به گزارش مشرق، چندی پیش، ارتش ۱۰ هزارنفری تروریستهای داعش، دومین شهر پرجمعیت عراق یعنی
موصل را تصرف کرد و در روزهای بعدی نیز، شهر به شهر به سمت بغداد، پایتخت
عراق حرکت کرد. این خبری بود که به نظر میرسید در هیاهوی جام جهانی و
البته، عادت جهانیان به شنیدن اخبار غیرمنتظره از خاورمیانه، چندان مورد
توجه قرار نگرفت.
شاید به همین دلیل بود که داعش نیز، برای بیشتر دیده شدن، تصمیم گرفت جنون بیشتری از خود نشان دهد: از «شلیک به شهروندان عادی، کاملاً عادی، از پنجره اتومبیل» و انتشار فیلم آن در اینترنت گرفته تا «ارسال پیام تشکر به مسی از طریق توئیتر»، و قدردانی کردن از او که تیم فوتبال بزرگترین کشور شیعه جهان را شکست داده است.
اقداماتی از این دست و برخی از اقدامات داخلی این گروه، مثل قطع برق شهری برای اینکه مردم نتوانند تلویزیون و بازیهای جام جهانی را نشان دهند، به تدریج توانست این گروه را به یکی از «موضوعات داغ» خبری تبدیل کند؛ چرا که پشت توحش داعش، یک جنبه «جالب» نیز همواره قرار گرفته است تا بتواند ترادف «خشونت» و «حماقت» را مجدداً نشان دهد.
اما از نگاه اقتصادی مرسوم این است که فرض گرفته شود «اهمیت» هر رخدادی، معادل اثراتی است که روی رفتار «بازیگران» اقتصادی دارد و سریعترین مرجع برای سنجش تغییر رفتار بازیگران اقتصاد نیز، «شاخصهای قیمتی» در بازارهای جهانی است.
با شدت گرفتن حملات داعش، نخستین بازاری که واکنش نشان داد، بازار «نفت» بود. چرا که یکی از مهمترین مخازن نفتی جهان یعنی عراق، با خطر کاهش عرضه در آینده مواجه شده بود و معلوم نبود دیگر صادرکنندگان منطقه نظیر ایران و عربستان نیز، از شوک جدید عراق چه تاثیری خواهند گرفت.
بنابراین، مهمترین موضوعی که در بحران اخیر عراق، مثل هر تنش دیگری در خاورمیانه، مورد توجه قرار گرفت، مساله «نفت و بازارهای انرژی» بود. چنانکه اوباما نیز وقتی در اولین روزهای سر برآوردن داعش در عراق، از سوی خبرنگاران مورد این پرسش قرار گرفت که «جنگ داخلی عراق چگونه منافع امنیت ملی آمریکا را تحت تاثیر قرار میدهد؟»، چندین عامل را ذکر کرد که مهمترین آنها، «موضوعاتی مثل انرژی، و بازارهای جهانی نفت بود».
نفت عراق به ویژه از آن جهت اهمیت داشت که در سالهای اخیر، به نظر میرسید که یک «انتقال تدریجی» بین جایگاه ایران و عراق در اوپک نیز به چشم میخورد. مطابق گزارشها، پس از حمله آمریکا به عراق، از سال ۲۰۰۳ تولید و صادرات نفت عراق به صورت مداوم و تدریجی در حال افزایش بوده است. به طوری که در نهایت و در ماههای گذشته، عراق به دومین کشور تولیدکننده نفت در اوپک تبدیل شد.
بنابراین، بیجهت نبود که بلومبرگ روز ۱۷ ژوئن گزارش داد با تصرف یکی از مسیرهای مواصلاتی نفتی مهم در شمال عراق، قیمت نفت خام به سطح ۱۱۶ دلار برای هر بشکه رسید که در ۹ ماه اخیر، بیسابقه بود. حتی کار به جایی رسید که برخی از پیشبینیها مبنی بر نرخ رشد اقتصادی جهان در سال آینده نیز دستخوش تغییر قرار بگیرد.
پیش از این، گفته میشد که با افزایش رشد اقتصادی جهان، مصرف نفت نیز به شدت رو به افزایش خواهد رفت و «آژانس بینالمللی انرژی» نیز در گزارش اخیر خود، پیشبینی کرده بود «۶۰ درصد از افزایش تولید نفت خام تا پایان دهه جاری میلادی را کشور عراق» تامین کند.
