کد خبر 354522
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۶

64 سال پیش، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) و همچنین شورای جهانی نابینایان، در نشستی مشترک، قانون عصای سفید را تصویب کردند و علاوه بر آن، 15 اکتبر همزمان با 23 مهر را روز جهانی عصای سفید نامگذاری کردند.

 به گزارش مشرق، عصای سفید اولین بار در سال 1921 میلادی برای نابینایان به کار گرفته شد؛ هنگامی که جیمز بیگز یک عکاس اهل بریستول انگلستان، بینایی خود را از دست داد و برای محافظت خود در خیابان، از عصای سفید استفاده کرد تا به راحتی دیده شود.

بر اساس آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی، تعداد نابینایان جهان در حدود 35 میلیون نفر است که 90 درصد آنها در کشورهای در حال توسعه و بیشتر آسیا و افریقا و مخصوصا مناطق محروم زندگی می‌کنند. بیماری آب مروارید، شایع‌ترین علت در ابتلا به نابینایی است.

نوآوری‌هایی مانند عصای سفید و خط بریل نقش مهمی در آسان‌تر کردن آموزش به نابینایان و افزایش کارکرد اجتماعی آنان دارد و می‌تواند رنج‌ها و آلام ناشی از نداشتن یکی از سودمندترین نعمت‌های الهی را کاهش دهد؛ با این حال نگاهی به تاریخ نشان می‌دهد که حتی پیش از ظهور این ابزارها هم نابینایان بسیاری در جامعه درخشیده‌اند و نقش‌های ارزشمند و مهمی را پذیرفته و از میلیون‌ها بینا پیشی گرفته‌اند.

شاعری نابینا؛ با یک میلیون بیت شعر

نابینایانی که از بینایان جلو زدند+عکس
«رودکی» که نام اصلی او ابوعبدالله جعفر بن محمد است، اولین شاعر شناخته شده فارسی‌زبان است که در قرن چهارم هجری می‌زیست. «ریچارد فرای» ایران‌شناس معروف، رودکی را دارای نقشی مهم در تغییر خط پهلوی به فارسی دانسته است. رودکی با آنکه اولین شاعر فارسی‌زبان بود، اما آن‌چنان که رشیدی سمرقندی، جامی و تاریخ‌نویسان معتبر نوشته‌اند، تعداد ابیات او دست‌کم یک میلیون بوده است. گرچه جز اندکی از آن به دست ما نرسیده است.

با این حال رودکی نابینای مادرزاد بود، اما چیرگی او بر سرودن شعر و نواختن چنگ چنان بود که شعر «بوی جوی مولیان» او به همراه صدای چنگ با ابونصر سامانی چنان کرد که از دلتنگی بخارا بدون کفش سوار بر اسب شد و هرات را ترک کرد. ابوالفضل بلعمی که معاصر رودکی بوده، در وصف او گفته است: «در عرب و عجم رودکی را نظیری نیست».

اولین نابینای ناشنوای فارغ‌التحصیل از دانشگاه

نابینایانی که از بینایان جلو زدند+عکس

«هلن کلر» در 27 ژوئن 1880 در آلابامای امریکا متولد شد و در 18 ماهگی در پی ابتلا به مننژیت، بینایی و شنوایی خود را از دست داد. هلن کلر می‌گوید زندگی‌اش وقتی آغاز شد که در هفت سالگی یک معلم وارد زندگی‌اش شد. معلمی که گراهام بل برای آموزش او فرستاده بود. هلن کلر اولین نابینا و ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. 50 سال پیش از آن «لارا بریجمن» توانسته بود از مدرسه نابینایان پرکینز فارغ التحصیل شود.

هلن کلر در طول 88 سال زندگی خود، علاوه بر کتاب «زندگی من»، یازده کتاب دیگر نیز منتشر کرد. او همچنین مقالات بسیاری درباره نابینایی، ناشنوایی، مسائل اجتماعی و سیاسی، و همچنین حقوق زنان نوشت و به یکی از نویسندگان تاثیرگذار قرن بیستم تبدیل شد. مارک تواین در 15 سالگی هلن کلر گفته بود: «جالب‌ترین شخصیت‌های قرن نوزدهم به نظر من دو نفر هستند؛ ناپلئون بناپارت و هلن کلر.»

 او همچنین در سال 1952 مدال طلای موسسه ملی علوم اجتماعی را به دست آورد و در سال 1964 بالاترین نشانه بزرگداشت ملی ایالات متحده را دریافت کرد.

