به گزارش مشرق، آی بی تایمز نوشت: فیلم «گلاب» با بازی گائل گارسیا برنال در نقش مازیار بهاری و به کارگردانی جان استوارت مجری کهنه کار شوی تلویزیونی، دوشنبه شب در جشنواره فیلم تورنتو اکران شد.
این فیلم که پس از اولین نمایشش در جشنواره تلوراید، راهی تورنتو شده است در این جشنواره با نقدهای منفی زیادی روبه رو شد. هر چند برخی از منتقدان سعی کرده اند از اولین تجربه کارگردانی این مجری تلویزیونی به نوعی دلجویی کنند، اما جنبه منفی دیدگاههای آنها بسیار پررنگ تر است.
این فیلم که بر مبنای خاطرات مازیار بهاری از زندانی شدنش در ایران به جرم جاسوسی ساخته شده، کتاب «سپس آنها برای من آمدند : یک داستان خانوادگی از عشق، اسارت و بقا» را پایه داستان خود قرار داده است. بهاری که روزنامه نگاری شاغل در کانادا بود پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در ایران، 118 روز در زندان به سر برد.
استوارت پس از آزادی او از زندان وی را به برنامه شبانه تلویزونیاش دعوت کرد و از همانجا ارتباط این دو برای ساخته شدن یک فیلم سینمایی بر مبنای این خاطرات شکل گرفت.
جان استوارت که پس از اتخاذ تصمیم ساختن این فیلم چهار ماه به دنبال نویسندهای برای نوشتن فیلمنامه این فیلم می گشت، سرانجام خودش در کسوت یک فیلمنامه نویس هم وارد میدان عمل شد و این فیلم را هم نوشت و هم به عنوان اولین تجربه کارگردانی اش آن را ساخت.
این فیلم تابستان سال گذشته با جدا شدن سه ماهه استوارت از برنامه هر روزی اش، در اردن مقابل دوربین رفت. استوارت درباره ساخته شدن این فیلم گفت: ما وقت زیادی نداشتیم، پول زیادی هم نداشتیم و هوا خیلی گرم بود. ماه رمضان هم بود.
این فیلم تاکنون با نقدهای متفاوتی روبه رو شده است که با هم مروری به آنها داریم:
ورایتی بازی فیلم را عالی خوانده و سبک فیلمبرداری استوارت را ساده و مستقیم نامیده است.
جیمز راچی از سایت فیلم، انتخاب اردن به جای تهران را تحسین کرده و می گوید این انتخاب عالی بود و می گوید کار استوارت آنقدر خوب بوده که فکر می کنی واقعا در تهران بوده ای. وی با انتقاد از مسایل تکنیکی فیلم، می گوید استوارت باید سعی میکرد جرات بیشتری در عمل داشته باشد و با اعتقاد راسخ تری داستانی را که انتخاب کرده بیان می کرد.
تاد مک کارتی از هالیوود ریپورتر میگوید فیلم از نظر احساسی قابل درک بود، اما کمی زیادی به مسایل فرعی میپردازد و فاقد قدرت در موضوع اصلی است. او می گوید موقعیت دو مرد در زندان از نظر سینمایی درامی با امکانات زیاد است.
اریک استایدر از کمپلکس مگزین گفت فیلم توجه را بر می انگیزد اما استوارت نتوانسته راهی پیدا کند که داستان از نظر احساسی با مخاطب ارتباط برقرار کند.
جیسون گاربر از سوییچ هم با این نظر موافق است و میگوید در حالی که اشتیاق استوارت برای شکل دادن به این پروژه از هر فریم فیلم روشن است، اما در مجموع ناامید کننده است و در سیراب کردن مخاطب از موضوعی که می توانست درگیر کنند باشد موفق عمل نکرده است.
روچی سعی می کند بر استوارت آسان گیرانهتر قضاوت کند و می نویسد: به عنوان یک کارگردان، استوارت را میتوان اندکی با اغماض قضاوت کرد و با این حال صحنه هایی از فیلم مخصوصا مربوط به انتخابات را یک کمدی می خواند.
اریک کوهن از ایندی وایر با این نظر موافق است و می نویسد: دیلی شو با توجه به این که یک شوی شبانه است سریع از برابر چشم می گذرد، اما «گلاب» یک جور دیوانگی است.
کریس ویلمن از پلی لیست چنین صحنههایی را ترکیبی از هجو و حماقت می نامد.
«گلاب» قرار است اکران رسمیاش را از 7 نوامبر در سینماهای آمریکا آغاز کند.
به گزارش مهر، انتخاب سوژه هایی سیاسی برای ساخت علیه جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که در دستور کار فیلمسازان غربی و با حمایت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم های استکباری است. ارائه تصویری مخدوش و متناسب با سیاستهای ایرانهراسی که غرب در دنیا دنبال میکند، همواره در سینما دنبال شده است ولی نکته اینجاست که خروجی این تلاش غالبا فیلم هایی است که حتی عام ترین مخاطبان هم با آن ارتباط برقرار نکرده و ایرادهای محتوایی و تحریفات تاریخی را به سرعت در این آثار ردیابی میکند.
حتی در فیلم هایی که به عنوان سینمای مستقل به نقد جانبدارانه جمهوری اسلامی می پردازند، ردپای حمایت های مادی و معنوی قدرت های غربی دیده می شود که سعی دارند با حمایت های پشت پرده و حتی آشکار چون اهدای جوایز مختلف سینمایی این دسته از آثار را مورد توجه و تبلیغ قرار دهند.
فیلم «گلاب» که روایتی یک سویه از یک خبرنگار که تنها چند روز در انتخابات ایران حضور داشته، است تاکنون نظر مثبت منتقدان حرفه ای سینما را به دنبال نداشته است.
این فیلم که پس از اولین نمایشش در جشنواره تلوراید، راهی تورنتو شده است در این جشنواره با نقدهای منفی زیادی روبه رو شد. هر چند برخی از منتقدان سعی کرده اند از اولین تجربه کارگردانی این مجری تلویزیونی به نوعی دلجویی کنند، اما جنبه منفی دیدگاههای آنها بسیار پررنگ تر است.
این فیلم که بر مبنای خاطرات مازیار بهاری از زندانی شدنش در ایران به جرم جاسوسی ساخته شده، کتاب «سپس آنها برای من آمدند : یک داستان خانوادگی از عشق، اسارت و بقا» را پایه داستان خود قرار داده است. بهاری که روزنامه نگاری شاغل در کانادا بود پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در ایران، 118 روز در زندان به سر برد.
استوارت پس از آزادی او از زندان وی را به برنامه شبانه تلویزونیاش دعوت کرد و از همانجا ارتباط این دو برای ساخته شدن یک فیلم سینمایی بر مبنای این خاطرات شکل گرفت.
جان استوارت که پس از اتخاذ تصمیم ساختن این فیلم چهار ماه به دنبال نویسندهای برای نوشتن فیلمنامه این فیلم می گشت، سرانجام خودش در کسوت یک فیلمنامه نویس هم وارد میدان عمل شد و این فیلم را هم نوشت و هم به عنوان اولین تجربه کارگردانی اش آن را ساخت.
این فیلم تابستان سال گذشته با جدا شدن سه ماهه استوارت از برنامه هر روزی اش، در اردن مقابل دوربین رفت. استوارت درباره ساخته شدن این فیلم گفت: ما وقت زیادی نداشتیم، پول زیادی هم نداشتیم و هوا خیلی گرم بود. ماه رمضان هم بود.
این فیلم تاکنون با نقدهای متفاوتی روبه رو شده است که با هم مروری به آنها داریم:
ورایتی بازی فیلم را عالی خوانده و سبک فیلمبرداری استوارت را ساده و مستقیم نامیده است.
جیمز راچی از سایت فیلم، انتخاب اردن به جای تهران را تحسین کرده و می گوید این انتخاب عالی بود و می گوید کار استوارت آنقدر خوب بوده که فکر می کنی واقعا در تهران بوده ای. وی با انتقاد از مسایل تکنیکی فیلم، می گوید استوارت باید سعی میکرد جرات بیشتری در عمل داشته باشد و با اعتقاد راسخ تری داستانی را که انتخاب کرده بیان می کرد.
تاد مک کارتی از هالیوود ریپورتر میگوید فیلم از نظر احساسی قابل درک بود، اما کمی زیادی به مسایل فرعی میپردازد و فاقد قدرت در موضوع اصلی است. او می گوید موقعیت دو مرد در زندان از نظر سینمایی درامی با امکانات زیاد است.
اریک استایدر از کمپلکس مگزین گفت فیلم توجه را بر می انگیزد اما استوارت نتوانسته راهی پیدا کند که داستان از نظر احساسی با مخاطب ارتباط برقرار کند.
جیسون گاربر از سوییچ هم با این نظر موافق است و میگوید در حالی که اشتیاق استوارت برای شکل دادن به این پروژه از هر فریم فیلم روشن است، اما در مجموع ناامید کننده است و در سیراب کردن مخاطب از موضوعی که می توانست درگیر کنند باشد موفق عمل نکرده است.
روچی سعی می کند بر استوارت آسان گیرانهتر قضاوت کند و می نویسد: به عنوان یک کارگردان، استوارت را میتوان اندکی با اغماض قضاوت کرد و با این حال صحنه هایی از فیلم مخصوصا مربوط به انتخابات را یک کمدی می خواند.
اریک کوهن از ایندی وایر با این نظر موافق است و می نویسد: دیلی شو با توجه به این که یک شوی شبانه است سریع از برابر چشم می گذرد، اما «گلاب» یک جور دیوانگی است.
کریس ویلمن از پلی لیست چنین صحنههایی را ترکیبی از هجو و حماقت می نامد.
«گلاب» قرار است اکران رسمیاش را از 7 نوامبر در سینماهای آمریکا آغاز کند.
به گزارش مهر، انتخاب سوژه هایی سیاسی برای ساخت علیه جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که در دستور کار فیلمسازان غربی و با حمایت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم های استکباری است. ارائه تصویری مخدوش و متناسب با سیاستهای ایرانهراسی که غرب در دنیا دنبال میکند، همواره در سینما دنبال شده است ولی نکته اینجاست که خروجی این تلاش غالبا فیلم هایی است که حتی عام ترین مخاطبان هم با آن ارتباط برقرار نکرده و ایرادهای محتوایی و تحریفات تاریخی را به سرعت در این آثار ردیابی میکند.
حتی در فیلم هایی که به عنوان سینمای مستقل به نقد جانبدارانه جمهوری اسلامی می پردازند، ردپای حمایت های مادی و معنوی قدرت های غربی دیده می شود که سعی دارند با حمایت های پشت پرده و حتی آشکار چون اهدای جوایز مختلف سینمایی این دسته از آثار را مورد توجه و تبلیغ قرار دهند.
فیلم «گلاب» که روایتی یک سویه از یک خبرنگار که تنها چند روز در انتخابات ایران حضور داشته، است تاکنون نظر مثبت منتقدان حرفه ای سینما را به دنبال نداشته است.