ماجراي حلبچه چقدر عراقي به ايران آمدند. فرض كنيد داعش به خانقين بيايد، چقدر از مردم آنجا فرار ميكنند و به ايران ميآيند. كردستان كه نميتواند همه آنها را پناه دهد. از اين طرف هم از افغانستان به خراسان سرازير ميشوند. دلواپسي من اين موضوعات است و مساله، مساله ملي ماست.