به گزارش مشرق، امروزه، شبکههای ماهوارهای به عنوان مهمترین ابزار آلات دشمنی نرم کشورهای استکباری تبدیل شده است؛ به گونهای که دشمنان داخلی و خارجی برای القای اهداف و پیامهای خود از این امواج ماهوارهای سود کامل را میکنند و با پرداختن به موضوعات جنبی، حاشیهای و سطحی، همواره واقعیات را وارونه جلوه میدهند.
بر اساس آماری که منابع رسمی اعلام کردهاند، در سال 1375 اولین شبکه فارسیزبان تأسیس شد که در ادامه دو شبکه به آن اضافه شد و جمعا سه شبکه فارسی زبان وجود داشت که شامل شبکه ماهوارهای گروهک منافقین و دو شبکه لس آنجلس بود. امّا در سالهای اخیر این تعداد شبکهها به 140 شبکه فارسیزبان رسیده که از این تعداد، 13 شبکه تنها مخصوص فیلم و سریال هستند. شبکههایی که تا چند سال قبل، تنها چند ساعت برنامه در روز پخش میکردند؛ ولی در حال حاضر به صورت 24 ساعته فعالیت میکنند.
در سالهای قبل، هنگامی که ماهواره برای اولین بار در جمع خانواده ایرانی پا گذاشت، شاید بتوان گفت که کمتر کسی تصور میکرد که شرایطی همچون امروز را شاهد باشیم. بار اولی که مردم دستگاههای ماهواره را در خانههایشان روشن کردند، این دستگاهها، تنها قادر بودند تعداد محدودی شبکه را که متعلق به کشورهای همسایه بود، دریافت کنند. در آن زمان، تعداد شبکهها هم کم بود و هم شبکههای فارسی زبان شاخصی، وجود نداشت؛ امّا با گذر زمان، تعداد شبکههای ماهواره به سرعت توسعه پیدا کردند.
در آن موقع، بیشتر محتوا و موضوعات برنامههای این گونه شبکهها، سیاسی بود؛ به طوری که اهداف و نوع تمایل و گرایشات ضد دینی و ضد انقلابی آنها، نشان از تامین بودجه این گونه شبکهها از سوی سرویسهای جاسوسی و محافل سلطنت طلب و ضد دین و چه بسا بهائیان بوده است.
البته، این روند تا به حال نیز ادامه داشته و از آنجایی که در حوزه جنگ نرم، این گونه شبکههای ماهوارهای از مهمترین محورهای دشمن این مرز و بوم به حساب میآمدند، همواره میزان کمیت و کیفیت پخش آنها توسعه پیدا میکرد؛ به طوری که از سه، چهار ساعت در روز، به 24 ساعت و حالت شبانه روزی درآمد.
از نظر کمی در حالی که تا چند سال گذشته تعدادشان از انگشتان دو دست هم فراتر نمیرفت، در حال حاضر تعداد این شبکهها از 120 شبکه هم بالاتر رفته است و از نظر کیفی، شبکههایی که بدون هیچ گونه توقفی، در حال پخش برنامههایی متضاد با فرهنگ دینی- ایرانی و مخالف با حیا و عفت انسانی و دینی هستند؛ به طوری که تعداد خیلی زیادی از این کانالها، در زمینه پخش برنامههای ضداخلاقی و اروتیکال فعالیت میکنند.
امّا ممتازترین شبکههای فارسی زبانی که در حال فعالیت و پخش برنامههای ضد دینی و ضد فرهنگی کشورمان میباشند، عبارت است از:
شبکه خبری بیبیسی فارسی؛ شبکه دولتی انگلیس که دقیقا چند ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری دهم و در دیماه سال 87 با اهداف مشخص(البته آن اهداف بعدها خود را در بحبوحه فتنه 88 نشان داد)، تأسیس شد. در مورد این شبکه نامبرده «گوردن براون» وزیر آن وقت دارایی انگلیس که مدتی بعد به نخست وزیری رسید، حرف جالبی زد. او گفت: «دولت انگلیس 22 میلیون دلار برای تأسیس این شبکه اختصاص داد؛ به طوریکه بودجه سالیانه این شبکه هم از سوی دولت انگلیس تأمین میشود.» شبکهای که مضاف بر اهداف سیاسی و جنجالسازی علیه کشورمان، شبههافکنی در اعتقادات و باورهای دینی مردم را هم دنبال میکند.
