گروه فرهنگی مشرق- حجت الاسلام سیدرضا اکرمی از نمایندههای باسابقه مجلس است که سابقه نمایندگی پنج دوره مجلس را در کارنامه خود دارد و در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از طرفداران حسن روحانی بود. او که سالهاست در عرصه سیاسی و فرهنگی کشور حضوری فعال دارد، نزدیک 25 سال است که در درس خارج فقه مقام معظم رهبری حاضر بوده و ایشان را ادامهدهندۀ راه حضرت امام میداند.
** ظاهرا آشنایی شما با مقام معظم رهبری به قبل از رهبری ایشان برمیگردد، از آشناییتان بفرمایید و اینکه چطور شد که در درس حاضر ایشان شدید؟
بعد از انقلاب نیز بنده در دور اول مجلس شورای اسلامی نماینده نبودم و به عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارتش رفتم و از دوره بعدی که از سمنان برای نمایندگی مجلس انتخاب شدم و ایشان هم رئیس جمهور بودند، ارتباط ما بیشتر شد، مخصوصا اینکه در مجالسی که در ریاستجمهوری برگزار میشد یکی از سخنرانهای آن مراسمها من بودم و توفیق سخنرانی در نهاد ریاست جمهوری داشتم.
** شما چه سالی وارد حوزه علمیه شدید و دروس حوزوی را چگونه پیگیری کردید؟
سال 40 برای شروع درسهای حوزوی به قم رفتم و تا نزدیکهای سال 50 در قم به درس و بحث ادامه دادم. تمام کتابهای دوره سطح را خواندم و امتحان دادم. سپس، وارد درس خارج شدم و در درس آیتالله مشکینی (ره) حضور پیدا کردم که درس ایشان، بحث اجتهاد و تقلید بود. همچنین در درس آیتالله العظمی گلپایگانی نیز مدتی شرکت کردم و سپس به تهران منتقل شدم و ساکن تهران شدم و در تهران تبلیغ و سخنرانی داشتم تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و بعد از انقلاب نیز چند دوره نماینده مجلس بودم و وقتی درس خارج آیتالله خامنهای شروع شد، در درس ایشان شرکت کردم.
آن مقداری که من در رابطه با درس و تدریس مقام معظم رهبری برداشت کردهام، چند نکته قابل ذکر است: نکته اول اینکه ایشان در آغاز هر درسی یک حدیث اخلاقی میخوانند و چند دقیقهای راجع به آن حدیث توضیح میدهند که بنده خودم از توضیح و برداشتی که از حدیث کوتاه اخلاقی میکنند، بسیار استفاده می کنم و واقعا فقهالحدیث مقام معظم رهبری را میپسندم؛ این اولین ویژگی درس ایشان است.
دومین ویژگی این است که هیچ روزی به مناسبت شهادت امامی که تعطیل رسمی نیست، ایشان درس را تعطیل نمیکنند، ولی در آخر درس چند دقیقهای درس را کوتاه میکنند که اقامه سوگواری و عزاداری انجام بگیرد. نکته سوم اینکه وقتی بحث را شروع میکنند معمولا مباحث مورد نیاز و مهم را مطرح میکنند، مثل مبحث قصاص، جهاد یا الان که رسیدهاند به بحث نماز مسافر. نکته دیگر اینکه، ایشان علی رغم اشتغالات و مسئولیتهای فراوانی که دارند، اختصاص دادن سه روز هفته به درس و تدریس خودش یک توفیقی است هم برای ایشان و هم برای شاگردان و این امر باعث میشود که ایشان از مباحث فقاهت و اجتهاد نه تنها فاصله نمیگیرند، بلکه همیشه درگیر آن هستند و به آن اهتمام میورزند. نکته دیگر اینکه درس فقه ایشان، بسیار روان و شفاف و گویا است و مانند روال حوزههای علمیه، وقتی موضوعی مطرح میشود، ابتدا از آیات شریفه قرآن استفاده میشود و بعد مباحث به صورت مبنایی مطرح میشود و سپس احادیث مربوط به آن موضوع را مطرح میکنند و در ضمن به اقوال و نظرات فقهای دیگر، چه فقهای گذشته و چه فقهای معاصر، مثل مرحوم آیتالله العظمی خویی میپردازند و نظرات آنها را مطرح میکنند. در بحث رجالی و اینکه ما راوی و راویان را چگونه بشناسیم که بدانیم اینها احادیثی که نقل کردهاند مورد اهتمام هست یا نه، ایشان مسلط هستند و احاطه ایشان به مباحث رجالی بسیار خوب است.
من در مورد این احادیث اخلاقی که در درس مطرح میکنند، سه بهره میبرم؛ یکی اینکه این کار، یک کار نویی است که درس را از حالت اجتهادی و تحلیلی صرف خارج میکند و بالاخره ما نیز به شدت به مباحث اخلاقی نیاز داریم و مخصوصا با توجه به اینکه اکثر این شرکتکنندگان گرفتار امور روزمره هستند، این احادیث اخلاقی بسیار در انضباط و تذکر اخلاقی اثر دارد.
دوم اینکه حدیث را وقتی معنا میکنند، برداشتهای خیلی خوبی میکنند؛ برداشت ایشان و فقهالحدیثی که نسبت به احادیث اخلاقی دارند، کاملا آموزنده و جالب است.
نکته سوم اینکه چون احادیث کوتاه است، نه خیلی وقت میگیرد و شما بلافاصله میتوانید همین حدیث را در بینالصلاتین در اداره یا در سازمان یا ارگانی که دارید نماز میخوانید، مطرح کنید و از آن استفاده کنید. حقیقت هم این است که ما همه به تذکار و تذکره و یادآوری نیاز داریم و این یادآوریها خیلی میتواند در اخلاق فرد فرد ما مؤثر و کارآمد باشد.
** اگر نکته جالبی درباره احادیث اخلاقی که در درس مطرح شده است دارید برای ما بفرمایید.
سه نکته را میتوانم بگویم. گاهی مقام معظم رهبری همین حدیث اخلاقی را که مطرح میکنند، مثل آن است که یک حالت دعا برای خودشان هم دارد؛ میگویند خدا کند ما بتوانیم کنترل کنیم و خدا کند ما بتوانیم مراقبت کنیم و خدا کند ما مواظبت کنیم و امثال اینها و یک حالت نجوا و التماس و خواهش به پیشگاه خداوند متعال دارند.
گاهی تذکراتی به طلاب و شرکتکنندگان میدهند که همه باید مراقب باشیم و حواسمان را جمع کنیم، مثلا شتاب نکنیم در داوری کردن و استنتاج و امثال اینها. گاهی شده از بزرگانی که به افراط و تفریط افتادهاند، خاطره تعریف کردهاند، البته بدون اسم و فرمودهاند که ما داشتیم افرادی که در یک مرحلهای اینگونه بودند و در یک مرحله دیگری به گونه دیگری شدند که اگر کسی مراجعه کند به کتاب و جزوههایی که از درس ایشان جمع آوری شده به نظرم میتواند به مواردی گویا و شفاف برسد.
** فرمودید ایشان، نظرات اقوال علمای گذشته را نقل میکنند و گاهی وقتها هم حتما نقد میکنند. بالاخره در بین علما احترام به علمای گذشته خیلی دیده میشود. ایشان چگونه نظر اساتیدشان و علمای دیگر را نقل و نقد میکنند؟
من هیچگاه ندیدم که از شیخ انصاری (ره) یا مرحوم آیتالله العظمی خویی یاد کنند و به آنها احترام نکنند، مثلا رحمت الله علیه یا رضوانالله تعالی علیه میگویند. از امام راحل، به عنوان استاد بزرگوار ما یا استاد اعظم یاد میکنند. من هیچگاه ندیدم بدون پسوند نام ایشان را ببرند حتما نام بزرگان و اساتید را با تجلیل و ادب و احترام یاد میکنند، اما در مباحث نقد و بررسی و اجتهاد و امثال اینها، خیلی با صراحت و شفافیت میگویند این سخن اینجا اشکال دارد یا اینجا دقت نشده و امثال اینها و در این زمینه به صورت صریح نظرات خوشان را بازگو میکنند.
دانش رجال در حوزههای علمیه دانش گرانقدر و گرانشأنی است. روایات ما، در کنار آیات قرآن مستند احکام قرار میگیرد. بر همین اساس، این روایات را باید کاملا شناخت که اصلا این حدیث از سوی معصوم صادر شده یا نشده؟ و اگر صادر شده همۀ راویان آن مورد اعتماد هستند یا خیر؟ گاهی در یک حدیث شش نفر به عنوان روای وجود دارند، باید مشخص شود که اصلا این حدیث به امام صادق (ع) میرسد یا خیر؟ و دیگر اینکه خود راویانی که این احادیث را نقل میکنند، گاهی برخی دچار انحراف اعتقادی شدهاند، مثل کسانی که قائل به وقف شدهاند و گفتند امام هفتم همچنان امام است و امامت حضرت رضا (ع) را نپذیرفتند و یا اعتقادات دیگر، اما در اینجا این بحث مطرح میشود که شخصی که انحراف اعتقادی پیدا کرده حدیثی که نقل کرده درست است یا خیر؟ در برخی از موارد، ایشان به این جمعبندی میرسند که حدیث درست است، ولو اعتقاد او مشکل پیدا کرده باشد که این فراوان پیش میآید.
مقام معظم رهبری در درس نظرات رجالیین را کاملا نقل میکند و مثلا میفرمایند که مرحوم ممقانی این طوری گفته، غضائری طور دیگری گفته و نجاشی چنین و چنان گفته است؛ بعد ایشان در مباحث رجالی به صورت اجتهادی وارد میشوند و میگویند این حدیث گرچه از نظر سند مشکل دارد، اما به دلیل اینکه برخی از راویان جزو اصحاب اجماع هستند و حدیثی را که مورد قبول و اعتقاد نباشد را اصلا نقل نمیکنند، بنابراین حدیث مورد قبول است. من به نظرم میآید از نظر بحث رجالی ایشان بسیار شیوا، گویا و جامع وارد میشوند و به نظر میرسد ایشان در سالهایی که در قم بودهاند تحت تأثیر دانش رجال آیتالله العظمی بروجردی (ره) نسبت به مسائل رجالی خیلی وقوف و احاطه پیدا کردهاند.
برداشتی که من از درس آقا دارم این است که گروهی در این درس کاملا شناخته شده هستند، ایشان را یاری میکنند، مثلا در برخی موارد ایشان میفرمایند حالا این مقدار که بنده مطالعه کردم این را دیدم، دوستان میتوانند مطالب دیگری را هم اگر در این رابطه وجود دارد، به ما منتقل کنند؛ پیداست گروهی هستند که مطالب را پیدا میکنند و به ایشان میرسانند و ایشان هم در درس رسما یاد میکنند. همۀ درسهای ایشان به صورت نوار در میآید و جزوه میشود و گاهی تبدیل به کتاب میشود.
نکته دیگر اینکه وقتی درس و موضوع را مطرح میکنند، میدان برای هر طلبهای که اهل مطالعه و نظر است، باز میشود و نظر آن طلبه شنیده میشود و و ایشان خیلی خوب و مسلط جواب میدهند و یا اگر پیشنهاد یا نکتهای درباره درس باشد از پیشنهاددهنده تشکر میکنند. من به نظرم میآید عین حوزههای علمیه میدان برای نقد و انتقاد و اشکال و نظر دادن برای افراد نسبت به موضوعات درس وجود دارد و باز است.
من در این رابطه با علم و آگاهی و ایمان و اعتقاد چند نکته را عرض میکنم. اولا، شاید سال 47 و اینها بوده که مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی سفری به مشهد رفتند و دیداری با آیتالله خامنهای داشتند و از ایشان سئوال میکنند که شما الان چه کتابی تدریس میکنید؟ ایشان آن زمان فرمودند که من دارم مکاسب تدریس میکنم؛ کسی که در سال 47؛ یعنی حدود چهل شش سال پیش تاکنون با درس و بحث مشغول بوده است، حتما در بحث علمی، دارای سطح بالایی است و به نظرم میآید نشانگر این است که برخی خیلی سطحی و بدون اطلاع حرف میزنند.
بعد که انقلاب پیروز شد و ایشان وارد صحنه ریاست جمهوری شدند، ما از گوشه و کنار میدیدیم که ارتباط ایشان با امام، تنها ارتباط رهبر و رئیس جمهوری نبود، بلکه حالت استاد شاگردی و همراهی داشت و همه ما این خاطره را میدانیم که آقای خامنهای سفری به کره شمالی رفته بودند. مرحوم حاج احمد آقا (ره) به امام میگوید خیلی آقای خامنهای نسبت به ریاست جمهوری وقار و صلابت دارند، همانجا امام میفرماید نهتنها ریاست جمهوری، بلکه ایشان برای رهبری صالح است. امام اهل مبالغه و گزافه نبود، امام بسیار متعهد بود، فردی بسیار وارسته و آراسته بود و میدانست کسی که میخواهد رهبر شود، حداقل شرطش اجتهاد است، مدیر و مدبر بودن و آگاه به زمان بودن است؛ این موضوع در زمان حیات امام مطرح بود. بعد از ارتحال امام ما انتخاب ایشان را توسط مجلس خبرگان شاهد هستیم و خبرگانی که در حدود هفتاد نفری بودند و بسیاری از آنها مجتهد جامعشرائط بودند که یکی از آنها مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، یکی دیگر مرحوم آیتالله مشکینی است، دیگری آیتالله جوادی آملی است. خبرگان دوره اول را نگاه کنید بسیاری از آنها واقعا مجتهد جامع الشرائط بودهاند و آنها آقا را انتخاب کردند. به نظر بنده، ما درباره انتخاب مرجع تقلید هم این چنین خبرگانی را نداریم که درباره انتخاب رهبر داریم.
نکته دیگر اینکه مقام معظم رهبری یک بحث شورای فقاهت به وجود آوردند؛ شخصیتهایی مثل آیت الله مهدوی کنی، آیتالله مؤمن و آیتالله کریمی، آیت الله شاهرودی و آیتالله یزدی و بسیاری از بزرگان در این شورا شرکت میکردند و همۀ این بزرگان اعتراف کردند که مقام معظم رهبری بر مسائل علمی احاطه دارند. زمانی نیز که ایشان درس را شروع کردند و در این سالیان طولانی و متمادی که ما شرکت کردیم، من انصافا تفاوتی بین درس و بحث ایشان با مراجع دیگری که بنده در درسشان بودهام، ندیدم. ایشان کاملا به بحثهای علمی مسلط هستند و از هر فرصتی برای اینکه درس را بارور کنند، استفاده میکنند. خوشبختانه همه این درسها هم به صورت جزوه و کتاب درآمده و چاپ شده و در دسترس اهل علم و اطلاع است. خب، اگر کسی حرف و حدیثی دارد، بردارد و بخواند و نقد کند. به نظر من، از نظر اجتهاد و احاطه به مباحث مختلفی که در اجتهاد لازم است، ایشان احاطه کامل دارند.
** آیا فرزندان آقا هم در درس آقا شرکت میکنند و حضورشان در درس چطور چگونه است؟
بله. بنده حضور برخی از فرزندان رهبری را در درس میبینم، اما در اشکال و امثال اینها ورود پیدا نمیکنند.
** در مورد تربیت فرزندان، آقا نظر و دیدگاه خاصی دارند؟
من آنچه از آقا تا کنون دیدهام، مراقبت و مواظبت آقا اول نسبت به خودشان، بعد به خانواده و بعد به نزدیکترین افراد بوده است.
** این مراقبت به چه معناست؟
ایشان مراقب هستند که فرزندانش چکار میکنند، دامادها و عروسها و وابستگانشان چکار میکنند. این مراقبت اخلاقی، اعتقادی، سیاسی است و با اینکه هرکدامشان برای خودشان شخصیتی هستند، اما بنده میدانم که مقام معظم رهبری اهتمام دارند به اینکه مراقب اطرافیانشان باشند که خدایی ناکرده خلافی از آنها دیده نشود.
** در بحثها تا حالا شده کسی خیلی زیاد با آقا بحث کند و آقا نظرشان عوض شود، مثلا اشکالی رد و بدل شود و بالاخره آقا نظر مستشکل را قبول کنند؟
گهگاهی این موضوعات رخ داده است. مثلا فرض بفرمایید راجع به حدیثی بحث شده است و آقا نظرشان را دادهاند. بعد میبینیم فردا یا چند روز بعد، ایشان به وضوح اعلام کردهاند که بله برخی از آقایان چنین نظری را دادند و ما پیگیری کردیم، دیدیم حق با آنهاست.
خاطرهای درباره انتخاب آقا به رهبری در سال 68 بگویم. هنگامی که امام (ره) در سیزدهم خرداد از دنیا رفتند، بنده جماران بودم، بعد آمدیم خانه و روز چهاردهم خرداد به مجلس رفتم؛ عجب روز تلخی بود، ما رفتیم آنجا و کمکم خبرگان از سراسر کشور آمدند و در مجلس قدیم نشسته بودیم که آیتالله هاشمی وارد مجلس شد و تا وارد شد و نمیاندگان را دید، یک مرتبه نمایندگان ابراز احساسات کردند نسبت به امام و من دیدم که آیتالله هاشمی صورتش را به سمت دیوار کرد و گریه کرد. وقتی تقریبا جلسه یک حالت رسمی پیدا کرد، از من خواستند که روضهای بخوانم؛ من آن روز روضه وداع امام حسین (ع) را خواندم و خیلی برای مجلس مفید بود. بعد از مجلس بیرون آمدیم و جلسه مختص به خبرگان شد، ولی بیرون دل تو دل ما نبود که امام از دنیا رفت و حالا چه میشود؟ بعد نماز ظهر خوانده شد و مطلع نشدیم تا نزدیکیهای مغرب بود که یک مرتبه به ما خبر دادند که آیتالله خامنهای برای رهبری انتخاب شدند؛ با اینکه نسبت به رحلت امام بسیار داغدار و ناراحت بودیم، خدا را شکر و سپاس گفتیم که الحمدلله 24 ساعت از وفات امام نگذشته، انقلاب اسلامی دارای رهبر شد و به دلیل اینکه نسبت به رهبری بیش از بیست سال شناخت داشتیم، با اطمینان این انتخاب را پذیرفتیم و خدا را شکر کردیم و الان هم 25 سال از ارتحال امام میگذرد، انصافا ما دیدیم که انقلاب، خط امام را دنبال میکند و انقلاب سال به سال مستحکمتر شده و انقلابیونی که انقلاب را پذیرفتهاند، همچنان به آن وفادار و مؤمن هستند با اینکه همه ما میدانیم توطئههای بعد از امام به مراتب پیچیدهتر و گستردهتر از دوران امام بوده است.
در دوران امام، دشمنان تمام همّ خود را گذاشته بودند که با جنگ به مبارزه با انقلاب بپردازند، اما جنگ بحمدالله به گونهای شد که آنها به هیچ کدام از اهدافشان نرسیدند و بعد از جنگ دنبال این رفتند که از راههای توطئهای و تحریم به گونهای انقلاب را تضعیف کنند. ما به فضل الهی و عنایت خداوندی و واقعا به برکت خون شهدا و با عنایات امام عصر ارواحنا فداه و با رهبری داهیانۀ مقام معظم رهبری جمعبندیمان این است که انقلاب بالنده است و به حول و قوه الهی پاینده است و ما نسبت به اصل انقلاب اسلامی هیچگونه دغدغه نداریم، ولی باید حواسمان جمع باشد که تا مادامی که ندیدیم شیطان مرده است، باید از مکر او ایمن نباشیم، از توطئههای او ایمن نباشیم؛ یعنی واقعا هشیار و بیدار و آماده باشیم و حواسمان جمع باشد که انشاءالله دشمن را در همۀ ابعاد ناکام بگذاریم.
از زمانی که در اختیار مشرق قرار دادید تشکر می کنیم.
** ظاهرا آشنایی شما با مقام معظم رهبری به قبل از رهبری ایشان برمیگردد، از آشناییتان بفرمایید و اینکه چطور شد که در درس حاضر ایشان شدید؟
سال 1347 بود که به همراه عدهای از دوستان، از جمله آقای روحانی، آقای اختری و برخی دیگر از دوستان که فوت کردهاند به مشهد مشرف شدیم و آنجا فرصتی پیش آمد که ما در منزل مقام معظم رهبری با ایشان دیدار داشته باشیم. در آنجا راجع به مسائل تاریخی صحبت شد و مباحثی را ایشان مطرح کردند و آشنایی ما با مقام معظم رهبری از آن سال کلید خورد و به حمدالله تاکنون هم ادامه پیدا کرده است. نکته دوم اینکه در ایامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد در منزل آقای روحانی جلسهای بود که بنده، آقای رستگاری، آقای روحانی و برخی از عزیزان دیگر حاضر بودیم و در آن جلسه صحبت عضویت در شاخه وعاظ حزب جمهوری اسلامی مطرح بود که در آنجا هم با ایشان دیدار و گفتوگویی داشتیم.
** شما چه سالی وارد حوزه علمیه شدید و دروس حوزوی را چگونه پیگیری کردید؟
سال 40 برای شروع درسهای حوزوی به قم رفتم و تا نزدیکهای سال 50 در قم به درس و بحث ادامه دادم. تمام کتابهای دوره سطح را خواندم و امتحان دادم. سپس، وارد درس خارج شدم و در درس آیتالله مشکینی (ره) حضور پیدا کردم که درس ایشان، بحث اجتهاد و تقلید بود. همچنین در درس آیتالله العظمی گلپایگانی نیز مدتی شرکت کردم و سپس به تهران منتقل شدم و ساکن تهران شدم و در تهران تبلیغ و سخنرانی داشتم تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و بعد از انقلاب نیز چند دوره نماینده مجلس بودم و وقتی درس خارج آیتالله خامنهای شروع شد، در درس ایشان شرکت کردم.
***آقا چگونه برای ائمه اقامه عزا می کنند***
** روش تدریس مقام معظم رهبری در درس خارج چگونه است؟ آن مقداری که من در رابطه با درس و تدریس مقام معظم رهبری برداشت کردهام، چند نکته قابل ذکر است: نکته اول اینکه ایشان در آغاز هر درسی یک حدیث اخلاقی میخوانند و چند دقیقهای راجع به آن حدیث توضیح میدهند که بنده خودم از توضیح و برداشتی که از حدیث کوتاه اخلاقی میکنند، بسیار استفاده می کنم و واقعا فقهالحدیث مقام معظم رهبری را میپسندم؛ این اولین ویژگی درس ایشان است.
دومین ویژگی این است که هیچ روزی به مناسبت شهادت امامی که تعطیل رسمی نیست، ایشان درس را تعطیل نمیکنند، ولی در آخر درس چند دقیقهای درس را کوتاه میکنند که اقامه سوگواری و عزاداری انجام بگیرد. نکته سوم اینکه وقتی بحث را شروع میکنند معمولا مباحث مورد نیاز و مهم را مطرح میکنند، مثل مبحث قصاص، جهاد یا الان که رسیدهاند به بحث نماز مسافر. نکته دیگر اینکه، ایشان علی رغم اشتغالات و مسئولیتهای فراوانی که دارند، اختصاص دادن سه روز هفته به درس و تدریس خودش یک توفیقی است هم برای ایشان و هم برای شاگردان و این امر باعث میشود که ایشان از مباحث فقاهت و اجتهاد نه تنها فاصله نمیگیرند، بلکه همیشه درگیر آن هستند و به آن اهتمام میورزند. نکته دیگر اینکه درس فقه ایشان، بسیار روان و شفاف و گویا است و مانند روال حوزههای علمیه، وقتی موضوعی مطرح میشود، ابتدا از آیات شریفه قرآن استفاده میشود و بعد مباحث به صورت مبنایی مطرح میشود و سپس احادیث مربوط به آن موضوع را مطرح میکنند و در ضمن به اقوال و نظرات فقهای دیگر، چه فقهای گذشته و چه فقهای معاصر، مثل مرحوم آیتالله العظمی خویی میپردازند و نظرات آنها را مطرح میکنند. در بحث رجالی و اینکه ما راوی و راویان را چگونه بشناسیم که بدانیم اینها احادیثی که نقل کردهاند مورد اهتمام هست یا نه، ایشان مسلط هستند و احاطه ایشان به مباحث رجالی بسیار خوب است.
***برداشت های اخلاقی مقام معظم رهبری از احادیث اخلاقی بسیار آموزنده و جالب است***
** با توجه به مسئولیتی که شما در دولت دارید، از احادیث اخلاقی مطرح شده در درس رهبری چه استفادهای میکنید؟من در مورد این احادیث اخلاقی که در درس مطرح میکنند، سه بهره میبرم؛ یکی اینکه این کار، یک کار نویی است که درس را از حالت اجتهادی و تحلیلی صرف خارج میکند و بالاخره ما نیز به شدت به مباحث اخلاقی نیاز داریم و مخصوصا با توجه به اینکه اکثر این شرکتکنندگان گرفتار امور روزمره هستند، این احادیث اخلاقی بسیار در انضباط و تذکر اخلاقی اثر دارد.
دوم اینکه حدیث را وقتی معنا میکنند، برداشتهای خیلی خوبی میکنند؛ برداشت ایشان و فقهالحدیثی که نسبت به احادیث اخلاقی دارند، کاملا آموزنده و جالب است.
نکته سوم اینکه چون احادیث کوتاه است، نه خیلی وقت میگیرد و شما بلافاصله میتوانید همین حدیث را در بینالصلاتین در اداره یا در سازمان یا ارگانی که دارید نماز میخوانید، مطرح کنید و از آن استفاده کنید. حقیقت هم این است که ما همه به تذکار و تذکره و یادآوری نیاز داریم و این یادآوریها خیلی میتواند در اخلاق فرد فرد ما مؤثر و کارآمد باشد.
** اگر نکته جالبی درباره احادیث اخلاقی که در درس مطرح شده است دارید برای ما بفرمایید.
سه نکته را میتوانم بگویم. گاهی مقام معظم رهبری همین حدیث اخلاقی را که مطرح میکنند، مثل آن است که یک حالت دعا برای خودشان هم دارد؛ میگویند خدا کند ما بتوانیم کنترل کنیم و خدا کند ما بتوانیم مراقبت کنیم و خدا کند ما مواظبت کنیم و امثال اینها و یک حالت نجوا و التماس و خواهش به پیشگاه خداوند متعال دارند.
گاهی تذکراتی به طلاب و شرکتکنندگان میدهند که همه باید مراقب باشیم و حواسمان را جمع کنیم، مثلا شتاب نکنیم در داوری کردن و استنتاج و امثال اینها. گاهی شده از بزرگانی که به افراط و تفریط افتادهاند، خاطره تعریف کردهاند، البته بدون اسم و فرمودهاند که ما داشتیم افرادی که در یک مرحلهای اینگونه بودند و در یک مرحله دیگری به گونه دیگری شدند که اگر کسی مراجعه کند به کتاب و جزوههایی که از درس ایشان جمع آوری شده به نظرم میتواند به مواردی گویا و شفاف برسد.
** فرمودید ایشان، نظرات اقوال علمای گذشته را نقل میکنند و گاهی وقتها هم حتما نقد میکنند. بالاخره در بین علما احترام به علمای گذشته خیلی دیده میشود. ایشان چگونه نظر اساتیدشان و علمای دیگر را نقل و نقد میکنند؟
من هیچگاه ندیدم که از شیخ انصاری (ره) یا مرحوم آیتالله العظمی خویی یاد کنند و به آنها احترام نکنند، مثلا رحمت الله علیه یا رضوانالله تعالی علیه میگویند. از امام راحل، به عنوان استاد بزرگوار ما یا استاد اعظم یاد میکنند. من هیچگاه ندیدم بدون پسوند نام ایشان را ببرند حتما نام بزرگان و اساتید را با تجلیل و ادب و احترام یاد میکنند، اما در مباحث نقد و بررسی و اجتهاد و امثال اینها، خیلی با صراحت و شفافیت میگویند این سخن اینجا اشکال دارد یا اینجا دقت نشده و امثال اینها و در این زمینه به صورت صریح نظرات خوشان را بازگو میکنند.
***از نظر بحث رجالی ایشان بسیار شیوا، گویا و جامع وارد بحث میشوند***
** در بحثهایتان فرمودید آقا در علم رجال مسلط هستند. ایشان این بحثهای رجالی را چطور بین مباحث مطرح میکنند؛ یعنی احادیثی را که مطرح میکنند، چگونه به بحث رجال آن نیز میپردازند؟ ما شنیدهایم که ایشان در بحث تاریخ و تاریخ تحلیلی اسلام هم ایشان تسلط دارند، این مباحث چه کمکی به ارائه بهتر درس میکند. دانش رجال در حوزههای علمیه دانش گرانقدر و گرانشأنی است. روایات ما، در کنار آیات قرآن مستند احکام قرار میگیرد. بر همین اساس، این روایات را باید کاملا شناخت که اصلا این حدیث از سوی معصوم صادر شده یا نشده؟ و اگر صادر شده همۀ راویان آن مورد اعتماد هستند یا خیر؟ گاهی در یک حدیث شش نفر به عنوان روای وجود دارند، باید مشخص شود که اصلا این حدیث به امام صادق (ع) میرسد یا خیر؟ و دیگر اینکه خود راویانی که این احادیث را نقل میکنند، گاهی برخی دچار انحراف اعتقادی شدهاند، مثل کسانی که قائل به وقف شدهاند و گفتند امام هفتم همچنان امام است و امامت حضرت رضا (ع) را نپذیرفتند و یا اعتقادات دیگر، اما در اینجا این بحث مطرح میشود که شخصی که انحراف اعتقادی پیدا کرده حدیثی که نقل کرده درست است یا خیر؟ در برخی از موارد، ایشان به این جمعبندی میرسند که حدیث درست است، ولو اعتقاد او مشکل پیدا کرده باشد که این فراوان پیش میآید.
مقام معظم رهبری در درس نظرات رجالیین را کاملا نقل میکند و مثلا میفرمایند که مرحوم ممقانی این طوری گفته، غضائری طور دیگری گفته و نجاشی چنین و چنان گفته است؛ بعد ایشان در مباحث رجالی به صورت اجتهادی وارد میشوند و میگویند این حدیث گرچه از نظر سند مشکل دارد، اما به دلیل اینکه برخی از راویان جزو اصحاب اجماع هستند و حدیثی را که مورد قبول و اعتقاد نباشد را اصلا نقل نمیکنند، بنابراین حدیث مورد قبول است. من به نظرم میآید از نظر بحث رجالی ایشان بسیار شیوا، گویا و جامع وارد میشوند و به نظر میرسد ایشان در سالهایی که در قم بودهاند تحت تأثیر دانش رجال آیتالله العظمی بروجردی (ره) نسبت به مسائل رجالی خیلی وقوف و احاطه پیدا کردهاند.
مباحث تاریخ و مسائل زندگی ائمه اطهار فراز دیگری دارد که آن را در بحث اجتهادی خیلی دخالت نمیدهند، اما در این زمینه نیز مسلط هستند، مثلا شما همین کتاب انسان دویست و پنجاه ساله را نگاه کنید که در ارتباط با ائمه اطهار است آنجا ایشان نگاه تاریخی و نظر تاریخیشان را مطرح میکنند و خیلی خوب و تحلیلی به زندگی ائمه میپردازند.
***در درس آقا میدان برای اشکال گرفتن طلبه ها کاملا باز است***
** در همه درسهای خارج یک عدهای از طلبهها به صورت فعال در درس حاضر میشوند و اشکالاتی را نیز مطرح میکنند، آقا نسبت به این اشکالات چه برخوردی دارند و آنها را چگونه جواب میدهند؟برداشتی که من از درس آقا دارم این است که گروهی در این درس کاملا شناخته شده هستند، ایشان را یاری میکنند، مثلا در برخی موارد ایشان میفرمایند حالا این مقدار که بنده مطالعه کردم این را دیدم، دوستان میتوانند مطالب دیگری را هم اگر در این رابطه وجود دارد، به ما منتقل کنند؛ پیداست گروهی هستند که مطالب را پیدا میکنند و به ایشان میرسانند و ایشان هم در درس رسما یاد میکنند. همۀ درسهای ایشان به صورت نوار در میآید و جزوه میشود و گاهی تبدیل به کتاب میشود.
نکته دیگر اینکه وقتی درس و موضوع را مطرح میکنند، میدان برای هر طلبهای که اهل مطالعه و نظر است، باز میشود و نظر آن طلبه شنیده میشود و و ایشان خیلی خوب و مسلط جواب میدهند و یا اگر پیشنهاد یا نکتهای درباره درس باشد از پیشنهاددهنده تشکر میکنند. من به نظرم میآید عین حوزههای علمیه میدان برای نقد و انتقاد و اشکال و نظر دادن برای افراد نسبت به موضوعات درس وجود دارد و باز است.
***بسیاری از خبرگانی که آقا را به عنوان رهبر انتخاب کردند، خودشان مجتهد جامع الشرایط بودند***
** بحثی را برخی مطرح میکنند که به اجتهاد ایشان خدشهای وارد است، نظر شما که بیست و سه چهار سال است در درس ایشان حاضر هستید و درس علمای دیگر را هم دیدهاید، در این باره چیست؟ من در این رابطه با علم و آگاهی و ایمان و اعتقاد چند نکته را عرض میکنم. اولا، شاید سال 47 و اینها بوده که مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی سفری به مشهد رفتند و دیداری با آیتالله خامنهای داشتند و از ایشان سئوال میکنند که شما الان چه کتابی تدریس میکنید؟ ایشان آن زمان فرمودند که من دارم مکاسب تدریس میکنم؛ کسی که در سال 47؛ یعنی حدود چهل شش سال پیش تاکنون با درس و بحث مشغول بوده است، حتما در بحث علمی، دارای سطح بالایی است و به نظرم میآید نشانگر این است که برخی خیلی سطحی و بدون اطلاع حرف میزنند.
بعد که انقلاب پیروز شد و ایشان وارد صحنه ریاست جمهوری شدند، ما از گوشه و کنار میدیدیم که ارتباط ایشان با امام، تنها ارتباط رهبر و رئیس جمهوری نبود، بلکه حالت استاد شاگردی و همراهی داشت و همه ما این خاطره را میدانیم که آقای خامنهای سفری به کره شمالی رفته بودند. مرحوم حاج احمد آقا (ره) به امام میگوید خیلی آقای خامنهای نسبت به ریاست جمهوری وقار و صلابت دارند، همانجا امام میفرماید نهتنها ریاست جمهوری، بلکه ایشان برای رهبری صالح است. امام اهل مبالغه و گزافه نبود، امام بسیار متعهد بود، فردی بسیار وارسته و آراسته بود و میدانست کسی که میخواهد رهبر شود، حداقل شرطش اجتهاد است، مدیر و مدبر بودن و آگاه به زمان بودن است؛ این موضوع در زمان حیات امام مطرح بود. بعد از ارتحال امام ما انتخاب ایشان را توسط مجلس خبرگان شاهد هستیم و خبرگانی که در حدود هفتاد نفری بودند و بسیاری از آنها مجتهد جامعشرائط بودند که یکی از آنها مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، یکی دیگر مرحوم آیتالله مشکینی است، دیگری آیتالله جوادی آملی است. خبرگان دوره اول را نگاه کنید بسیاری از آنها واقعا مجتهد جامع الشرائط بودهاند و آنها آقا را انتخاب کردند. به نظر بنده، ما درباره انتخاب مرجع تقلید هم این چنین خبرگانی را نداریم که درباره انتخاب رهبر داریم.
نکته دیگر اینکه مقام معظم رهبری یک بحث شورای فقاهت به وجود آوردند؛ شخصیتهایی مثل آیت الله مهدوی کنی، آیتالله مؤمن و آیتالله کریمی، آیت الله شاهرودی و آیتالله یزدی و بسیاری از بزرگان در این شورا شرکت میکردند و همۀ این بزرگان اعتراف کردند که مقام معظم رهبری بر مسائل علمی احاطه دارند. زمانی نیز که ایشان درس را شروع کردند و در این سالیان طولانی و متمادی که ما شرکت کردیم، من انصافا تفاوتی بین درس و بحث ایشان با مراجع دیگری که بنده در درسشان بودهام، ندیدم. ایشان کاملا به بحثهای علمی مسلط هستند و از هر فرصتی برای اینکه درس را بارور کنند، استفاده میکنند. خوشبختانه همه این درسها هم به صورت جزوه و کتاب درآمده و چاپ شده و در دسترس اهل علم و اطلاع است. خب، اگر کسی حرف و حدیثی دارد، بردارد و بخواند و نقد کند. به نظر من، از نظر اجتهاد و احاطه به مباحث مختلفی که در اجتهاد لازم است، ایشان احاطه کامل دارند.
** آیا فرزندان آقا هم در درس آقا شرکت میکنند و حضورشان در درس چطور چگونه است؟
بله. بنده حضور برخی از فرزندان رهبری را در درس میبینم، اما در اشکال و امثال اینها ورود پیدا نمیکنند.
** در مورد تربیت فرزندان، آقا نظر و دیدگاه خاصی دارند؟
من آنچه از آقا تا کنون دیدهام، مراقبت و مواظبت آقا اول نسبت به خودشان، بعد به خانواده و بعد به نزدیکترین افراد بوده است.
ایشان مراقب هستند که فرزندانش چکار میکنند، دامادها و عروسها و وابستگانشان چکار میکنند. این مراقبت اخلاقی، اعتقادی، سیاسی است و با اینکه هرکدامشان برای خودشان شخصیتی هستند، اما بنده میدانم که مقام معظم رهبری اهتمام دارند به اینکه مراقب اطرافیانشان باشند که خدایی ناکرده خلافی از آنها دیده نشود.
** در بحثها تا حالا شده کسی خیلی زیاد با آقا بحث کند و آقا نظرشان عوض شود، مثلا اشکالی رد و بدل شود و بالاخره آقا نظر مستشکل را قبول کنند؟
گهگاهی این موضوعات رخ داده است. مثلا فرض بفرمایید راجع به حدیثی بحث شده است و آقا نظرشان را دادهاند. بعد میبینیم فردا یا چند روز بعد، ایشان به وضوح اعلام کردهاند که بله برخی از آقایان چنین نظری را دادند و ما پیگیری کردیم، دیدیم حق با آنهاست.
***چگونه آقا در سال 68 به رهبری انتخاب شدند؟***
** از سیره شخصی مقام معظم رهبری اگر چیزی هست بفرمایید؟خاطرهای درباره انتخاب آقا به رهبری در سال 68 بگویم. هنگامی که امام (ره) در سیزدهم خرداد از دنیا رفتند، بنده جماران بودم، بعد آمدیم خانه و روز چهاردهم خرداد به مجلس رفتم؛ عجب روز تلخی بود، ما رفتیم آنجا و کمکم خبرگان از سراسر کشور آمدند و در مجلس قدیم نشسته بودیم که آیتالله هاشمی وارد مجلس شد و تا وارد شد و نمیاندگان را دید، یک مرتبه نمایندگان ابراز احساسات کردند نسبت به امام و من دیدم که آیتالله هاشمی صورتش را به سمت دیوار کرد و گریه کرد. وقتی تقریبا جلسه یک حالت رسمی پیدا کرد، از من خواستند که روضهای بخوانم؛ من آن روز روضه وداع امام حسین (ع) را خواندم و خیلی برای مجلس مفید بود. بعد از مجلس بیرون آمدیم و جلسه مختص به خبرگان شد، ولی بیرون دل تو دل ما نبود که امام از دنیا رفت و حالا چه میشود؟ بعد نماز ظهر خوانده شد و مطلع نشدیم تا نزدیکیهای مغرب بود که یک مرتبه به ما خبر دادند که آیتالله خامنهای برای رهبری انتخاب شدند؛ با اینکه نسبت به رحلت امام بسیار داغدار و ناراحت بودیم، خدا را شکر و سپاس گفتیم که الحمدلله 24 ساعت از وفات امام نگذشته، انقلاب اسلامی دارای رهبر شد و به دلیل اینکه نسبت به رهبری بیش از بیست سال شناخت داشتیم، با اطمینان این انتخاب را پذیرفتیم و خدا را شکر کردیم و الان هم 25 سال از ارتحال امام میگذرد، انصافا ما دیدیم که انقلاب، خط امام را دنبال میکند و انقلاب سال به سال مستحکمتر شده و انقلابیونی که انقلاب را پذیرفتهاند، همچنان به آن وفادار و مؤمن هستند با اینکه همه ما میدانیم توطئههای بعد از امام به مراتب پیچیدهتر و گستردهتر از دوران امام بوده است.
در دوران امام، دشمنان تمام همّ خود را گذاشته بودند که با جنگ به مبارزه با انقلاب بپردازند، اما جنگ بحمدالله به گونهای شد که آنها به هیچ کدام از اهدافشان نرسیدند و بعد از جنگ دنبال این رفتند که از راههای توطئهای و تحریم به گونهای انقلاب را تضعیف کنند. ما به فضل الهی و عنایت خداوندی و واقعا به برکت خون شهدا و با عنایات امام عصر ارواحنا فداه و با رهبری داهیانۀ مقام معظم رهبری جمعبندیمان این است که انقلاب بالنده است و به حول و قوه الهی پاینده است و ما نسبت به اصل انقلاب اسلامی هیچگونه دغدغه نداریم، ولی باید حواسمان جمع باشد که تا مادامی که ندیدیم شیطان مرده است، باید از مکر او ایمن نباشیم، از توطئههای او ایمن نباشیم؛ یعنی واقعا هشیار و بیدار و آماده باشیم و حواسمان جمع باشد که انشاءالله دشمن را در همۀ ابعاد ناکام بگذاریم.
از زمانی که در اختیار مشرق قرار دادید تشکر می کنیم.