به گزارش مشرق، به فکر اصلاح افتاده اند؛ یا به قول خودشان می خواند «منش» شان را زنده نگه دارند، آنهم منشی که بعد از انتخابات سال 92 و با حمایت از یک کاندیدای راستگرا ضربه خورده است.
انتخابات مجلس دهم هر چقدر هم که دور باشد، اما صندلی های سبز بهارستان، اصلاح طلبان را وسوسه کرده است؛ وسوسهای که میتواند رمز تلاش برای تجدید حیات اصلاح طلبان باشد.
اصلاح طلبان این روزها استراتژی جدید خود را رونمایی میکنند تا در انتخابات مجلس بتوانند بدون منت همکاری با «جریان دولت» و یا همپیمانی با «اصولگرایان معتدل» و حتی «اصلاح طلبان مستقل» اکثریت مجلس را در اختیار بگیرند.
اما جریان اصلاحات برای نتیجه دادن این طرح چند راهکار عملی را در دستور کار قرار داده است؛ راهکارهایی که از چند هفته گذشته نمودهای عملی ظهور کرده.
البته حرکت جدید جریان اصلاحات (که با برنامه ریزی قبلی صورت می گیرد) دارای چند پازل است که از رابطه اصلاح طلبان با دولت آغاز و به تصفیه درونجریانی ختم میشود؛ تصفیهای که چهرههای مستقل و نیمه مستقل اصلاح طلب قطعا در آن حذف و یا مورد بی مهری قرار خواهند گرفت.
* پایان «ماه عسل» با دولت
شاید سید محمد خاتمی درست ترین تعبیر را درباره دولت روحانی از نگاه جریان اصلاحات داشت؛ «دولت روحانی یک فرصت برای اصلاح طلبان است»؛ فرصتی که می توانست به گفته خاتمی کمی فضا را برای اصلاحات و اظهارنظر کردن این طیف در فضای سیاسی جامعه باز کند.
اما اینکه این فرصت تا چه زمانی قرار است مفید باشد برای برخی به علامت سوال تبدیل شده بود.
در همان روزهای ابتدایی دولت، اصلاح طلبان متوجه شدند که سهم جدی در دولت روحانی ندارند و همین مساله اردوگاه اصلاح طلبی را شدیدا آزار می داد.
اولین چهرهای که تلویحا از سهم کم اصلاح طلبان از دولت روحانی گلایه کرد سعید حجاریان بود که در مصاحبه ای با روزنامه اصلاح طلب اعتماد در تاریخ 29 مهرماه 92 در این باره سخن گفت.
حجاریان در این مصاحبه دولت روحانی را دولت طیف «راست» عنوان کرده و تصریح میکند که «بنظرم سهم اصلاح طلبان در دولت باید بیشتر میشد.»
آغاز سال 93 اما رگه هایی از پروژه اصلاح طلبان برای به اصطلاح «دادن گوشی» به دست دولت مردان ظهور پیدا کرد.
تعلق داشتن رای روحانی به پایگاه اصلاح طلبی و پشتوانه نمایی از اصلاحات برای دولت از نکاتی بود که این اردوگاه بر آنها تکیه جدی داشت.
صادق زیبا کلام استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب در گفت و گو با یکی از رسانه در ابتدای تیرماه سال جاری به صراحت می گوید که «روحانی نهایتا یک یا دو میلیون رای داشت.»
وی ادامه می دهد: معتقدم رای بدنه اجتماعی اصلاحطلبان بود که باعث پیروزی روحانی شد. «اگر و اگر» بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به سمت آقای روحانی نرفته بود آقای روحانی فینفسه یکی- دو میلیون رای بیشتر نداشت؛ وقتی رهبری اصلاحطلبان آقای هاشمیرفسنجانی و خاتمی، چهرهها و شخصیتهای دیگر اصلاحطلب از مردم خواستند در انتخابات شرکت کنند و به روحانی رای دهند، ایشان در انتخابات پیروز شد.
در طرف دیگر ماجرا تاکید بر اینکه اصلاح طلبان پشتوانه دولت روحانی هستند نیز کلید خورد اینبار نیز با اظهارات سعید حجاریان کلید خورد.
حجاریان در مصاحبه ای با ویژه نامه یکی از روزنامه های اصلاح طلب درباره پشتوانه دولت روحانی و اصلاح طلبان با بیان اینکه اصلاحطلبان حامی و ستون فقرات برنامههای روحانی هستند تاکید میکند: «اگر اصلاحطلبان بشکنند روحانی هم شکسته است چرا که وی با حمایت هاشمی و خاتمی و همچنین کنارهگیری عارف و بسیج اصلاحطلبان رای آورد. پس در صورت عدم حضور اصلاحطلبان جریان راست،روحانی را به ورطه شکست میبرند.»