شبکه من و تو؛ شبکهای تلویزیونی که در انگلیس و با بودجه خاندان پهلوی، در سال 2010 تأسیس شد. این شبکه از یک طرف، در صدد است تا خاندان پهلوی را تطهیر کند و با مستندات جهتدار، انقلاب اسلامی ایران را پدیدهای جلوه دهد که مانعی جدی بر سر راه توسعه و پیشرفت ایران است و از سوی دیگر نیز تلاش میکند با ساخت برنامههای ویژه به ترویج روابط بدون قید و بند، عادی سازی ارتباط با نامحرم، عادی سازی مصرف مشروبات الکلی، عادی سازی روابط خارج از خانواده بپردازد.
به طور خلاصه هدف از تأسیس این شبکه، تغییر سبک و روش زندگی مردم کشورمان و هجوم به ارزش و باورهای دینی و اسلامی بوده و به نوعی میتوان گفت که تکمیل کننده شبکه خبری بی بی سی فارسی است.
شبکه پرشین؛ شبکهای ویژه برای کودکان و نوجوانان که با دوبله و پخش هدفمند فعالیت میکند و انیمیشنهای مورد نظر خود را با تمرکز بر روی کودکان و نوجوانان ایرانی قرار داده است تا بر نسل آینده ایرانیان، آنطور که میپسندد و با اهدافشان همخوانی دارد تأثیر بگذارد.
شبکه پی ام سی؛ شبکه ماهوارهای فارسیزبان دیگری که مرکز آن در کشور امارات قرار دارد و به پخش موسیقی میپردازد. البته این شبکه موسیقی محور، تمام سعی و تلاش خود را بر این قرار داده است که ذائقه و سلیقه مخاطب را به موسیقیهای غربی تغییر دهد.
شبکه فارسی وان؛ جالب است که کمپانی و شرکتی که این شبکه را تاسیس کرده است، کمپانی و شرکت شبکههای فاکس، اسکای و مجلههای تایمز، نیویورکپست و... است، که به خوبی نیت و اهداف پشت پرده گردانندگان آن را نیز نشان میدهد. این شبکه و شبکه دیگری به نام «جم» به دنبال حیازدایی از جامعه کشورمان هستند؛ آن هم با به تصویر کشیدن مثلثهای عشقی، روابط نامشروع، داشتن شرکای جنسی متعدد برای زنان، عشقهای ضربدری و روابط خارج از چارچوبهای اخلاقی!
البته شبکههای فارسی زبان دیگری نیز در راستای همین اهداف در حال فعالیت و پخش برنامههای خود هستند که مدت به مدت نیز تعدادشان در حال افزایش است.
به طور مسلم، هنگامی که خانوادهها مشغول تماشای اینگونه شبکهها میشوند، برنامههایی که مشاهده میکنند، آثار سوء خود را بر رفتار، کردار و عقایدشان به ویژه فرزندانشان خواهد گذاشت؛ تأثیر غیر قابل انکاری که حتی اگر فرد نیز نخواهد، ولی به مرور بر رفتار، گفتار و عقاید او تأثیر خواهد گذاشت. امّا برخی از مهمترین تأثیرات مخرب آن، عبارتند از:
1. حیا زدایی؛ هنگامی که به راحتی دسترسی به شبکههای گوناگون ماهواره، امکانپذیر باشد و پدر و مادر به همراه فرزندان، به تماشای این شبکهها مینشینند، اولین تاثیری که به عنوان یک تهدید در آن خانواده شکل میگیرد، از بین رفتن پردههای حیا و شرم در بین اعضای خانواده است. موضوعی که میتواند جسارت در گناه را به دنبال داشته باشد. امام علی علیهالسلام در اینباره فرموده است: «الحَیاءُ وَ الإیمانُ قَرناً جَمیعاً فَإذَا رُفعَ أَحدُهُما رُفعَ الآخرُ؛ حیا و ایمان قرین یکدیگرند. اگر یکى از میان برخاست، دیگرى هم میرود.» [1]
2. بلوغ زودرس فرزندان؛ متاسفانه در دسترس بودن شبکههای ماهوارهای برای نوجوانان و تماشای تصاویر غیر اخلاقی و اروتیکال به وسیله آنان، باعث شده تا به عنوان یکی از عوامل اصلی بلوغ زودرس به حساب بیاید. موضوعی که میتواند تبعات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد؛ زیرا با تماشای این گونه برنامههای ضد اخلاقی، نوجوان به بلوغ جنسی زودرس میرسد؛ در حالی که هنوز به آن درجه از عقلانیت و آمادگی برای روبهرو شدن با مسائل مرتبط با آن نرسیده است. موضوعی که چه بسا میتواند تا تباه شدن فرد نیز پیش برود.
3. سُست شدن نظام خانواده؛ هنگامی که همواره، برای زن و مرد، انواع و اقسام مردان و زنان و نوع روابطشان به تصویر کشیده میشود، بدون آنکه آن زن و مرد بخواهند و انتخاب کنند، دچار روحیۀ تنوعطلبی در مسائل جنسی میشوند.
امروزه، بسیاری از طلاقها در جامعه ما، نشأت گرفته از همین تنوع طلبیهاست. افراد آنقدر صحنهها و تصاویر متعدد و مختلف جنسی مشاهده میکنند که دیگر قدرت خویشتنداری در مسائل جنسی را از دست میدهند و تنوع طلب میشوند. لذا وقتی این تنوع طلبی شروع شود، حریم خانواده شکسته شده و در ادامه پاسخگویی به این نیازها به خارج از خانواده کشیده میشود.
4. زیر سوال بردن اصل خانواده؛ به چه علت باید خانواده تشکیل داد؟ چرا باید با ازدواج، زیر بار سختیهای آن رفت؟ اینها سوالاتی است که برنامه این گونه شبکهها، در افکار عمومی مطرح میکنند و این طور پاسخ میدهند که نیاز به جنس مخالف وجود دارد؛ اما نیاز به تشکیل خانواده وجود ندارد! لذا برای ارضای آن یک زندگی بدون چارچوب و مسئولیت باید ساخت و از آن لذت برد و به واسطه طرح این مسائل، همخانگی را به جای ازدواج شرعی تبلیغ میکنند؛ پدیدهای که در غرب به شدت رو به افزایش است. زندگی مشترک بدون اینکه تعهدات قانونی وجود داشته باشد! از همینرو است که آمار فرزندان نامشروع در برخی از کشورهای اروپایی تا 33 درصد نیز افزایش پیدا کرده است.
البته این آسیبهایی که شمرده شد، تنها بخش اندکی از آثار و پیامدهای مخرب تماشای اینگونه شبکههای ماهوارهای است.
در حال حاضر، در بسیاری از کشورهای دنیا، قوانین محدود کننده استفاده از تجهیزات و دستگاههای ماهواره وجود دارد. همچنین در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز چنین قوانینی وجود دارد. قوانینی که البته در این کشورها با قدرت نیز اجرا میشوند.
گر چه وجود قوانین محدود کننده استفاده از شبکههای ماهوارهای لازم و ضروری به نظر میرسد، ولی در سالهای گذشته شاهد بودیم که برخورد سلبی به تنهایی نمیتواند مانع از گسترش آن شود و این نشان دهنده آن است که برای رسیدن به نتیجه مطلوب، باید مجموعهای از اقدامات صورت گیرد که از جمله این موارد، عبارتند از:
1. یکپارچه عمل کردن؛ برخورد درست و صحیح با ماهواره در کشور، قبل از هر اقدامی، نیازمند وحدت و یکپارچه عمل کردن است؛ بدین معنی که تمامی قوا و مسؤولان این حوزه، در مورد چگونگی برخورد با موضوع باید به توافق برسند و با داشتن یک راهبرد مشخص و هدفمند، در این زمینه فعالیت کنند. مطمئناً رفتارهای جزیرهای و گاه متضاد، نمیتوانند نتیجه بخش و مطلوب باشند.
2. آگاه سازی و اطلاع رسانی عمومی؛ تاثیرگذارترین و کوتاهترین راه مقابله با هر ناهنجاری و رفتار غلط، آگاه سازی و اطلاع رسانی دقیق و اقناع افکار عمومی است. در موضوع ماهواره نیز اگر افراد به آثار سوء تماشای شبکههای ماهوارهای پی ببرند، مطمئناً از تماشای آن اجتناب خواهند کرد.
3. رسانه جوابگو؛ هر چند در سالهای اخیر شاهد تحولات خوبی در رسانه ملی بودهایم، اما باید قبول کرد که یکی از دلایل گرایش افراد به شبکههای ماهوارهای، فقدان جذابیت برنامهها در رسانه ملی است و متاسفانه رسانه ملی، نتوانسته است جوابگوی نیاز مشروع مخاطبان خود باشد.
4. اجرای درست و دقیق قانون؛ اگر در سالهای قبل، قانون ممنوعیت ماهواره به طور مداوم و درست و دقیق اجرا میشد، به طور مسلم امروز شرایط دیگری در جامعه حاکم بود. هنگامی که در اجرای یک قانون وقفه ایجاد میشود، از یک طرف این تلقی در جامعه به وجود میآید که ممنوعیتها برداشته شده است و از طرف دیگر، اجرای مجدد آن قانون را با موانع زیادی مواجه میکند. ناگفته نماند که، مسأله مسامحه در قوانین نیز بسیار مهم است، زیرا مسامحه در مورد هر یک از قوانین کشور، منجر به این میشود که از صلابت دیگر قوانین نیز کاسته شود و این تصور در افراد جامعه شکل بگیرد که سایر قوانین را هم میتوان به راحتی نقض کرد.
*خبرگزاری
رسا