به گزارش گروه اجتماعی مشرق، کنار اتوبان لابهلای درختان مردی بر بساطی از مقوا و کاغذ چرت میزند، یک ظرف یکبار مصرف غذا، یک ساک کهنه و یک لیوان چرک مرده را کنارش جا داده و برای خودش خانهای ساخته.
روي پلهاي عابر پياده هم همين بساط است؛ مردان يا زنان معتادي كه سرگردان كوچههاي شهرند و هرجا كه بتوانند براي خود پاتوقي دستوپا ميكنند. سرنگ، زرورق و قاشق در دستانشان جابهجا ميشود و پتوهاي كهنهشان را بر سر ميكشند تا كسي خلوتشان را نبيند. آنها شهر را براي رهگذران و بهويژه كودكان و زنان ناامن ميكنند؛ معتاداني كه آنقدر اعتيادشان توي ذوق ميزند كه به آنها معتاد تابلو ميگويند.
اين دسته از معتادان معمولا تهخط اعتياد هستند و تا مرگ فاصله چنداني ندارند. اينها وقتي به چشم ميآيند كه دركام مرگ رفته باشند و یا کسی را به کام مرگ فرستاده باشند؛ آنگاه در آمار رسمي با اين جمله ديده ميشوند؛ «روزي 8نفر بر اثر مصرف موادمخدر در كشور ميميرند». حمله چند روز پیش تعدادی از اوباش و معتادان منطقه مولوی به یک پیر مرد روحانی ما را بر آن داشت تا مجددا به بررسی موضوع جمع اوری معتادان از سطح شهر بپردازیم.
معتادان تابلو
براي حفظ امنيت شهروندان هم كه شده نهادها و سازمانهاي دولتي بايد برنامههاي درازمدتي براي جمعآوري اين دسته از معتادان داشته باشند. حضور اين همه معتاد در پاركها، كنار اتوبانها و روي پلهاي عابرپياده نشان ميدهد كه هيچ برنامه مشخصي براي سامان دادن آنها تاكنون اجرا نشده و معتادان تابلوي بيخانمان همچنان ميتوانند خلوتگاههاي شهر را تصاحب كنند.
شايد همين است كه براساس نظرسنجيهاي وزارت كشور 92درصد از جمعيت كشور مهمترين نگرانيشان موادمخدر است. البته اعتياد فقط در معتادان تابلو محدود نميشود و چندی قبل وزير كشور گفت: 55درصد از طلاقها، 65درصد از همسرآزاريها، 30درصد از كودكآزاريها، 25درصد از قتلها، 23درصد از خشونتها و 35تا 40درصد از سرقتها بهدليل اعتياد است، اما معتادان تابلو نمايشگاه اين معضل در سطح شهر هستند.
زندگی در سایه نا امنی
روزی نیست که در صفحه حوادث روزنامه ها خبری از قتل و سرقت توسط معتادان، منتشر نشود. ساکنین مناطقی که تبدیل به پاتوق معتادان شده نیز با نامه نگاری ، شکایت، مصاحبه و ... به دنبال امن کردن محل زندگی خود و فرزندانشان هستند.
* ساکنین منطقه خاوران که گرمخانه ای با ظرفیت 800 نفر در آن دایر شده و تردد هر روزه تعداد زیادی معتاد در کوچه پس کوچه های آن مردم منطقه را به وحشت انداخته بود پس از مدتها نامه نگاری توانستند این گرم خانه را تعطیل کنند که بعد از یک هفته مجددا بازگشایی شد.
* شهرک حصارک پایین که در 45 کیلومتری تهران، بعد از رباط کریم و در محدوده شهرداری نسیم شهر واقع شده است، سال هاست در حصار محرومیت ها زندگی می کنند. آنها دلشان پر است از این که میان این همه کمبود فراموش شده اند و کسی پیدا نمی شود که دستشان را بگیرد و آنها را از زندگی در حصار این همه کمبود و محرومیت رها کند.
اهالی شهرک حصارک که دل پری از کمبودهای منطقه دارند از تعداد بالای معتادان و کمپ های ترک اعتیاد گلایه مند شده چرا که باید خودشان از پس تامین امنیت شان برآیند، چون اینجا هیچ کس مسئول تامین امنیت نیست. این شهرک 50 هزار نفری پاسگاه نیروی انتظامی هم ندارد. اهالی می گویند تنها کانکس انتظامی داخل شهرک هم چند وقت پیش جمع شد.
اهالی دل خوشی از رفت و آمد موتوری هایی که اینجا پرسه می زنند، ندارند. می گویند بعضی هایشان کارشان شناسایی طعمه هایی برای سرقت و زورگیری است و ابایی هم از این که شناخته شوند، ندارند چون می دانند کاری از دست کسی برنمی آید. همسایه ها می گویند در سایه همین ناامنی است که اینجا براحتی حتی در روز روشن سرقت و زورگیری انجام می شود. اینجا تقریبا هفته ای یکی دو بار کیف قاپی اتفاق می افتد یا همین چند وقت پیش که دو جوان موتورسوار با زورگیری گردنبند طلای یکی از دختران محله را از گردنش باز کردند.
* آخرین قربانی رها بودن معتادان، پیر مردی روحانی از حوزه فیلسوفالدوله است که در محله بازار مولوی، سمت میدان سید اسماعیل و بازار حضرتی واقع شده است.
حجتالاسلام والمسلمین "ظفر قاسمی" مدیر حوزه علمیه "فیلسوفالدوله" علت این اتفاقات را ناامنی شدیدی دانست که در این محله وجود دارد و به مشرق گفت: متأسفانه تعداد زیادی معتاد و مجرم این محله را مکان امنی برای خود دیدهاند و اینجا مستقر شدهاند. حتی در بین اینها تعداد زیادی زن هم وجود دارد. اینها به راحتی در ملأ عام مواد مخدر مصرف میکنند و هیچ ابایی ندارند، چون کاملاً آزاد هستند و هیچ مانعی جلویشان وجود ندارد. اگر هم زورشان برسد، مردم را خفت میکنند.
وی با اشاره به سابقه دار بودن این اقدامات شرورانه گفت: هم از طریق شهرداری و هم از طریق نیروی انتظامی پیگیری کردهایم. هر کجا که دستمان میرسیده مراجعه کردهایم و پیگیر شدهایم. اما متأسفانه جوابی که به ما میدهند این است که هر ارگانی ما را به ارگان دیگر پاس میدهد. شهرداری میگوید بروید به نیروی انتظامی بگویید، نیروی انتظامی میگوید وظیفه شهرداری است. به نیروی انتظامی که مراجعه میکنیم، میگویند بهزیستی باید بیاید. به هر نهادی که مراجعه میکنیم به نحوی موضوع را از سر خود باز میکند. اینجا هم متأسفانه چون محله پرتی هست، هیچ توجهی نمیکنند و اهمیتی نمیدهند.
چهكسي مسئول است؟
قانون مبارزه با موادمخدر ميگويد كه معتادان متجاهر (تابلو) بايد دستگير شده و به مراكز دولتي ترك اعتياد منتقل شوند. اين معتادان ابتدا 3ماه و درصورت نياز به تمديد زمان بايد در همين مراكز اقامت داشته باشند و در نهايت اين مدت به دفعات تمديد ميشود. اما با گذشت چند سال از تصويب اين قانون گويا هنوز مركز دولتي نگهداري از معتادان تابلو در تهران راهاندازي نشده است.
مركز نداريم
براساس آنچه غلامحسين اسماعيلي، رئيس سابق سازمان زندانهاي كشور در اوايل سالجاري گفته در حال حاضر بخشهايي از اردوگاههاي كار اجباري(مركز نگهداري و ترك معتادان) خراسان و اصفهان به بهرهبرداري رسيده و اگر اعتبار لازم تأمين شود اردوگاههاي تهران، كرمان و سيستان و بلوچستان به بهرهبرداري ميرسد و 30هزار نفر را درخود جاي ميدهد.
كاسه چه كنم در دستان مسئولان و نهادهای اجرایی
وقتي براي معتادان تابلو (متجاهر) و بيخانمان هيچ مركز نگهداري وجودندارد، نتيجه اين ميشود كه كوچهها، خيابانها و پاركها پرميشود از معتاداني كه حتي در ملأعام موادمخدر استعمال ميكنند، كنار يكي از بزرگترين چهارراههاي پايتخت معتادي پتوي كهنهاي به سر ميكشد و فندكي را زير قاشقي روشن ميكند تا در روز روشن ساعت 12ظهر در برابر چشمان شهروندان عابر موادمخدرش را استعمال كند. رهگذران با نگاههاي متعجب مينگرند و ميگذرند شايد رهگذران ميدانند كه هيچ مركزي مسئوليت جمعآوري و نگهداري اين معتادان را بر عهده ندارد و تا وقتي اردوگاهها ساخته نشود وضعيت همين است كه هست.
