به گزارش مشرق، هفته‌نامه "پنجره" در شماره اخیر خود گفت‌وگویی تفصیلی با کامران دانشجو رئیس ستاد انتخابات کشور در سال 88 و وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت دهم درباره ی مسائل گوناگونی چون زندگی شخصی دانشجو، ماجرای انتخابات 88،کلیپ منتشر شده منسوب به او و بورسیه ها انجام داده است که متن کامل این گفت و گو در ادامه می‌آید.

براي آشنايي بيشتر لطفا مختصري از زندگينامه خودتان براي ما بفرماييد.

احمدی‌نژاد دیگر کاندیدا نمی‌شود/ اگر ریگی به کفش نیست،بورسیه‌ها در دو دولت قبلی هم بررسی شود/ تحلیل‌های مشایی برای احمدی‌نژاد حکم سم را داشتمن، کامران دانشجو، متولد تيرماه سال 1336، در روستاي اميرآباد از توابع شهرستان دامغان. تا شش ماه بعد از تولدم در روستا بوديم. بعد از آن به تهران آمديم تا ادامه تحصيل بدهيم. در محله دامپزشکي و سپس هاشمي تهران ساکن شديم، تا سال پنجم دبستان که پدرم ليسانس حقوق گرفت و در دادگستري مشغول به‎کار شد و به فسا در استان فارس رفتيم. چند سال بعد به ابهر رفتيم. با توجه به علاقه من به رشته رياضي و اينکه آنجا رشته رياضي نبود، من و برادرم فرهاد به تهران آمديم و يک اتاق اجاره کرديم، تا ديپلمم را گرفتم. از طريق پسرخاله هايم، عباس و کيومرث، در جريان مبارزات انقلابي وارد شدم. از شرکت در جلسات گرفته تا حضور در سخنراني‎‎هاي شهيد مطهري و برخي درگيري‎‎هاي دانشگاه. خلاصه وارد مبارزات انقلابي شدم و توسط ساواک بازداشت شدم. بعد از اينکه ديپلمم را گرفتم، در مهندسي کشتي‎سازي قبول شدم. آن را ر‎ها کردم و براي تحصيلات به انگليس رفتم. بعد از 29 روز برگشتم. نمي‎توانستم تحمل کنم. بعد از سهـ چهار ماه مجددا به اصرار خانواده به انگلستان برگشتم.

 وضع اقتصادي خانوادهتان خوب بود؟

نه، اصلا پدر من وضعي نداشت که ما را حمايت مالي کند.

 پس چطور چنين تصميمي گرفتيد؟

دايي‎‎هاي من آمريکا بودند و من از آن طريق به فضاي کار در خارج آشنا بودم. چند وقتي هم که به انگليس رفتم، در رستوران و پمپبنزين کار مي‎کردم. دوباره بعد از چهار ماه به ايران برگشتم. اما چهار يا پنج ماه بعد با تصميم قاطع به انگلستان برگشتم که اين دقيقا قبل از انقلاب بود. تابستان 1357 بود. کلاس زبان، کار و دانشگاه را شروع کردم. ليسانسم را در سال 1361 يا 62 از دانشگاه لندن کالج کوئينمري در رشته هوافضا گرفتم. به‎دليل معدل بالا از طرف دانشگاه بدون کنکور و بدون ارشد وارد دوره دکترا شدم. اما به جهت تطبيق در ايران و نپسنديدن رشته‌ام، دکترا را ر‎ها کردم و وارد دوره کارشناسي ارشد شدم.

 به ايران نمي‎آمديد؟

چرا. من هر دو تعطيلي ساليانه را به ايران مي‎آمدم. هر دفعه که به ايران مي‎آمدم، يا به‎عنوان مبلّغ، يا جهادگر يا بسيجي به جبهه مي‎رفتيم که با توجه به ‎عبارت دانشجوي خارج از کشور خيلي تاثير داشت.
سال 63 ازدواج کردم و سال 64 فوق ليسانسم را از همان دانشگاه گرفتم. همسرم بعد از شش ماه به انگلستان آمد.

 همسرتان از خانواده خاص يا مطرحي هستند؟

نه!.... همان سال 64 پذيرش دکترا را از همان دانشگاه گرفتم. با استاد راهنمايم کتاب هم نوشتيم. سال 1368 دو هفته به دفاعم مانده بود که در محل نامه‎‎هاي منزلم در انگلستان، نامه‎اي از طرف وزارت کشور انگلستان دريافت کردم که 9 روز مهلت داده بود از انگلستان خارج شوم و تا فتواي حضرت امام (ره) درباره سلمان رشدي برقرار است، نمي‎توانم به آنجا بازگردم. من همه مراحل دفاع از پاياننامه را سپري کرده بودم. حتي تاريخ دفاع هم معلوم شده بود. علت اخراجم «طرفداري از آيت‎الله خميني و رفت و آمد با انجمن‎‎هاي اسلامي و خطرناک بودن براي امنيت انگليس» بود. حق اعتراض هم نداشتم. تلاش کرديم تا دفاع را زودتر انجام دهم که امکانپذير نشد. البته دانشگاه به من مدرکي داد که همه مراحل را طي کرده‎ام و به علت اخراج، امکان دفاع ندارم. با چند نفر ديگر که تحصيلمان به مشکل خورده بود، به ايران برگشتيم و با توجه به مدارک موجود و با همکاري دکتر فرهادي، وزير وقت، دانشگاه اميرکبير براي بررسي وضعيت من مشخص شد و بنا شد در ايران دفاع انجام دهم. سه ماه طول کشيد و با تشکيل هيئت ممتحنه در دانشگاه اميرکبير دفاع انجام شد. سپس در صنايع موشکي مشغول به‎کار شدم. حدود دو سال آنجا بودم. از آنجا به موسسه تحقيقاتيـ آموزشي صنايع دفاعي رفتم. سپس به مجتمع فجر براي طراحي هواپيما رفتم و اولين هواپيماي تمام کامپوزيت را که پرواز کرد، ساختيم. به‎صورت حق التدريسي با دانشگاه کار مي‎کرديم. سپس قائم مقام معاونت دانشجويي شدم. در همان زمان از حق التدريسي پيماني شدم و سپس به صورت آزمايشي رسمي شدم تا سال  84ـ 85 که استاد شدم.

احمدی‌نژاد دیگر کاندیدا نمی‌شود/ اگر ریگی به کفش نیست،بورسیه‌ها در دو دولت قبلی هم بررسی شود/ تحلیل‌های مشایی برای احمدی‌نژاد حکم سم را داشت

 با آقاي احمدي‎نژاد کي و کجا آشنا شديد؟

از سال  68ـ 69 و از دانشگاه علم و صنعت.

 فعاليت سياسي هم داشتيد؟

در شوراي هماهنگي نيرو‎هاي انقلاب بودم. تا سال 1384 مسئوليت استان‎ها را بر عهده داشتم.

 آقاي احمدي‎نژاد که گزينه شوراي هماهنگي نبود!

بله، نبود. آقاي لاريجاني انتخاب شد اما من با توجه به تعهد و قولي که داده بودم که با نتيجه همراه شوم، با وجود اينکه رفاقت خيلي زيادي با آقاي احمدي‎نژاد داشتم، با آقاي لاريجاني همراه شديم.

 پس رفاقت داشتيد؟

بله، داشتم، آن زمان داشتم...

 دلگير نشد از شما؟

چرا شد. البته بايد از خودش بپرسيد. برخلاف پيش‎بيني‎ها ايشان انتخاب شد. رفتم تبريک گفتم و با خانواده رفتيم عمره. بعد آقاي دکتر سليماني زنگ زد و گفت زود بيا ايران که قرار است کاري بهت بدهند. گفتم هر اتفاقي بخواهد بيفتد مي‎افتد. چه باشم چه نباشم. وقتي برگشتم، يک راست مرا از فرودگاه به پاستور بردند. در ساختمان سفيد وارد شدم، آقاي ثمره هاشمي، زريبافان و احمدي‎نژاد بودند.

 مشايي کجا بود؟

آن موقع‎ها مشايي وجود نداشت، اگر هم داشت من خبر نداشتم. آقاي زريبافان دستم را گرفت و گفت هرچي بهت گفت قبول کن. من خيلي استخاره‎اي نيستم. اما در مکه وقتي فهميدم که خبرهايي هست، نماز خواندم و به خودم قول دادم و گفتم هر پيشنهادي بدهد، استخاره مي‎کنم. ايشان يک کاري را پيشنهاد کرد.

 چه مسئوليتي؟

ترجيح مي‎دهم نگويم ولي آقاي زريبافان بودند و شاهدند.

 وزارتخانه بود؟

نه، وزارتخانه‎ها تمام شده بود. من استخاره کردم بد آمد. از آقاي لواساني استخاره گرفتم که گفتند مي‎خواهند پوست خربزه زير پايت بيندازند و قبول نکردم. بعد پست ديگري را پيشنهاد کردند، استخاره کردم بد آمد. تا استانداري تهران، که استخاره کردم و خوب آمد. تا سه سال استاندار تهران بودم، علي‎رغم ميل باطني ام که آقاي احمدي‎نژاد مي‎دانند. براي معاونت سياسي و قائم مقام وزير کشور 5 ـ 6 بار پيشنهاد دادند و سه ماه بود حکم را زده بودند. سال 88 رئيس ستاد انتخابات کشور بودم و بعد از انتخابات هم چند تا پيشنهاد فرستادند که چند تا را گفتم بلد نيستم ولي براي وزارت علوم و کشور برنامه دادم که وزارت علوم قطعي شد و 186 رأي آوردم و با حساسيت هايي که آن روز‎ها وجود داشت، رأي قابل توجهي بود و تا آن زمان بالاترين رأي هم بود. تا دو روز مانده به انتخابات اصلا گزينه ايشان من نبودم. مرا به ساختمان سفيد فراخواندند و صحبت کرديم و پيشنهاد وزارت را به من دادند، با اينکه با فرد ديگري صحبت شده و تمام شده بود.

احمدی‌نژاد دیگر کاندیدا نمی‌شود/ اگر ریگی به کفش نیست،بورسیه‌ها در دو دولت قبلی هم بررسی شود/ تحلیل‌های مشایی برای احمدی‌نژاد حکم سم را داشت

 آقاي دکتر، حواشي زيادي درباره حضرتعالي وجود دارد. از انتصاب‎‎هاي شما به مشاغل گوناگون گرفته تا مورد وقيحي مثل آسانسور که قبل از مصاحبه عرض کردم و فرموديد حتما بپرس. دليل اين‎ها را چه مي‎دانيد؟

من به اين سوال به‎صورت کلي پاسخ مي‎دهم و آن هم اينکه استکبار يک خط کلي را دنبال مي‎کند. با هر فردي در مسيرش نباشد اين‎گونه رفتار مي‎کند. تطميع و تهديد (همان چماق و هويج)، ترور شخصيتي و در نهايت حذف فيزيکي. مثلا همين موضوع آسانسور که شما گفتيد، خيلي واضح است. نيروي انتظامي کار تخصصي انجام داد و سردار رادان آن را براي من فرستاد که اين گزارش را شما داشته باشيد. کاملا واضح است که چنين چيزي نيست. حالا از بحث تخصصي بگذريم. يکي مثل من که کاملا وضع امنيتي‎ام مشخص است، هيچ جا تنها نيستم. حالا اصلا دانشجو را ول کنيد، اين وزير مملکت است که در آسانسور است؟

برسيم به سال 88 و وقايع آن سال‎ها. در ستاد انتخابات کشور، واقعا کاره‎اي بوديد؟

همه کاره بودم. چرا کاره‎اي نبودم؟ مسئوليت داشتم.

 اين بحث که آقاي محصولي نتايج را در اتاق مي‎بردند و جمع مي‎زدند و اعلام مي‎کردند...

نخير، آقاي محصولي خيلي ورودي نداشت. آقاي آخوندي در حضور حضرت آقا گفتند که من معاون سياسي وزير کشور بوده ام، انتخابات برگزار کرده‎ام. مکانيسيم انتخابات به‎گونه‎اي است که امکان تقلب در اين حجم وجود ندارد. آقاي الويري هم اصلا به بحث انتخابات نپرداخت. بيشتر حول محور قبل از انتخابات بود که آقاي احمدي‎نژاد گفته و وعده داده اين‎ها را به مردم مي‎دهم و... وقتي آقاي آخوندي گفت که نمي‎شود در اين حجم تقلب کرد، من سمت راست آقا نشسته بودم. آقا فرموده بودند که رئيس جلسه خودم هستم. جسارت کردم و گفتم خب چرا اين‎ها را بيرون نمي‎گوييد؟ حضرت آقا سمت من برگشتند و گفتند شما پاسخ ندهيد. من سکوت کردم، تا نوبت به من برسد. مکانيسم انتخابات اصلا اجازه تقلب نمي‎دهد. شايد در انتخابات شهرستان که 50 تا رأي تاثير دارد، بتوان ادعاي تقلب کرد. اما در چنين فضايي، با آن مشارکت و آن رأي رئيس‎جمهور، اين بحث‎ها شدني نيست. ما هنوز داشتيم در برخي حوزه‎ها نظير حسينيه ارشاد رأي مي‎گرفتيم. ساعت حدود 23 بود که آقاي موسوي مصاحبه کرد و گفت من برنده‎ام. خيلي تعجب کرديم. گفتيم که اين از کجا مي‎گويد؟ تا آن موقع راي‎گيري صندوق‎‎هاي کوچک تمام شده بود و شمارش هم با سرعت انجام شده بود، حدود سه ميليون رأي آمده بود. گفتم فورا تجميع کنيد، ببينيم چگونه است. ديديم 73 درصد متعلق به آقاي احمدي‎نژاد است و 27 درصد متعلق به بقيه افراد. بلافاصله به آقاي ضرغامي زنگ زدم که مي‎خواهم به تلويزيون بيايم. ايشان گفتند نمي‎شود، ما معمولا از شش صبح شروع مي‎کنيم. گفتم معلوم است که دارند فضاسازي مي‎کنند. ايشان گفتند نه، نمي‎شود. من ابتکار به خرج دادم و خودم کنفرانس خبري گذاشتم و آرايي را که تا آن موقع آمده بود اعلام کردم.


 ابتکار خودتان بود؟

بله.

 منظورم اين است که محصولي يا احمدي‎نژاد در جريان نبودند؟

نه، هيچ‎کدام. من تصميم مي‎گرفتم و انجام مي‎دادم. ساعت يک ربع به دو از صداوسيما گفتند که شما مي‎توانيد بياييد. من از ساعت دو يک ساعت به يک ساعت نتايج را اعلام مي‎کردم. وقتي باز ديدم دارند فضاسازي مي‎کنند، باز هم ابتکاري انجام دادم. گفتم چرا به شيوه قديم رفتار کنيم؟ من رأي همه صندوق‎ها را بر روي سايت بردم و گفتم که رأي تکتک صندوق‎ها را ببينيد. به هر کدام اعتراض داريد بگوييد تا همان را بازشماري کنيم. هيچ فردي چنين حرفي نزد.

 شما سال 84 به چه‎کسي رأي داديد؟

دور اول به آقاي لاريجاني، دور دوم به آقاي احمدي‎نژاد رأي دادم. من نفاق بلد نبودم، مثل افرادي که در ستاد کروبي بودند و به موسوي رأي دادند!

 سال 88؟

احمدي‎نژاد.

 امروز جزو بديهيات فضاي سياسي ما تغيير آقاي احمدي‎نژاد مابين سال‎‎هاي 84، 88 و 92 است. قبول داريد يا مثل برخي معتقديد که از ابتدا همين احمدي‎نژاد بوده و تغيير هم نکرده است؟ شما جزو نزديکان ايشان بوديد. اصلا قبول داريد که جزو نزديکان ايشان بوديد؟

بله، بودم.

 اين تغيير را قبول داريد يا نداريد؟ ريشه آن را کجا مي‎دانيد؟

اجازه بدهيد صادقانه بگويم. هرجا را خواستيد حذف کنيد. آقاي احمدي‎نژاد سال 84 بازي بزرگان را به هم زد. يکسري جراحاتي ايجاد کرد. مرهم نشد، چرکي شد. سال 88 چرک‎ها بيرون ريخت. احمدي‎نژاد را نمي‎پذيرفتند. مي‎گفتند که ايشان رئيس‎جمهور يکساله است. اين زخم مرهم نشد که نشد و هنوز هم نشده است. اگر احمدي‎نژاد با همان شيب تا آخر مي‎آمد، در تاريخ ايران تبديل به يک اميرکبير مي‎شد. اين براي خيلي‎ها سنگين بود. لذا همه دست به دست هم دادند که او را تخريب کنند. خودش هم به اين موضوع کمک کرد. سه ـ چهار نفر هم در اطرافش شدند لبه ديگر قيچي تا احمدي‎نژاد تخريب شود. از آن موقعي که آقاي احمدي‎نژاد خانه نشين شد ـ که خودش مي‎گويد خانه نشيني نبوده و من مي‎گويم بوده است ـ از آن روز در فضاي ديگري افتاد. اصلا بحث خوب و بد هم که نباشد، وقتي يک نفر حساسيت برانگيز است، کنارش بگذار! نمي‎شود تمام کشور را به پاي يک نفر گذاشت. احمدي‎نژاد رسيد به ‎جايي که ديگر نمي‎توانست الگو باشد حتي در خاستگاهش که بچه حزباللهي‎ها بودند. عدهاي خواستند خاستگاه احمدي‎نژاد را عوض کنند.

احمدی‌نژاد دیگر کاندیدا نمی‌شود/ اگر ریگی به کفش نیست،بورسیه‌ها در دو دولت قبلی هم بررسی شود/ تحلیل‌های مشایی برای احمدی‌نژاد حکم سم را داشت

 چرا شما‎ها کمکش نکرديد؟

بستند. بستند. حلقه دور ايشان اصلا ما را راه نمي‎دادند. باور مي‎کنيد در دو سال آخر، شايد من ايشان را نيم ساعت به‎صورت تکي نديدم. مي‎رفتم، يکي مي‎آمد. ناهار مي‎خورديم يکي مي‎آمد. يکي آمد که اطرافيان خودش را هم مستقر کرد. مايي که يک موقع با هم دو نفري براي ناهار نان و پنير و گوجه مي‎خورديم، اولا ديگر ناهارمان تغيير کرده بود، بعد هم شش ـ هفت نفر مي‎آمدند که اصلا نمي‎شد پيش آن‎ها حرف زد. من در خود دولت موضع‎گيري مي‎کردم. وقتي آقاي احمدي‎نژاد گفت که من مشايي هستم و مشايي من، دستم را بلند کردم گفتم: «من اصلا اين حرف‎ها را قبول ندارم. آقاي مشايي احمدي‎نژاد نيست. نمي‎دانم چيست ولي احمدي‎نژاد نيست».

