به گزارش گروه فرهنگی مشرق، رامین عباسیزاده تهیهکننده «انقلاب زیبا» اعتقاد دارد: این سریال حاصل نگرشی دراماتیک به وقایع تلخ دوران پهلوی است که لازم بود از فیلتر نگاهی هنرمندانه و مبتنی بر قواعد جهانی سریال سازی گذرانده شود و تفاوتهای کنجکاوی برانگیز آن با آثار مشابه متقدم، نوید اثری نوگرایانه را بیننده بدهد تا در هجوم متنوع آثار نمایشی، به تماشای اثر تشویق شود.
تهیه کننده سریال «انقلاب زیبا» افزود: اصولا بهره گیری از تاریخ و به ویژه تاریخ معاصر در تولید محصولات سرگرم کننده و آگاهی دهنده در تمام کشورها مورد توجه برنامه سازان و سیاست گذاران است و به قول جواهـر لعـل نهرو، ملتی که تاریخ خود را نمیشناسد، ناچار است آنرا تکرار کند. حال در این رهگذر کشورهایی هستند که برای خویش تاریخ جعلی طراحی میکنند تا خود را دارای هویت و قدمت معرفی کنند؛ این در حالی است که تاریخ کشور ما همچون تقویم غنی فرهنگ و ادبمان، مملو از رویدادهای مهم و فراموش نشدنی است. اتفاقاتی که از پتانسیل بالایی برای بهره گیری در آثار نمایشی برخوردارند و میتوان از بطن آنها به روح آزادیخواه و تعالی طلب ایرانی - اسلامی پی برد. من با اعتقاد بر همین اصل علاقه خاصی به مرور حوادث تلخ و شیرین تاریخ دارم و به نظرم این عرصه چنانکه باید و شاید مورد استفاده هنرمندان در خلق آثار هنری قرار نگرفته است. در کنار سریال عظیم «حماسه میشان» که نگاهی موشکافانه به ماجرای مستند اشغال دشت میشان در خوزستان توسط نیروهای بیگانه دارد و در صورت فراهم شدن بودجه در تدارک ساخت آن هستیم، به نظرم مجموعههایی در مقیاس «انقلاب زیبا» هم میتوانند در روشنگری پیرامون زوایای تاریک و کمتر پرداخته شده برهههای مهم تاریخ معاصر ایران، نقش خطیری ایفا کنند.
وی اضافه کرد: غرب و آمریکا با جعل تاریخ کشورهایی بافرهنگ اصیل و ریشه دار، در لفافه فیلمهای پر زرق و برق اما مجعول همچون «آرگو»، «300» و... مترصد آن هستند که بزودی نگرش نسل جدید را که قرابت کمتری با وقایع معاصر و پیش از آن آشنایی دارد، از واقعیات دور و منحرف کند. بر همین مبنا برای مقابله با موج خزنده و ویرانگر چنین آثاری باید به سبک خودشان در مقام دفاع برآمد و از تاریخ سازیهای تخیلی جلوگیری کرد. یکی از اهداف اولیه ما و مدیران سازمان در طراحی و تولید سریالی مانند «انقلاب زیبا»، رجوع به پروندههای جنایات ساواک در اواخر دوره پهلوی و واکاوی در چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی بود. منتهی نه با تکرار ساختههای پیشین در این رابطه و بازگویی آن مواردی که بارها دستاویز ساخت مجموعههای متعدد بوده است. خاصه آنکه از همان ابتدا و در چینش دقیق عوامل تولید، تلاش داشتیم تا فرم بصری کار نیز چنان شکیل و مطلوب سلیقه مخاطب سخت پسند امروز باشد تا محتوا در قالبی جذاب ارائه شود و دافعه نداشته باشد.