بابک دین پرست معاون کاهش تقاضا و مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر در همایش بزرگ صیانت از رهایافتگان اعتیاد، گفت: در سال 67 قانون مبارزه با مواد مخدر به تصویب رسید و کاملا مشخص بود که موضوع ساماندهی و درمان اعتیاد در دستور کار جدی قرار دارد.
وی با بیان اینکه در آن زمان به مقامات قضایی اجازه داده شد تا معتادانی که اقدام به درمان نمیکنند را تا 12 سال روانه زندان کنند، اظهار کرد: تا سال 89 تقریبا تمام راهکارهایی که تصور میشد در این حوزه تاثیرگذار باشد را از جمله ایجاد راهاندازی اردوگاه کاردرمانی، حرفه آموزی، توسعه مراکز بازپروری، جمع آوری و انتقال معتادان به جزایر متروکه و غیره به اجرا گذاشتیم، اما هیچ یک اثر بخش نبود.
دین پرست عدم شناخت جنبههای پنهان اعتیاد و نادیده گرفتن برخی الزامات و ضرورتهای لازم برای تکمیل چرخه اعتیاد را علت موثر نبود این راهکارها عنوان کرد و گفت: در پایان سال 92 تعداد مراکز درمان و کاهش آسیب به 6341 مورد رسید و در مجموع 764 هزار نفر در این مراکز پذیرش شدند که 92 درصد این مراکزغیردولتی بوده است.
معاون کاهش تقاضا و مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر در مورد راهاندازی مراکز ماده 16 نیز اظهارکرد: شیوع شناسی سال 90 در استان تهران نرخ شیوع اعتیاد در تهران را 2.93 نشان دادند.
وی با اشاره به اینکه از سال 90 تا 92، 51 هزارو 800 نفر معتاد بی خانمان در مراکز ماده 16 پذیرفته شدند، گفت: از این تعداد 25 هزار و 200 نفر مربوط به استان تهران بوده است.
دین پرست با بیان اینکه شاید این سوال مطرح شود که چگونه برآورد بر وجود پنج تا هفت هزار معتاد بی خانمان در تهران وجود داشت، اما در طول این مدت حدود پنج برابر در مراکز ماده 16 پذیرفته شدند، افزود: در سال 93، 1500 معتاد بی خانمان به رقم 25 هزار و 600 نفر افزوده شد که این رقم حدود 28 هزار نفر را شامل میشود.
معاون کاهش تقاضا و مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر با اعلام اینکه مبلغ 30 میلیارد تومان از سوی وزیر کشور به سازمان بیمه سلامت برای خدمات بیمه پایه و نیز بهبود معتادان اختصاص داده شدهاست، گفت: همچنین پنج درصد از بودجه اشتغال کشور نیز به اشتغال بهبود یافتگان اختصاص پیدا کرده است.
بهزيستي وظيفهاي ندارد
سازمان بهزيستي براي جمعآوري و نگهداري معتادان تابلو(متجاهر) هيچ وظيفهاي ندارد. همايون هاشمي رئيس اين سازمان ميگويد:اين سازمان در قبال نگهداري معتادان بيخانمان و بيسرپناه هيچ وظيفهاي ندارد. اينكه گفته ميشود مراكز بهزيستي براي نگهداري معتادان جا ندارد درست نيست، ما تكليفي در اينباره نداريم نه اينكه در مراكزمان ظرفيت نداشته باشيم. اين دسته از معتادان بايد به كمپهاي ترك اعتياد فرستاده شوند.
این پاسکاری به گل ختم نمی شود
تردد و تجمع افرادی که نه تنها برای خود احترامی قائل نیستند بلکه با زندگی زن و فرزند خود نیز معامله کرده اند، خطری است که "حس ناامنی پایتخت نشینان" کمترین پیامد آن است و در صورت آزاد شدن ضامن این بمب های متحرک که هیچ کنترلی بر رفتار و کردار خود ندارند، مشخص نیست قرار است به چند خانواده آسیب های جدی روحی و مالی وارد شود.
شهرداری، نیروی انتظامی، بهزیستی و همه نهادهای دخیل در این ماجرا خوب میدانند که حل موضوعات پیچیده اجتماعی نیاز به همکاری دارد و بدون همدلی ارگان های ذیصلاح رسیدن به نتیجه مطلوب امکان پذیر نیست.