فراموش نکنید که همانطور که «برد مکمیلان»، مشاور ارشد سرمایهگذاری «شبکه مالی CommonWealth» گفته است: «نفت، جریان خون اقتصاد مدرن است. برآوردها متفاوت است، ولی تقریباً میتوان گفت هر ۱۰ دلار افزایش در قیمت هر بشکه نفت خام، میتواند نرخ رشد اقتصادی متوسط جهان را حدود ۲.۰ درصد کاهش دهد.»
منبع: الف
شاید به همین دلیل بود که داعش نیز، برای بیشتر دیده شدن، تصمیم گرفت جنون بیشتری از خود نشان دهد: از «شلیک به شهروندان عادی، کاملاً عادی، از پنجره اتومبیل» و انتشار فیلم آن در اینترنت گرفته تا «ارسال پیام تشکر به مسی از طریق توئیتر»، و قدردانی کردن از او که تیم فوتبال بزرگترین کشور شیعه جهان را شکست داده است.
اقداماتی از این دست و برخی از اقدامات داخلی این گروه، مثل قطع برق شهری برای اینکه مردم نتوانند تلویزیون و بازیهای جام جهانی را نشان دهند، به تدریج توانست این گروه را به یکی از «موضوعات داغ» خبری تبدیل کند؛ چرا که پشت توحش داعش، یک جنبه «جالب» نیز همواره قرار گرفته است تا بتواند ترادف «خشونت» و «حماقت» را مجدداً نشان دهد.
اما از نگاه اقتصادی مرسوم این است که فرض گرفته شود «اهمیت» هر رخدادی، معادل اثراتی است که روی رفتار «بازیگران» اقتصادی دارد و سریعترین مرجع برای سنجش تغییر رفتار بازیگران اقتصاد نیز، «شاخصهای قیمتی» در بازارهای جهانی است.
با شدت گرفتن حملات داعش، نخستین بازاری که واکنش نشان داد، بازار «نفت» بود. چرا که یکی از مهمترین مخازن نفتی جهان یعنی عراق، با خطر کاهش عرضه در آینده مواجه شده بود و معلوم نبود دیگر صادرکنندگان منطقه نظیر ایران و عربستان نیز، از شوک جدید عراق چه تاثیری خواهند گرفت.
بنابراین، مهمترین موضوعی که در بحران اخیر عراق، مثل هر تنش دیگری در خاورمیانه، مورد توجه قرار گرفت، مساله «نفت و بازارهای انرژی» بود. چنانکه اوباما نیز وقتی در اولین روزهای سر برآوردن داعش در عراق، از سوی خبرنگاران مورد این پرسش قرار گرفت که «جنگ داخلی عراق چگونه منافع امنیت ملی آمریکا را تحت تاثیر قرار میدهد؟»، چندین عامل را ذکر کرد که مهمترین آنها، «موضوعاتی مثل انرژی، و بازارهای جهانی نفت بود».
نفت عراق به ویژه از آن جهت اهمیت داشت که در سالهای اخیر، به نظر میرسید که یک «انتقال تدریجی» بین جایگاه ایران و عراق در اوپک نیز به چشم میخورد. مطابق گزارشها، پس از حمله آمریکا به عراق، از سال ۲۰۰۳ تولید و صادرات نفت عراق به صورت مداوم و تدریجی در حال افزایش بوده است. به طوری که در نهایت و در ماههای گذشته، عراق به دومین کشور تولیدکننده نفت در اوپک تبدیل شد.
بنابراین، بیجهت نبود که بلومبرگ روز ۱۷ ژوئن گزارش داد با تصرف یکی از مسیرهای مواصلاتی نفتی مهم در شمال عراق، قیمت نفت خام به سطح ۱۱۶ دلار برای هر بشکه رسید که در ۹ ماه اخیر، بیسابقه بود. حتی کار به جایی رسید که برخی از پیشبینیها مبنی بر نرخ رشد اقتصادی جهان در سال آینده نیز دستخوش تغییر قرار بگیرد.
پیش از این، گفته میشد که با افزایش رشد اقتصادی جهان، مصرف نفت نیز به شدت رو به افزایش خواهد رفت و «آژانس بینالمللی انرژی» نیز در گزارش اخیر خود، پیشبینی کرده بود «۶۰ درصد از افزایش تولید نفت خام تا پایان دهه جاری میلادی را کشور عراق» تامین کند.
فراموش نکنید که همانطور که «برد مکمیلان»، مشاور ارشد سرمایهگذاری «شبکه مالی CommonWealth» گفته است: «نفت، جریان خون اقتصاد مدرن است. برآوردها متفاوت است، ولی تقریباً میتوان گفت هر ۱۰ دلار افزایش در قیمت هر بشکه نفت خام، میتواند نرخ رشد اقتصادی متوسط جهان را حدود ۲.۰ درصد کاهش دهد.»
منبع: الف