به گزارش مشرق، فوتبال ایران مشکلات بسیاری دارد و این مسئله برکسی پوشیده نیست. از تیم ملی بزرگسالان کشورمان گرفته که تنها دغدغه اش حضور در تورنمنت مهمی چون جام جهانی است تا تیم های پایه که یکی پس از دیگری آبروی چندین و چند ساله ایران را برده و رکوردهای معکوس برای فوتبال ایران به ارمغان می آورند. در این بین اما ماجرای باشگاه های لیگ برتری کشورمان حکایت های جالب تری دارد. لیگی که در آن بی پولی، حاشیه، زد و بند، ناداوری و بی کیفیتی بیداد می کند و تنها چیزی که ندارد جذابیت است. اما کمتر کسی است که نداند یکی ازمشکلات اصلی فوتبال ایران، مسئله منابع مالی است.
هر چند بریز و بپاش های فوتبال ایران در طول سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته و در یک دهه ارقام قرارداد بازیکنان از میلیون به میلیارد و حالا به چند میلیارد رسید، اما همچنان این فوتبال فقیر است و یکی از مهمترین دلایل آن دولتی بودن اقتصاد فوتبال ایران است. در حال حاضر از 16 تیم لیگ برتری 13 تیم به صورت دولتی و با هزینه های بیت المال اداره می شوند و تنها 3 باشگاه هستند که خصوصی شده و با مالکیت شخصی به کار خود ادامه می دهند. پدیده مشهد، ملوان بندر انزلی و راه آهن شهرری 3 تیمی هستند که در لیگ چهاردهم به صورت خصوصی اداره می شوند و هر 3 تیم وضعیت بغرنجی در لیگ فوتبال ایران دارند. این در حالی است که در سال های گذشته نیز سرمایه گذاران بخش خصوصی بیش از آنکه بتوانند به کسب درآمد در فوتبال بیاندیشند، با حضور در این ورزش ضرر کرده و تیم های آنها نیز یا جایگاهی در بین 10 تیم اول لیگ به دست نیاوردند و یا اینکه به رقابت های لیگ آزادگان سقوط کردند.
این در شرایطی است که امروز در اروپا اکثر قریب به اتفاق تیم ها به صورت خصوصی و توسط سرمایه گذاران اداره می شوند. چراکه سرمایه گذاری در فوتبال با سودهای هنگفتی برای آنها همراه است و سالانه میلیون ها دلار از تیم داری در اروپا، نصیب سرمایه گذاران اروپایی می شود. به عنوان نمونه نیز فوتبال باشگاهی مانند رئال مادرید تنها از راه فروش پیراهن بازیکنانی نظیر رونالدو یا گرت بیل توانست هزینه خرید آنها را تامین کند. از سوی دیگر باشگاهی نظیر بارسلونای اسپانیا از فروش بلیط های استادیوم اختصاصی خود نیمی از مبالغ یک فصل خود را تامین می کند. اما در ایران نه تنها باشگاه این سوددهی را ندارند بلکه تمام باشگاه های لیگ برتری زیان ده بوده و تنها پول بیت المال را هدر می دهند.
فرصتی که از دست می رود؟
بی شک طبق نظرات تمامی کارشناسان داخلی و خارجی، ورزش یکی از اصلی ترین راه های ایجاد نشاط در افراد یک جامعه است. حتی گاهی اوقات این نشاط می تواند از طریق تماشا کردن ورزش به مردم یک کشور القا شود. در کشور ما اما پتانسیل این مسئله بسیار بالاست، چراکه در طول سال های گذشته مشاهده کرده ایم که مردم با پیروزی های تیم های ملی خوشحال و حتی تا ساعت ها در خیابان ها به جشن و پایکوبی می پردازند. این در شرایطی است که برای ایجاد نشاط عمومی در جامعه، یک دولت باید میلیاردها تومان هزینه کند تا آیا بتواند در بخشی از مردم جامعه نشاط ایجاد کند یا خیر. اما به واسطه ورزش یک ملت 70 میلیونی می توانند با هم بخندند و یا با هم گریه کنند.
این فرصتی است که روسای دولت ها در طول سال های گذشته نیز نسبت به آن بی توجه بوده اند و همواره ورزش را در اولویت های درجه چندم خود قرار داده اند. مدیران ورزش ایران نه تنها حاضر نیستند برای ورزش خرج آنچنانی کنند، حتی برنامه ای هم برای سرازیر کردن سرمایه ها گذاران در ورزش ندارند. این در حالی است که در اکثر کشورهای جهان برای سرمایه گذاران در امر ورزش، فرش قرمزی هم از سوی مسئولان دولت ها پهن می شود تا از این طریق هم سودی به ورزش عائد شود و هم پولی از جیب دولت و بیت المال هزینه نشود.
این روزها اما شنیده می شود که سرمایه گذاران داخلی کشورمان قصد مهاجرت به کشورهای اروپایی و تیم داری در این کشورها را دارند. این اقدام در شرایطی صورت می گیرد که فوتبال ایران بیش از هر کشور دیگری نیاز به سرمایه گذاری سرمایه گذاران دارد، اما سلیقه شخصی مسئولان، کم اهمیت بودن ورزش برای روسای دولت ها، باند بازی و پارتی سبب شده تا سرمایه گذاران از هزینه در فوتبال ایران خودداری کرده و همان چند نفری هم که در گذشته در ورزش سرمایه گذاری می کردند نیز از کار خود پشیمان شده و لژیونرهای سرمایه گذاری در اروپا شوند.
سرمایه گذاری افراد متمول در هر جامعه یکی از راه های اصلی پیشرفت در آن کشور است. کشورهای اروپایی و حتی همین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، از طریق جذب سرمایه گذار هر روز بر قدرت فوتبال خود افزایش می دهند. طوری که با آمدن سرمایه گذاران و جذب بازیکنان نامدار اروپایی، لیگ فوتبال خود را در سطحی بالا قرار می دهند و همین امر سبب می شود تا سطح بازیکنان ملی پوش آنان نیز افزایش یابد. به همین دلیل است که تا دیروز تیم هایی مانند امارات، قطر، کویت و بحرین آرزوی برتری مقابل ایران را داشتند اما امروز کار به جایی رسیده که همین کشورها مقابل تیم ملی ایران قد علم می کنند.
بنابراین به نظر می رسد امروز مدیران ورزش ما نه تنها از فرصت موجود برای جذب سرمایه گذاران وطنی بهره نمی برد، بلکه این فرصت های مناسب را نیز می سوزانند. همین مسئله نیز سبب شده تا این روزها برخی علاقه مندان به سرمایه گذاری در فوتبال، به جای حضور در ایران و سرمایه گذاری در ورزش کشور، به فکر فتح لیگ های اروپایی افتاده و برای اداره یک باشگاه فوتبال به کشوری چون اسپانیا سفر کنند.
هر چند بریز و بپاش های فوتبال ایران در طول سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته و در یک دهه ارقام قرارداد بازیکنان از میلیون به میلیارد و حالا به چند میلیارد رسید، اما همچنان این فوتبال فقیر است و یکی از مهمترین دلایل آن دولتی بودن اقتصاد فوتبال ایران است. در حال حاضر از 16 تیم لیگ برتری 13 تیم به صورت دولتی و با هزینه های بیت المال اداره می شوند و تنها 3 باشگاه هستند که خصوصی شده و با مالکیت شخصی به کار خود ادامه می دهند. پدیده مشهد، ملوان بندر انزلی و راه آهن شهرری 3 تیمی هستند که در لیگ چهاردهم به صورت خصوصی اداره می شوند و هر 3 تیم وضعیت بغرنجی در لیگ فوتبال ایران دارند. این در حالی است که در سال های گذشته نیز سرمایه گذاران بخش خصوصی بیش از آنکه بتوانند به کسب درآمد در فوتبال بیاندیشند، با حضور در این ورزش ضرر کرده و تیم های آنها نیز یا جایگاهی در بین 10 تیم اول لیگ به دست نیاوردند و یا اینکه به رقابت های لیگ آزادگان سقوط کردند.
این در شرایطی است که امروز در اروپا اکثر قریب به اتفاق تیم ها به صورت خصوصی و توسط سرمایه گذاران اداره می شوند. چراکه سرمایه گذاری در فوتبال با سودهای هنگفتی برای آنها همراه است و سالانه میلیون ها دلار از تیم داری در اروپا، نصیب سرمایه گذاران اروپایی می شود. به عنوان نمونه نیز فوتبال باشگاهی مانند رئال مادرید تنها از راه فروش پیراهن بازیکنانی نظیر رونالدو یا گرت بیل توانست هزینه خرید آنها را تامین کند. از سوی دیگر باشگاهی نظیر بارسلونای اسپانیا از فروش بلیط های استادیوم اختصاصی خود نیمی از مبالغ یک فصل خود را تامین می کند. اما در ایران نه تنها باشگاه این سوددهی را ندارند بلکه تمام باشگاه های لیگ برتری زیان ده بوده و تنها پول بیت المال را هدر می دهند.
فرصتی که از دست می رود؟
بی شک طبق نظرات تمامی کارشناسان داخلی و خارجی، ورزش یکی از اصلی ترین راه های ایجاد نشاط در افراد یک جامعه است. حتی گاهی اوقات این نشاط می تواند از طریق تماشا کردن ورزش به مردم یک کشور القا شود. در کشور ما اما پتانسیل این مسئله بسیار بالاست، چراکه در طول سال های گذشته مشاهده کرده ایم که مردم با پیروزی های تیم های ملی خوشحال و حتی تا ساعت ها در خیابان ها به جشن و پایکوبی می پردازند. این در شرایطی است که برای ایجاد نشاط عمومی در جامعه، یک دولت باید میلیاردها تومان هزینه کند تا آیا بتواند در بخشی از مردم جامعه نشاط ایجاد کند یا خیر. اما به واسطه ورزش یک ملت 70 میلیونی می توانند با هم بخندند و یا با هم گریه کنند.
این فرصتی است که روسای دولت ها در طول سال های گذشته نیز نسبت به آن بی توجه بوده اند و همواره ورزش را در اولویت های درجه چندم خود قرار داده اند. مدیران ورزش ایران نه تنها حاضر نیستند برای ورزش خرج آنچنانی کنند، حتی برنامه ای هم برای سرازیر کردن سرمایه ها گذاران در ورزش ندارند. این در حالی است که در اکثر کشورهای جهان برای سرمایه گذاران در امر ورزش، فرش قرمزی هم از سوی مسئولان دولت ها پهن می شود تا از این طریق هم سودی به ورزش عائد شود و هم پولی از جیب دولت و بیت المال هزینه نشود.
این روزها اما شنیده می شود که سرمایه گذاران داخلی کشورمان قصد مهاجرت به کشورهای اروپایی و تیم داری در این کشورها را دارند. این اقدام در شرایطی صورت می گیرد که فوتبال ایران بیش از هر کشور دیگری نیاز به سرمایه گذاری سرمایه گذاران دارد، اما سلیقه شخصی مسئولان، کم اهمیت بودن ورزش برای روسای دولت ها، باند بازی و پارتی سبب شده تا سرمایه گذاران از هزینه در فوتبال ایران خودداری کرده و همان چند نفری هم که در گذشته در ورزش سرمایه گذاری می کردند نیز از کار خود پشیمان شده و لژیونرهای سرمایه گذاری در اروپا شوند.
سرمایه گذاری افراد متمول در هر جامعه یکی از راه های اصلی پیشرفت در آن کشور است. کشورهای اروپایی و حتی همین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، از طریق جذب سرمایه گذار هر روز بر قدرت فوتبال خود افزایش می دهند. طوری که با آمدن سرمایه گذاران و جذب بازیکنان نامدار اروپایی، لیگ فوتبال خود را در سطحی بالا قرار می دهند و همین امر سبب می شود تا سطح بازیکنان ملی پوش آنان نیز افزایش یابد. به همین دلیل است که تا دیروز تیم هایی مانند امارات، قطر، کویت و بحرین آرزوی برتری مقابل ایران را داشتند اما امروز کار به جایی رسیده که همین کشورها مقابل تیم ملی ایران قد علم می کنند.
بنابراین به نظر می رسد امروز مدیران ورزش ما نه تنها از فرصت موجود برای جذب سرمایه گذاران وطنی بهره نمی برد، بلکه این فرصت های مناسب را نیز می سوزانند. همین مسئله نیز سبب شده تا این روزها برخی علاقه مندان به سرمایه گذاری در فوتبال، به جای حضور در ایران و سرمایه گذاری در ورزش کشور، به فکر فتح لیگ های اروپایی افتاده و برای اداره یک باشگاه فوتبال به کشوری چون اسپانیا سفر کنند.