عباس ملکی
1) آقای ملکی در توضیح از دست دادن فاو می گوید: « اما بعداً مسائل مربوط به انتخابات مجلس پیش آمد و ما "فاو" را از دست دادیم. زیرا توجه بعضی از فرماندهان به مسئله انتخابات معطوف شد.» ایشان همچنین در پاسخ به این پرسش که در آن موقعیت با توجه به اینکه نظامی ها می دانستند امکانات و توانایی هایشان چقدر است، چه اصراری به ادامه جنگ داشتند؟ می گوید: « اصرار به ادامه جنگ نبود. یک جریان عرفانی بود. مثلاً کسی که برادرش شهید شده بود، زندگی برایش مشکل بود. رفتن به جبهه و جایی که خودتان را فدا کنید، راحت تر بود تا اینکه بنشینید در شهرتان و کار اقتصادی کنید.»
2) نقطه نظرات طرح شده درباره شرایط سیاسی- نظامی کشور و تأثیر آن بر پایان جنگ، از سوی آقای ملکی بیشتر نوعی تحلیل سیاسی- اجتماعی و نه نظامی- استراتژیک است که به آن اشاره می شود:
الف) بازپس گیری مناطق تصرف شده از سوی ارتش عراق، از جمله فاو، حاصل تأثیر تدریجی در موازنه قوا بود. در واقع باید با آغاز دفاع متحرک از سوی عراق در سال 65، چنین تحولی روی می داد، اما به دلایلی عراق در آن دوره به اهداف خود نرسید. بنابراین ارجاع مسئله سقوط فاو به «توجه بعضی فرماندهان به انتخابات مجلس»، تحلیل مناسبی از یک مسئله تاریخی و نظامی- استراتژیک، نیست.
تصویر صفحه روزنامه شرق
ب ) در عین حالیکه شهادت افراد در زمان جنگ، بر جامعه و خانواده، برای حضور در جبهه و تمایل به ادامه جنگ تأثیر داشته است، اما اساساً تعهد رزمندگان به دفاع در مقابل متجاوز و پذیرش شهادت در این مسیر، برآمده از تعهد به آرمانهای انقلاب و پیروی از امام بود. بنابراین در توضیحات دکتر ملکی علاوه بر اینکه اهداف شهدا نادیده گرفته شده است، یک مسئله اعتقادی- انقلابی به یک مسئله روانشناسی، تقلیل یافته است. بدیهی است این توضیحات کمکی به تبیین مناسب از مسائل اساسی جنگ ایران و عراق نخواهد کرد.