او ادامه داد: توجه داشته باشید که اصولا جذب مخاطبان خاص و عامه مردم در آن واحد به یک اثر کار دشوار و چه بسا دور از ذهنی است. اما ریسکی که «انقلاب زیبا» کرد، دقیقا بر همین ایده استوار بود، چون ما میخواستیم مضمون مورد نظر را در سطح گستردهای اشاعه دهیم. اگر در قسمتهای نخست مجموعه دقت کنید، میبینید که ما با ریتم به نسبت تندی در روایتپردازی و تدوین مواجه بودیم که بعضا بیننده خود را در رویارویی با سریال خلع سلاح و شاید سردرگم میدید؛ چرا که مخاطب را عادت دادهایم تا همزمان با تماشای یک سریال بلند، هم با دیگران مکالمه کند و هم به امور خودش برسد. هرچند که بر خلاف سینما، رسانه تلویزیون در ماهیت خود چنین بستر فراری را نیز فراهم میکند. «انقلاب زیبا» بیننده را به چالش طلبید و از او خواست در حل و فصل بحرانها و گره افکنیها به مثابه کاراکترها شرکت کند و خنثی نباشد. در این شرایط مفاهیم قصه نیز آرام آرام در ذهن او مینشست و تحلیل میشد. اغراق نیست اگر بگویم شیوه داستانگویی در این سریال آنقدر پیچ در پیچ و معماگونه بود که خیلیها هنوز از کم و کیف مناسبات آدمها در گفتوگو با ما پرسش مطرح میکنند که این جای تامل دارد. ضمن آنکه بر پویایی اثر هم مهر تایید میزند که جای خوشحالی است. به ویژه که در خلال یک روایت، تصویری بیپرده از زمینههای شکل گیری انقلاب اسلامی و تدابیر ضد مردمی و هولناک رژیم سابق بازنمایی شد که برای انتقال صریح مفاهیم ناچار از نمایش برخی لحظات تلخ و تکان دهنده هم بودیم. چیزی که به هر حال حرکتی جسورانه و گریزناپذیر بود و بازتابهای فراوانی در رسانهها داشت. گرچه در روایت تاریخ باید تعارفات را کنار گذاشت و انصاف را با چاشنی جسارت تلفیق کرد تا بیننده وجه نمایشی اثر را از ذهن خود دور نگه دارد و با آن همراه شود.
وی ادامه داد: در همین باره ما از نقدهای منصفانه و علمی دوستان رسانه و اصحاب مطبوعات بهره زیادی بردیم که صمیمانه از آنان تشکر میکنم. ضمن آنکه آقای دارابی معاون سیما و مهدی فرجی مدیر شبکه یک نیز در این راه کاملا همدلانه به ما یاری رساندند. یک تشکر ویژه نیز از جناب احمدی مقدم رییس پلیس کشور دارم که با نگاهی تیزبینانه کار را رصد و نظرشان را چه از بعد فنی و چه در بخش محتوایی درباره «انقلاب زیبا» مطرح کردند که برای ما دست اندرکاران مجموعه بسیار دلگرم کننده و مشوق بود.
عباسیزاده گفت: همین قضیه ما را به ادامه مسیری که میتواند انقلابی در سریال سازی ما ایجاد کند، امیدوار میسازد و بیش از پیش مُصر هستیم تا در این زمینه قدمهای بیشتری برداریم که ساخت سری دوم همین سریال در صورت مهیا شدن مقدمات، یکی از مصادیق قابل اشاره آن است.
او ادامه داد: مقامات سازمان رویکردی نو را در دوره نوین سریال سازی در تلویزیون دنبال میکنند. البته ما در اوایل دهه 80 نیز با سریال «او یک فرشته بود» که تهیه کنندگی آنرا من بر عهده داشتم و علیرضا افخمی آنرا کارگردانی کرد، به نوعی پیشگام در نوگرایی مضمونی و ساختاری در جریان سریال سازی بودیم و «انقلاب زیبا» قطعا نتیجه استمرار جدی و کارشناسی شده چنین روندی است که امیدوارم با خامدستی برخی به بیراهه کشیده نشود. روندی که در صورت توجه و مداقه، در آینده نزدیک به مقاصد والاتری نیز خواهد رسید و بیتردید نتایج آن، سطح کیفی مجموعه سازی را دچار تحولی عظیم خواهد کرد.
تهیه کننده سریال «انقلاب زیبا» افزود: اصولا بهره گیری از تاریخ و به ویژه تاریخ معاصر در تولید محصولات سرگرم کننده و آگاهی دهنده در تمام کشورها مورد توجه برنامه سازان و سیاست گذاران است و به قول جواهـر لعـل نهرو، ملتی که تاریخ خود را نمیشناسد، ناچار است آنرا تکرار کند. حال در این رهگذر کشورهایی هستند که برای خویش تاریخ جعلی طراحی میکنند تا خود را دارای هویت و قدمت معرفی کنند؛ این در حالی است که تاریخ کشور ما همچون تقویم غنی فرهنگ و ادبمان، مملو از رویدادهای مهم و فراموش نشدنی است. اتفاقاتی که از پتانسیل بالایی برای بهره گیری در آثار نمایشی برخوردارند و میتوان از بطن آنها به روح آزادیخواه و تعالی طلب ایرانی - اسلامی پی برد. من با اعتقاد بر همین اصل علاقه خاصی به مرور حوادث تلخ و شیرین تاریخ دارم و به نظرم این عرصه چنانکه باید و شاید مورد استفاده هنرمندان در خلق آثار هنری قرار نگرفته است. در کنار سریال عظیم «حماسه میشان» که نگاهی موشکافانه به ماجرای مستند اشغال دشت میشان در خوزستان توسط نیروهای بیگانه دارد و در صورت فراهم شدن بودجه در تدارک ساخت آن هستیم، به نظرم مجموعههایی در مقیاس «انقلاب زیبا» هم میتوانند در روشنگری پیرامون زوایای تاریک و کمتر پرداخته شده برهههای مهم تاریخ معاصر ایران، نقش خطیری ایفا کنند.
وی اضافه کرد: غرب و آمریکا با جعل تاریخ کشورهایی بافرهنگ اصیل و ریشه دار، در لفافه فیلمهای پر زرق و برق اما مجعول همچون «آرگو»، «300» و... مترصد آن هستند که بزودی نگرش نسل جدید را که قرابت کمتری با وقایع معاصر و پیش از آن آشنایی دارد، از واقعیات دور و منحرف کند. بر همین مبنا برای مقابله با موج خزنده و ویرانگر چنین آثاری باید به سبک خودشان در مقام دفاع برآمد و از تاریخ سازیهای تخیلی جلوگیری کرد. یکی از اهداف اولیه ما و مدیران سازمان در طراحی و تولید سریالی مانند «انقلاب زیبا»، رجوع به پروندههای جنایات ساواک در اواخر دوره پهلوی و واکاوی در چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی بود. منتهی نه با تکرار ساختههای پیشین در این رابطه و بازگویی آن مواردی که بارها دستاویز ساخت مجموعههای متعدد بوده است. خاصه آنکه از همان ابتدا و در چینش دقیق عوامل تولید، تلاش داشتیم تا فرم بصری کار نیز چنان شکیل و مطلوب سلیقه مخاطب سخت پسند امروز باشد تا محتوا در قالبی جذاب ارائه شود و دافعه نداشته باشد.
او ادامه داد: توجه داشته باشید که اصولا جذب مخاطبان خاص و عامه مردم در آن واحد به یک اثر کار دشوار و چه بسا دور از ذهنی است. اما ریسکی که «انقلاب زیبا» کرد، دقیقا بر همین ایده استوار بود، چون ما میخواستیم مضمون مورد نظر را در سطح گستردهای اشاعه دهیم. اگر در قسمتهای نخست مجموعه دقت کنید، میبینید که ما با ریتم به نسبت تندی در روایتپردازی و تدوین مواجه بودیم که بعضا بیننده خود را در رویارویی با سریال خلع سلاح و شاید سردرگم میدید؛ چرا که مخاطب را عادت دادهایم تا همزمان با تماشای یک سریال بلند، هم با دیگران مکالمه کند و هم به امور خودش برسد. هرچند که بر خلاف سینما، رسانه تلویزیون در ماهیت خود چنین بستر فراری را نیز فراهم میکند. «انقلاب زیبا» بیننده را به چالش طلبید و از او خواست در حل و فصل بحرانها و گره افکنیها به مثابه کاراکترها شرکت کند و خنثی نباشد. در این شرایط مفاهیم قصه نیز آرام آرام در ذهن او مینشست و تحلیل میشد. اغراق نیست اگر بگویم شیوه داستانگویی در این سریال آنقدر پیچ در پیچ و معماگونه بود که خیلیها هنوز از کم و کیف مناسبات آدمها در گفتوگو با ما پرسش مطرح میکنند که این جای تامل دارد. ضمن آنکه بر پویایی اثر هم مهر تایید میزند که جای خوشحالی است. به ویژه که در خلال یک روایت، تصویری بیپرده از زمینههای شکل گیری انقلاب اسلامی و تدابیر ضد مردمی و هولناک رژیم سابق بازنمایی شد که برای انتقال صریح مفاهیم ناچار از نمایش برخی لحظات تلخ و تکان دهنده هم بودیم. چیزی که به هر حال حرکتی جسورانه و گریزناپذیر بود و بازتابهای فراوانی در رسانهها داشت. گرچه در روایت تاریخ باید تعارفات را کنار گذاشت و انصاف را با چاشنی جسارت تلفیق کرد تا بیننده وجه نمایشی اثر را از ذهن خود دور نگه دارد و با آن همراه شود.
وی ادامه داد: در همین باره ما از نقدهای منصفانه و علمی دوستان رسانه و اصحاب مطبوعات بهره زیادی بردیم که صمیمانه از آنان تشکر میکنم. ضمن آنکه آقای دارابی معاون سیما و مهدی فرجی مدیر شبکه یک نیز در این راه کاملا همدلانه به ما یاری رساندند. یک تشکر ویژه نیز از جناب احمدی مقدم رییس پلیس کشور دارم که با نگاهی تیزبینانه کار را رصد و نظرشان را چه از بعد فنی و چه در بخش محتوایی درباره «انقلاب زیبا» مطرح کردند که برای ما دست اندرکاران مجموعه بسیار دلگرم کننده و مشوق بود.
عباسیزاده گفت: همین قضیه ما را به ادامه مسیری که میتواند انقلابی در سریال سازی ما ایجاد کند، امیدوار میسازد و بیش از پیش مُصر هستیم تا در این زمینه قدمهای بیشتری برداریم که ساخت سری دوم همین سریال در صورت مهیا شدن مقدمات، یکی از مصادیق قابل اشاره آن است.
او ادامه داد: مقامات سازمان رویکردی نو را در دوره نوین سریال سازی در تلویزیون دنبال میکنند. البته ما در اوایل دهه 80 نیز با سریال «او یک فرشته بود» که تهیه کنندگی آنرا من بر عهده داشتم و علیرضا افخمی آنرا کارگردانی کرد، به نوعی پیشگام در نوگرایی مضمونی و ساختاری در جریان سریال سازی بودیم و «انقلاب زیبا» قطعا نتیجه استمرار جدی و کارشناسی شده چنین روندی است که امیدوارم با خامدستی برخی به بیراهه کشیده نشود. روندی که در صورت توجه و مداقه، در آینده نزدیک به مقاصد والاتری نیز خواهد رسید و بیتردید نتایج آن، سطح کیفی مجموعه سازی را دچار تحولی عظیم خواهد کرد.