 چه سالي؟

بعد از خانه نشيني، در تلويزيون اعلام مي‎شد که مشايي، کانديداي دولت است. در جلسه من دستم را بلند کردم و گفتم: آقاي ضرغامي، شما روي چه حسابي مي‎گوييد کانديداي دولت؟ مشايي کانديداي آقاي احمدي‎نژاد است. اگر قبول نداريد بپرسيد افرادي که در جلسه هستند، کدامشان به ايشان قائل است. اين‎ها ضبط شده و هست. در مبحث عفاف و حجاب هم همين‎طور. نامه‎اي براي من فرستادند درحالي‎که من بغداد بودم. بعد نامه را روي سايت قرار دادند. معلوم بود چه کساني آن نامه را روي سايت گذاشتند؛ همان هايي که در روزنامه ايران ـ که روزنامه دولت بود ـ من، حاجي بابايي و حسيني را مي‎زدند.

 خيلي عجيب است که با توجه به اين موضعگيري‎ها شما را عوض نکردند.

اتفاقا بقيه اعضاي دولت هم، همين را مي‎گفتند و تعجب مي‎کردند. به‎نظرم به‎خاطر رفاقتمان بود که من را تحمل مي‎کرد.

 درباره کابينه توضيح دهيد.

جملات حضرت آقا درباره کابينه را در نظر بگيريد. من قائلم به اينکه اين کابينه حزب اللهي‎ترين و ولايتي‎ترين کابينه بود. منظورم از دولت، وزيران است. حاجي بابايي، مصلحي، نامجو، طريقت، عباسي، بختياري، وحيدي و... اين‎ها را در نظر بگيريد. دو سه نفر لطمه مي‎زدند، بقيه هم دامن مي‎زدند. حرفهايي که الان زده مي‎شود، اگر اين حرف‎ها را احمدي‎نژاد مي‎زد...

 البته احمدي‎نژاد کم از اين حرف‎ها نمي‎زد.

بله، ولي شديدا دامن زده مي‎شد.

 دکتر دانشجو سال 96 به چه ‎کسي رأي مي‎دهد؟

يعني انتخابات بعد؟

 بله، به آقاي احمدي‎نژاد رأي مي‎دهيد؟

کانديدا نمي‎شود.

 اگر بشود رأي مي‎دهيد؟

کانديدا نمي‎شود.

 حالا کانديدا بشود، رد صلاحيت مي‎شود؟

شوراي نگهبان بايد تشخيص بدهد.

 اگر کانديدا بشود دکتر دانشجو به ايشان رأي مي‎دهد؟

دو سال آخر، احمدي‎نژاد عوض شد. نوع نگاه فرهنگي‎اش عوض شد. نظريه‎پردازي مي‎کرد، که توقع از رئيس‎جمهور اين نيست. اگر بخواهد با همان آدم‎ها باشد، جايگاهي در نظام جمهوري اسلامي ندارد. احمدي‎نژاد را از اميرکبير اجرايي در کشور به احمدي‎نژادي تبديل کردند که براي هيچکس نمي‎توانست الگو باشد.

 اگر بر فرض احمدي‎نژاد رئيس‎جمهور بشود، کامران دانشجو وزيرش مي‎شود؟

اگر در مسير آقا باشد...

 نه! مشايي کنارش است.

نه!

  نه؟

نه!

 چيزي به نام جريان انحرافي را واقعي مي‎دانيد يا ساخته و پرداخته رقبا؟

براي جريان بودن، چند شاخصه لازم است که اين‎ها را نداشت. عقبه‎اي لازم است و قشري که دنباله‎اش باشد. مثلا اگر آقاي زيد را پرچمدار بدانيم، چه قشري حامي ايشان است؟ کسي حامي نبود. چهار نفر دور و بر خودش به به و چهچه مي‎گفتند. چهار نفري که به‎نظرم براي رسيدن به چيزهائي به به و چهچه مي‎کردند. براي چه بايد کوروش را تبديل به مسئله کنيم؟

 فقط کوروش نيست البته، اسرائيل هم هست.

يکي يکي عرض مي‎کنم. ما مي‎گوييم عاشورا، امام حسين، علي (عليهما السلام) و يکدفعه فردي مي‎آيد و مي‎گويد کوروش و کتيبه و اينها. لابد يک چيزي اش مي‎شود ديگر. چه مي‎شود، من نمي‎دانم. يا يکباره مکتب ايراني. ما ايران را به‎عنوان جغرافيا دوست داريم. ولي مکتب بايد اصالت و ريشه داشته باشد. يا مثلا ما با مردم اسرائيل دوستي نداريم. خانه‎‎هاي فلسطيني‎ها را چه‎کسي اشغال کرده است؟ ما همه آدم‎ها را دوست داريم ولي با همه انسان‎ها دوست نيستيم.

احمدی‌نژاد دیگر کاندیدا نمی‌شود/ اگر ریگی به کفش نیست،بورسیه‌ها در دو دولت قبلی هم بررسی شود/ تحلیل‌های مشایی برای احمدی‌نژاد حکم سم را داشت

 حرف‎‎هاي عوامانه‎اي که درباره اين جريان مي‎زنند، مثل بشقاب اضافي، سجاده خالي و زيارت خاص و اين‎ها را ديديد؟

من هيچ‎کدام از اين‎ها را نديدم، چون نديدم هم باور ندارم. حالا اين به کنار. من هيچگونه خلاف شرعي از مشايي نديدم. البته خيلي دمخور نبودم.

 پس چرا به اين زاويه رسيديد؟

من تحليل‎‎هاي ايشان را قبول نداشتم. مکتب ايراني را که مطرح مي‎کرد قبول نداشتم. سه ـ چهار تا تحليل در دولت مطرح کرد که قبول نداشتم و همان زمان هم گفتم که قبول ندارم.

 در مورد وقايع سوريه و اين‎ها چطور؟

من آن تحليل‎ها را هم قبول نداشتم.