نابینایی که در کودکی حافظ قرآن شد

نابینایانی که از بینایان جلو زدند+عکس

«طه حسین»، 14 نوامبر 1889 (23 آبان 1268) در مصر متولد شد و بینایی‌اش را در سه سالگی در پی عفونت چشم از دست داد. پدرش او را به مکتب‌خانه فرستاد و علاوه بر آنکه با قرآن کریم آشنا شد، حافظ قرآن هم شد. حافظه کم‌نظیر طه حسین باعث شد در آزمون ورودی دانشگاه الازهر پذیرفته شود و در 14 سالگی وارد الازهر شود. طه حسین که بر زبان فرانسه نیز تسلط کامل داشت، در 25 سالگی از رساله دکترای خود با عنوان «جایگاه ابوالعلاء معری در ادبیات عرب» دفاع کرد. پس از آن برای تدریس علوم تاریخی شرق به فرانسه رفت و علاقه‌اش به تاریخ یونان و رم قدیم باعث شد زبان یونانی را نیز به خوبی فرا گیرد. او همزمان به روزنامه‌نگاری پرداخت و نوشته‌های او که داستان‌های خلاصه از ادبیات فرانسه بود، در روزنامه «السیاسه» مصر منتشر می‌شد.

طه حسین در سال 1919 به مصر بازگشت و تدریس در دانشگاه ملی مصر را آغاز کرد و کتاب اثرگذار «درباره شعر جاهلی» را در سال 1936 تالیف کرد و در این کتاب منکر ادبیات پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان شد و مخالفت‌های فراوانی را برانگیخت. او چند سال بعد به وزارت فرهنگ مصر رسید و آموزش رایگان را در آن کشور بنیان نهاد. او علاوه بر مناصب و مشاغل فراوان خود از جمله ریاست دانشگاه اسکندریه، ریاست انجمن رجال ادب مصر، عضویت در فرهنگستان‌های ادبی کشورهای مختلف از جمله آلمان، ایران، عراق و ایتالیا، جوایز و نشان‌های مختلفی هم دریافت کرد؛ از جمله دکترای افتخاری دانشگاه مون‌پولیه و لیون، اکسفورد و مادرید و همچنین جایزه ملی مصر در سال 1959.

طه حسین 61 عنوان کتاب تالیف، ترجمه و رمان نوشت که 7 مورد از این کتاب‌ها به زبان فارسی هم چاپ شده است. کتاب خاطرات او با عنوان «الایام»، دست‌کم به 12 زبان منتشر شد. با آن‌که طه حسین نابینا بود، اما او را می‌توان یکی از سیاستمداران، روشنفکران و نویسندگان کم‌نظیر در تاریخ دانست.
منبع: مهر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • دانشجوی تاریخ ۱۹:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
    0 0
    مرد پير و بزرگ و بي¬رقيب ادبيات عربي، طه حسين در سال 1889 در مصر عليا به دنيا آمد. تحصيلات سنتي را در الازهر گذراند و سپس به دانشگاه نوبيناد قاهره رفت. پس از آن راهي پاريس شد و در آن جا تحصيلات عالي خويش را با رساله¬اي درباره ابن¬خلدون به اتمام رساند. پس از بازگشت، در دانشگاه به تدريس اشتغال ورزيد. حسين طبق سنت ملي در الازهر، در دانشگاه مصر تحصيل كرده بود، جايي كه او نخستين دكتر رشته ادبيات دانشگاه شد (1914). او در مدرسه تحت مديريت محمدعبده و لطفي¬السيد آموزش ديده بود. او هم¬چنين تحصيلات پيش¬رفته فرهنگ اروپايي را به طور عمده در پاريس انجام داد، جايي كه او دكتراي ادبيات ديگري را دريافت كرد (1917). حسين در بازگشت به مصر، نخستين مصري شد كه كرسي ادبيات عربي را در دانشكده ادبيات قاهره در اختيار گرفت. جايي كه او متعاقباً به عنوان رئيس آن¬جا، در چند مقطع خدمت كرد. او مدير ادبي نشريه «السياسه الأسبوعيه» شد. نشريه «الكاتب المصري» را تأسيس نمود (8-1945) و به حزب وفد پيوست. مشاور فني وزارت آموزش عمومي در سال 1936 و سپس در 1950 وزير شد. نخستين كتابي كه نام طه¬حسين را بر سر زبان¬ها انداخت «في¬الِشّعرالجاهلي» بود كه در سال 1925 منتشر شد و بي¬درنگ هنگامه¬اي در مصر برپا كرد.... خلاصه [كتاب]... آن است كه آن چه ر تاريخ ادب عربي به نام شعر جاهلي شناخته شده و به كساني چون امرؤالقيس، طرفه¬بن¬عبد و عمروبن¬كلثوم و عنتره¬بن¬شداد منسوب است، اگر با معيارهاي علمي نقد ادبي سنجيده شود، معلوم خواهد شد كه به دوره پيش از اسلام تعلق ندارد، بلكه ساخته و پرداخته راويان و داستان¬سرايان و متكلمان و محدثاني است كه پس از اسلام به انگيزه¬هاي قومي و قبيله¬اي سياسي و مذهبي اين اشعار را جعل و به شاعران پيش از اسلام نسبت داده¬اند. كتاب مهم وي «مستقبل الثقافه في مصر» است كه ضمنا مهم¬ترين سند دل¬بستگي وي به تمدن غرب دانسته مي¬شود. اين كتاب در زماني منتشر مي¬شود كه يك سال از قرار داد سال 1936 گذشته است. در 26 اوت 1936، مصر و بريتانيا قراردادي منعقد كردند كه بر اساس آن مراودات دو كشور صورت تازه¬اي به خود گرفت. بر اساس ماده 7 قرارداد، كميسر عالي بريتانياي، جاي خود را به سفير مي¬سپرد. مظاهر استقلال نسبي مصر به سرعت آشكار شد. در ماه 1938، تمام كاپيتولاسيون¬ها در مصر از ميان برداشته شد و در 26 ماه مه، مصر به عضويت جامعه ملل درآمد. براي مصريان، قرارداد به منزله آغاز درجه¬اي از استقلال بود. كتاب حسين در چنين شرايطي با اين پرسش آغاز مي¬شود كه آينده فرهنگ مصري چه شكلي بايد داشته باشد؟ در مقام پاسخ به اين پرسش مي¬گويد كه ابتدا بايد مشخص نمود مصر از نظر فرهنگي به شرق تعلق دارد يا غرب؟ نتيجه¬اي كه مي¬گيرد اين كه ارتباط مؤثر مصر هميشه با مديترانه و يونان بوده است؛ زيرا تماس¬اي مصرباستان با سرزمين¬هاي شرقي، به ندرت از فلسطين و شام و بين¬النهرين فراتر رفت و اين¬ها همه سرزمين¬هايي واقع در حوزه مديترانه بوده¬اند. وي آینده فرهنگ مصري را شريك شدن با تمدن اروپايي مي¬داند. البته بايد يادآور شد كه وي غرب را آن طور كه امروزه فكر غالب است، بي¬دين نمي¬داند: «اين درست نيست كه آن طور كه شرقي¬ها فكر مي¬كنند، غرب مادي¬گرا است. پيروي مادي غرب، محصول هوش¬مندي و روح آن¬ها است. حتي كساني كه ادعاي بي¬ديني مي¬نمايند، جان خود را در راه دفاع از اعتقاد، ايثار مي¬كنند. اروپا براي حسين نمانيده سه خصوصيت است: 1- فرهنگ انساني 2- فضايل مدني 3- حكومت مردمي اگر قرار است مصر آينده¬اي داشته باشد، بايد اين خصوصيات را بر مردم و جامعه خويش حاكم كند: «ما بايد راه اروپا را تا آن جا دنبال كنيم كه هم¬طراز و هم¬كار آن¬ها در تمدن شويم، اين دنباله¬روي، در همه جنبه¬ها خواهد بود، خواه خوب، خواه بد، خواه شيرين و خواه تلخ، و خواه دوست¬داشتني و خواه تنفرانگيز. طه حسين اين توصيه را به دليل ذوق زده¬گي و يا تحير در قبال دنياي جديد ارائه نمي¬دهد؛ بسيار بوده¬اند كساني كه در قبال تمدن جديد غرب، مات و مبهوت و حتي به زبان خودشان متحير شده¬اند، ولي طه حسين از اين گروه نيست: او به جنبه¬هاي پيچيده ساختار جديد نيز واقف است. مثلا وي به اين جنبه مهم از تمدن جديد كه جدايي كار ويژه¬اي ميان نهاد ديني و نهاد سياسي است، وقوف دارد و در واقع يكي از شرايط اخذ تمدن جديد اروپايي را قايل شدن به اين تمايز كار ويژه¬گرايانه و كاركردي مي¬داند. البته وي معتقد است كه كسب اين جنبه از تمدن جديد مشكلي ندارد، زيرا براي مصريان كاملا امكان دارد كه تمدن اروپايي را جدا از دين مسيحي اقتباس كنند، زيرا در دين اسلام، كهانت وجود ندارد. يعني در آن، صنفي هم¬آن كشيشان و اسقفان، ميان آفريدگار و بنده واسطه نمي شوند يا نه¬بايد به¬شوند. طه حسين تنها راه حل ارايه نمي¬كند، بلكه به صورت¬برداري از وضع موجود و يا دلايل نابه¬ساماني جامعه مصر نيز مي¬پردازد.
  • ۲۰:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
    0 0
    ZENDE BAD RUDAKI

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس