به گزارش مشرق، ناکامیهایمتوالی تیمهای ملی پایه در میادین مختلف باعث شد در روزهای اخیر شاهد تحرکاتی در رسانهها، مطبوعات و فدراسیون باشیم و آقایان به این نتیجه رسیدند که باید در بین مسئولان تیمهای ملی پایه و کادر فنی آنها تغییراتی ایجاد کنند.
وقتی اصل ماجرا ایراد دارد، تغییرات چه حاصلی خواهد داشت؟ ضمن اینکه تغییرات باید درست و اصولی ایجاد شود، نه اینکه فقط نام افراد عوض شود و همچنان شاهد عوامل غیرفوتبالی و غیرمتخصص در جامعه فوتبال باشیم.
اتفاق عجیبی که در تیم ملی امید ایران رخ داد، حضور حبیب کاشانی عضو شورایشهر تهران در تیم ملی امید به عنوان مدیر این تیم بود. کاشانی در گذشته مدیرعامل و سرپرستموقت پرسپولیس بوده و امروز به عنوان مدیر تیم امید مشغول به کار شده است.
در گذشته هم کاشانی در حالی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شد که افرادی شایستهتر از او برای حضور در جمع سرخپوشان تهرانی زیاد بودند و حاجحبیب بدون سابقه ورزشی ممتاز به عنوان مدیرعامل این باشگاه منصوب شد و امروز هم افرادی بهتر از کاشانی هستند که مدیر تیم ملی امید شوند، اما شاهد حضور او در چنین جایگاه بزرگ و با اهمیتی هستیم.
نگاهی به تاریخ فوتبالایران بیندازیم. در این مملکت آدمهایفوتبالی که مدیریت را به خوبی بلد هستند، کم نیستند. افرادی همچون حشمت مهاجرانی، حسن حبیبی، اصغر شرفی، همایون شاهرخی و... که سالها برای فوتبالایران زحمت کشیدهاند و افتخارات زیادی کسب کردهاند، اما امروز هیچ جایی در فوتبالمملکت ندارند. افرادی کاربلد و دلسوز که همواره با تمام وجود برای فوتبالایران زحمت کشیدهاند و باعث شدهاند نامایران در بالاترین میادین فوتبال آسیا و جهان مطرح شود و همواره افتخارآفرین بودهاند، اما امروز باید خانهنشین باشند تا افرادی مانند حبیب کاشانی مدیر تیمهای ملی شوند.
آیا باید فوتبالیها همواره خانهنشین باشند تا غیرفوتبالیها عنان این رشته را به دست بگیرند؟ آیا قرار نیست افسار فوتبال به دست اهلش و خانواده خودش بیفتد و اداره شود؟ آیا قرار نیست از تجربیات و ناکامیهای گذشته درس بگیریم؟
امید داشتیم مدیرانفدراسیونفوتبال از اتفاقات و ناکامیهای سالهای اخیر درس بگیرند، اما انگار نرود میخ آهنین در سنگ و همچنان باید شاهد افراد غیرفوتبالی در سطح اول فوتبالایران باشیم تا این رشته جذاب و پرطرفدار بیش از پیش در سراشیبی سقوط قرار گرفته و در نهایت به قهقرا برود.
منبع: ایلنا
وقتی اصل ماجرا ایراد دارد، تغییرات چه حاصلی خواهد داشت؟ ضمن اینکه تغییرات باید درست و اصولی ایجاد شود، نه اینکه فقط نام افراد عوض شود و همچنان شاهد عوامل غیرفوتبالی و غیرمتخصص در جامعه فوتبال باشیم.
اتفاق عجیبی که در تیم ملی امید ایران رخ داد، حضور حبیب کاشانی عضو شورایشهر تهران در تیم ملی امید به عنوان مدیر این تیم بود. کاشانی در گذشته مدیرعامل و سرپرستموقت پرسپولیس بوده و امروز به عنوان مدیر تیم امید مشغول به کار شده است.
در گذشته هم کاشانی در حالی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شد که افرادی شایستهتر از او برای حضور در جمع سرخپوشان تهرانی زیاد بودند و حاجحبیب بدون سابقه ورزشی ممتاز به عنوان مدیرعامل این باشگاه منصوب شد و امروز هم افرادی بهتر از کاشانی هستند که مدیر تیم ملی امید شوند، اما شاهد حضور او در چنین جایگاه بزرگ و با اهمیتی هستیم.
نگاهی به تاریخ فوتبالایران بیندازیم. در این مملکت آدمهایفوتبالی که مدیریت را به خوبی بلد هستند، کم نیستند. افرادی همچون حشمت مهاجرانی، حسن حبیبی، اصغر شرفی، همایون شاهرخی و... که سالها برای فوتبالایران زحمت کشیدهاند و افتخارات زیادی کسب کردهاند، اما امروز هیچ جایی در فوتبالمملکت ندارند. افرادی کاربلد و دلسوز که همواره با تمام وجود برای فوتبالایران زحمت کشیدهاند و باعث شدهاند نامایران در بالاترین میادین فوتبال آسیا و جهان مطرح شود و همواره افتخارآفرین بودهاند، اما امروز باید خانهنشین باشند تا افرادی مانند حبیب کاشانی مدیر تیمهای ملی شوند.
آیا باید فوتبالیها همواره خانهنشین باشند تا غیرفوتبالیها عنان این رشته را به دست بگیرند؟ آیا قرار نیست افسار فوتبال به دست اهلش و خانواده خودش بیفتد و اداره شود؟ آیا قرار نیست از تجربیات و ناکامیهای گذشته درس بگیریم؟
امید داشتیم مدیرانفدراسیونفوتبال از اتفاقات و ناکامیهای سالهای اخیر درس بگیرند، اما انگار نرود میخ آهنین در سنگ و همچنان باید شاهد افراد غیرفوتبالی در سطح اول فوتبالایران باشیم تا این رشته جذاب و پرطرفدار بیش از پیش در سراشیبی سقوط قرار گرفته و در نهایت به قهقرا برود.
منبع: ایلنا