گروه بینالملل مشرق - جنگ غزه بعد از 51 روز تجاوز وحشیانه رژیم اسرائیل به نوار غزه به پایان رسید؛ در این مدت ماشین جنگی اسرائیل از زمین و آسمان و دریا بخشهای مختلف غزه را موشکباران کرد و هزاران نفر را شهید و زخمی کرد. صدها خانه در این حملات منهدم شده و رژیم اسرائیل برجهای مسکونی را هدف قرار داده و آنها را با خاک یکسان کرد.
اما بالاخره جنگ به پایان رسید و توپخانهها ساکت شدند و هواپیماها نیز از آسمان غزه رفتند، تانکها و نظامیانی که هر از چند گاهی با تهدید به حمله زمینی در اطراف این منطقه خیمه زده بودند، عقبنشینی کردند، حمله آنها طعم تلخ شکست را کشیدند و سختی آن را درک کردند و مطمئن شدند که نمیتوانند در این منطقه پیروزی به دست آورند.
پایگاه خبری الشرق الجدید در مقالهای تاکید کرد که با تمام اطمینان و یقین می گوید که دشمن نتوانست در تجاوز اخیر خود که آن را صخره سخت نامیده بود، پیروزی را به دست آورد و به اهداف خود دست پیدا کند، این در حالی بود که این همه کشتار و ویرانی در غزه به جای گذاشت، اما حتی نتوانست یکی از اهداف خود را محقق کند.
اهداف دشمن صهیونیستی از جنگ غزه
اهداف دشمن واضح در عین حال متعدد بود. کابینه ارتش رژیم صهیونستی اعلام کرده بود که این تجاوز را برای انتقام از نیروهای مقاومت انجام می دهد که به ادعای آنها سه شهرک نشین اسرائیلی را ربوده بودند. آنها با این حمله میخواستند مقاومت را خلع سلاح کنند تا به این ترتیب بتوانند امنیت را به شهرکنشینان اسرائیل و شهرهای اطراف غزه برده و مقاومت را از پرتاب موشک به این شهرها بازدارند.
صهیونیستها همچنین میخواستند تونل هایی که مقاومت از طریق آنها میتواند به سرزمینهای اشغالی نفوذ کند و در آن سوی مرزها عملیات کند را از بین ببرد، چرا که این تونلها خسارتهای زیادی برای هیبت نظامی اسرائیل دارد و روحیه نظامیان و شهرک نشینان را به شدت پایین می آورد.
دشمن اسرائیلی همچنین برای ترور فرماندهان مقاومت برنامه ریزی کرده بود، آنها میخواستند مقامات نظامی و سیاسی حماس را هدف قرار دهند و تمامی آنها را اهدافی مشروع برای خود قلمداد میکردند. آنها اعلام کرده بودند که این افراد را تحت تعقیب قرار خواهند داد و هر جا که آنها را یافتند، خواهند کشت. برخی از آنها زندگی مقامات نظامی و سیاسی مقاومت را به زندگی نظامیان اسرائیل گره زده بودند و مدعی بودند که به موازات کشته و زخمی شدن نظامیان اسرائیلی مقامات مقاومت فلسطین باید هزینه گزافی را بپردازند.
دشمن اسرائیلی به ایجاد اختلاف بین ملت فلسطین و مقاومت نیز چشم دوخته بود. آنها میخواهند همبستگی زیادی که بین این دو وجود داشت را از بین ببرند و مردم را به کودتا علیه نیروهای مقاومت وادار کنند. به این ترتیب امکان انزوای نیروهای مقاومت مهیا میشد و آن ها مجبور به تسلیم و پذیرش مطالبات اسرائیل می شدند.
دشمن اسرائیلی نتوانست به هیچ از اهداف خود دست پیدا کند، نه سلاحی از دست مقاومت خارج شد و نه موشکی در مسیر فرود به سرزمینهای اشغالی متوقف شد، هیچ تونلی تخریب نشد و هیچ یک از رهبران مقاومت ترور نشدند. گروههای مقاومت نیز دچار اختلاف نشدند و ارتش اسرائیل نیز نتوانست هیبت از دست رفته خود را بازیابد.
درست است که در اثر این تجاوز هزاران نفر از شهروندان فلسطینی شهید و زخمی شدند که صدها زن و کودک و افراد سالخورده در میان آنها بود، اما هیچ یک از اینها شاخصی برای پیروزی به شمار نمیرود و در موازنههای جنگی ارزشی نخواهد داشت. چرا که پیروزی در جنگها در واقع با نتیجه سیاسی آن حاصل میشود و نتیجه آن باید بعد از جنگ بر روی زمین ملموس باشد. این در حالی است که در این عرصه چیزی عاید اسرائیل نشده است، بنابراین میتوان گفت قطعا دشمن اسرائیلی بر مقاومت پیروز نشده است.
دستاوردهای مقاومت در جنگ غزه
در مقابل مقاومت فلسطین موفق شد در برابر ارتش دشمن بایستد و مانع ماشین جنگی این رژیم شود و تمامی اهداف آنها را به شکست بکشاند. علاوه بر اینها مقاومت موفق شد وحدت فلسطینی که در شرایط قبل از جنگ رسیدن به آن بسیار مشکل بود را محقق کند و در نبرد زمینی با یگانهای صهیونیست موفق بود و هماهنگیهای میدانی را به خوبی به اجرا گذاشت.
مقاومت فلسطین موفق شد تفرقه ملت فلسطین را جمع کند و صفوف آنها را مستحکم نماید. به این ترتیب جبهه فلسطین فردا قویتر از امروز خواهد بود. این همبستگی تنها منحصر به غزه هم نیست و کرانه باختری و تمام فلسطینیها در گوشه و کنار دنیا را شامل میشود.
مقاومت همچنین موفق شد کارآمدی گزینه خود را ثابت کند و نشان دهد که بهترین گزینه برای رسیدن به اهداف مورد نظر است. مقاومت ثابت کرده ملت فلسطین میتواند وارد جنگ شود و پیروز از آن خارج شود. مقاومت نشان داد که قوی و مستحکم است و می تواند مأموریت ها و اهدافش را محقق کند. گروههای فلسطینی ثابت کردند که دشمن اسرائیلی شکست خورده و ضعیف است و نمیتواند اهداف خود را محقق کند.
مقاومت به ملتش اعتماد به نفس را بازگردانده و در عین حال اعتماد به نفس صهیونیستها را از آنها گرفته و آنها دیگر به کابینه و ارتش خود اعتمادی ندارند. آنها دیگر اعتباری برای مقامات سیاسی و نظامی خود قائل نیستند و سعی میکنند اخبار و واقعیتها را از منابع مقاومت فلسطین دریافت کنند که دروغ و فریبی در آنها وجود ندارد.
این اختلافات تنها منحصر به دیدگاه شهرک نشینان در مورد کابینه نیست، بلکه ممکن است بین مقامات دولتی و ارتش نیز ایجاد شود، چرا که هر کدام از آنها دیگری را متهم میکند و مدعی است که طرف مقابل عامل شکست و ناتوانی در این جنگ بوده است. اختلافات میان آنها همچنان بیشتر میشود و قطعا روزهای آینده حامل اخباری از تحقیقات و محاکمهها و مواخذه مقامات صهیونیستی خواهیم بود. شاید هم این صندوقهای رأی باشند که محاکمه مقامات اسرائیلی را در دستور کار قرار دهند.
مقاومت در نهایت موفق شد صهیونیستها را به پای میز مذاکره بکشاند و بیشتر شرطهای خود را از جمله رفع محاصره غزه و بازگشایی گذرگاهها و تسهیل در رفت و آمد اموال و کمک های مالی را به آنها تحمیل کند.
شاید اگر تنها بگوییم دشمن در این جنگ پیروز نشد اشتباه کرده ایم، چرا که دلایل واضع و قطعی نشان میدهد نه تنها پیروز نشدند، بلکه شکست خورده و عقب نشینی کردند. آنها مجبور شدند امتیازهای زیادی را در سیاست های خود واگذار کنند. بنابراین درباره مقاومت نیز تنها نمیتوان گفت شکست نخوردند، بلکه آنها پیروز این عرصه بودند و بسیاری از مطالبات خود را محقق کردند. آنها حتی شرایط لازم برای پیروزی های دیگر در فلسطین یا هر سرزمین عربی دیگری را دارند.
اما بالاخره جنگ به پایان رسید و توپخانهها ساکت شدند و هواپیماها نیز از آسمان غزه رفتند، تانکها و نظامیانی که هر از چند گاهی با تهدید به حمله زمینی در اطراف این منطقه خیمه زده بودند، عقبنشینی کردند، حمله آنها طعم تلخ شکست را کشیدند و سختی آن را درک کردند و مطمئن شدند که نمیتوانند در این منطقه پیروزی به دست آورند.
پایگاه خبری الشرق الجدید در مقالهای تاکید کرد که با تمام اطمینان و یقین می گوید که دشمن نتوانست در تجاوز اخیر خود که آن را صخره سخت نامیده بود، پیروزی را به دست آورد و به اهداف خود دست پیدا کند، این در حالی بود که این همه کشتار و ویرانی در غزه به جای گذاشت، اما حتی نتوانست یکی از اهداف خود را محقق کند.
اهداف دشمن صهیونیستی از جنگ غزه
اهداف دشمن واضح در عین حال متعدد بود. کابینه ارتش رژیم صهیونستی اعلام کرده بود که این تجاوز را برای انتقام از نیروهای مقاومت انجام می دهد که به ادعای آنها سه شهرک نشین اسرائیلی را ربوده بودند. آنها با این حمله میخواستند مقاومت را خلع سلاح کنند تا به این ترتیب بتوانند امنیت را به شهرکنشینان اسرائیل و شهرهای اطراف غزه برده و مقاومت را از پرتاب موشک به این شهرها بازدارند.
صهیونیستها همچنین میخواستند تونل هایی که مقاومت از طریق آنها میتواند به سرزمینهای اشغالی نفوذ کند و در آن سوی مرزها عملیات کند را از بین ببرد، چرا که این تونلها خسارتهای زیادی برای هیبت نظامی اسرائیل دارد و روحیه نظامیان و شهرک نشینان را به شدت پایین می آورد.
دشمن اسرائیلی همچنین برای ترور فرماندهان مقاومت برنامه ریزی کرده بود، آنها میخواستند مقامات نظامی و سیاسی حماس را هدف قرار دهند و تمامی آنها را اهدافی مشروع برای خود قلمداد میکردند. آنها اعلام کرده بودند که این افراد را تحت تعقیب قرار خواهند داد و هر جا که آنها را یافتند، خواهند کشت. برخی از آنها زندگی مقامات نظامی و سیاسی مقاومت را به زندگی نظامیان اسرائیل گره زده بودند و مدعی بودند که به موازات کشته و زخمی شدن نظامیان اسرائیلی مقامات مقاومت فلسطین باید هزینه گزافی را بپردازند.
دشمن اسرائیلی به ایجاد اختلاف بین ملت فلسطین و مقاومت نیز چشم دوخته بود. آنها میخواهند همبستگی زیادی که بین این دو وجود داشت را از بین ببرند و مردم را به کودتا علیه نیروهای مقاومت وادار کنند. به این ترتیب امکان انزوای نیروهای مقاومت مهیا میشد و آن ها مجبور به تسلیم و پذیرش مطالبات اسرائیل می شدند.
دشمن اسرائیلی نتوانست به هیچ از اهداف خود دست پیدا کند، نه سلاحی از دست مقاومت خارج شد و نه موشکی در مسیر فرود به سرزمینهای اشغالی متوقف شد، هیچ تونلی تخریب نشد و هیچ یک از رهبران مقاومت ترور نشدند. گروههای مقاومت نیز دچار اختلاف نشدند و ارتش اسرائیل نیز نتوانست هیبت از دست رفته خود را بازیابد.
درست است که در اثر این تجاوز هزاران نفر از شهروندان فلسطینی شهید و زخمی شدند که صدها زن و کودک و افراد سالخورده در میان آنها بود، اما هیچ یک از اینها شاخصی برای پیروزی به شمار نمیرود و در موازنههای جنگی ارزشی نخواهد داشت. چرا که پیروزی در جنگها در واقع با نتیجه سیاسی آن حاصل میشود و نتیجه آن باید بعد از جنگ بر روی زمین ملموس باشد. این در حالی است که در این عرصه چیزی عاید اسرائیل نشده است، بنابراین میتوان گفت قطعا دشمن اسرائیلی بر مقاومت پیروز نشده است.
دستاوردهای مقاومت در جنگ غزه
در مقابل مقاومت فلسطین موفق شد در برابر ارتش دشمن بایستد و مانع ماشین جنگی این رژیم شود و تمامی اهداف آنها را به شکست بکشاند. علاوه بر اینها مقاومت موفق شد وحدت فلسطینی که در شرایط قبل از جنگ رسیدن به آن بسیار مشکل بود را محقق کند و در نبرد زمینی با یگانهای صهیونیست موفق بود و هماهنگیهای میدانی را به خوبی به اجرا گذاشت.
مقاومت فلسطین موفق شد تفرقه ملت فلسطین را جمع کند و صفوف آنها را مستحکم نماید. به این ترتیب جبهه فلسطین فردا قویتر از امروز خواهد بود. این همبستگی تنها منحصر به غزه هم نیست و کرانه باختری و تمام فلسطینیها در گوشه و کنار دنیا را شامل میشود.
مقاومت همچنین موفق شد کارآمدی گزینه خود را ثابت کند و نشان دهد که بهترین گزینه برای رسیدن به اهداف مورد نظر است. مقاومت ثابت کرده ملت فلسطین میتواند وارد جنگ شود و پیروز از آن خارج شود. مقاومت نشان داد که قوی و مستحکم است و می تواند مأموریت ها و اهدافش را محقق کند. گروههای فلسطینی ثابت کردند که دشمن اسرائیلی شکست خورده و ضعیف است و نمیتواند اهداف خود را محقق کند.
این اختلافات تنها منحصر به دیدگاه شهرک نشینان در مورد کابینه نیست، بلکه ممکن است بین مقامات دولتی و ارتش نیز ایجاد شود، چرا که هر کدام از آنها دیگری را متهم میکند و مدعی است که طرف مقابل عامل شکست و ناتوانی در این جنگ بوده است. اختلافات میان آنها همچنان بیشتر میشود و قطعا روزهای آینده حامل اخباری از تحقیقات و محاکمهها و مواخذه مقامات صهیونیستی خواهیم بود. شاید هم این صندوقهای رأی باشند که محاکمه مقامات اسرائیلی را در دستور کار قرار دهند.
مقاومت در نهایت موفق شد صهیونیستها را به پای میز مذاکره بکشاند و بیشتر شرطهای خود را از جمله رفع محاصره غزه و بازگشایی گذرگاهها و تسهیل در رفت و آمد اموال و کمک های مالی را به آنها تحمیل کند.