به گزارش مشرق، بازی چندگانه دولت ترکیه با گروه داعش یکی از ترجمانهای برتر سیاست خارجی دولت محور، قدرت طلبانه، غیر اخلاقی و منفعت جویانه در عرصه سیاست خارجی کشورهاست که می تواند از دیدگاه رهیافت نظری رئالیستی به خوبی مورد تبیین و تعریف قرار گیرد. ترکیه که با نگاه احیای امپراطوری نو عثمانی به رخدادهای منطقه می نگرد، اکنون از داعش بهعنوان ابزاری جهت نیل به اهداف سیاست خارجی خود بهرهبرداری میکند. رئالیستها در تبیین سیاست خارجی کشورهای مختلف، آن را در یک پارادایم آنارشیگونه تفسیر میکنند که اصل بنیادین در آن اصل خودیاری است، خود باید به فریاد خودت برسی و نباید چنان دل به همکاری رژیمهای بین المللی بدهی، چرا که در این نظام، اصل بکش تا کشته نشوی حاکم است. در این نظام هرج و مرج طلبانه، اصل منفعت طلبی است و بر این اساس که هدف وسیله را توجیه می کند باید بیشترین تلاش را داشته باشی تا بیشترین منفعت را از هر طریق ممکن بهدست بیاوری. در این راستا، نگاه اخلاقی به سیاست خارجی و کسب منافع ملی جایگاهی ندارد و اگر کشورها در دو راهی منافع ملی و اخلاق قرار گرفتند باید که قطعا اولی را انتخاب کرده و دومی را نادیده بینگارند.
این نظام میل به قدرت طلبی دارد، هر چقدر که قدرت بیشتر باشد، از برگ برندههای بیشتری برخوردار هستی و میتوانی که در موقعیتهای مختلف از منافع بیشتری برخوردار شوی، کسب قدرت نیز با اصول اخلاقی منافات دارد و شایسته آن است که در راه نیل به قدرت بیشتر اصول اخلاقی را فدایی کنی. این چارچوب تئوریک به بهترین وجه می تواند برای تفسیر سیاست خارجی ترکیه در مورد کوبانی یا عین العرب مورد استفاده قرارگیرد. در این رویکرد، حرفی از معیارهای اخلاقی نیست و دولت آنکارا با طراحی سخت میکوشد که به شکل جنگ نیابتی از گروه داعش بیشترین منافع را نصیب خود نماید. آنکارا درصدد است که در این راستا به مهار کردها و مخالفان خود بپردازد و فشار هر چه بیشتری به کشور سوریه وارد کند و در معادلات جهانی و منطقهای از جایگاه به مراتب بهتری برخوردارشود.
کوبانی: چالش ملی برای دولت ترکیه
شاید اگر موضوع ورود داعش به کوبانی مطرح نشده بود کمتر کسی نام این شهر را می دانست. اما اکنون کوبانی نماد بسیاری از موضوعات منطقه از جمله تروریسم، سیاست خارجی کشورهای منطقه، بازیگران فرا منطقه ای و غیره میباشد. کوبانی از لحاظ ژئوپلیتیکی مورد نظر آنکارا میباشد که از طریق آن درصدد است، رویای حیاط خلوت خود را متحقق کند. منطقهای که عاری از معارضان کرد باشد و به عنوان منفذ سرزمینی آن به سوریه نیز به ایفاگری نقش بپردازد. کوبانی میتواند بهترین و آسانترین مسیر برای ارسال تجهیزات نظامی و نیروهای تروریستی به سوریه باشد که از طریق آن کانالهای فشار به بشار اسد نیز تقویت گردد.
دیدگاه ترکیه این است که کوبانی یکی از مراکز مهم فعالیت پ.ک.ک میباشد و به این بهانه درصدد است که از فرصت بدست آمده جهت مهار کردهای معارض ترکیه استفاده نماید. به نظر میرسد که در راستای برنامه ریزی جهت تحقق حیاطخلوت، اکنون بهترین فرصت فرارسیده است تا بوسیله گروه تروریستی داعش به سرکوب معارضین و جابهجایی بافت جمعیتی این منطقه بپردازد. البته قابل بهذکر است که سازمانهای امنیتی ترکیه در گذشته نیز به اقدام مشابهی دست زده بودند و با ایجاد گروههای مخالف اکراد و حمایت از آنها به تضعیف گروههای معارض کرد، پرداخته بود ولی عملا نتوانست که موفقیت چشمگیری در این زمینه داشته باشد. اما در کنار این فرصت مد نظر برای دولت در آنکارا، کوبانی باعث نارضایتی شدید اکراد ترکیه شده است که یکپارچگی سرزمینی این کشور را مورد تهدید قرار داده است و عملا در کنار فرصت متصور ذکر شده در بالا، به یک چالش ملی نیز تبدیل شده است که اکنون شرایط مدیریت بحران را برای دولت خیلی سخت کرده است.
کردها با جمعیت بیستودو میلیونی خود در این کشور، حدود هجده درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند و بزرگترین اقلیت جمعیتی این کشور محسوب می شوند. حزب کارگران کردستان عراق به رهبری عبدالله اوجلان، قبل از امضای قرارداد صلح، به مدت سی سال به نبرد مسلحانه با دولت ترکیه پرداخته بودند، در شرایط فعلی آنها اعلام کرده اند که اگر کوبانی سقوط کند، موضوع به معنای پایان آتش بس با ترکیه است. این در حالی است که جمعیت علویها نیز حدود بیست میلیون نفر از بافت جمعیتی کشور ترکیه میباشند نیز از کردها دفاع میکنند و دارای موضعگیری مشابه با کردها هستند و به شدت به دولت آنکارا فشار آورده اند تا در موضوع دفاع از کوبانی مداخله مستقیم تری داشته باشند.
به این ترتیب، به نظر میرسد که ترکیه به جای مبارزه با داعش، به نبرد با گروههای قومی کشور خودافتاده است مردمی که در یک بیان توهین آمیز، اردوغان آنها را اراذل و اوباش نامیده است. دولت آنکارا حتی با استقرار نیروهای نظامی خود در مرز، اجازه نمیدهد که کمکهای مردمی و بشر دوستانه اکراد و سایر مردم ترکیه به کوبانی ارسال گردد، امری که به شدت باعث نفرت و نارضایتی گروه زیادی از مردم ترکیه شده است. ترکیه، عملا با سیاستهای یکجانبه، متعصبانه و منفعت جویانه خود، به یک شکاف ملی و قومیتی در خاک کشور دامن میزند. امری که به تشدید هرچه بیشتر تفرقه ملی و تعمیق خودی وغیر خودی کردن جمعیت این سرزمین منجر می شود. کوبانی امروز به نماد برخورد دولت با مردم ترکیه تبدیل شده است و میتواند یادمان وقایع خونین و خشونت آمیز این کشور در دهه هفتاد باشد که درآن دردرگیری پلیس با مخالفان بیش از هفتصدنفر کشته شدند و اکنون بار دیگر این موضوع ترکیه را در آستانه جنگ و آشوب ملی قرار داده است.
بهره برداری منطقهای
ترکیه به سختی میکوشد که از موضوع کوبانی به نحوی بهرهبرداری کند که در آن یک نقش مرکزی برای خود به نمایش بگذارد. در این راستا، از تروریستهای داعش حمایت به عمل می آورد تا هر چه بیشتر دولت سوریه را تحت فشار قرار دهد و در عین حال از موضوع به نحوی استفاده کند تا روابط با دنیای غرب هر چه بیشتر تقویت نماید. ترکیه معبر اصلی ارسال نیرو و مهمات به تروریستهای معارض دولت سوریه می باشد. داعش نیز یکی از این گروههای تروریستی است که ترکها آنان را تجهیز و به سوریه می فرستند. این سیاست هم در ردیف سایر سیاستهایی است که درصدد است تا رویای دولت نو عثمانی را برای آنکارا نزدیکتر کند. اما عملا، ناکامی اتحاد غرب و دولت ترکیه در سرنگونی بشار اسد این رویا را نقش برآب کرده است.
این درحالی است باید توجه داشته باشیم، سیاست حمایت از تروریستهای معارض دولت سوریه، ضربهای هولناک به وجهه و اعتبار دولت ترکیه نیز محسوب میشود و هم اکنون بسیاری از گروههای بیطرف و مردمی از داخل ترکیه و همچنین از سراسر دنیا این سیاست طرفدارانه از گروه داعش را مورد سرزنش و تقبیح قرارداده اند. دولت آنکارا که اکنون تحت فشار قرار گرفته است، سعی میکند ادعاهای مختلف در این زمینه را تهمت و بهتان معرفی کند اما اگر موضوع مستندات خوبی پیدا کند و رسانهای شود از جایگاه پرستیژی ترکیه در سطح ملی، منطقهای و جهانی کاسته خواهد شد و ضربه محکمی به حیثیت آن وارد می شود.
در این خصوص و با شکل گیری بحران کوبانی، آنکارا در صدداست که با ایجاد منطقه حایل، پرورش تروریستها رااز خاک خود به داخل خاک کشور سوریه ببرد و به این ترتیب از ریسکها و مخاطرات ملی و منطقهای آن بپرهیزد. باز به نظر میرسد که ترکیه درصدد است که این سیاست حمایتی از تروریستها را به شکل نظامی ادامه دهد و برای تحقق و تقویت این امر نیز دست به توافقاتی با کشورهای منطقه زده است. البته واضح و مبرهن است که در راستای اجرای این سیاست، آنکارا سخت میکوشد که یک نقش مرکزی و محوری داشته باشد و درمیان کشورهای غربی خود را اصلی ترین بازیگر نشان دهد که بدون فعالیت آن، ادامه مسیر میسر نخواهد بود. ترکیه درصدد بود که با تسخیر کوبانی توسط داعش، راه حمله نظامی به سوریه را باز کند. در این باره با مصوبه ماده واحدهای در مجلس نیز به آن یک لباس قانونی به مداخلات نظامی خود بپوشاند. اما مقاومت سرسختانه کردها این نقشه آنکارا را نقش برآب کرد. این در حالی است که ایران نیز به ترکیه هشدار داده است که از هرگونه دخالت نظامی در سوریه بپرهیزد. آنکارا که مجددانه می کوشد به واسطه سیاستهای منطقهای خود از ایده نوعثمان گرایی حمایت کند با چالشهای جدی در این راه مواجه است. ترکیه یک کشور ایدئولوژیک نیست، که البته مدتی با ارایه حرکات ضداسرائیلی سعیکرد تا خودرا کشوری صاحب ایده نشان دهد اما درواقع و درعمل یک دولت فاقد یک نظام فکری منسجم است. به عبارت دیگر عمل گرایی منفعت طلبانه رئالیستی و غیراخلاقی وغیر ارزشی ترکیه رابا چالشها و مشکلات جدی مواجه کرده است.
میتوان گفت که شرایط فعلی حاصل سیاستهای حمایت از گروههای تروریستی درمنطقه است که توسط آمریکا و متحدانش مانند عربستان سعودی ترویج شدهاست، اما کوبانی و وقایع اتفاق افتاده در آن نیات واقعی عملیات ائتلاف ضد داعش را به منصه ظهور رسانده است. ائتلاف ضد داعش، در واقع عملیاتی برای تسکین افکار عمومی در ایالات متحده آمریکا بوده است و در عملی تلاشی برای سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه میباشد. دولت آمریکا به دنبال سیاست تفرقه بینداز و حکومتکن میباشد و به این ترتیب از تنشهای منطقهای و تجزیه کشورهای منطقه به نفع سیاست خارجی خود بهره برداری می نماید.
منبع: اندیشکده تبیین
این نظام میل به قدرت طلبی دارد، هر چقدر که قدرت بیشتر باشد، از برگ برندههای بیشتری برخوردار هستی و میتوانی که در موقعیتهای مختلف از منافع بیشتری برخوردار شوی، کسب قدرت نیز با اصول اخلاقی منافات دارد و شایسته آن است که در راه نیل به قدرت بیشتر اصول اخلاقی را فدایی کنی. این چارچوب تئوریک به بهترین وجه می تواند برای تفسیر سیاست خارجی ترکیه در مورد کوبانی یا عین العرب مورد استفاده قرارگیرد. در این رویکرد، حرفی از معیارهای اخلاقی نیست و دولت آنکارا با طراحی سخت میکوشد که به شکل جنگ نیابتی از گروه داعش بیشترین منافع را نصیب خود نماید. آنکارا درصدد است که در این راستا به مهار کردها و مخالفان خود بپردازد و فشار هر چه بیشتری به کشور سوریه وارد کند و در معادلات جهانی و منطقهای از جایگاه به مراتب بهتری برخوردارشود.
کوبانی: چالش ملی برای دولت ترکیه
شاید اگر موضوع ورود داعش به کوبانی مطرح نشده بود کمتر کسی نام این شهر را می دانست. اما اکنون کوبانی نماد بسیاری از موضوعات منطقه از جمله تروریسم، سیاست خارجی کشورهای منطقه، بازیگران فرا منطقه ای و غیره میباشد. کوبانی از لحاظ ژئوپلیتیکی مورد نظر آنکارا میباشد که از طریق آن درصدد است، رویای حیاط خلوت خود را متحقق کند. منطقهای که عاری از معارضان کرد باشد و به عنوان منفذ سرزمینی آن به سوریه نیز به ایفاگری نقش بپردازد. کوبانی میتواند بهترین و آسانترین مسیر برای ارسال تجهیزات نظامی و نیروهای تروریستی به سوریه باشد که از طریق آن کانالهای فشار به بشار اسد نیز تقویت گردد.
دیدگاه ترکیه این است که کوبانی یکی از مراکز مهم فعالیت پ.ک.ک میباشد و به این بهانه درصدد است که از فرصت بدست آمده جهت مهار کردهای معارض ترکیه استفاده نماید. به نظر میرسد که در راستای برنامه ریزی جهت تحقق حیاطخلوت، اکنون بهترین فرصت فرارسیده است تا بوسیله گروه تروریستی داعش به سرکوب معارضین و جابهجایی بافت جمعیتی این منطقه بپردازد. البته قابل بهذکر است که سازمانهای امنیتی ترکیه در گذشته نیز به اقدام مشابهی دست زده بودند و با ایجاد گروههای مخالف اکراد و حمایت از آنها به تضعیف گروههای معارض کرد، پرداخته بود ولی عملا نتوانست که موفقیت چشمگیری در این زمینه داشته باشد. اما در کنار این فرصت مد نظر برای دولت در آنکارا، کوبانی باعث نارضایتی شدید اکراد ترکیه شده است که یکپارچگی سرزمینی این کشور را مورد تهدید قرار داده است و عملا در کنار فرصت متصور ذکر شده در بالا، به یک چالش ملی نیز تبدیل شده است که اکنون شرایط مدیریت بحران را برای دولت خیلی سخت کرده است.
کردها با جمعیت بیستودو میلیونی خود در این کشور، حدود هجده درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند و بزرگترین اقلیت جمعیتی این کشور محسوب می شوند. حزب کارگران کردستان عراق به رهبری عبدالله اوجلان، قبل از امضای قرارداد صلح، به مدت سی سال به نبرد مسلحانه با دولت ترکیه پرداخته بودند، در شرایط فعلی آنها اعلام کرده اند که اگر کوبانی سقوط کند، موضوع به معنای پایان آتش بس با ترکیه است. این در حالی است که جمعیت علویها نیز حدود بیست میلیون نفر از بافت جمعیتی کشور ترکیه میباشند نیز از کردها دفاع میکنند و دارای موضعگیری مشابه با کردها هستند و به شدت به دولت آنکارا فشار آورده اند تا در موضوع دفاع از کوبانی مداخله مستقیم تری داشته باشند.
به این ترتیب، به نظر میرسد که ترکیه به جای مبارزه با داعش، به نبرد با گروههای قومی کشور خودافتاده است مردمی که در یک بیان توهین آمیز، اردوغان آنها را اراذل و اوباش نامیده است. دولت آنکارا حتی با استقرار نیروهای نظامی خود در مرز، اجازه نمیدهد که کمکهای مردمی و بشر دوستانه اکراد و سایر مردم ترکیه به کوبانی ارسال گردد، امری که به شدت باعث نفرت و نارضایتی گروه زیادی از مردم ترکیه شده است. ترکیه، عملا با سیاستهای یکجانبه، متعصبانه و منفعت جویانه خود، به یک شکاف ملی و قومیتی در خاک کشور دامن میزند. امری که به تشدید هرچه بیشتر تفرقه ملی و تعمیق خودی وغیر خودی کردن جمعیت این سرزمین منجر می شود. کوبانی امروز به نماد برخورد دولت با مردم ترکیه تبدیل شده است و میتواند یادمان وقایع خونین و خشونت آمیز این کشور در دهه هفتاد باشد که درآن دردرگیری پلیس با مخالفان بیش از هفتصدنفر کشته شدند و اکنون بار دیگر این موضوع ترکیه را در آستانه جنگ و آشوب ملی قرار داده است.