با وجود هزینه زیادی که شهروندان باید بابت تردد این افراد بپردازند لازم است مسئولان هر چه سریعتر به جمع بندی رسیده و با پایان دادن به این پاس کاری، گلی هم در پرونده خود ثبت کنند.
روي پلهاي عابر پياده هم همين بساط است؛ مردان يا زنان معتادي كه سرگردان كوچههاي شهرند و هرجا كه بتوانند براي خود پاتوقي دستوپا ميكنند. سرنگ، زرورق و قاشق در دستانشان جابهجا ميشود و پتوهاي كهنهشان را بر سر ميكشند تا كسي خلوتشان را نبيند. آنها شهر را براي رهگذران و بهويژه كودكان و زنان ناامن ميكنند؛ معتاداني كه آنقدر اعتيادشان توي ذوق ميزند كه به آنها معتاد تابلو ميگويند.
اين دسته از معتادان معمولا تهخط اعتياد هستند و تا مرگ فاصله چنداني ندارند. اينها وقتي به چشم ميآيند كه دركام مرگ رفته باشند و یا کسی را به کام مرگ فرستاده باشند؛ آنگاه در آمار رسمي با اين جمله ديده ميشوند؛ «روزي 8نفر بر اثر مصرف موادمخدر در كشور ميميرند». حمله چند روز پیش تعدادی از اوباش و معتادان منطقه مولوی به یک پیر مرد روحانی ما را بر آن داشت تا مجددا به بررسی موضوع جمع اوری معتادان از سطح شهر بپردازیم.
معتادان تابلو
براي حفظ امنيت شهروندان هم كه شده نهادها و سازمانهاي دولتي بايد برنامههاي درازمدتي براي جمعآوري اين دسته از معتادان داشته باشند. حضور اين همه معتاد در پاركها، كنار اتوبانها و روي پلهاي عابرپياده نشان ميدهد كه هيچ برنامه مشخصي براي سامان دادن آنها تاكنون اجرا نشده و معتادان تابلوي بيخانمان همچنان ميتوانند خلوتگاههاي شهر را تصاحب كنند.
شايد همين است كه براساس نظرسنجيهاي وزارت كشور 92درصد از جمعيت كشور مهمترين نگرانيشان موادمخدر است. البته اعتياد فقط در معتادان تابلو محدود نميشود و چندی قبل وزير كشور گفت: 55درصد از طلاقها، 65درصد از همسرآزاريها، 30درصد از كودكآزاريها، 25درصد از قتلها، 23درصد از خشونتها و 35تا 40درصد از سرقتها بهدليل اعتياد است، اما معتادان تابلو نمايشگاه اين معضل در سطح شهر هستند.
زندگی در سایه نا امنی
روزی نیست که در صفحه حوادث روزنامه ها خبری از قتل و سرقت توسط معتادان، منتشر نشود. ساکنین مناطقی که تبدیل به پاتوق معتادان شده نیز با نامه نگاری ، شکایت، مصاحبه و ... به دنبال امن کردن محل زندگی خود و فرزندانشان هستند.
* ساکنین منطقه خاوران که گرمخانه ای با ظرفیت 800 نفر در آن دایر شده و تردد هر روزه تعداد زیادی معتاد در کوچه پس کوچه های آن مردم منطقه را به وحشت انداخته بود پس از مدتها نامه نگاری توانستند این گرم خانه را تعطیل کنند که بعد از یک هفته مجددا بازگشایی شد.
* شهرک حصارک پایین که در 45 کیلومتری تهران، بعد از رباط کریم و در محدوده شهرداری نسیم شهر واقع شده است، سال هاست در حصار محرومیت ها زندگی می کنند. آنها دلشان پر است از این که میان این همه کمبود فراموش شده اند و کسی پیدا نمی شود که دستشان را بگیرد و آنها را از زندگی در حصار این همه کمبود و محرومیت رها کند.
اهالی شهرک حصارک که دل پری از کمبودهای منطقه دارند از تعداد بالای معتادان و کمپ های ترک اعتیاد گلایه مند شده چرا که باید خودشان از پس تامین امنیت شان برآیند، چون اینجا هیچ کس مسئول تامین امنیت نیست. این شهرک 50 هزار نفری پاسگاه نیروی انتظامی هم ندارد. اهالی می گویند تنها کانکس انتظامی داخل شهرک هم چند وقت پیش جمع شد.