حجاریان در همان مصاحبه از عدم پیوند اصلاح طلبان با منش دولت روحانی سخن گفته و همچنین سهم کم این جریان در دولت نیز انتقاد کرده و در پاسخ بر پرسشی مبنی بر اینکه بدنه اجتماعی اصلاحطلبان لاغر شده یا استحاله شده در بدنه روحانی و در تصاحب دولت وی است؟ می گوید: «نه اتفاقا حضور اصلاحطلبان در دولت روحانی کمرنگ است و روحانی کمتر از آنها استفاده کرده است... اتحاد با دولت باید به صورت علنی باشد و انتقاد از آن به صورت مخفی و حتماً این انتقادهای مخفی اثر خواهد داشت.»
حسین مرعشی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی شهریور ماه امسال تلویحا قطعه اصلی پازل بازی جدید اصلاح طلبان با دولت را رو می کند.
مرعشی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی میگویند که اصلاحات رنگ و بوی اعتدال گرفته و انگار گفتمان اصلاحات درحال تبدیل شدن به گفتمان اعتدال است! آیا این را میپذیرید؟ پاسخ داد: «خیر، اصلاحطلبی مشی و منش خودش را دارد! ما متحد دولت هستیم اما اصالت خودمان را هم حفظ میکنیم و قطعا در انتخابات هم حرف خودمان را خواهیم زد.»
از جمله «قطعا در انتخابات حرف خودمان را می زنیم» مرعشی شاید بتوان این برداشت را کرد که اصلاح طلبان به دنبال تشکیل مجلسی اصلاح طلب هستند نه «حامی دولت»!
اصلاح طلبان در همین راستا انتصاب وزیری با شخصیت سیاسی عبدالرضا رحمانی فضلی را یک خطر بزرگ برای انتخابات مجلس آینده می بینند و آنرا اشتباه استراتژیک روحانی می دانند.
انتقادات از وزیر کشور و همچنین فشار برای تعیین معاون سیاسی نزدیک به طیف اصلاح طلب از سوی بسیاری از کارشناسان در همین راستا صورت می گیرد.
اردوگاه اصلاحات از ماه های گذشته تا کنون بارها و بارها روحانی را برای انتصاب رحمانی فضلی مورد شماتت قرار داده و روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد رسما وزیر کشور را «کلاهی گشاد بر سر دولت» توصیف کرد.
اما نقطه اوج حمله به دولت و به طور مشخص روحانی بعد از مصاحبه وی با شبکه آمریکایی سی ان ان روی داد.
حسن روحانی در جریان سفر به نیویورک و در پاسخ به پرسش کریستین امانپور، مجری شبکه تلویزیونی CNN در خصوص بازداشت روزنامهنگاران در ایران گفت: «فکر نمیکنم فردی به خاطر روزنامهنگاری، یا به خاطر فعالیت رسانهای دستگیر شده باشد»
همین اظهارات روحانی کافی بود تا حامیان جریان اصلاحات در شبکه های اجتماعی پا را از مرز انتقاد فراتر گذاشته و و حتی به روحانی توهین کنند.
در همین راستا نشریه صدا که با سردبیری محمد قوچانی منتشر می شود به بهانه انتشار نظر کاربران فیس بوکی خود اقدام به انتشار نظرهای آنان درباره اظهارات رئیس جمهور درباره روزنامه نگاران زندانی کرد.
یکی از کاربران در این مطلب که با عنوان «گاف خیلی بدی بود، متاسفیم» منتشر شد نوشت: واقعا برای روحانی متاسفم...دروغ دروغه چه احمدی نژاد بگه چه روحانی....به قول مهسا امیرآبادی: یکی به من پاسخ دهد خط اعتدال آقای روحانی از کجا می گذرد؟ از دروغ گویی و فریب؟ از متهم کردن روزنامه نگاران زندانی که برای تقویت دولت ایشان سکوت کرده اند و از حقشان گذشته اند؟! یکی به من پاسخ دهد...
در ادامه این مطلب نیز در کامنت هایی اظهارات رئیس جمهور «سخیف» و مایه «تاسف» توصیف شد.