بهره برداری منطقهای
ترکیه به سختی میکوشد که از موضوع کوبانی به نحوی بهرهبرداری کند که در آن یک نقش مرکزی برای خود به نمایش بگذارد. در این راستا، از تروریستهای داعش حمایت به عمل می آورد تا هر چه بیشتر دولت سوریه را تحت فشار قرار دهد و در عین حال از موضوع به نحوی استفاده کند تا روابط با دنیای غرب هر چه بیشتر تقویت نماید. ترکیه معبر اصلی ارسال نیرو و مهمات به تروریستهای معارض دولت سوریه می باشد. داعش نیز یکی از این گروههای تروریستی است که ترکها آنان را تجهیز و به سوریه می فرستند. این سیاست هم در ردیف سایر سیاستهایی است که درصدد است تا رویای دولت نو عثمانی را برای آنکارا نزدیکتر کند. اما عملا، ناکامی اتحاد غرب و دولت ترکیه در سرنگونی بشار اسد این رویا را نقش برآب کرده است.
این درحالی است باید توجه داشته باشیم، سیاست حمایت از تروریستهای معارض دولت سوریه، ضربهای هولناک به وجهه و اعتبار دولت ترکیه نیز محسوب میشود و هم اکنون بسیاری از گروههای بیطرف و مردمی از داخل ترکیه و همچنین از سراسر دنیا این سیاست طرفدارانه از گروه داعش را مورد سرزنش و تقبیح قرارداده اند. دولت آنکارا که اکنون تحت فشار قرار گرفته است، سعی میکند ادعاهای مختلف در این زمینه را تهمت و بهتان معرفی کند اما اگر موضوع مستندات خوبی پیدا کند و رسانهای شود از جایگاه پرستیژی ترکیه در سطح ملی، منطقهای و جهانی کاسته خواهد شد و ضربه محکمی به حیثیت آن وارد می شود.
در این خصوص و با شکل گیری بحران کوبانی، آنکارا در صدداست که با ایجاد منطقه حایل، پرورش تروریستها رااز خاک خود به داخل خاک کشور سوریه ببرد و به این ترتیب از ریسکها و مخاطرات ملی و منطقهای آن بپرهیزد. باز به نظر میرسد که ترکیه درصدد است که این سیاست حمایتی از تروریستها را به شکل نظامی ادامه دهد و برای تحقق و تقویت این امر نیز دست به توافقاتی با کشورهای منطقه زده است. البته واضح و مبرهن است که در راستای اجرای این سیاست، آنکارا سخت میکوشد که یک نقش مرکزی و محوری داشته باشد و درمیان کشورهای غربی خود را اصلی ترین بازیگر نشان دهد که بدون فعالیت آن، ادامه مسیر میسر نخواهد بود. ترکیه درصدد بود که با تسخیر کوبانی توسط داعش، راه حمله نظامی به سوریه را باز کند. در این باره با مصوبه ماده واحدهای در مجلس نیز به آن یک لباس قانونی به مداخلات نظامی خود بپوشاند. اما مقاومت سرسختانه کردها این نقشه آنکارا را نقش برآب کرد. این در حالی است که ایران نیز به ترکیه هشدار داده است که از هرگونه دخالت نظامی در سوریه بپرهیزد. آنکارا که مجددانه می کوشد به واسطه سیاستهای منطقهای خود از ایده نوعثمان گرایی حمایت کند با چالشهای جدی در این راه مواجه است. ترکیه یک کشور ایدئولوژیک نیست، که البته مدتی با ارایه حرکات ضداسرائیلی سعیکرد تا خودرا کشوری صاحب ایده نشان دهد اما درواقع و درعمل یک دولت فاقد یک نظام فکری منسجم است. به عبارت دیگر عمل گرایی منفعت طلبانه رئالیستی و غیراخلاقی وغیر ارزشی ترکیه رابا چالشها و مشکلات جدی مواجه کرده است.
میتوان گفت که شرایط فعلی حاصل سیاستهای حمایت از گروههای تروریستی درمنطقه است که توسط آمریکا و متحدانش مانند عربستان سعودی ترویج شدهاست، اما کوبانی و وقایع اتفاق افتاده در آن نیات واقعی عملیات ائتلاف ضد داعش را به منصه ظهور رسانده است. ائتلاف ضد داعش، در واقع عملیاتی برای تسکین افکار عمومی در ایالات متحده آمریکا بوده است و در عملی تلاشی برای سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه میباشد. دولت آمریکا به دنبال سیاست تفرقه بینداز و حکومتکن میباشد و به این ترتیب از تنشهای منطقهای و تجزیه کشورهای منطقه به نفع سیاست خارجی خود بهره برداری می نماید.
منبع: اندیشکده تبیین