اهالی دل خوشی از رفت و آمد موتوری هایی که اینجا پرسه می زنند، ندارند. می گویند بعضی هایشان کارشان شناسایی طعمه هایی برای سرقت و زورگیری است و ابایی هم از این که شناخته شوند، ندارند چون می دانند کاری از دست کسی برنمی آید. همسایه ها می گویند در سایه همین ناامنی است که اینجا براحتی حتی در روز روشن سرقت و زورگیری انجام می شود. اینجا تقریبا هفته ای یکی دو بار کیف قاپی اتفاق می افتد یا همین چند وقت پیش که دو جوان موتورسوار با زورگیری گردنبند طلای یکی از دختران محله را از گردنش باز کردند.
* آخرین قربانی رها بودن معتادان، پیر مردی روحانی از حوزه فیلسوفالدوله است که در محله بازار مولوی، سمت میدان سید اسماعیل و بازار حضرتی واقع شده است.
حجتالاسلام والمسلمین "ظفر قاسمی" مدیر حوزه علمیه "فیلسوفالدوله" علت این اتفاقات را ناامنی شدیدی دانست که در این محله وجود دارد و به مشرق گفت: متأسفانه تعداد زیادی معتاد و مجرم این محله را مکان امنی برای خود دیدهاند و اینجا مستقر شدهاند. حتی در بین اینها تعداد زیادی زن هم وجود دارد. اینها به راحتی در ملأ عام مواد مخدر مصرف میکنند و هیچ ابایی ندارند، چون کاملاً آزاد هستند و هیچ مانعی جلویشان وجود ندارد. اگر هم زورشان برسد، مردم را خفت میکنند.
وی با اشاره به سابقه دار بودن این اقدامات شرورانه گفت: هم از طریق شهرداری و هم از طریق نیروی انتظامی پیگیری کردهایم. هر کجا که دستمان میرسیده مراجعه کردهایم و پیگیر شدهایم. اما متأسفانه جوابی که به ما میدهند این است که هر ارگانی ما را به ارگان دیگر پاس میدهد. شهرداری میگوید بروید به نیروی انتظامی بگویید، نیروی انتظامی میگوید وظیفه شهرداری است. به نیروی انتظامی که مراجعه میکنیم، میگویند بهزیستی باید بیاید. به هر نهادی که مراجعه میکنیم به نحوی موضوع را از سر خود باز میکند. اینجا هم متأسفانه چون محله پرتی هست، هیچ توجهی نمیکنند و اهمیتی نمیدهند.
چهكسي مسئول است؟
قانون مبارزه با موادمخدر ميگويد كه معتادان متجاهر (تابلو) بايد دستگير شده و به مراكز دولتي ترك اعتياد منتقل شوند. اين معتادان ابتدا 3ماه و درصورت نياز به تمديد زمان بايد در همين مراكز اقامت داشته باشند و در نهايت اين مدت به دفعات تمديد ميشود. اما با گذشت چند سال از تصويب اين قانون گويا هنوز مركز دولتي نگهداري از معتادان تابلو در تهران راهاندازي نشده است.
مركز نداريم
براساس آنچه غلامحسين اسماعيلي، رئيس سابق سازمان زندانهاي كشور در اوايل سالجاري گفته در حال حاضر بخشهايي از اردوگاههاي كار اجباري(مركز نگهداري و ترك معتادان) خراسان و اصفهان به بهرهبرداري رسيده و اگر اعتبار لازم تأمين شود اردوگاههاي تهران، كرمان و سيستان و بلوچستان به بهرهبرداري ميرسد و 30هزار نفر را درخود جاي ميدهد.
كاسه چه كنم در دستان مسئولان و نهادهای اجرایی
وقتي براي معتادان تابلو (متجاهر) و بيخانمان هيچ مركز نگهداري وجودندارد، نتيجه اين ميشود كه كوچهها، خيابانها و پاركها پرميشود از معتاداني كه حتي در ملأعام موادمخدر استعمال ميكنند، كنار يكي از بزرگترين چهارراههاي پايتخت معتادي پتوي كهنهاي به سر ميكشد و فندكي را زير قاشقي روشن ميكند تا در روز روشن ساعت 12ظهر در برابر چشمان شهروندان عابر موادمخدرش را استعمال كند. رهگذران با نگاههاي متعجب مينگرند و ميگذرند شايد رهگذران ميدانند كه هيچ مركزي مسئوليت جمعآوري و نگهداري اين معتادان را بر عهده ندارد و تا وقتي اردوگاهها ساخته نشود وضعيت همين است كه هست.
