به گزارش گروه فرهنگی مشرق، با وجود گذشت بیش از سی و پنج سال از تأسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران و آغاز روندِ گستردهی صدور مبانی و اصول استکبار ستیزی این تفکر در عرصههای مختلف جهانی و بین المللی؛ متاسفانه همچنان شاهد برخی زمزمههای نشات گرفته از کج فهمیها و بعضا نفهمیهای درون قبیلهای میباشیم که موجب میشود تا گهگاه بخشی از جامعه را نیز فریفته و بعضا در قامت اصلاحات، رفرم و دگرگونی نظام را پیگیری نمایند.
در این میان فرهنگ و هنر بستری ویژه برای ظهور این قسم کج فهمیها و در نهایت ایجاد موج توسط مسکبرین عالم، به جهت چالش سازی برای نظام اسلامی محسوب میشود؛ بستری ویژه که همواره مورد بهرهگیری حداکثری مستکبرین قرار داشته و دارد؛ بستری ویژه برای تحميل مبانی و اصول اجتماعي، باورها، ارزشها، اخلاقيات و رفتارهاي مورد نظر استکبار جهانی به درون نظام اسلامی ایران که به صورت تهاجمات فرهنگی قابل فهم بوده و در مقاطع مختلف ریزشهایی را درون نظام اسلامی موجب شده است، از این جهت قطع به یقین «ما در زمینهی فرهنگ، با یک تهاجم و جنگ حقیقی و سازمان یافته روبرو هستیم.
از طرق مختلف، از راههای بسیار هنرمندانه و خوبی هم وارد میشوند؛ این طور هم نیست که خودشان همهجا مستقیم کار کنند! اینطور هم نیست که همهجا به این تحلیلی که میکنند و این حرفی که میزنند، لباس تهاجم بپوشانند! همهی کارشان به وسیلهی رادیوها و تفسیرهای سیاسی نیست؛ کتاب و مقاله مینویسند، کسانی را در محیطهای آموزشی، آموزش میدهند و چیزهایی را منتقل میکنند! (امام خامنهای؛ ۱۳۷۶/۱۱/۰۴)»
مفهوم مقدسی همچون مقاومت صبغهای الهی دارد و مهمترین فرمان خداوند به رسول اکرم صل الله علیه و آله محسوب میگردد آن هنگام که فرمود:
« فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ » (سوره هود، آیه112) «پس همانگونه كه فرمان يافتهاى، استقامت كن و همچنين كسانى كه با تو بسوى خدا آمدهاند (بايد استقامت كنند)! و طغيان نكنيد، كه خداوند آنچه را انجام مىدهيد مىبيند!»
این آیه ی سوره ی هود گرد پیری و سپیدی سختی دوران را بر قامت رسول الله نشاند. سنگینی و وزانت آن تا حدی بود که عمل به امر الهی پیغمبر خدا فرمود سورهی هود مرا پیر کرد.
خداوند به مقاومت رسولش را امر میکند همچنین تابعان رسول را و سپس قید میکند که او این مقاومت را میبیند زیرا تکیه بر ظالمان و عدم استقامت در برابر آنان تمسک به آتش است که نه تنها دستاویزی برای نجات ندارد بلکه دست دراز شده بسوی خود را نیز میسوزاند و نابود میگرداند:
«وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ» (سوره هود، آیه112) «و بر ظالمان تكيه ننماييد، كه موجب مىشود آتش شما را فرا گيرد و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت و يارى نمىشويد!»
از آن جایی که فرهنگ یا کالچر کشت در زمین و کشتزار اذهان و قلوب مردم است و محصول این کشت، نهال اعتقادات، باورها و ارزشهاست و هنر آینهی تجلی کاشت و داشت و برداشت محصول فرهنگی است. فرهنگ قرآن راهی را جز مقاومت در برابر ظالمان برای حق طلبان نمیگشاید راهی که عرصهی کارزار حق در برابر باطلهاست و البته خدایی که کارزار را میبیند.
این مفهوم عمیق که در خصوص آن پشتهها کتاب و متن میتوان نوشت تنها در صورتی به باور یک ملتی بدل میگردد که از طریق فرهنگ و ذهن در قلب و ذهن مردم کاشته شود و بذر آن به گونهای رشد نماید که محصولش حماسه سازانی چون کربلاییان باشد و البته فرهنگ و هنری که ظرفیت چنین معنای عمیقی را داشته باشد...
سی و پنج سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد انقلابی که اذهان و قلوب مردم آنرا به منصهی ظهور گذاردند و فرهنگ انقلابی را با تأسی به رسول گرامی اسلام و اطاعت از ولی خود پروراندند. اما سؤال این جاست چقدر از این فرهنگ که تبلوری غیر رسمی دارد به درون فرهنگ و هنر رسمی کشور نفوذ یافته است و آن را منقلب نموده است؟ آیا متولیان فرهنگ و هنر نظیر نهادهای دولتی و دانشگاهها به بسط این گونه مفاهیم و ارسال آن برای دیگران قدمی برداشته اند یا تنها به خوشه چینی و دریوزگی و هضم در فرهنگ بیگانه مشغولند که خداوند وعدهی نابودی و بد سرانجامی به آن را داده است...
در این میان هر چند که در سالهای اخیر تلاشهای قابل تقدیری از سوی هنرمندان حقیقی جهت تقابل و مقاومت در عرصهی این قسم تعارضات صورت پذیرفته، لکن همچنان این عرصه مملو از خاکریزهای فتح نشدهای است که تنها بر مسیر تولید و عرضهی افکار و عقاید ناب، برآمده از آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی با ابزار هنر ممکن بوده و در این راستا قطعا ظهور سینمای ارزشی و سینماگران ارزشی نیز به توسعه آن شتابی ویژه خواهد بخشید.
بر این اساس عرضه و تعریف محتوی ارزشی در گونهی جشنوارهای، ضرورتی غیر قابل انکار محسوب میشود که در صورت تطابق کامل آن در بعد کمی و کیفی، اسباب تفوق و برتری جبههی مقاومت و عاملی تعیین کننده برای هماهنگی ایشان در مسیر تقابل دقیق و هوشمندانه در برابر اقدامات فرهنگی مستکبرین و عیادی آنها قلمداد میگردد.
پس فرهنگ و هنر جولانگاهی ارزشمند و استراتژیک برای تهاجمات فرهنگی مستکبرین در سراسر جهان محسوب میگردد که امید است با توسعه فعالیت جبههی مقاومت و نمود بیش از پیش و عرضهی حداکثری آن در جشنواره بین المللی مقاومت تقویت و منتشر شود.
در این میان فرهنگ و هنر بستری ویژه برای ظهور این قسم کج فهمیها و در نهایت ایجاد موج توسط مسکبرین عالم، به جهت چالش سازی برای نظام اسلامی محسوب میشود؛ بستری ویژه که همواره مورد بهرهگیری حداکثری مستکبرین قرار داشته و دارد؛ بستری ویژه برای تحميل مبانی و اصول اجتماعي، باورها، ارزشها، اخلاقيات و رفتارهاي مورد نظر استکبار جهانی به درون نظام اسلامی ایران که به صورت تهاجمات فرهنگی قابل فهم بوده و در مقاطع مختلف ریزشهایی را درون نظام اسلامی موجب شده است، از این جهت قطع به یقین «ما در زمینهی فرهنگ، با یک تهاجم و جنگ حقیقی و سازمان یافته روبرو هستیم.
از طرق مختلف، از راههای بسیار هنرمندانه و خوبی هم وارد میشوند؛ این طور هم نیست که خودشان همهجا مستقیم کار کنند! اینطور هم نیست که همهجا به این تحلیلی که میکنند و این حرفی که میزنند، لباس تهاجم بپوشانند! همهی کارشان به وسیلهی رادیوها و تفسیرهای سیاسی نیست؛ کتاب و مقاله مینویسند، کسانی را در محیطهای آموزشی، آموزش میدهند و چیزهایی را منتقل میکنند! (امام خامنهای؛ ۱۳۷۶/۱۱/۰۴)»
مفهوم مقدسی همچون مقاومت صبغهای الهی دارد و مهمترین فرمان خداوند به رسول اکرم صل الله علیه و آله محسوب میگردد آن هنگام که فرمود:
« فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ » (سوره هود، آیه112) «پس همانگونه كه فرمان يافتهاى، استقامت كن و همچنين كسانى كه با تو بسوى خدا آمدهاند (بايد استقامت كنند)! و طغيان نكنيد، كه خداوند آنچه را انجام مىدهيد مىبيند!»
این آیه ی سوره ی هود گرد پیری و سپیدی سختی دوران را بر قامت رسول الله نشاند. سنگینی و وزانت آن تا حدی بود که عمل به امر الهی پیغمبر خدا فرمود سورهی هود مرا پیر کرد.
خداوند به مقاومت رسولش را امر میکند همچنین تابعان رسول را و سپس قید میکند که او این مقاومت را میبیند زیرا تکیه بر ظالمان و عدم استقامت در برابر آنان تمسک به آتش است که نه تنها دستاویزی برای نجات ندارد بلکه دست دراز شده بسوی خود را نیز میسوزاند و نابود میگرداند:
«وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ» (سوره هود، آیه112) «و بر ظالمان تكيه ننماييد، كه موجب مىشود آتش شما را فرا گيرد و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت و يارى نمىشويد!»
از آن جایی که فرهنگ یا کالچر کشت در زمین و کشتزار اذهان و قلوب مردم است و محصول این کشت، نهال اعتقادات، باورها و ارزشهاست و هنر آینهی تجلی کاشت و داشت و برداشت محصول فرهنگی است. فرهنگ قرآن راهی را جز مقاومت در برابر ظالمان برای حق طلبان نمیگشاید راهی که عرصهی کارزار حق در برابر باطلهاست و البته خدایی که کارزار را میبیند.
این مفهوم عمیق که در خصوص آن پشتهها کتاب و متن میتوان نوشت تنها در صورتی به باور یک ملتی بدل میگردد که از طریق فرهنگ و ذهن در قلب و ذهن مردم کاشته شود و بذر آن به گونهای رشد نماید که محصولش حماسه سازانی چون کربلاییان باشد و البته فرهنگ و هنری که ظرفیت چنین معنای عمیقی را داشته باشد...
سی و پنج سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد انقلابی که اذهان و قلوب مردم آنرا به منصهی ظهور گذاردند و فرهنگ انقلابی را با تأسی به رسول گرامی اسلام و اطاعت از ولی خود پروراندند. اما سؤال این جاست چقدر از این فرهنگ که تبلوری غیر رسمی دارد به درون فرهنگ و هنر رسمی کشور نفوذ یافته است و آن را منقلب نموده است؟ آیا متولیان فرهنگ و هنر نظیر نهادهای دولتی و دانشگاهها به بسط این گونه مفاهیم و ارسال آن برای دیگران قدمی برداشته اند یا تنها به خوشه چینی و دریوزگی و هضم در فرهنگ بیگانه مشغولند که خداوند وعدهی نابودی و بد سرانجامی به آن را داده است...
در این میان هر چند که در سالهای اخیر تلاشهای قابل تقدیری از سوی هنرمندان حقیقی جهت تقابل و مقاومت در عرصهی این قسم تعارضات صورت پذیرفته، لکن همچنان این عرصه مملو از خاکریزهای فتح نشدهای است که تنها بر مسیر تولید و عرضهی افکار و عقاید ناب، برآمده از آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی با ابزار هنر ممکن بوده و در این راستا قطعا ظهور سینمای ارزشی و سینماگران ارزشی نیز به توسعه آن شتابی ویژه خواهد بخشید.
بر این اساس عرضه و تعریف محتوی ارزشی در گونهی جشنوارهای، ضرورتی غیر قابل انکار محسوب میشود که در صورت تطابق کامل آن در بعد کمی و کیفی، اسباب تفوق و برتری جبههی مقاومت و عاملی تعیین کننده برای هماهنگی ایشان در مسیر تقابل دقیق و هوشمندانه در برابر اقدامات فرهنگی مستکبرین و عیادی آنها قلمداد میگردد.
پس فرهنگ و هنر جولانگاهی ارزشمند و استراتژیک برای تهاجمات فرهنگی مستکبرین در سراسر جهان محسوب میگردد که امید است با توسعه فعالیت جبههی مقاومت و نمود بیش از پیش و عرضهی حداکثری آن در جشنواره بین المللی مقاومت تقویت و منتشر شود.