گروه جهاد و مقاومت مشرق - تاريخ دفاع مقدس يك تاريخ پر از فراز و نشيب، عدمالفتح و پيروزي، اشك و لبخند و... است با مرور اين دوران طلايي ميتوان وقايعي را جست كه شايد در ظاهر با نام عدمالفتح از آنها ياد شود، اما در باطن آن ميتوان تجربه و دستاوردهايي را كشف كرد كه شايد كمتر كسي به آن توجه داشته باشد.
عمليات رمضان در شب 21 ماه رمضان همزمان با شهادت اميرالمؤمنين (ع) در ساعت 21:30 آخرين ساعات روز 23 تير 61 با رمز يا مهدي ادركني انجام شد. هرچند از اين عمليات با نام عدمالفتح ياد ميشود، اما عمليات رمضان كه با همكاري سپاه و ارتش طراحي گرديده بود تا با عبور از مرز بينالمللي، زميني به وسعت 1600 كيلومتر مربع تصرف شود با عدم الفتح روبهرو شد. اما در كنار اين عدمالفتح تجربه و دستاوردهاي گرانبهايي را براي رزمندگان اسلام در پي داشت. در سالروز شروع اين عمليات گفتو شنودي را با يكي از نيروهاي اطلاعات و عمليات تيپ 27 در عمليات رمضان ترتيب داديم تا به بررسي دستاوردهاي رمضان و كاستيها و كمبودها بپردازيم. متن زير حاصل گفتوگوي «جوان» با سردار ماشاءالله پرشه از نيروهاي اطلاعات و عمليات لشكر 27 در عمليات رمضان است كه از نظرتان ميگذرد.
براي شروع يك معرفي اجمالي از خودتان فرماييد تا كمي بيشتر از سوابقتان مطلع شويم.
حقير ماشاءالله پرشه متولد سال 1343 در تهران هستم. از شروع انقلاب به واسطه يكي دو نفر از دوستان در جريان انقلاب قرار گرفتيم. با تشكيل بسيج مستضعفين در سال 58 به عضويت بسيج درآمدم. در آن مقطع براي حفاظت و حراست از بيت امام در جماران و منازل تعدادي از علما شركت داشتيم. با شروع جنگ و تجاوز رژيم بعث در قالب اولين گردان بسيجي اعزامي از تهران به آبادان اعزام شديم تا مسئله شكست حصر آبادان و اقدامات مقتضي براي شكست حصر شكل بگيرد. در آن مقطع در ايستگاه 7 آبادان و جزيره مينو و... مستقر بوديم. بعد از آن به جبهه سوسنگرد، مالكيه اعزام شديم كه رفتن ما به آنجا درست بعد از ماجراي شهيد علمالهدي در هويزه بود. در آن مقطع خط پدافندي در مالكيه و كرخه نور در دستمان بود هم محور نيروهاي شهيد چمران نيز بود. خلاصه همينطور در مناطق مختلف بوديم تا اينكه در ارديبهشت ماه سال 61 اعزام شديم براي تيپ 27 حضرت رسول. بعد از ورود به تيپ 27 مستقيم وارد اطلاعات و عمليات تيپ شدم كه در آن مقطع شهيد حاجعباس كريمي مسئوليت آن را به عهده داشت و سردار سعيد قاسمي معاون شهيد كريمي بود.
در مقطعي از عمليات رمضان تيپ27 هنوز درگير قضيه اعزام به سوريه بود، چطور خودتان را مهياي اين عمليات كرديد؟
در آن مقطع لشكر يك حالت به هم ريختگي داشت. تعداد زيادي از بچهها به سوريه و لبنان رفته بودند و بعد از اينكه امام متوجه شد كه صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسري اسرائيل به جنوب لبنان قصد داشت براي خود و مسلح كردن رژيم بعث زمان بخرد يا حداقل ايجاد وقفه در پيشروي ايران داشته باشد، دستور برگشت نيروها را صادر كرد و شعار راه قدس از كربلا ميگذرد مطرح شد. در آن مقطع بحث عمليات رمضان مطرح شده بود و بايد طبق فرمان امام عملياتي صورت ميگرفت. طبيعتاً لشكر نيز با ابلاغ اين مأموريت هر چند هنوز ساماندهي قبل را نداشت اما از سوي قرارگاه وارد كار شد و در نهايت ما هم به عنوان جمعي از نيروهاي اطلاعات و عمليات وارد عمليات شديم.
هدف اين عمليات در اين مقطع مسئله خاصي بود؟ مشكلات پيش آمده در عمليات ناشي از چه مسائلي بود؟
طبق دستور امام بايد عمليات انجام ميشد. از طرفي بعد از عمليات الي بيتالمقدس كه به آزادسازي خرمشهر منجر شد خيلي از حاميان صدام نيز از پيشروي رزمندگان ايران ترسيدند و ديگر مسائلي نيز در اين عدم الفتح اثرگذار بود. حاميان، مشاوران و مستشاران نظامي غرب و شرق، خود در منطقه پاي كار آمدند و به كل سيستم پدافندي رژيم بعث را عوض كردند.
يعني چه؟ سلاح اضافه شد؟
خير. آمدند و زمين را براي رژيم بعث مسلح كردند. كانال ماهي را مسلح كرده بود كه از نهر كتيبان تا نهر دوعيجي ادامه داشت. يعني مثلثي از شمال شلمچه تا طلائيه و از طلائيه تا كوشك. اين منطقه از شمال به كوشك و طلائيه و پاسگاههاي مرزي در جنوب هويزه و حاشيه جنوبي هور و از غرب به رودخانه اروند، دقيقاً در نقطه تلاقي دجله و فرات به نام القرنه كه روي نقشه و كالك كاملاً واضح و قابل ديد است تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزي شمالي تا جنوبي و از كوشك تا شلمچه منتهي ميشد.
مستشاران و مهندسي رزمي دشمن در منطقه شمال غرب بصره و تنومه سيستم خط پدافندي عراق را تغيير داده بودند يعني چه؟ يعني با ساخت يك كانال به طول 30 و عرض 1 كيلومتر به نام پرورش ماهي و مسلح كردن آن با انواع كمين، موانع، سنگر تيربار و. . . توانسته بودند مانعي اساسي و بازدارنده در مقابل حملات احتمالي ايران به بصره ايجاد كنند. در قسمت جنوبي آب رها شده بود، منظورم روبهروي شلمچه است. در واقع نيروي پياده و زرهي هم در آنجا زمينگير بود. با چه وسيلهاي؟ با زمين مسلح شده كه خط پدافند جديد رژيم بعث بود.
اين شرايط و اين زمين و در واقع عمل كردن نيروها در چنين زميني موفقيتي هم در پيداشت؟
با اينكه عمليات در ماه مبارك بود، با اينكه زمان عمليات را شايد بتوان گفت در بدترين زمان سال و در وقتي كه اين منطقه بخصوص منطقه زير، كوشك و طلائيه و شلمچه به علت موقعيت بياباني در آن مقطع از گرماي بسيار بالايي برخوردار است، اما در مرحله نخست نيروها توانستند با عنايت خداوند همه موانع را پشتسر بگذارند اگر اشتباه نكنم تا عمق 30 كيلومتر پيشروي كنند و به نهر كتيبان و كانال ماهي برسند.
اما مسئلهاي كه موجب به هم ريختگي اوضاع و در نهايت عدم فتح در رمضان شد عدم الحاق نيرو و عدم تشكيل خطي سرتاسري كه همه جناحها بتوانند با يكديگر دست بدهند و الحاق كنند. به همين جهت نيروهاي پيشرو از سمت خالي نيروهاي خود مورد هجمه قرار گرفتند و به همين جهت هم به شهادت رسيدند يا اسير شدند.
با توجه به اينكه شما نيروي اطلاعات و عمليات بوديد، كمي از شناسايي اين عمليات و مسائل مربوط به آن برايمان بگوييد.
نيروي اطلاعات و شناسايي يك بار قبل از شروع عمليات، وارد منطقه ميشود و عمل ميكند و يك بار نيز همراه نيروها در حين عمليات، عمليات را انجام ميدهد. حالا اينكه يك بار قبل از عمليات منظورم اين است كه قبل از عمليات هم وارد كار ميشود. حالا ممكن است يك بار يا صد بار، 1 هفته، 1 ماه، 2 ماه يا چهار ماه در منطقه به شناسايي برود. با فرض اينكه در زمان شناسايي وقتي نيرو از نقطه رهايي، رها ميشود و به سوي لجمن (لبه جلويي منطقه نبرد) دشمن ميرود، هيچ پشتيباني، لجستيك آتش توپخانه و. . . ندارد در صورتي كه در عمليات همه اينها هست. تيمهاي شناسايي در آن منطقه سه نفره يا حداكثر 5 نفره بودند. يكي قطبنما ميزد، يكي با ستارهها كار داشت، يكي قدم شمار ميزد و فقط يك يا دو نفر اسلحه برميداشتند كه گاهي هم نارنجك برميداشتند. ما در رمضان هم قبل از عمليات شناسايي داشتيم و هم در حين عمليات، به جاهاي خوبي هم رسيديم. اما در مقطعي به جايي رسيديم كه مسئولان تشخيص دادند نميشود ديگر عمليات كرد. در حين عمليات وقتي كه بچهها تانكها را ميزدند، ميرفتيم و در كل بچههاي شناسايي و اطلاعات در آن تانك سوختهها ميماندند تا شب شود و تاريكي حاكم شود. بعد از تاريكي نقطه رهايي بچهها اين تانكهاي سوخته ميشد و از آنجا به سوي خط دشمن سرازير ميشدند. يادم است حتي چند بار در شناسايي ما تيمهاي شناسايي و گشتي عراقيها را ديديم كه از سمت ايران برميگشتند. اگر يك درجه در كار اشتباه پيش ميآمد امكان داشت مستقيم به مواضع دشمن برويد كه براي ما پيش آمد. اما در كل رمضان براي ما از لحاظ بار تجربه و كار خيلي مفيد بود و ما بهره بسيار زيادي را از آن برديم، با تمام موارد به وجود آمده.
به هر روي عمليات رمضان با عدم الفتح روبهرو شد، با اين وجود احساس شما به عنوان يك رزمنده در خصوص رمضان چيست؟
عمليات رمضان نمود كامل ماه رمضان بود. هم از لحاظ ايمان و استقامت و توكل، وجود نيرو در آن گرما حالا روزه يا غير روزه، بدون آب، بدون خيلي از مسائل فقط از عشق نيروها به امام و ايمان سرشارشان و مقاومت بالايشان نشئت ميگرفت و گويي رمضان نمود بارز رمضانالله بود.
* پويان شريعت / روزنامه جوان
کد خبر 328199
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۱
- ۰ نظر
- چاپ
عمليات رمضان در شب 21 ماه رمضان همزمان با شهادت اميرالمؤمنين (ع) در ساعت 21:30 آخرين ساعات روز 23 تير 61 با رمز يا مهدي ادركني انجام شد. هرچند از اين عمليات با نام عدمالفتح ياد ميشود، اما عمليات رمضان كه با همكاري سپاه و ارتش طراحي گرديده بود تا با عبور از مرز بينالمللي، زميني به وسعت 1600 كيلومتر مربع تصرف شود با عدم الفتح روبهرو شد.