بابک دین پرست معاون کاهش تقاضا و مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر در همایش بزرگ صیانت از رهایافتگان اعتیاد، گفت: در سال 67 قانون مبارزه با مواد مخدر به تصویب رسید و کاملا مشخص بود که موضوع ساماندهی و درمان اعتیاد در دستور کار جدی قرار دارد.
وی با بیان اینکه در آن زمان به مقامات قضایی اجازه داده شد تا معتادانی که اقدام به درمان نمیکنند را تا 12 سال روانه زندان کنند، اظهار کرد: تا سال 89 تقریبا تمام راهکارهایی که تصور میشد در این حوزه تاثیرگذار باشد را از جمله ایجاد راهاندازی اردوگاه کاردرمانی، حرفه آموزی، توسعه مراکز بازپروری، جمع آوری و انتقال معتادان به جزایر متروکه و غیره به اجرا گذاشتیم، اما هیچ یک اثر بخش نبود.
دین پرست عدم شناخت جنبههای پنهان اعتیاد و نادیده گرفتن برخی الزامات و ضرورتهای لازم برای تکمیل چرخه اعتیاد را علت موثر نبود این راهکارها عنوان کرد و گفت: در پایان سال 92 تعداد مراکز درمان و کاهش آسیب به 6341 مورد رسید و در مجموع 764 هزار نفر در این مراکز پذیرش شدند که 92 درصد این مراکزغیردولتی بوده است.
معاون کاهش تقاضا و مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر در مورد راهاندازی مراکز ماده 16 نیز اظهارکرد: شیوع شناسی سال 90 در استان تهران نرخ شیوع اعتیاد در تهران را 2.93 نشان دادند.
وی با اشاره به اینکه از سال 90 تا 92، 51 هزارو 800 نفر معتاد بی خانمان در مراکز ماده 16 پذیرفته شدند، گفت: از این تعداد 25 هزار و 200 نفر مربوط به استان تهران بوده است.
دین پرست با بیان اینکه شاید این سوال مطرح شود که چگونه برآورد بر وجود پنج تا هفت هزار معتاد بی خانمان در تهران وجود داشت، اما در طول این مدت حدود پنج برابر در مراکز ماده 16 پذیرفته شدند، افزود: در سال 93، 1500 معتاد بی خانمان به رقم 25 هزار و 600 نفر افزوده شد که این رقم حدود 28 هزار نفر را شامل میشود.
معاون کاهش تقاضا و مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر با اعلام اینکه مبلغ 30 میلیارد تومان از سوی وزیر کشور به سازمان بیمه سلامت برای خدمات بیمه پایه و نیز بهبود معتادان اختصاص داده شدهاست، گفت: همچنین پنج درصد از بودجه اشتغال کشور نیز به اشتغال بهبود یافتگان اختصاص پیدا کرده است.
بهزيستي وظيفهاي ندارد
سازمان بهزيستي براي جمعآوري و نگهداري معتادان تابلو(متجاهر) هيچ وظيفهاي ندارد. همايون هاشمي رئيس اين سازمان ميگويد:اين سازمان در قبال نگهداري معتادان بيخانمان و بيسرپناه هيچ وظيفهاي ندارد. اينكه گفته ميشود مراكز بهزيستي براي نگهداري معتادان جا ندارد درست نيست، ما تكليفي در اينباره نداريم نه اينكه در مراكزمان ظرفيت نداشته باشيم. اين دسته از معتادان بايد به كمپهاي ترك اعتياد فرستاده شوند.
این پاسکاری به گل ختم نمی شود
تردد و تجمع افرادی که نه تنها برای خود احترامی قائل نیستند بلکه با زندگی زن و فرزند خود نیز معامله کرده اند، خطری است که "حس ناامنی پایتخت نشینان" کمترین پیامد آن است و در صورت آزاد شدن ضامن این بمب های متحرک که هیچ کنترلی بر رفتار و کردار خود ندارند، مشخص نیست قرار است به چند خانواده آسیب های جدی روحی و مالی وارد شود.
شهرداری، نیروی انتظامی، بهزیستی و همه نهادهای دخیل در این ماجرا خوب میدانند که حل موضوعات پیچیده اجتماعی نیاز به همکاری دارد و بدون همدلی ارگان های ذیصلاح رسیدن به نتیجه مطلوب امکان پذیر نیست.
با وجود هزینه زیادی که شهروندان باید بابت تردد این افراد بپردازند لازم است مسئولان هر چه سریعتر به جمع بندی رسیده و با پایان دادن به این پاس کاری، گلی هم در پرونده خود ثبت کنند.