گروه بینالملل مشرق- معترضان به مرگ یک نوجوان 18 ساله سیاهپوست در آمریکا روز به روز ابعاد گستردهتری پیدا کرده و به سرعت به یک بحران ملی در آمریکا تبدیل شده است. موضوع تا جایی بالا گرفت که پای دولت و پلیس فدرال آمریکا به ماجرا باز شد و در منطقه "فرگوسن" مقررات حکومت نظامی برقرار شد. خبرگزاری "بیزنس اینسایدر" با اشاره به اعتراضات در فرگوسن نوشت: "اعتراضات در این منطقه به گونهای است که نمیتوانید باور کنید این اتفاقات در آمریکا در حال رخ دادن است."
در این خصوص با "فیل ویلیتو" نویسنده و فعال آمریکایی، از بنیانگذاران کانون "مدافعان آزادی، عدالت و برابری"، مدیرمسول روزنامه این کانون موسوم به "ریچموند دیفندر"، و عضو هیئت مدیره "کمپین مقابله با تحریم و مداخله نظامی در ایران" مصاحبه کردیم و از وی درباره اهمیت این تظاهراتها و تأثیرگذاری آنها در سطوح مختلف جامعه و دولت آمریکا پرسیدیم. این فعال آمریکایی که پس از سفر به ایران کتابی به نام "در دفاع از ایران: یادداشتهایی از سفر هیئت آمریکایی صلح به جمهوری اسلامی" نوشته، در گفتگو با مشرق تصریح کرد که با آغاز تظاهراتها در فرگوسن، دولت آمریکا بیش از هر چیز دیگری از اتحاد ایجاد شده بین سیاهپوستها و سفیدپوستها وحشت کرده است.
لطفاً درباره اتفاقات کنونی در منطقه فرگوسن و تأثیر آن روی شهرهای دیگر آمریکا توضیح بدهید.
این اتفاقات تبدیل به یک معضل ملی در آمریکا شده است، تیراندازی پلیس در مناطق فقیرنشین سیاهپوست اتفاق عجیبی نیست. آنچه عجیب است، واکنش جامعه و تقاضای اجرای عدالت در این پرونده بوده که بسیار قرص و محکم بوده است. مردم دیگر به اینکه صرفاً بشنوند "آرام باشید!" راضی نمیشوند. صبرشان تمام شده است.
یک سری تظاهراتهای محلی در فرگوسن میسوری علیه شلیک پلیس به مایکل براون نوجوان سیاهپوست به راه افتاده و پلیس هم با استفاده شدید از زور از جمله حمل سلاحهای اتوماتیک و استفاده از گاز اشکآور و خودروهای زرهی به این تظاهراتها پاسخ داد، به گونهای که گویی خیابان به یک منطقه خارجی تحت اشغال تبدیل شده بود.
دولت فدرال از شدت گرفتن تظاهرات و پاسخ خشن پلیس محلی بسیار نگران شد، بنابراین پلیسهای دولتی وارد عمل شدند و واکنش نرمتری نشان دادند. به نظر میرسد همین موجب تغییر در روند ماجرا شده است. مثلاً پلیس محلی همچنان در مقابل یکی از خواستههای اصلی مردم یعنی افشای نام قاتل، مقاومت میکرد. پلیس این افسر را به "مرخصی استعلاجی" رفته است، به این معنا که در واقع هنوز سر کار هست و حقوق خود را دارد، اما در خیابان نیست. این در حالی است که مردم خواهان اخراج وی به علت ارتکاب قتل هستند.
قدم بعدی این بود که پلیس دولتی ویدیویی را منتشر کرد که مایکل براون را در حال سرقت از یک مغازه کوچک نشان میداد. مایکل در این ویدیو فروشنده مغازه را هل میدهد. اما بعدها هم اعتراف کردند که افسری که به مایکل براون شلیک کرد، در حال بررسی پرونده سرقت نبوده است. بنابراین مردم با انتشار این ویدیو برای بیاعتبار کردن مقتول، بیشتر عصبانی شدند. شهردار ایالت میسوری اکنون حالت فوقالعاده اعلام کرده و مقررات منع رفت و آمد و به عبارتی حکومت نظامی در منطقه وضع شده است. هیچکس حق ندارد از ساعت 12 شب تا 5 صبح در خیابانها باشد. گفته بودند این قانون را برای آن وضع کردهاند که مردم خواب راحتی داشته باشند، اما مردمی که در کنفرانس خبری اعلام این خبر حضور داشتند، فریاد زدند که ما خواب نمیخواهیم، عدالت میخواهیم.
دو اتفاق اینجا افتاده است: یکی همان ماجرای ادامهدار شلیک پلیس به ویژه سفیدپوستهای جوان، به سیاهپوستها و بعد تبرئه شدن آنها تقریباً در همه پروندههاست. در این پرونده مردم به پا خاستهاند و خواهان برقراری عدالت هستند. میان مقامات محلی، ایالتی و دولتی هم در اینباره اختلاف به وجود آمده است، درباره اینکه چگونه با این مسئله برخورد کنند. تنها مسئلهای که میگویند این است که فرگوسن شهری با 26 هزار نفر جمعیت است، که دو سوم آنها آفریقایی-آمریکایی هستند. با این حال در بین مأموران پلیس شهر فقط دو یا سه نفر سیاهپوست هستند. بنابراین اکثر مأمورین پلیس سفیدپوست هستند و اینها از پنتاگون تجهیزات نظامی دریافت کردهاند.
در سراسر آمریکا هشت هزار دفتر پلیس محلی وجود دارد که از این تجهیزات از جمله سلاحهای اتوماتیک، خودروهای زرهی پلیس، خودروهای ویژه شرایط خاص، مهمات ویژه و سایر تجهیزات پلیسی استفاده میکنند. این یعنی بخشی از نظامیسازی پلیس در آمریکا. کسی دارد خود را برای مقابله با تظاهراتهای داخلی آماده میکند. در این پرونده خاص، پلیس محلی واکنشی نشان داد که حتی از دید پلیس فدرال هم افراطی بود.
ما نمیدانیم این تظاهراتها تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد. جدای از اقدامات مردم در فرگوسن و حمایت از آنها در جاهای دیگر آمریکا، تظاهراتهای مستقل دیگری در سراسر کشور در همینباره صورت گرفته است و مردم همبستگی خود را با اهالی فرگوسن نشان دادهاند. این شرایط در حال ادامه است و باید ببینیم چه میشود. حتی اگر پلیس هم اعتراف به قتل عمد افسر خود بکند، باز هم تظاهراتها ادامه خواهد داشت.
با توجه به اینکه میبینیم رهبران سیاهپوستها یا کشته میشوند و یا به زندان میافتند و دولت تلاش میکند جنبشهای سیاهپوستها را سرکوب کند، این تظاهراتها تا چه اندازه اهمیت و در جامعه تأثیر دارد؟
تظاهراتها ابعاد بسیار گستردهای داشته است. مردم از سنگ گرفته تا کوکتل مولوتف به سمت پلیس پرتاب میکنند. این اقدامات از یک تظاهرات معمولی فراتر است. به همین دلیل هم است که دولت فدرال نگران شده است. میدانیم که چنین اعتراضاتی در همه نقاط فقیرنشین آمریکا در حال صورت گرفتن است. نه تنها سیاهپوستها، بلکه لاتینوها، بومیهای سرخپوست آمریکا و حتی سفیدپوستها در اعتراضات حضور دارند.
بنابراین این تظاهراتها دستکم در جلب توجه دولت درباره مشکلی موفق بودهاند که همچنان ادامه دارد، اما توجه زیادی به آن نمیشود. با این حال، در نتیجه تظاهراتهای اخیر ممکن است دادگاه تشخیص بدهد که بهتر است برای برقراری دوباره قانون و مقررات، یک افسر فدا شود، بنابراین افسر قاتل پلیس میسوری محکوم بشود. از سوی دیگر هم ممکن است پلیس به شواهد توجهی نکند و بگوید حقیقت اهمیتی ندارد، و در نهایت افسر پلیس تبرئه و تظاهراتها سرکوب بشود. البته احتمال واقع شدن مورد اول بیشتر است، هرچند به مردم فرگوسن و حمایت سایر مردم از آنها بستگی دارد.
اما درباره اینکه اعتراضات تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد، با توجه به شدت سرکوبها، دشوار است که بتوان این اقدامات را ادامه داد. مردم فرگوسن نشان دادهاند که علیرغم همه سرکوبها نمیخواهند عقبنشینی کنند و به دنبال برقراری عدالت هستند. شاید بتوان گفت، وضعیت اینجا شبیه به غزه شده است که بهرغم حملات اسرائیل به نوار غزه و کشته شدن بیش از دو هزار نفر از جمله صدها کودک، مردم غزه به هیچ وجه تصمیم ندارند تسلیم اسرائیلیها شوند. مردم غزه به نقطهای رسیدهاند که حاضر هستند همه چیز خود را فدا کنند تا از زندگی تحت ظلم نجات پیدا کنند. به نظرم وضعیت فرگوسن هم شبیه به غزه شده است.
لطفاً درباره برنامهها و حمایتها از مردم فرگوسن در سراسر آمریکا هم توضیح بدهید. با توجه به اینکه سفیدپوستها هم در حمایت از سیاهپوستها به خیابانها آمدهاند.
حضور سفیدپوستها نشان میدهد که حرکت مردم از تظاهرات به قیام تبدیل شده است. در چنین شرایطی، مثل رویدادهای سال 1991 در کالیفرنیا که سیاهپوستها، سفیدپوستها و لاتینوها همه در آن حضور داشتند و بسیار با هم متحد هم بودند. البته به عنوان یک قیام سیاهپوست در اخبار مطرح میشد اما شامل سفیدپوستها و لاتینوها هم بود.
من نمیتوانم بگویم تظاهرات در فرگوسن تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد، اما باید بدانید که مردم آمریکا هنوز هم در یک جامعه بسیار بسیار مرزبندیشده و تبعیضآمیز زندگی میکنند که بسیاری از سفیدپوستها در آن به خاطر ضدتبلیغهای رسانهها واقعاً از حضور سیاهپوستها در مناطق سفیدپوست میترسند.
من مدتی پیش در یک جشنواره سیاهپوستها شرکت کردم که حدود 3 یا 4 هزار نفر در آن شرکت داشتند، اما در مجموع شاید 10 نفر سفیدپوست در آنجا حضور داشت. جامعه آمریکا بسیار مرزبندیشده است. با این حال، تظاهراتهای اخیر در سراسر آمریکا حضور تعداد زیادی از مردم سفیدپوست را هم به خود دیدهاند. به نظر من این یک اتفاق بسیار خوب است و امیداورم ادامه پیدا کند.
این حضور سفیدپوستها در کنار سیاهپوستها چه پیامی برای دولت آمریکا و افراد دیگری دارد که میکوشند این دو را از هم جدا کنند؟
به نظرمن دولت و آن یک درصد جمعیت آمریکا را که آنقدر ثروتمند است که کل جامعه را کنترل میکند، بیش از هر چیز دیگری از این همبستگی میترسند. اگر مردم این کشور اکثراً سیاهپوست بودند، دولت بسیار بیشتر از اینها می ترسید. همین الآن هم 45 میلیون سیاهپوست در آمریکا هستند که اگرچه یک اقلیت هستند، اما 13 تا 14 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
سیاهپوستها نگاه میکنند و میبینند نرخ فقر در بین آنها به شکلی سرسامآور و بیسابقه در حال افزایش است، نگران شغلهایشان هستند، درباره وضعیت مالی خود نگران هستند و میدانند شرایط بسیار آسیبپذیری دارند. حتی سفیدپوستها هم، از جمله جوانان، نگران آینده خود هستند. شرایط مثل پنجاه سال پیش نیست. بنابراین به نظر من هرچه مردم سیاهپوست بیشتری به خیابانها بیایند، ترس دولت هم از این تظاهراتها بیشتر میشود و این به نفع ماست تا بتوانیم دولت را مجبور کنیم این افسر پلیس را دستگیر کند و به سزای عملش برساند.
به همین دلیل هم هست که پوشش رسانهای ویدیویی که ادعا میشد مایکل براون را در حال دزدی نشان میدهد، به وضوح جهت این بود که سفیدپوستها را از تظاهرات و حمایت از تظاهراتها خارج کند. البته این اقدامشان شکست خورد، اما به نظر من همچنین نشان داد که تا چه اندازه نگران اتحاد بین سفیدپوستها و سیاهپوستها هستند.