به گزارش مشرق، نشریه نیویورک دیلینیوز در گزارشی با عنوان "به ایران اجازه کمک به روند مقابله با داعش را بدهید"، آورده است: اکنون دیگر این مسئله کاملا روشن و واضح است که ایران و آمریکا اکنون به عنوان دو بازیگر اصلی و عمده در عرصه بینالملل به دنبال عقب راندن داعش در عراق هستند، اگرچه مستقل از هم عمل میکنند. برخلاف واشنگتن، ایران اکنون به طور فعالانه نیروهای نظامی عراق را آموزش میدهد، اما واشنگتن فعالیت خود را در این زمینه به انجام حملات هوایی علیه داعش و ایجاد ائتلاف بینالمللی با حضور بازیگران منطقهای و بینالمللی محدود کرده است، و هر دو کشور از نفوذ خود برای کنار رفتن نوری مالکی و حمایت از دولت جدید به نخستوزیری حیدرالعبادی استفاده کردهاند.
داعش دشمن مشترک ایران و آمریکا است، این اشتراک فرصت بیهمتایی برای همکاری میان دو کشور فراهم کرده است، البته همکاری که نباید محدود در این زمینه باشد. بلکه باید در زمینه همه مسائل مربوط به خاورمیانه این همکاری گسترش یابد. در واقع ایجاد هر ائتلافی در منطقه باید با حضور تمامی کشورهای منطقه خاورمیانه انجام شود.
تجربیاتی که از دو دهه اخیر درباره حوادث رخداده در خاورمیانه به دست آمده است، نشان میدهد که به حاشیه راندن ایران تنها منجر به تشدید تنشها و بیثباتی در منطقه شده است. در جنگ اول خلیج فارس که ایران به حاشیه رانده شد، این کشور پیشنهاد کمک به آمریکا برای غلبه بر عراق را که به کویت حمله کرده بود، داد تا از این طریق از یکپارچگی بینالمللی و منطقهای در این زمینه برای بهبود شرایط سرمایهگذاری اقتصادی در کشور خود که از جنگ با عراق آسیب دیده بود، استفاده کند.
در واقع حوادث سالهای پایانی دهه نود میلادی، یک فرصت مناسب برای ایران به منظور پیشبرد اهداف و سیاستهای ایدئولوژیک و انقلابی این کشور به وجود آورده بود که انتخاب هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری در آن زمان به عنوان نشانهای برای اتخاذ سیاستهای جدید تلقی شد. در بحبوحه جنگ عراق علیه کویت، آمریکا در کنفرانس صلح مادرید کشورهای عربی و اسرائیل را به این کنفرانس دعوت کرد، اما از ایران دعوت نشد. در نتیجه ایران با نتایج این کنفرانس مخالفت کرد.
در مرتبه دوم و در پی وقوع حادثه 11 سپتامبر ایران آمادگی خود برای کمک به آمریکا جهت غلبه با طالبان را اعلام کرد. ایران از سال 1998 با طالبان در درگیری بود و به همین دلیل از ائتلاف ضد طالبان حمایت و برای ارائه اطلاعات جهت حمله جنگندههای آمریکایی به مواضع طالبان اعلام آمادگی کرد. این کشور حتی به آمریکا اجازه انتقال کالاهای مورد نیاز از خاک خود را داد و در کنفرانس بازسازی افغانستان شرکت و 660 میلیون دلار نیز برای کمک به بازسازی این کشور کمک کرد.
این همکاریها اما کوتاهمدت بود، و پس از آن مسئله برنامه هستهای ایران موجب تشدید تنش میان دو کشور شد. ایران از سوی جرج بوش "محور شرارت" نامیده شد. از سوی دیگر این کشور به دلیل تلاشهای آمریکا برای تغییر حکومت جمهوری اسلامی، سیاستهای همکاری خود را تغییر داد. استراتژی جدید ایران در این رابطه باعث شد این کشور نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد و این در شرایطی است که هزینه این افزایش نفوذ را آمریکا داده بود.
اکنون اما به نظر میرسد نیازی به گفتن این جمله نیست که تکرار تاریخ کار درستی نیست. ایران به هیچ وجه دوست داعش نیست و حتی در راس جبهه مقابله با این گروه قرار دارد. این کشور از قدرت اطلاعاتی پیچیده، نفوذ کافی، تخصص بالا و ابزار خوبی در عراق برخوردار است، مسئلهای که میتواند به مقابله با داعش کمک کند.
