کد خبر 338407
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۶

پرسيد: «خُب، آقاي الموسوي، تعريف كن ببينم، از سمينار مشهد چه خبر؟» با آب و تاب گفتم: «آقا مهدي، سمينار نگو، بگو دومينار. عجب سميناري بود.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، مرحوم «مصطفی الموسوی» از نیروهای کهنه کار لشکر 31 عاشورا و از هم رزمان  «مهدی باکری» ، خاطره ای از آن سردار شهید نقل کرده است که بسیار تکان دهنده و تاثیرگذار است و حقیقتا مایه شرمنده‌گی بسیاری از آقایان و عزیزانی است که بار مسئولیت مدیریت های گوناگون را بر گردن دارند. خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند، همان گونه که عاقبت مهدی باکری را.  و العاقبة للمتّقين

«به سيمناري در مشهد دعوت شده بودم. از لشکر اجازه گرفتم و آمدم تبريز. رفت و برگشت‌مان با هواپيما بود. آن‌جا هم ما را به يك هتل چهار ستاره بردند كه امکانت خوبی هم داشت. براي من كه مدت زيادي در منطقه بودم، سفر لذت‌بخشي بود. چند روزي آن‌جا بوديم و برگشتيم.
آقا مهدي، اولين حقوق سپاهش را گرفته بود. به ما گفت: «امروز همه مهمون من، مي‌خوام همه رو جيگر مهمون كنم.» خيلي سر حال بود. ما را صبحانه جگر مهمان كرد، سر صبحانه، همين‌طور كه مشغول خوردن بوديم، پرسيد: «خُب، آقاي الموسوي، تعريف كن ببينم، از سمينار مشهد چه خبر؟» با آب و تاب گفتم: «آقا مهدي، سمينار نگو، بگو دومينار. عجب سميناري بود. با هواپيما بردنمون و رفتيم هتل چهار ستاره و خلاصه همه چيز به راه بود.» تا اين ها را گفتم، قيافه‌اش در هم رفت. حرف‌هايم كه تمام شد، همين‌طور كه سيخ‌ها دستش بود، گفت: «آقاي الموسوي! اين سيخ‌ها رو مي‌بيني؟ روز قيامت اين‌ها رو توي بدنت فرو مي‌كنن. شما مي‌تونستي با اتوبوس بري، با اتوبوس هم برگردي.» گفتم: «من كه هواپيما نگرفتم، برامون گرفته بودن.» سعي كردم خودم را تبرئه كنم، اما او با ناراحتي گفت: «شما يه انسان بالغ هستي، وقتي يه جايي رو مي‌تونيم با اتوبوس بريم، چرا با هواپيما و پول ملت بريم؟ وقتي مي‌تونيم توي هتل معمولي بخوابيم، چرا بريم هتل چهار ستاره؟» مي‌گفت چون مأموريت بوده و از بيت‌المال خرج شده، نبايد مي‌رفتي.»

محض خنده برای مدیران امروزی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 9
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۷:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
    0 0
    شادی روح امام و شهدا صلوات
  • ۰۸:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
    0 0
    آقا مهدی خوش بحالت که نیستی که اگر بودی امروز می خواندنت امل ....جو زده ....دگم..... ...بیا ببین برای بیت المال فقط همایش برگزار می شود ...بیا ببین ....؟؟؟؟؟ خوش بحالت که نیستی...؟؟؟؟؟؟
  • حاج احمد ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
    0 0
    مسولین این روزها هم این حرفا رو میزنند؟!
  • ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
    0 0
    واقعا برای خنده مدیران هس گل گفتی اقا مهدی نیستی ببینی که چه خبره میخورن می دزدن میبرن آب از آب هم تکون نمیخوره -خوش به سعادتت که نیستی ببینی وگرنه از غصه دق میکردی خدا شما را خیلی دوست داشت
  • ۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
    0 0
    سایت مشرق تاکید دارد بر مدیران امروزی - اما در مورد مدیران دیروزی سیاست خفه خون را در پیش می گرفت
  • کاپیتان ۲۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
    0 0
    احـــــــــــــسنت
  • ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    0 0
    چند روز پيش به يك همايش تو يكي از شهرها رفتيم . يك بخور بخوري بود كه نگو . از بس گوشت و مرغ خورديم ديگه تا مدتها هوس ايندو ماده پروتئيني رو نميكنم . وسط صحبتهاي تخصصي همايش چاي ، چند نوع ميوه ، شيريني ...خلاصه غوغايي بود از خوردن و كي حواسش به سخنرانيها بود.
  • ۰۹:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    0 0
    داداش تقبیح اشرافی گری مسئولان از سال 74 قابل توجه مردم شد . افساد گرایان که ماموریت توسعه سیاسی شان را تا 18 تیر کش دادند و شروع به تحمیل هزینه به مردم شدند .مردم به ساده زیستان گرایش پیدا کردن. مدیران دیروزی هم اگه اشرافی بودند ،از نظر مردم مردودند.
  • کارگر ۱۳:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    0 0
    اقا مهدی کجایی ببنی چه خبره؟ ...خوشا به سعادتان که رفتید وگرنه چه می کردید

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس