به گزارش مشرق، امروزه کسب تحصیلات دانشگاهی، گام اول برای ورود به بازار کار و کسب شغل است. اما متاسفانه شواهد نشان میدهد که برخی از فارغالتحصیلان با هر مدرک و در هر مقطعی نمیتوانند جایی در میان قشر شاغلان باز کنند.
شاید علت این امر اشباع شاغلان در برخی رشتهها، یا تقاضای بالا برای برخی مشاغل باشد. این گزارش به بررسی تعداد فعالان اقتصادی و بیکاران به بررسی نرخ بیکاری در مقاطع و رشتههای مختلف میپردازد.
نرخ بیکاری در بین قشر دانشآموخته کشور در طول زمان همواره بیش از نرخ متوسط بیکاری در جامعه بوده است و این درحالی است که معمولا افراد دیپلمه به دلیل نداشتن مهارت، بیکاری و فشارهای اجتماعی به هر قیمتی شده تلاش دارند از سردر دانشگاهها عبور کنند، بر نیمکتها بنشینند و 4 سال یا بیشتر وقت خود را صرف تحصیل کنند. در نهایت توقع این افراد که گاهی هزینههای زیادی را برای کسب دانش و مدرک تحصیلی خود کردهاند، این است که پس از فارغالتحصیلی با جایگاه و وضعیت درآمدی بهتری جذب بازار کار شوند.
بر اساس گزارش سازمان همیاری اشتغال جهاد دانشگاهی، تعداد کل دانشآموختگان بیکار در سال 91 در کشور به حدود 768 هزار نفر میرسد که 66 درصد این افراد را بیکاران مقطع کارشناسی تشکیل میدهند و این درحالیست که بیکاران مقطع کاردانی تنها 27 درصد این قشر را به خود اختصاص میدهند.
در عین حال بیکاران مقطع کارشناسی ارشد و دکترا 7 درصد جمعیت کل دانشآموختگان بیکار را تشکیل میدهد و تعداد بیکاران مقطع دکترای تخصصی نزدیک به صفر است.
به تفکیک هر مقطع، بیکاران مقطع کاردانی 207 هزار و 310 نفر، بیکاران مقطع کارشناسی 505 هزار و 10 نفر، بیکاران مقطع کارشناسی ارشد و دکترای حرفهای 52 هزار و 169 نفر و تعداد بیکاران مقطع دکترای تخصصی 3 هزار و 388 نفر است.
انتخاب افراد دارای مهارت در چرخه بازار کار و پس راندن افراد بدون مهارت کافی فارغ از داشتن یا نداشتن مدرک تحصیلی باعث یکی از مشکلات مهم جوانان تحصیلکرده جویای کار میشود. این افراد پس از فارغالتحصیلی به دلیل نداشتن تجربه کاری در پیدا کردن شغل مناسب معمولا ناکام میمانند چراکه داشتن تجربه کاری به یکی از شروط ثابت استخدام در بسیاری از شرکتها، کارخانهها و ادارات بدل شده است.
از سوی دیگر تعداد بیکاران در هر رشته تابعی از تعداد تحصیلکردگان آن رشته است که این امر نیز اشباع شدن بازار کار از تحصیل کردگان برخی رشتهها را نشان میدهد.
بر اساس آمار بیکاری دانشآموختگان سال 91، تعداد بیکاران در رشتههای مهندسی ساخت و تولید به 251 هزار و 402 نفر میرسد که باعث میشود این رشته بیشترین تعداد بیکاران را در بین دانشآموختگان بیکار داشته باشد و 35 درصد این قشر را تشکیل دهد.
پس از آن تعداد بیکاران رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق با 222 هزار و 112 در رتبه دوم دارنده بیشترین تعداد دانشآموختگان بیکار قرار میگیرد و 31 درصد نمودار دانشآموختگان بیکار را تشکیل میدهد و بعد از آن رشتههای علوم انسانی و هنر با 100 هزار و 912 نفر بیکار، علوم، ریاضی و کامپیوتر با 76 هزار و 191 نفر بیکار، کشاورزی و دامپروری با 38 هزار و 438 نفر بیکار و علوم پزشی با 25 هزار و 997 نفر بیکار در رتبههای بعدی در جدول فارغالتحصیلان بیکار قرار میگیرند.
این آمار نه تنها میتواند به افراد در انتخاب رشته مناسب برای داشتن جایگاه شغلی در بازار کار کمک کند بلکه لازم است توجه مسوولان را به بحران بیکاری در برخی مقاطع و رشتههای تحصیلی جلب کند تا علاوه بر افزایش کارایی فارغالتحصیلان آن رشتهها ارائه آموزشهای مناسب، فرصتهای شغلی متناسبی را نیز برای آن رشتهها به وجود بیاورند.