ابراهیم اصغرزاده فعال اصلاح طلب روز بعد از انتشار این مطلب توهین آمیز و انتقادی علیه رئیس جمهور در نشریه صدا، در مصاحبه ای می گوید: «پشتیبانی اصلاحطلبان از حسن روحانی مشروط است؛ معلوم است آنها [اصلاح طلبان] در نقش یک بازنده، بازی برد - باخت یا باخت - باخت را ادامه نمیدهند، ولی تا زمانی که قصد و نیت روحانی تحقق شعارهای انتخاباتی باشد ولو آنکه عملا راه به جایی نبرد دلیلی بر عدم حمایت نخواهند داشت.»
این اظهارات در ظاهر بی ربط ولی در واقع هشداری جدی به دولت محسوب می شد تا در صورت عدم پیروی از خواسته اصلاح طلبان باید منتظر حرف ها و انتقادات تندتری باشند.
بنابر این گزارش، قبضه کردن رفتار دولت برای انتخابات آینده مجلس و در صورت لزوم حذف تلاش برای حذف این جریان از عرصه انتخابات برای تشکیل مجلسی اصلاح طلب را می توان مهم ترین دلیل رفتار این روزهای اصلاحات با دولت روحانی دانست؛ مجلسی که اصلاح طلبان در پشت آن ساختمان سفید رنگ پاستور را نشانه رفته اند.
* اصلاح طلبان «سرکش» چگونه سرکوب می شوند؟
می خواهند جلوی کسانی که به زعم آنان تکروی می کنند را بگیرند و نگذارند کسی جلوتر و عقب تر از بزرگان! اصلاح طلبی حرکت کند، حتی اگر این شخصیت کسی مانند محمدرضا عارف باشد.
اردیبهشت ماه امسال بود که زمزمه های حضور عارف در میدان ائتلاف با اصولگرایان شنیده شد.
حمیدرضا، فرزند عارف اولین کسی بود که از جزئیات این طرح پرده برداشت.
وی در گفت و گویی درباره تز جدید عارف گفت: «دکتر عارف به عنوان یک کنشگر سیاسی و فردی که در جمهوری اسلامی مناصب متعددی داشته اند و نه به عنوان نماینده یک گروه، یک تز سیاسی را مطرح کرده اند. راهبرد و روشهای تز سیاسی ائتلاف بین اصلاح طلبان و اصولگرایان در حال تدوین است و زمانی که به اندازه کافی پرورش یافت دکتر عارف درباره آن اطلاع رسانی خواهند کرد»
او همچنین افزود:« هدف از ارائه این تز سیاسی از جانب دکتر عارف کنار گذاشتن اختلافات روشی است که دردی از مشکلات مردم کم نمی کند و حرکت کردن حول اشتراکات است»
حمید رضا عارف ادامه داد:« آقای عارف همیشه گفته اند که آرزو دارند چنین ائتلافی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان اتفاق بیافتد چون مشترکات دو طیف به نظر ایشان بسیار زیاد است و تفاوت هایشان نسبت به این مشترکات بسیار کم است. یعنی اشتراکات در اصول است و تفاوتها در روشهاست. آقای دکتر همیشه معتقد هستند که تفاوت در روشها باعث اختلافات بین دو طیف شده و متاسفانه این اختلافات در جامعه نیز منعکس شده و باعث دلسردی مردم شده است. آقای دکتر سعی دارند حول اشتراکات حرکت کنند چون اعتقاد دارند با چنین عملکردی بیشتر می توان در خدمت کشور بود»
این اظهارات فرزند عارف نشان می داد که کاندیدای کنار کشیده از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوست رفیق ناراضی امروز اصلاح طلبان قصد دارد طرح و نقشه خود را برای انتخابات مجلس آینده اجرا کند؛ نقشه ای که راه آن از میان ائتلاف با اصولگرایان می گذرد.
اصلاح طلبان اما تلاش کردند راهبرد عارف را قبل از ظهور و بروز جدی آن «غیرممکن» معرفی کنند.
رسول منتجب نیا عضو حزب اعتماد ملی زمانی که در مقابل سوالی مبنی بر اینکه «این روزها برخی اصلاحطلبان از تعامل و ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان میانهرو صحبت میکنند. آیا امکان چنین ائتلاف و تعاملی وجود دارد؟» قرار می گیرد، پاسخ می دهد: هرگونه پیشنهاد و طرحی که بخواهد در جریان اصلاحات مطرح شود باید در جمع دوستان و بزرگان اصلاحطلب مطرح شود و جمع به نتیجه برسد و به صورت انفرادی نباید هر فرد طرحی را ارائه کند و بر سر زبانها بیاندازد که بعدا مشکلآفرین شود. این یک مسئله مهمی است و همه دوستان باید حرمت اصلاحطلبی و بزرگان جبهه را حفظ کنند.
وی تاکید می کند: اینکه اصلاحطلبان و اصولگرایان در کنار هم قرار بگیرند و اصولگرایان دست از اصولگرایی بردارند و اصلاحطلبان دست از اصلاحات، این یک امر نشدنی است و منطقی نیست.
رسانه های اصلاح طلب نیز در گزارش ها و مطالب مختلفی سعی کردند با زیر سوال بردن این تئوری آنرا یک اشتباه استراتژیک از سوی برخی اصلاح طلبان معرفی کنند.
روزنامه آرمان در گزارشی در همین باره در شماره دوشنبه 14 مهر ماه خود می نویسد: «برخی در اردوگاه اصلاحات هستند و از قدیمیهای این اردوگاه هم محسوب میشوند اما اتفاقات سالهای اخیر و فشارهای رقیب سبب شده تا میزانی از شجاعت و جسارت آنها کاسته شود،چنانکه از هم اکنون برای اطمینان از احتمال پایین عدم اقبال به آنها در انتخابات مجلس دهم بر طبل ائتلاف با اصولگرایان میکوبند. به نظر میرسد ائتلاف با اصولگرایان آخرین مرحله تصمیمگیری سیاسی است و در شرایطی که هنوز هیچ برنامهای برای انتخابات مجلس دهم اعلام نشده است برخی به دنبال پیروزی به هر قیمتی هستند که مشخص نیست آیا میشود این دسته از افراد را اصلاحطلب خالص نامید یا خیر.»
اصلاح طلبان به روشنی طرح عارف را نشانه ترس وی دانسته و حتی تا مرز عدم اصلاح طلب دانستن معاون اول دولت اصلاحات نیز پیش رفته اند.
بنابر این گزارش، خاموش کردن و بی اهمیت جلوه دادن جایگاه محمدرضا عارف در بین اصلاح طلبان راهبردی است که در روزهای آینده به صورت جدی تری در دستور کار جریان اصلاحات قرار می گیرد؛ راهبردی که با توجه به بدنه اجتماعی علاقه مند به وی در میان اصلاح طلبان، می تواند تنش هایی را ایجاد کند.
* بازی ندادن به «جدیدالورودها»
کنار زدن جریان های نوظهور در میان اصلاح طلبان همان ترسی بود که از سال های قبل در میان این جریان وجود داشت؛ اتفاقی که یکبار پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 رخ داد و منجر به شکل گیری حزب اعتماد ملی به دبیرکلی کروبی شد.
اما به دلیل جایگاه وی در میان چهره های اصلاح طلب، آنها سعی کردند از کنار تنش های به وجود آمده عبور کرده و ترجیح دهند اعتماد ملی یک حزب بی سروصدا و همراه باشد تا یک منتقد همراه.
تشکیلات ندا اما درست در شرایطی رونمایی شد که تقریبا هیچ یک از اصلاح طلبان توقع آنرا نداشتند.
درست زمانی که اصلاح طلبان بر طبل تفرقه میان اصولگرایان می کوبیدند، تشکیلاتی اعلام حیات کرد که حرف مستقلی در عرصه اصلاح طلبی برای خود داشت.
چند روز پس از اعلام رسمی شکل گیری این تشکل هجمه های مختلفی علیه آن آغاز شد و شخصیت ها و رسانه های اصلاح طلب با بدبینی این تشکل و لیدر اصلی آن یعنی صادق خرازی را مورد عتاب قرار دادند.
اصلاح طلبان ورود این تشکیلات را از این جهت به ضرر خود می دانند که ممکن است چنین روندی در میان دیگر تشکل های نزدیک به اصلاح طلبان نیز روی دهد و حرکت جدید صورت گرفته در امتداد حرکت های مستقل افرادی نظیر محمدرضا عارف تعریف شود.
بنابر این گزارش، اصلاح طلبان این روزها تلاش می کنند که راه خود را تا انتخابات مجلس از دولت و کسانی که ایده هایی مستقل دارند، جدا کرده و بهارستان را با تدابیر شورای مشورتی خاتمی تصاحب کنند نه با سهم دهی به افرادی نظیر عارف در میان اصلاح طلبان و حتی علی لاریجانی در میان اصولگرایان.
از همین رو چهره های مختلف اصلاح طلب سعی می کنند شورای مشورتی خاتمی را به عنوان محور اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات آینده معرفی کنند.
حال باید دید آیا اصلاح طلبان این بار می توانند راه خود را از سه جریان همراه یعنی دولت، اصلاح طلبان مستقل و تشکل های نوظهور جدا کنند یا شکاف های جدی تری در این جریان ظهور می کند.