در بخش پایانی این گزارش آمده است: در شرایطی که قرار است ائتلافی بینالمللی علیه داعش تشکیل شود، بسیار مهم و حیاتی است که ایران نیز در این ائتلاف حضور داشته باشد. کنار گذاشتن ایران میتواند به تکرار دوباره و تلخ تاریخ بیانجامد.
داعش دشمن مشترک ایران و آمریکا است، این اشتراک فرصت بیهمتایی برای همکاری میان دو کشور فراهم کرده است، البته همکاری که نباید محدود در این زمینه باشد. بلکه باید در زمینه همه مسائل مربوط به خاورمیانه این همکاری گسترش یابد. در واقع ایجاد هر ائتلافی در منطقه باید با حضور تمامی کشورهای منطقه خاورمیانه انجام شود.
تجربیاتی که از دو دهه اخیر درباره حوادث رخداده در خاورمیانه به دست آمده است، نشان میدهد که به حاشیه راندن ایران تنها منجر به تشدید تنشها و بیثباتی در منطقه شده است. در جنگ اول خلیج فارس که ایران به حاشیه رانده شد، این کشور پیشنهاد کمک به آمریکا برای غلبه بر عراق را که به کویت حمله کرده بود، داد تا از این طریق از یکپارچگی بینالمللی و منطقهای در این زمینه برای بهبود شرایط سرمایهگذاری اقتصادی در کشور خود که از جنگ با عراق آسیب دیده بود، استفاده کند.
در واقع حوادث سالهای پایانی دهه نود میلادی، یک فرصت مناسب برای ایران به منظور پیشبرد اهداف و سیاستهای ایدئولوژیک و انقلابی این کشور به وجود آورده بود که انتخاب هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری در آن زمان به عنوان نشانهای برای اتخاذ سیاستهای جدید تلقی شد. در بحبوحه جنگ عراق علیه کویت، آمریکا در کنفرانس صلح مادرید کشورهای عربی و اسرائیل را به این کنفرانس دعوت کرد، اما از ایران دعوت نشد. در نتیجه ایران با نتایج این کنفرانس مخالفت کرد.
در مرتبه دوم و در پی وقوع حادثه 11 سپتامبر ایران آمادگی خود برای کمک به آمریکا جهت غلبه با طالبان را اعلام کرد. ایران از سال 1998 با طالبان در درگیری بود و به همین دلیل از ائتلاف ضد طالبان حمایت و برای ارائه اطلاعات جهت حمله جنگندههای آمریکایی به مواضع طالبان اعلام آمادگی کرد. این کشور حتی به آمریکا اجازه انتقال کالاهای مورد نیاز از خاک خود را داد و در کنفرانس بازسازی افغانستان شرکت و 660 میلیون دلار نیز برای کمک به بازسازی این کشور کمک کرد.
این همکاریها اما کوتاهمدت بود، و پس از آن مسئله برنامه هستهای ایران موجب تشدید تنش میان دو کشور شد. ایران از سوی جرج بوش "محور شرارت" نامیده شد. از سوی دیگر این کشور به دلیل تلاشهای آمریکا برای تغییر حکومت جمهوری اسلامی، سیاستهای همکاری خود را تغییر داد. استراتژی جدید ایران در این رابطه باعث شد این کشور نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد و این در شرایطی است که هزینه این افزایش نفوذ را آمریکا داده بود.
اکنون اما به نظر میرسد نیازی به گفتن این جمله نیست که تکرار تاریخ کار درستی نیست. ایران به هیچ وجه دوست داعش نیست و حتی در راس جبهه مقابله با این گروه قرار دارد. این کشور از قدرت اطلاعاتی پیچیده، نفوذ کافی، تخصص بالا و ابزار خوبی در عراق برخوردار است، مسئلهای که میتواند به مقابله با داعش کمک کند.
در بخش پایانی این گزارش آمده است: در شرایطی که قرار است ائتلافی بینالمللی علیه داعش تشکیل شود، بسیار مهم و حیاتی است که ایران نیز در این ائتلاف حضور داشته باشد. کنار گذاشتن ایران میتواند به تکرار دوباره و تلخ تاریخ بیانجامد.