شاید علت این امر اشباع شاغلان در برخی رشتهها، یا تقاضای بالا برای برخی مشاغل باشد. این گزارش به بررسی تعداد فعالان اقتصادی و بیکاران به بررسی نرخ بیکاری در مقاطع و رشتههای مختلف میپردازد.
نرخ بیکاری در بین قشر دانشآموخته کشور در طول زمان همواره بیش از نرخ متوسط بیکاری در جامعه بوده است و این درحالی است که معمولا افراد دیپلمه به دلیل نداشتن مهارت، بیکاری و فشارهای اجتماعی به هر قیمتی شده تلاش دارند از سردر دانشگاهها عبور کنند، بر نیمکتها بنشینند و 4 سال یا بیشتر وقت خود را صرف تحصیل کنند. در نهایت توقع این افراد که گاهی هزینههای زیادی را برای کسب دانش و مدرک تحصیلی خود کردهاند، این است که پس از فارغالتحصیلی با جایگاه و وضعیت درآمدی بهتری جذب بازار کار شوند.
بر اساس گزارش سازمان همیاری اشتغال جهاد دانشگاهی، تعداد کل دانشآموختگان بیکار در سال 91 در کشور به حدود 768 هزار نفر میرسد که 66 درصد این افراد را بیکاران مقطع کارشناسی تشکیل میدهند و این درحالیست که بیکاران مقطع کاردانی تنها 27 درصد این قشر را به خود اختصاص میدهند.
در عین حال بیکاران مقطع کارشناسی ارشد و دکترا 7 درصد جمعیت کل دانشآموختگان بیکار را تشکیل میدهد و تعداد بیکاران مقطع دکترای تخصصی نزدیک به صفر است.
به تفکیک هر مقطع، بیکاران مقطع کاردانی 207 هزار و 310 نفر، بیکاران مقطع کارشناسی 505 هزار و 10 نفر، بیکاران مقطع کارشناسی ارشد و دکترای حرفهای 52 هزار و 169 نفر و تعداد بیکاران مقطع دکترای تخصصی 3 هزار و 388 نفر است.
انتخاب افراد دارای مهارت در چرخه بازار کار و پس راندن افراد بدون مهارت کافی فارغ از داشتن یا نداشتن مدرک تحصیلی باعث یکی از مشکلات مهم جوانان تحصیلکرده جویای کار میشود. این افراد پس از فارغالتحصیلی به دلیل نداشتن تجربه کاری در پیدا کردن شغل مناسب معمولا ناکام میمانند چراکه داشتن تجربه کاری به یکی از شروط ثابت استخدام در بسیاری از شرکتها، کارخانهها و ادارات بدل شده است.
از سوی دیگر تعداد بیکاران در هر رشته تابعی از تعداد تحصیلکردگان آن رشته است که این امر نیز اشباع شدن بازار کار از تحصیل کردگان برخی رشتهها را نشان میدهد.
بر اساس آمار بیکاری دانشآموختگان سال 91، تعداد بیکاران در رشتههای مهندسی ساخت و تولید به 251 هزار و 402 نفر میرسد که باعث میشود این رشته بیشترین تعداد بیکاران را در بین دانشآموختگان بیکار داشته باشد و 35 درصد این قشر را تشکیل دهد.
پس از آن تعداد بیکاران رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق با 222 هزار و 112 در رتبه دوم دارنده بیشترین تعداد دانشآموختگان بیکار قرار میگیرد و 31 درصد نمودار دانشآموختگان بیکار را تشکیل میدهد و بعد از آن رشتههای علوم انسانی و هنر با 100 هزار و 912 نفر بیکار، علوم، ریاضی و کامپیوتر با 76 هزار و 191 نفر بیکار، کشاورزی و دامپروری با 38 هزار و 438 نفر بیکار و علوم پزشی با 25 هزار و 997 نفر بیکار در رتبههای بعدی در جدول فارغالتحصیلان بیکار قرار میگیرند.
این آمار نه تنها میتواند به افراد در انتخاب رشته مناسب برای داشتن جایگاه شغلی در بازار کار کمک کند بلکه لازم است توجه مسوولان را به بحران بیکاری در برخی مقاطع و رشتههای تحصیلی جلب کند تا علاوه بر افزایش کارایی فارغالتحصیلان آن رشتهها ارائه آموزشهای مناسب، فرصتهای شغلی متناسبی را نیز برای آن رشتهها به وجود بیاورند.