 حول محور آخرالزمان بودن؟

من نمي‎دانم. من مهندسم. خيلي با اين چيز‎ها کاري ندارم. اتفاقا اين‎ها هم گاهي يک حرفهايي مي‎زدند که مي‎گفتم من مهندسم، با من دو دو تا چهارتايي حرف بزنيد. تحليلهايشان درباره آمريکا را هم قبول نداشتم. برخي مواقع حرف هايي مي‎زدند که من قبول نداشتم. مي‎گفتم از کجا چنين چيزي را مي‎گوييد؟ مي‎گفتند خبر است. مي‎گفتم خبر از کجاست؟ مي‎ماندند. موضعگيري‎ها و تحليلهايشان را قبول نداشتيم و معتقد بوديم که اين‎ها براي آقاي احمدي‎نژاد مفيد نيستند و براي ايشان حکم سم را داشتند. سمي شدن يک ميوه خيلي خيلي شيرين.

 احساس مي‎کنم قدري مکدر شديد. اجازه بدهيد فضا را عوض کنيم. سارا خانم دانشجو چطور بورسيه شدند؟

يکدفعه از کجا به کجا! سارا اصلا بورسيه نبود! معدل فوق ليسانش 18/60 بود و معدل ليسانسش هم بالاي 17 بود. از آيين‌نامه استعداد‎هاي درخشان استفاده کرد. در دوره دکترا هم همان استاد راهنما را داشت که در دوره ارشد داشت. دو سال هم خواند و اصلا بورسيه نبود. بعد به پيشنهاد استاد راهنما با توجه به سطح علمي‎اش، براي بورس اقدام کرد. اصلا درخواستش را بررسي نکردند و گفتند چون ما چهار نفر مي‎خواهيم و پنج داوطلب داريم. براي گزينش افراد کفايت نمي‎کند. يک سال مي‎گذرد و مجددا درخواست مي‎دهد، 30 نفر داوطلب شده بودند که در گروه بررسي مي‎شود که با ايشان موافقت مي‎کنند. مرداد سال 92 درخواست او را به وزارت علوم مي‎فرستند و هيئت جذب تاييد مي‎کنند. بيستم مردادماه 92 حکمش صادر مي‎شود. زهرا هم معدلش 19 است و اصلا بورسيه نيست.

 از وزارت علوم بفرماييد. به‎ويژه از آقاي خواجه سروي و نحوه آشنايي با ايشان و مسائلي که در حاشيه، درباره ايشان مطرح است.

من در شش ماه اول هيچ تغييري ندادم. در سطح روساي دانشگاه و پژوهشگاه حدود 25 نفر را تغيير دادم. دنبال کار علمي بوديم که به موقع جواب مي‎دهم. معاون فرهنگي‎ام را از فرانسه مي‎شناختم، وقتي من رفتم به وزارتخانه، ايشان گفت نمي‎خواهم بمانم. گفتم چه فردي را پيشنهاد مي‎دهيد؟ ايشان آقاي خواجه سروي را پيشنهاد داد. با ايشان و دو ـ سه نفر ديگر صحبت کردم که به ايشان رسيديم. البته اينکه ايشان از دانشگاه امام صادق (عليهالسلام) بودند، باعث شد تا حاشيه سازان در بين پذيرفته شدگان، به‎سراغ امام صادقي‎ها بروند تا حاشيه‎سازي کنند.

 موافقيد درباره قضاياي بورسيه‎ها حرف بزنيم؟ اصلا مبحثي به نام قضاياي بورسيه‎ها را قبول داريد؟

فضاسازي بورسيه‌ها! بحث بوده يا نبوده يک بحث است، بحث فضاسازي و چرايي آن، موضوعي ديگر. بالاخره املاي نوشته ممکن است غلط داشته باشد. اگر بنا به بررسي و قضاوت است، يک هيئت ناظري تشکيل شود و تمام دوره‎ها را بررسي کند. مشخص شود که چه افرادي چگونه بورس گرفته‎اند تا روسياهي به زغال بماند. دقت کنيد که قانون مي‎گويد شرايط و تعداد را وزير علوم تعيين مي‎کند. من جزو شرايطي که تعيين کرده بودم، معدل 14 و 16 نبود. البته ما شخم نزديم که افراد گذشته را بررسي کنيم. هر فردي بايد کارنامه خودش را ارائه بدهد نه اينکه کارنامه بقيه را خط خطي کند. ما گفتيم اين عدالت آموزشي نيست. گفتيم 14 را ضربدر 3 کنيد، 16 را ضربدر 2 کنيد. جمعا مي‎شود 74. هرکس که از اين فرمول 74 را به دست آورد و در شرايط خاص 70، حالا با اين ملاک بسنجند، اگر تخلفي شده است اعلام کنند. بعد از اين تازه نوبت به مصاحبه مي‎رسيد. يعني ممکن بود فردي با معدل 13/5 در ليسانس، بتواند با معدل 17 در ارشد، به حد نصاب برسد.

اين به عدالت نزديک‎تر است. قانون ايثارگران، استعداد‎هاي درخشان، جبهه، سربازي، قهرمانان ورزشي و... را هم ملاک قرار مي‎داديم. با اين ملاک، خطا بسيار بسيار اندک است. نمي‎شود خطا را به صفر رساند، اما مدعي هستيم اگر خطايي هم باشد، يک دهم دوره‎‎هاي قبل است. بگذاريد نتيجه بررسي‎‎هاي مجلس بيايد، بعد اعلام نظر بکنيد. اگر ريگي به کفش نداريد، دوره دو رئيس‎جمهور قبل را هم بررسي کنيد و اسامي را عمومي اعلام کنيد. البته من قائل به اين نيستم که اگر خلافي در آن دوران بوده به ما هم مجوز مي‎دهد که خلاف کنيم. اين نکته مهمي است. اگر  بنا بر اين بود که يک مقررات خشک اعمال شود، چه نيازي به ‎وجود شورا بود؟ اين کار که توسط يک کارشناس هم قابل اعمال است. اين را هم اضافه کنم که آزمون کتبي را هم در دوره قبل حذف کرده بودند و ما همان روند را ادامه داديم.

 بحث تبديل به داخل بورسيه‎ها را هم توضيح دهيد.

موضوع انتقال ارز بحث خيلي جدي بود. مقايسه هزينه‎ها هم به همين شکل. نزديک به 500 ميليون تومان تا 800 ميليون تومان هزينه برخي دانشگاه‎‎هاي خارج از کشور بود. ما در داخل کشور با يک دهم اين هزينه دانشجو را به دانشگاه معرفي مي‎کرديم، در کنار اينکه ظرفيت دانشگاه‎ها هم آزاد شد. در دوره من اعلام عمومي کرديم که هر فردي در خارج تحصيل مي‎کند، ما اين را تبديل به داخل مي‎کنيم.

 درباره بازنشستگي‎ها هم مسائلي مطرح شده است.

آيين‌نامه بازنشستگي را منبسط کرديم. يعني اينکه براي استادتمام‎ها و دانشياران 65 سال سن بود، ما به 73 و 78 سال تبديل کرديم. براي استاديار‎ها سنوات خدمت را سه سال اضافه کرديم. ببينيد، ما که آيين‌نامه رکود علمي را ننوشتيم. رکود علمي زمان خود آقايان نوشته شده بود. رکود علمي يعني چه؟ يعني اگر فرد، سه سال حداقل امتياز پژوهشي را نياورد. به او تذکر مي‎دهند. سال بعد اگر باز هم تغييري ايجاد نشد، مي‎توانند فرد را اخراج کنند. برخي از اين افراد 30 سال، 35 سال در مرتبه استادياري مانده بودند. يک نفر در شوراي انقلاب فرهنگي خيلي سر و صدا مي‎کرد، به او گفتم که يک نفر را بياور که خلاف قانون بوده باشد. تا آخر دوره حتي يک نفر را نياورد. من ليست را آوردم و در شوراي انقلاب فرهنگي خواندم. از 10 نفر، پنج نفرشان مدرک ليسانس داشتند. سه نفرشان، 38، 40 و 42 سال سنوات خدمت داشت. دو مورد مدرک فوق ليسانس داشتند. يکي 34 سال در دانشگاه بود و مرتبه علمي‎اش استاديار بود. در چهار، پنج سال حداقل توليد را علمي نداشتند.

 درباره وزارت علوم نکته‎اي داريد اضافه کنيد؟

ما در طول آن چهار سال آرامش دانشگاه را توأم با فعاليت علمي حفظ کرديم که زمينه هايش در زمان دکتر زاهدي فراهم شده بود. محصول سياسي دوره قبل، 18 تير 1378 بود. فعال سياسي را فحاش سياسي در نظر مي‎گرفتند. محصول علميشان، 9000 سند علمي در هشت سال بود. محصول ما در چهار سال 140 هزار مقاله شد. اين‎ها را با هم مقايسه کنيد. 2400 ميليارد قرارداد بين دانشگاه و صنعت منعقد شد. محصول سياسي ما هم 3000 نشست انتخاباتي در دوره يازدهم رياست‎جمهوري بود که خون از بيني هيچ فردي نيامد. عکسي پاره نشد.

 درباره اين افراد جمله‎اي شرح دهيد.

 فرهاد دانشجو : فرهاد، واقعا از خود گذشته است. براي اسلام، انقلاب و ولايت همهگونه فداکاري مي‎کند.

 خسرو دانشجو: برادر کوچيکه، ما هميشه يک خرده بهش زور گفتيم!

 سيدصدرالدين شريعتي: جدي، دينمدار و ولايتمدار. از خدا مي‎ترسد و از شايعات نمي‎ترسد.

 دکتر ظريف: ديپلمات خندان.

 دکتر جليلي: بچه حزب اللهي، مسئول حزب اللهي.

 اسفنديار رحيم مشايي: کاش کنار احمدي‎نژاد نبود.

 دکتر احمدي‎نژاد: فردي که مي‎توانست اميرکبير دوم ايران باشد و اطرافيانش نگذاشتند


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 49
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 18
  • احمد ماجد ۱۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    ما هم قبول داریم که احمدی نژاد اشتباه داشت حتی اشتباهات بزرگ ولی این دلیل نمی شود تا او را تنها بگذاریم، خداییش شب و روز زحمت میکشید، روزهای آخر رهبر معظم انقلاب در یه سخنرانی برای ایشان سنگ تمام گذاشتند.
  • امیر ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    نمیتونه بشه چون مردم شناختنش.
  • ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    تا دیروز که کذب محض بود بورسیه
  • ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    مصاحبه ی خوبی بود حرفای کامران دانشجو صادقانه و منطقی بود
  • حسین ۱۴:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    ما احمدی نژاد را دوست داریم و امیدمان به او است سال 96
  • ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    احمئی نژا میاد البته این سری بدون مشایی و امثال بعضی ها
  • ناشناس ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    به عشق هرچی مَرده / احمدی بر میگرده
  • ۱۸:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    اگر احمدی نژاد دوباره بیاد مطمئنا رای میاره بالای 70 درصد کارش درست بود زجر کشیده بود فکر مردم فقیر بود دشمن گردن کلفتای مملکت بود که پولشون رو 1000 تا شتر که هیچی کامیون هم نمیکشید.ولی خیلی چوب لای چرخش گذاشتن
  • علی ۱۸:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    مگه از رو نعش 70 میلیون ایرانی رد بشه...
  • حسن ۱۸:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    تو گفتی و ما باور کردیم
  • حسن ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    بی خود ، بر می گرده
  • ۱۸:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    و انتخابش به عضویت مجمع تشخیص مصلحت مخالفانش را بد جور سوزاند!!!
  • ۱۹:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    حیف شدی دکتر محمود.. حیف حیف.. بخدا حیف شدی.. خدالعنت کنه کسایی که به تو و مردم لطمه زدن.. هر جا هستی خدانگهدارت باشه..
  • مسعود ۲۰:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    متاسفانه بزرگترین مشکل احمدی نژاد غرور و عدم رعایت اخلاق اسلامی و انحصار در تصمیم گیری ویا به عبارت دیگر عدم توجه به نظرات دیگران است . او نمک خورد و نمک دان شکست هنوز سنگ تمام آقا در مورد ایشان را فراموش نکردیم ولی ایشان با خانه نشینی جواب داد. این ضعفها براحتی درست نمی شود .پس بهتر است واقع بین باشیم ایشان بدرد ریس جمهوری نمی خوردچراکه : آزموده را آزمودن خطا است . اصول گرایان باید از هم اکنون دنبال فردی بگردند که مهذب کار آزموده و با توان اجرایی بالا باشند چراکه پیروزی در انتخابات لازم است اما کافی نیست.
  • مسعود ۲۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    متاسفانه بزرگترین مشکل احمدی نژاد غرور و عدم رعایت اخلاق اسلامی و انحصار در تصمیم گیری ویا به عبارت دیگر عدم توجه به نظرات دیگران است . او نمک خورد و نمک دان شکست هنوز سنگ تمام آقا در مورد ایشان را فراموش نکردیم ولی ایشان با خانه نشینی جواب داد. این ضعفها براحتی درست نمی شود .پس بهتر است واقع بین باشیم ایشان بدرد ریس جمهوری نمی خوردچراکه : آزموده را آزمودن خطا است . اصول گرایان باید از هم اکنون دنبال فردی بگردند که مهذب کار آزموده و با توان اجرایی بالا باشند چراکه پیروزی در انتخابات لازم است اما کافی نیست.
  • یدی ۲۳:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    حرفای شما فقط حرفای یه مشتی رسانه هاست و واقعیت بیرونی نداره.............حضرت اقا در اخرین دیدار درباره دولت چه فرمودند باید ملاک ما باشد..........
  • ۲۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    متاسفانه بزرگترین مشکل سایت مشرق این است که نظرات امثال شما را راحت منتشر می کند اما تمایلی به انتشار پاسخ آن ندارد. فقط به شما می گویم که رهبری بچه نیست که احتیاج داشته باشد شماها نقش دایه مهربانتر از مادر را برای ایشان بازی کنید. اتفاقا خود رهبری کوچکترین نارضایتی از آن ماجرا که به خیال و تفسیر شما ایستادن در مقابل رهبری است نداشت!! در عوض در مورد امثال تو گفت: « شما ببينيد در همين پنج شش روز گذشته سر يك قضيه‌اى كه آنچنان هم از اهميت بالائى برخوردار نبود - سر مسئله‌ى اطلاعات و امثال اينها – چه جنجالى در دنيا راه انداختند. تحليلها را بردند به اين سمت كه بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شكاف ايجاد شده است، حاكميت دوگانه شده است، رئيس جمهور حرف رهبرى را گوش نكرده است! ۱۳۹۰/۰۲/۰۳» من باورم نمی شود کسانی که اینطور جو سازی کردند و به قول شما اصولگرا هستند سر سوزنی شایستگی داشته باشند که در مورد احمدی نژاد قضاوت کنند. ضمنا حق با احمدی نژاد بود و سر انجام آن فرد نفوذی در....
  • ۰۰:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    ما احمدی نژاد را دوست نداریم و امیدمان به خداست سال 96
  • بنده خدا ۰۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    آدم وقتی این گزارش ها رو میخونه میفهمه احمدی نژاد چقدر تنها بود...
  • ۰۰:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    اگرچه احمدی نژاد اشتباهات فراوانی مخصوصا در اواخر دوره ریاست جمهوری اش داشت، ولی این جمله دکتر دانشجو را باید قاب گرفت: «احمدي‎نژاد را نمي‎پذيرفتند. مي‎گفتند که ايشان رئيس‎جمهور يکساله است. اين زخم مرهم نشد که نشد و هنوز هم نشده است...»
  • نیما ۰۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    لطفا به این آقای دکتر بگویید دکتر جان شما که درس خونده خارج هستین میدونین که برای پذیرش و چاپ مقالات در نشریات از لحظه ارسال مقاله تا لحظه پذیرش ، داوری ، و چاپ چندین سال طول میکشه چرا داری مغلطه میکنه و همه چیز را به نام خودت میزنی جهش علمی کشور از سال 80 شروع شد جان برادر کوچیکت واقعیت ها را بگو
  • نیما ۰۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    ما منکر زحمات دکتر احمدی نژاد نیستیم ولی نتیجه زحماتش رشد اقتصادی منفی 6 درصد شد
  • مهدی مرادیفر ۰۳:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    احمدی بر میگرده واینبار با کوله باری از تجربه وکسلنی را شناخت که نمکدان را با نمکش نابود کردن امیر کبیر هم اشتباه داشت فقط معصومین اشتباه ندارن اگر احمدی بر نگرده خیانت به کسانی میکنه ۸سال با کمبود ها ودشمنانش جنگیدن ما۳۴ماه بعد به همه ثابت میکنیم که نمک دان شکن نیستیم خودتو اماده کن دکتر تو متعلق به ایرانی وشما نهضت خود را نیمه کاره اها نمیکنی ودلمان برای چشمان همیشه خواب الودت تنگ شده
  • سما ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    سلام. چرا نظرمو درج نکردین؟ مگر نادرست گفتم؟ یا توهین بود؟ یا تخریب داشت؟ حقیقت اگر تلخه، گناه اونی که می بینه و میگه چیه!؟ دنبال خواننده مطلع باشید سایت تون وزن میگیره! والا نظراتتون فقط میشه بحث عده ای از روی تعصب!
  • سرباز امام سید علی ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    احمدی نژاد مظلوم ترین و خادم ترین رئیس جمهور ایران
  • ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    احمدینژادبا همه خوبیهاش دیگه نزد ولایتیها جاش ریاست جمهوری نیست.در حدیث هست که تا قبل از ظهور،همه مدعیان می آیند و امتحان می دهند
  • ۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    این حرف ها به خاطر وحشت از بازگشت احمدی نژاد و رسوایی در اینده است
  • علیرضا ۱۲:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    جناب سوئدی! اولا منظور آقا شبکه های خارجی و ضدانقلاب بودند دوما ایشان گفتند خیلی مهم نبود یعنی به آن اندازه که رسانه های مذکور جوسازی کردند مهم نبود و بهانه به دست آنهاندادند وگرنه برای رئیس جمهوری که همه اورا به عنوان ولایتمدار میشناختند واقعا این یک حرکت زشت بود درمورد آقای مشایی هم مینویسم که شاید مشرق منتشرنکند، اما ایشان واقعاآدم مهمی نبودند و فقط یک فرد حاشیه ساز بودند که مخالفان دولت برای تخریب دولت روی او زوم کرده بودند ومتاسفانه احمدی نژاد هم میگفت چون او مظلوم است باید از او دفاع کنم و تاسطح کاندید دولت و معاون اول بالایش ببرم -یعنی خودش هم به حاشیه ها دامن زد - و اوضاع بدتر شد تاجایی که همه ی فکر و ذکرش شد مشایی و مخالفان دولت بافشار همه جانبه توانستند دولت را زمین بزنند ،به هر حال دولتهای نهم و دهم درمجموع از تمام دولتهای قبلی بهتربودند امیدوارم یااحمدی نژاد به خودش بیاید یاکسی بدون ضعفهای او سال96 کاندید شود
  • رضا ۱۲:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    آقا نیما شماازکجا میدانید که مشکلات را فقط دولت به وجود آورده است؟؟ آیارسانه هایی که 24 ساعته آیه ی یاس به گوش مردم میخواندندو بازار را متشنج میکردند - و الان باقطع هیاهو هایشان بازار آرام شده است-و کسانیکه قیمت دلار با ثبت نام و ردصلاحیتشان درانتخابات بالا و پایین می شد و برخی نمایندگان که وزیر دولت را در دقیقه ی نود استیضاح میکردند و کسانیکه باهدف رای آوری درانتخابات به دنبال زمین زدن دولت بودند تاثیری در مشکلات نداشتند؟؟البته بنده سهم رئیس جمهور و سیاستهای غلط را انکار نمیکنم اما همه ی مشکلات را آنها به وجود نیاورده بودند
  • امامی ۱۲:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    اگر واقعا راست می گویید و به خیانت ها و مفاسد بی شمار لیدر حلقه انحرافی رحیم مشائی اذعان دارید !! پس چرا مشسائی محاکمه و مجازات نمی شود ؟؟؟!!!
  • حامد ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    درودبراحمدی نژادقهرمان وجهادگرپرتلاش که برای تکیه براصول انقلاب اسلامی درمقابل قدرت های بزرگ مثل شیر می ایستادخداییش توی یک سال گذشته آنقدر ازسوی آمریکا واسراییل خفت کشیدیم که حدندارد.
  • ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    معلومه وقتی به دستورات رییس جمهور اهمیت ندهد میاید و سخنان خنده داری میزند
  • ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    به نیما با منطق شما لابد نتیجه زحمات حضرت ابوالفضل علیه السلام هم عطش و تشنگی کودکان و اهل حرم امام حسین علیه السلام بود!
  • ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    کلا دور وريايي دکتر همه
  • ۱۵:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    نه توروخدا بیا دوباره....
  • سرور ۱۶:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    احمدی نژاد امیر کبیر دوم ایران است مرد شجاع واستکبار ستیز وولایت مدار ومومن زحماتش را استکبار ستیزان نمی توانند انکار کنند ولی اوشهید تهمت شد بله این خواست امریکا واسرائیل بود وهمه میدانند این دوگشور ازنامش میترسیدن ایا فراموش کردید اقای حسن نصراله با او چگونه سخن میگفت واو را بزرگ می نامید
  • احمد ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    اقای دانشجو اگر مشایی خلاف شرع عمل نمی کرد پس چه اشکالی داشت حقیقت را بگویید چون با یک سری اقایان دمخور نبود
  • kambiz ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    احمدی نژاد دیگه نمیاد چون پول و پله درست حسابی نداره
  • جواد ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    نیما لایک
  • ۱۳:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۷
    0 0
    آقای علیرضا! من متوجه هستم رهبری فقط برای شما استفاده ابزاری دارد و هر جا خوشتان بیاید از حرفهای ایشان چماق می سازد و هر جا خوشتان نیاید خود را مخاطبشان نمی دانید. اما شما براستی چطور به خودتان اجازه می دهید به بهانه اینکه فلان حرف حاشیه ساز است جلوی گفتنش را بگیرید؟ تمام سخنان انبیا حاشیه ساز بود. شما باید ببنید حرفشان حق بود یا نبود. این طرز برخورد شما با احمدی نژاد که فلانی را کنار بگذار دقیقا طرز برخورد مشرکان با پیامبران است که به آنها می گفتند اطرافیان تو مشتی اراذل هستند آنها را کنار بگذار ! فقال الملأ الذين كفروا من قومه ما نراك إلا بشرا مثلنا وما نراك اتبعك إلا الذين هم أراذلنا بادي الرأي!!! و پیامبر خدا اینطور جوابشان را داد: وما أنا بطارد الذين آمنوا إنهم ملاقو ربهم ولكني أراكم قوما تجهلون اگر روزی احمدی نژاد عدابت را قربانی سیاست کند و برای کسب حمایت سیاسی کسانی را که خدوم و بیگناه می داند قربانی کند می شود طاغوتی مانند همه طاغوتها
  • ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۷
    0 0
    مشایی احمدی نژاد رو به گند کشید . واقعا به گند کشید. واقعا احمدی نژاد اسطوره همه چیز تمامی بود. شما که دوستش بودید .شما که ادعا داشتید یعنی اونقدر عرضه نداشتید مشایی رو منزوی کنید؟
  • ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۷
    0 0
    96 محمود
  • ناشناس ۰۳:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
    0 0
    اللهم عجل لولیک الفرج اوخواهد امد باکوله باری ازتجربه
  • ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
    0 0
    مسعود جون این توصیه های خنده دار رو واسه هم پالکی هات بکن آقا تا روز آخر از احمدی نژاد حمیات کرد نه فقط تا قبل از خانه نشینی وقتی نمیتونید اولویت ها رو درک کنید کار مملکت به اینجا میرسه که کودتاگران مخملی و ضد انقلاب ها به اسم جمهوری اسلامی حکومت میکنن
  • ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
    0 0
    سوئدی جان اتفاقا مشکل از محتوای ترشحات ذهنی رفیق شما بود ربطی به این رطب و یابسی که به هم بافتی هم نداشت
  • ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
    0 0
    چرا خزعبل میگی رفیق؟ مگه ماها تا الان مقاله ندادیم به ژورنال های خارجی؟ از سال ۸۰؟ خدا بهتون انصاف نداده عقل هم نداده؟
  • ارجمند ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
    0 0
    احمدی نژاد دوست داریم دوست داریم دوست داریم
  • ۱۸:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
    0 0
    یعنی الانم احمدی نژاد نفهمیده که مشایی باعث انزوایش شده پس چرا نمیاد از مشایی بد بگه و یا اگر مشکلی داشته چرا دادگاهیش نمیکنن
  • ۱۴:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۵
    0 0
    احمدی نژاد می اید مثل شیر همه رای مدهند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس