به گزارش مشرق، گاهي يك مدير ميماند بين «بودن» يا «نبودن»! به رفتن كه فكر ميكند اتفاقاتي رخ ميدهد كه او را منصرف ميكند و ميخواهد بماند! گاهي «رفتار»ها و «فضا»يي را ميبيند كه انگار بايد «برود». اين بلاتكليفي براي خودش كلي «جهنم» است! مخصوصا اگر در حوزه مديريت فوتبال باشد.
حقيقتا علي كفاشيان بيشتر عمر مديريتياش در فوتبال را در تمام سالهاي گذشته در بلاتكليفيها، سردرگمي در تصميمگيريها، بين زمين و آسمان معلق ماندنها، درشك و ترديد بودنها، در برزخ اعتماد وعدم اعتماد گير كردنها و... سپري كرده است. مخالفان هميشه اين وضعيت را پاي عدم «شجاعت»، «اراده» و «قاطعيت» رييس فوتبال ايران گذاشتهاند. از نظر آنها به خاطر فقدان اين صفات در مديريت است كه فوتبال ايران هميشه در «گِل» فرو ميرود!از نظر مخالفان حضور علي كفاشيان در فوتبال نه تنها هيچ فايدهيي نداشته، بلكه امروز اين مدير نسبت به روزهاي اول حضورش در فوتبال هماني هست كه بود! منتها قدري «پير»تر، «محافظهكار»تر و «درمانده»تر! علي كفاشيان اين روزها بين دو راهي رفتن و ماندن گير كرده است!
دنياي او اين روزها آرامش ندارد. حرفوحديثها درباره صورتهاي مالي و استفاده از مديران و افراد ناكارآمد در فدراسيون فوتبال با استفاده از روابط به اوج خودش رسيده است. آنقدر ابهامات زياد شده كه بزرگترين چالش تاريخ دوران مديريتي ورزشي علي كفاشيان رقم خورده است، چرا كه اين روزها تمام اعضاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال به جز هادي آيتاللهي كه انتخاب خود كفاشيان است، مقابل عقايد وتصميمات و مديريتش قدعلم كردهاند و خواهان رسيدگي به ابهامات و تخلفات فدراسيون او شدهاند. در چنين شرايط بحراني گفتوگويي با رييس فدراسيون فوتبال انجامداديم كه در ادامه ميخوانيد.
ماجراي بركناريتان را چقدر جدي ميگيريد؟
خيلي خوب است كه! مايه خوشحالي است.
ولي در حال حاضر شرايط براي شما اصلا خوب نيست. هيچوقت به ايناندازه درباره فعاليتها و مديريت شما ابهام و شايعه وجود نداشته است!
به نظر من دو تا مساله وجود دارد. بايد ديد كه كدام روش به نفع فوتبال خواهد بود. رفتن من يا ماندنم! آنهايي كه فكر ميكنند با داستان درست كردن و شايعهپراكني كفاشيان را بركنار ميكنند بايد بدانند كه اگر قرار به رفتن من باشد، در نهايت از اول تا آخر فدراسيون فوتبال بايد عوض بشود. يعني من بروم هيات رييسه هم بايد برود. پس بهتر است تلاشهايشان را در جهت منافع فوتبال انجام بدهند نه تسويه حساب با من!
اگر بخواهند شما را بركنار كنند و سپس سرپرست موقت بگذارند چطور؟
مخالفان الان دنبال بركناري من نيستند! سرپرست هم فعلا نميتوانند بگذارند. پروسه تغييرات به همين راحتيها هم رخ نخواهد داد. اگر من به هر دليلي بروم، نايبرييس اول من يعني هادي آيتاللهي سرپرست فدراسيون خواهد شد و سپس بايد فدراسيون را اداره و مقدمات برگزاري انتخابات را فراهم كند. ضمن اينكه بركناري من تبعات بدي در حال حاضر براي فوتبال ايران به همراه خواهد داشت. برخوردهايي هم خواهد شد. چون حساسيت ايجاد خواهد شد.
مجمع فدراسيون فوتبال همانطور كه اختيار دارد شما را انتخاب كند نبايد اين اختيار را داشته باشد كه رييس فدراسيون را عزل كند؟!
مشكلي ندارد. اما اگر بنا است عملكرد رييس فدراسيون فوتبال را با اين مساله كه سه تا تيم باختند و يك تيم برد بسنجند، اين بزرگترين اشتباهي است كه ميتوانند مرتكب شوند. چون هر فرد ديگري هم جاي من بيايد نميتواند نتايج را تضمين كند. اين برد و باختها در فوتبال وجود دارد. چون آن وقت بايد هر شش يا هشت ماه يك بار رييس فدراسيون فوتبال تغيير كند! اينكه نميشود مديريت! اگر هم بعضيها به خاطر منافع شخصي و روي كار آوردن آدم خودشان به دنبال تغييرات هستند كه اين هم اشتباه است. چون من اجازه اين كار را به آنها نميدهم!اگر مثلا بگويند سياستگذاريها اشتباه بوده، ما براي منافع شخصي و جيب خودمان كار كردهايم و دنبال منافع شخصي و چيزهاي ديگر هستيم دلايل خوبي براي تغييرات است. ميگويند خداحافظ شما؛ برو تا يكي ديگر بيايد! فعلا اما هر تعويضي جز جنجال و حاشيه چيزي براي فوتبال ايران به همراه نخواهد داشت.
مجمع هم بخواهد تغييرات به صلاح فوتبال نيست؟
آن هم راه دارد. من خودم راه رفتنم را بلد هستم. من بروم نايبرييسم ميشود جانشين. انتخابات هم يك پروسهيي دارد كه بايد طي شود. شما مدنظر داشته باشد كه ما در چند سال گذشته ارتباطات بسيار خوبي با كشورهاي آسيا و فيفا برقرار كردهايم. آنها آشنايي كامل با مديران و سيستم فوتبال ايران دارند و همهچيز دارد به خوبي پيش ميرود. اما رفتن من همه اينها را به هم ميريزد. مدير بعدي بايد بيايد چند سال كار كند و از نو اين كارها را انجام بدهد. ضمن اينكه فرض بگيريد اصلا من رفتم. بعد از من چه كسي ميآيد؟ اعضاي مجمع نبايد تحتتاثير بعضي مسائل قرار بگيرند.
به نظر ميرسد اختلافات كنوني در هياترييسه سرآغاز تمام اين درگيريها و حواشي است.
ببينيد. همه من را ميشناسند. اصولي براي كار خودم دارم. چرا بايد به خاطر اينكه روي اصولي خودم هستم بايد فشار تحمل كنم و حرف بشنوم؟ مثلا يك عضو هيات رييسه ميآيد پيش من ميگويد كه من فلان پست را ميخواهم؛ من اين پست را به او نميدهم. بعد ميگويد حالا نگاه كن كه چه كار ميكنم! وقتي حاضر نميشوم امتياز بدهم اين حرف و حديثها درست ميشود. تمام اخبار فدراسيون به ثانيه در اختيار رسانهها قرار ميگيرد.
به اين شرايط آينده شما چه ميشود؟
بنده خودم هيچ ترس و نگراني ندارم كه بروم. از خدايم است كه به من بگويند برو تا يكي ديگر بيايد.
شما بايد يك سري تغييرات بدهيد تا در رياست فدراسيون فوتبال باقي بمانيد؟
اين چيزهايي كه الان مطرح شده خيليهايش شايعه است. دليلي هم ندارد من اين كارها را بكنم.
شما به خاطر آدمهايي ضربه ميخوريد كه بودن و نبودن آنها از نظر بسياري از اهالي فوتبال فرقي به حال فوتبال ندارد. اتفاقا بودن آنها باعث شده انتقادات بسيار تندي از شما مطرح شود!
اگر بنا باشد به حرفوحديثها توجه كنيم كه هيچ كسي نميتواند در اين فوتبال كار كند. ضمن اينكه مقدس نه ريالي دريافتي از فدراسيون فوتبال دارد و نه مشكلي براي كار كردن دارد. او در بسياري از مواقع ضروري به فدراسيون و تيم ملي كمك كرده است و ما با كمك او توانستهايم بسياري از مطالبات بينالمللي فدراسيون را دريافت كنيم. او دارد كمك ميكند و كار خودش را بلد است. مطمئن باشيد من حواسم به همهچيز هست. در بين موجودياتي كه داريم به نظر من هوشنگ مقدس يكي از بهترين گزينههاست. دارد كمك ميكند و چهار تا هم عكس ميگيرد. مگر اشكالي دارد؟
شما حرف خودتان را ميزنيد!
ببينيد. خدا وكيلي خيلي پيش آمده كه به ما نامه زدهاند فلاني صلاحيت ندارد كه از او استفاده كنيم. بعدها آن آدم تبرئه شده است و هيچ چيزي دربارهاش به اثبات نرسيده است. بعدها ما فهميدهايم كه رفتند بعضيها براي همان آدم اين ور و آن ور زدهاند تا خرابش كنند. زيرآب زني كردهاند و بعدا مشخص شده كه همان آدم هيچ مشكلي نداشته است. شما اين مساله را در نظر بگيريد كه در فدراسيون فوتبال ما يك ليوان آب ميخوريم شما خبرنگاران سريع ميفهميد!
يكي از مديران فدراسيون شما براي خودش كميته رسانهيي تشكيل داده است. براي جانشيني شما خيز برداشته است. همان مدير در حيطه كاري خودش قراردادي امضا كرده كه بعدها مشخص ميشود چه ضربهيي به فوتبال ايران ميزند. كسي به آن مدير اما در نهايت انتقاد نميكند. چون لابيهاي قدرتمندي دارد. در نهايت همه ميآيند از علي كفاشيان انتقاد ميكنند و شما را زير سوال ميبرند!
من چه قدر آدم مهمي هستم! (ميخندد) اتفاقا خوب است شما درباره اين مسائل افشاگري كنيد!
بعضي از مديران سابق فدراسيون با كمك مديرعامل سابق باشگاه ليگ برتري براي تغييرات در فوتبال ايران برنامهريزي ميكنند. از آن طرف شنيده شده كه مسوولان ورزش كشور هم گزينه مدنظر خودشان را براي جانشيني شما در نظر دارند.
من كه هنوز رييس هستم. هر وقت زمانش برسد خودم ميروم. اما بهتر است كمي اعتقادي فكر بكنيم. ماها ديگر در سنوسالي هستيم كه بايد به آخرت خودمان فكر كنيم نه صندليها! معلوم نيست فردا زنده باشيم. آنقدر به ديگران تهمت نزنيم. ديگر اين چيزها از ما گذشته است. من كارها را در فدراسيون فوتبال تقسيم كردهام و به همه افراد اختيار دادهام. از همه آنها هم حمايت ميكنم. دوست ندارم در كار كميتهها دخالت كنم. من دوست دارم مسائل كلي را مديريت كنم.به من گفتند فريده شجاعي عوض شود. من هيچوقت به خودم اجازه نميدهم از دستور بالادستي تمكين نكنم. اما من نميتوانستم اين كار را انجام بدهم!
ميتوانستيد!
چه طوري؟
همانطوري كه غلامرضا بهروان را كنار گذاشتيد.
اين دو قضيه با هم فرق ميكند. درباره اعضاي هياترييسه فدراسيون مجمع بايد تصميم بگيرد.
اما اگر شما ميخواستيد بهراحتي براي انجام آن راهحل پيدا ميكرديد!
قبول ندارم. هر تصميمي درباره من و اعضاي هياترييسه بر عهده مجمع فدراسيون است.
شما واقعا از اين مساله كه عليهتان لابي كردهاند، خبرنداريد؟
چه اشكالي دارد واقعا؟ من كه آخرش ميمانم بگذاريد آنها هر كاري دلشان ميخواهد بكنند (ميخندد) ولي خب بعضيها هستند ميآيند توي همين دفتر من مينشينند و ميگويند كه آقاي كفاشيان ما بهترين دوست شما هستيم. خيالت راحت. كمك ميكنيم. هواي فدراسيون را داريم. اما من ميدانم كه آنها دروغ ميگويند و دشمن من هستند. وگرنه همان آدمها نميآمدند از پشت به من خنجر بزنند. آنها اين كار را كردند و ناجوانمردانه به من از پشت خنجر زدند!
رك بگوييد تغييرات انجام ميشود؟
ببينيد بايد ببينيم كه نفع اين فوتبال چي هست. وگرنه علي كفاشيان مهم نيست. اتفاقاتي كه الان دارد ميافتد در افغانستان و بوركينافاسو هم رخ نميدهد. در اين كشورها هم مجمع ميگذارند و درباره مسائل صحبت و تصميمگيري ميكنند. اگر به نتيجه برسند انتخابات برگزار ميكنند و رييس جديد انتخاب ميشود. حالا در ايراني كه اين همه تمدن دارد و پيشرفته هستيم چرا سادهترين مسائل را مدنظر نميگيرند؟ در اين فوتبال كه همه خودشان را عقل كل ميدانند اگر زماني خواستند تغييرات انجام بدهند راهش هميني است كه به آن اشاره كردم. هر اتفاقي با نظر مجمع فدراسيون فوتبال رخ خواهد داد و ما تابع قوانين و دستورات مجمع فدراسيون هستيم. همين الان چشم روي هم بگذاريم يك سال و نيم ديگر ميگذرد و زمان انتخابات فدراسيون فراميرسد. چرا از حالا ميخواهيم فوتبال را به حاشيه بكشانيم؟ مشكل اين فوتبال من نيستم. با رفتن من هم چيزي درست نميشود.
به خاطر بعضي از مسائل اعضا بخواهند كه تغييرات هر چه سريعتر انجام شود آن وقت تكليف چيست؟
همين حالا اگر بخواهند اين كار را انجام بدهند چند ماه طول ميكشد تا تغييرات انجام شود. ولي آقا جان اگر ميخواهيد من نباشم حداقل صبر كنيد تا انتخابات كنفدراسيون فوتبال آسيا برگزار شود. من به عنوان رييس فدراسيون فوتبال ايران شانس بسيار بالايي براي نايبرييسي كنفدراسيون دارم. عضويت در كميته اجرايي هم تقريبا مسجل است. همين الان روسا و مسوولان فوتبال اكثر كشورها از من خواستهاند براي نايبرييسي كنفدراسيون فوتبال آسيا ثبتنام كنم. اين به نفع فوتبال ايران تمام خواهد شد. من اصراري به ماندن ندارم. اما ميگويم كاري نكنيد كه تمام موقعيتها و جايگاه فوتبال ايران در آسيا به خطر بيفتد. ما همين الان در تمام كميتههاي كنفدراسيون آسيا نماينده داريم و با حضور در كميته اجرايي و تصدي نايبرييسي قدرت نفوذ فوتبال ايران در آسيا بيشتر خواهد شد. هرگونه تغييراتي در شرايط كنوني به ضرر فوتبال ايران است. هر اتفاقي در اين زمينه بايد بعد از جام ملتها و انتخابات AFC رخ بدهد.
شما الان رابطهتان با وزير ورزش چطور است؟
خب ناراحتيهايي دارند. موضع دارند نسبت به ما. اما ما هميشه آماده تعامل با وزارت ورزش هستيم. معتقديم با كمك مسوولان وزارت و دولت است كه فوتبال ما پيشرفت خواهد كرد. الان هم قرار نيست وزير هميشه جواب ما را ندهد. بالاخره ما را به حضور خواهند پذيرفت. در كل دلم خيلي براي آقاي گودرزي تنگ شده است. اميدوارم يك وقت بدهند ما برويم ايشان را از نزديك ملاقات كنيم.
شما آقاي رضا افتخاري و قراخانلو را به عنوان دبيركل جديد به مسوولان وزارت معرفي كردهايد؟
نه. من رضا افتخاري را كه...
شما خوب ميدانيد كه براي بركناري دبيركل كنوني مثل فريده شجاعي تحت فشار بودهايد! نگاه كنيد. عضو هيات رييسه شما با دبيركل درگيري پيدا ميكند و بلافاصله خبر رسانهيي ميشود. بعدا خبر ميرسد كه هيات رييسه در نامهيي به شما رسما خواهان بررسي صلاحيت مهدي محمدنبي براي دبيركلي فدراسيون فوتبال است. آنها از شما سوال كردهاند كه با كدام مصوبه نبي دبيركل فدراسيون شده است در دوره جديد! در اين گيرودار ما خبردار شديم كه شما در نظر داريد تا اگر نبي بركنار شد، رضا افتخاري يا رضا قراخانلو را به عنوان دبيركل جديد روي كار بياوريد.
فقط در حد حرف مطرح شد! من يك بار در ذهنم تصميم گرفتم كه قراخانلو را دبيركل كنم. اما خب عملي نكردم اين كار را. چون ايشان تحصيلكرده و كار بلد هستند.
تازهترين ابهام درباره مسائل مالي فدراسيوني كه شما مديريت آن را بر عهده داريد، اين است كه گفته ميشود شركتهاي سرمايهگذاري با بودجه فوتبال در اسپانيا و آلمان راهاندازي كردهايد.
اين چه حرفي است كه ميزنيد؟ من را چه به باز كردن شركت سرمايهگذاري در اين كشورها آخر (ميزند زير خنده) اين خبر دروغ است. من در جايي كار كردهام كه صدها ميليارد پول در ثانيه جابهجا ميشده است. بعضيها هستند كه از اين كارها و رانتها استفاده ميكنند. اما من آدم انجام اين مسائل نيستم. چون معتقدم اين پولها به زندگي آدمها ضربه ميزند و به آنها وفا نميكند. پدر خود من وقتي ميخواست فوت كند هيچ پولي از خودش نداشت. تا دلتان بخواهد براي من امكانات براي پولهاي اين جوري در آوردن خارج از فوتبال وجود داشت. اما هميشه خدا را بالاي سر خودم ديدهام. هيچ كسي نميتواند به من اتهام مالي بزند. كوچكترين اتهامي مالي را نميتوانند به من وارد كنند.
اين ساعت فيفا را چه كرديد؟
من خودم هيچوقت دنبال اين تجملات نبوده و نيستم. هميشه از اين هدايا به ما دادهاند كه من يك دانه آنها را براي خودم استفاده نكردهام و به افراد مختلف هديه دادهام.
ساعتهاي گرانقيمت را به اين و آن ميدهيد؟
نه اول براي قيمتش چرتكه مياندازيم. سپس به آدمش ميدهيم (ميخندد) همين ساعت فيفا را خدايياش به كسي هديه داده بودم. بعد نامه آمد و ديدماي واي چه اتفاقي افتاد. ساعت خيلي گرانقيمت بوده است. من واقعا در جريان قيمت و بهاي اصلي اين ساعت نبودم. آخرش خود آن طرف به من زنگ زد و گفت كه مثل اينكه فيفا گفته اين ساعتها مورددار است و بايد به كميته اخلاق فيفا بازگردانده شود. بعد من گفتم قربون دستت هر چه سريعتر بازگردان و اين اتفاق افتاد. من واقعا به گراني و مارك ساعت و چيزهاي ديگر اهميتي نميدهم. اگر ميدانستم اين ساعت گران است ميفروختم و پولش را هزينه چاله و چولههايي كه داشتم ميكردم.
در برابر اين حرفها چه عكسالعملي نشان ميدهيد.
من آنقدر خيالم راحت است؛ كه نگراني ندارم. من زماني كه از كميته المپيك آمدم بيرون ميتوانستم در شركتهاي مطرح و بزرگ مشاور شوم و حقوقهاي آنچناني در هر ماه دريافت كنم. ولي افتادم در فوتبال! اينجا هم آمدهام فقط كار مديريتي فوتبالي بكنم. وگرنه يك دانه كار اقتصادي نيست كه براي منافع شخصي خودم انجام داده باشم.
شما در جريان افشاگري كه يكي از روساي هياتهاي فوتبال درباره ابهامات درباره دريافت بودجه 400 هزار دلاري از وزارت امور خارجه و 500 هزار دلاري از كوكاكولا قرار داريد؟ گفته شده كه اين مبالغ دريافتشده واسناد در صورتهاي مالي فدراسيون وجود ندارد!
نه !كي اين حرفها را زده است؟ چرا كسي به من اطلاع نداده است؟ آن آدمي كه ميگوييد از ما تيم ليگ دويي ميخواست. به او تيم نداديم دارد اين حرفها را مطرح ميكند. الان بازرسي كل كشور، حسابرسي كل كشور، بازرسي وزارت ورزش و همه اين نهادهاي نظارتي عملكرد مالي ما را زيرنظر دارند. اين طوريها هم نيست كه تخلفاتي به اين بزرگي انجام شده باشد و آنها نفهميده باشند. مطمئن باشيد كه هيچ مشكلي در اين زمينه وجود ندارد. اين مدير كوكاكولا هم آدم خوبي بود. 500 ميليون تومان واريز كرد به حساب فدراسيون فوتبال. حسابهاي فدراسيون فوتبال هم همهچيزش مشخص است و هر پولي كه ميآيد و ميرود در اسناد و مدارك موجود است. اسناد و مدارك دريافتيهاي ما از وزارت ورزش و فيفا وجود دارد.
فكر نميكنيد فشارها براي بركناري نواب رييس و دبيركل به اين جهت بود كه زير پاي شما را خالي كنند؟
خب در نهايت هدف اصلي من هستم. بايد من را عوض كنند تا مديريت تغيير كند! وگرنه من تغييري در هيات رييسه فدراسيون نخواهم داد. من كسي را قرباني نميكنم. فقط مجمع بايد در اين باره تصميم بگيرد. ضمن اينكه فراموش نكنيد آيتاللهي و نبي اصلا نفر من نيستند و آنها نفر خودشان هستند (ميزند زير خنده) من خودم اصلا نگران نيستم.
شما در جريان اخباري كه درباره رياست نصرالله سجادي در فدراسيون فوتبال به جاي خودتان منتشر شد هستيد؟
من الان رييس فدراسيون هستم. اما از نظر من واقعا نصرالله سجادي يك گزينه بسيار مناسب براي رياست در فدراسيون فوتبال است. اگر بيايند و خودشان را نشان بدهد من اتفاقا از حضورشان در فوتبال حمايت ميكنم.
محمد دادكان چطور؟
دادكان هم خوب است. اين دو نفر اگر بيايند براي رياست فوتبال واقعا عالي هستند. از من هم خيلي بهتر هستند و من حاضرم كمكشان كنم رييس فدراسيون شوند.
منبع: روزنامه اعتماد
حقيقتا علي كفاشيان بيشتر عمر مديريتياش در فوتبال را در تمام سالهاي گذشته در بلاتكليفيها، سردرگمي در تصميمگيريها، بين زمين و آسمان معلق ماندنها، درشك و ترديد بودنها، در برزخ اعتماد وعدم اعتماد گير كردنها و... سپري كرده است. مخالفان هميشه اين وضعيت را پاي عدم «شجاعت»، «اراده» و «قاطعيت» رييس فوتبال ايران گذاشتهاند. از نظر آنها به خاطر فقدان اين صفات در مديريت است كه فوتبال ايران هميشه در «گِل» فرو ميرود!از نظر مخالفان حضور علي كفاشيان در فوتبال نه تنها هيچ فايدهيي نداشته، بلكه امروز اين مدير نسبت به روزهاي اول حضورش در فوتبال هماني هست كه بود! منتها قدري «پير»تر، «محافظهكار»تر و «درمانده»تر! علي كفاشيان اين روزها بين دو راهي رفتن و ماندن گير كرده است!
دنياي او اين روزها آرامش ندارد. حرفوحديثها درباره صورتهاي مالي و استفاده از مديران و افراد ناكارآمد در فدراسيون فوتبال با استفاده از روابط به اوج خودش رسيده است. آنقدر ابهامات زياد شده كه بزرگترين چالش تاريخ دوران مديريتي ورزشي علي كفاشيان رقم خورده است، چرا كه اين روزها تمام اعضاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال به جز هادي آيتاللهي كه انتخاب خود كفاشيان است، مقابل عقايد وتصميمات و مديريتش قدعلم كردهاند و خواهان رسيدگي به ابهامات و تخلفات فدراسيون او شدهاند. در چنين شرايط بحراني گفتوگويي با رييس فدراسيون فوتبال انجامداديم كه در ادامه ميخوانيد.
ماجراي بركناريتان را چقدر جدي ميگيريد؟
خيلي خوب است كه! مايه خوشحالي است.
ولي در حال حاضر شرايط براي شما اصلا خوب نيست. هيچوقت به ايناندازه درباره فعاليتها و مديريت شما ابهام و شايعه وجود نداشته است!
به نظر من دو تا مساله وجود دارد. بايد ديد كه كدام روش به نفع فوتبال خواهد بود. رفتن من يا ماندنم! آنهايي كه فكر ميكنند با داستان درست كردن و شايعهپراكني كفاشيان را بركنار ميكنند بايد بدانند كه اگر قرار به رفتن من باشد، در نهايت از اول تا آخر فدراسيون فوتبال بايد عوض بشود. يعني من بروم هيات رييسه هم بايد برود. پس بهتر است تلاشهايشان را در جهت منافع فوتبال انجام بدهند نه تسويه حساب با من!
اگر بخواهند شما را بركنار كنند و سپس سرپرست موقت بگذارند چطور؟
مخالفان الان دنبال بركناري من نيستند! سرپرست هم فعلا نميتوانند بگذارند. پروسه تغييرات به همين راحتيها هم رخ نخواهد داد. اگر من به هر دليلي بروم، نايبرييس اول من يعني هادي آيتاللهي سرپرست فدراسيون خواهد شد و سپس بايد فدراسيون را اداره و مقدمات برگزاري انتخابات را فراهم كند. ضمن اينكه بركناري من تبعات بدي در حال حاضر براي فوتبال ايران به همراه خواهد داشت. برخوردهايي هم خواهد شد. چون حساسيت ايجاد خواهد شد.
مجمع فدراسيون فوتبال همانطور كه اختيار دارد شما را انتخاب كند نبايد اين اختيار را داشته باشد كه رييس فدراسيون را عزل كند؟!
مشكلي ندارد. اما اگر بنا است عملكرد رييس فدراسيون فوتبال را با اين مساله كه سه تا تيم باختند و يك تيم برد بسنجند، اين بزرگترين اشتباهي است كه ميتوانند مرتكب شوند. چون هر فرد ديگري هم جاي من بيايد نميتواند نتايج را تضمين كند. اين برد و باختها در فوتبال وجود دارد. چون آن وقت بايد هر شش يا هشت ماه يك بار رييس فدراسيون فوتبال تغيير كند! اينكه نميشود مديريت! اگر هم بعضيها به خاطر منافع شخصي و روي كار آوردن آدم خودشان به دنبال تغييرات هستند كه اين هم اشتباه است. چون من اجازه اين كار را به آنها نميدهم!اگر مثلا بگويند سياستگذاريها اشتباه بوده، ما براي منافع شخصي و جيب خودمان كار كردهايم و دنبال منافع شخصي و چيزهاي ديگر هستيم دلايل خوبي براي تغييرات است. ميگويند خداحافظ شما؛ برو تا يكي ديگر بيايد! فعلا اما هر تعويضي جز جنجال و حاشيه چيزي براي فوتبال ايران به همراه نخواهد داشت.
مجمع هم بخواهد تغييرات به صلاح فوتبال نيست؟
آن هم راه دارد. من خودم راه رفتنم را بلد هستم. من بروم نايبرييسم ميشود جانشين. انتخابات هم يك پروسهيي دارد كه بايد طي شود. شما مدنظر داشته باشد كه ما در چند سال گذشته ارتباطات بسيار خوبي با كشورهاي آسيا و فيفا برقرار كردهايم. آنها آشنايي كامل با مديران و سيستم فوتبال ايران دارند و همهچيز دارد به خوبي پيش ميرود. اما رفتن من همه اينها را به هم ميريزد. مدير بعدي بايد بيايد چند سال كار كند و از نو اين كارها را انجام بدهد. ضمن اينكه فرض بگيريد اصلا من رفتم. بعد از من چه كسي ميآيد؟ اعضاي مجمع نبايد تحتتاثير بعضي مسائل قرار بگيرند.
به نظر ميرسد اختلافات كنوني در هياترييسه سرآغاز تمام اين درگيريها و حواشي است.
ببينيد. همه من را ميشناسند. اصولي براي كار خودم دارم. چرا بايد به خاطر اينكه روي اصولي خودم هستم بايد فشار تحمل كنم و حرف بشنوم؟ مثلا يك عضو هيات رييسه ميآيد پيش من ميگويد كه من فلان پست را ميخواهم؛ من اين پست را به او نميدهم. بعد ميگويد حالا نگاه كن كه چه كار ميكنم! وقتي حاضر نميشوم امتياز بدهم اين حرف و حديثها درست ميشود. تمام اخبار فدراسيون به ثانيه در اختيار رسانهها قرار ميگيرد.
به اين شرايط آينده شما چه ميشود؟
بنده خودم هيچ ترس و نگراني ندارم كه بروم. از خدايم است كه به من بگويند برو تا يكي ديگر بيايد.
شما بايد يك سري تغييرات بدهيد تا در رياست فدراسيون فوتبال باقي بمانيد؟
اين چيزهايي كه الان مطرح شده خيليهايش شايعه است. دليلي هم ندارد من اين كارها را بكنم.
شما به خاطر آدمهايي ضربه ميخوريد كه بودن و نبودن آنها از نظر بسياري از اهالي فوتبال فرقي به حال فوتبال ندارد. اتفاقا بودن آنها باعث شده انتقادات بسيار تندي از شما مطرح شود!
اگر بنا باشد به حرفوحديثها توجه كنيم كه هيچ كسي نميتواند در اين فوتبال كار كند. ضمن اينكه مقدس نه ريالي دريافتي از فدراسيون فوتبال دارد و نه مشكلي براي كار كردن دارد. او در بسياري از مواقع ضروري به فدراسيون و تيم ملي كمك كرده است و ما با كمك او توانستهايم بسياري از مطالبات بينالمللي فدراسيون را دريافت كنيم. او دارد كمك ميكند و كار خودش را بلد است. مطمئن باشيد من حواسم به همهچيز هست. در بين موجودياتي كه داريم به نظر من هوشنگ مقدس يكي از بهترين گزينههاست. دارد كمك ميكند و چهار تا هم عكس ميگيرد. مگر اشكالي دارد؟
شما حرف خودتان را ميزنيد!
ببينيد. خدا وكيلي خيلي پيش آمده كه به ما نامه زدهاند فلاني صلاحيت ندارد كه از او استفاده كنيم. بعدها آن آدم تبرئه شده است و هيچ چيزي دربارهاش به اثبات نرسيده است. بعدها ما فهميدهايم كه رفتند بعضيها براي همان آدم اين ور و آن ور زدهاند تا خرابش كنند. زيرآب زني كردهاند و بعدا مشخص شده كه همان آدم هيچ مشكلي نداشته است. شما اين مساله را در نظر بگيريد كه در فدراسيون فوتبال ما يك ليوان آب ميخوريم شما خبرنگاران سريع ميفهميد!
يكي از مديران فدراسيون شما براي خودش كميته رسانهيي تشكيل داده است. براي جانشيني شما خيز برداشته است. همان مدير در حيطه كاري خودش قراردادي امضا كرده كه بعدها مشخص ميشود چه ضربهيي به فوتبال ايران ميزند. كسي به آن مدير اما در نهايت انتقاد نميكند. چون لابيهاي قدرتمندي دارد. در نهايت همه ميآيند از علي كفاشيان انتقاد ميكنند و شما را زير سوال ميبرند!
من چه قدر آدم مهمي هستم! (ميخندد) اتفاقا خوب است شما درباره اين مسائل افشاگري كنيد!
بعضي از مديران سابق فدراسيون با كمك مديرعامل سابق باشگاه ليگ برتري براي تغييرات در فوتبال ايران برنامهريزي ميكنند. از آن طرف شنيده شده كه مسوولان ورزش كشور هم گزينه مدنظر خودشان را براي جانشيني شما در نظر دارند.
من كه هنوز رييس هستم. هر وقت زمانش برسد خودم ميروم. اما بهتر است كمي اعتقادي فكر بكنيم. ماها ديگر در سنوسالي هستيم كه بايد به آخرت خودمان فكر كنيم نه صندليها! معلوم نيست فردا زنده باشيم. آنقدر به ديگران تهمت نزنيم. ديگر اين چيزها از ما گذشته است. من كارها را در فدراسيون فوتبال تقسيم كردهام و به همه افراد اختيار دادهام. از همه آنها هم حمايت ميكنم. دوست ندارم در كار كميتهها دخالت كنم. من دوست دارم مسائل كلي را مديريت كنم.به من گفتند فريده شجاعي عوض شود. من هيچوقت به خودم اجازه نميدهم از دستور بالادستي تمكين نكنم. اما من نميتوانستم اين كار را انجام بدهم!
ميتوانستيد!
چه طوري؟
همانطوري كه غلامرضا بهروان را كنار گذاشتيد.
اين دو قضيه با هم فرق ميكند. درباره اعضاي هياترييسه فدراسيون مجمع بايد تصميم بگيرد.
اما اگر شما ميخواستيد بهراحتي براي انجام آن راهحل پيدا ميكرديد!
قبول ندارم. هر تصميمي درباره من و اعضاي هياترييسه بر عهده مجمع فدراسيون است.
شما واقعا از اين مساله كه عليهتان لابي كردهاند، خبرنداريد؟
چه اشكالي دارد واقعا؟ من كه آخرش ميمانم بگذاريد آنها هر كاري دلشان ميخواهد بكنند (ميخندد) ولي خب بعضيها هستند ميآيند توي همين دفتر من مينشينند و ميگويند كه آقاي كفاشيان ما بهترين دوست شما هستيم. خيالت راحت. كمك ميكنيم. هواي فدراسيون را داريم. اما من ميدانم كه آنها دروغ ميگويند و دشمن من هستند. وگرنه همان آدمها نميآمدند از پشت به من خنجر بزنند. آنها اين كار را كردند و ناجوانمردانه به من از پشت خنجر زدند!
رك بگوييد تغييرات انجام ميشود؟
ببينيد بايد ببينيم كه نفع اين فوتبال چي هست. وگرنه علي كفاشيان مهم نيست. اتفاقاتي كه الان دارد ميافتد در افغانستان و بوركينافاسو هم رخ نميدهد. در اين كشورها هم مجمع ميگذارند و درباره مسائل صحبت و تصميمگيري ميكنند. اگر به نتيجه برسند انتخابات برگزار ميكنند و رييس جديد انتخاب ميشود. حالا در ايراني كه اين همه تمدن دارد و پيشرفته هستيم چرا سادهترين مسائل را مدنظر نميگيرند؟ در اين فوتبال كه همه خودشان را عقل كل ميدانند اگر زماني خواستند تغييرات انجام بدهند راهش هميني است كه به آن اشاره كردم. هر اتفاقي با نظر مجمع فدراسيون فوتبال رخ خواهد داد و ما تابع قوانين و دستورات مجمع فدراسيون هستيم. همين الان چشم روي هم بگذاريم يك سال و نيم ديگر ميگذرد و زمان انتخابات فدراسيون فراميرسد. چرا از حالا ميخواهيم فوتبال را به حاشيه بكشانيم؟ مشكل اين فوتبال من نيستم. با رفتن من هم چيزي درست نميشود.
به خاطر بعضي از مسائل اعضا بخواهند كه تغييرات هر چه سريعتر انجام شود آن وقت تكليف چيست؟
همين حالا اگر بخواهند اين كار را انجام بدهند چند ماه طول ميكشد تا تغييرات انجام شود. ولي آقا جان اگر ميخواهيد من نباشم حداقل صبر كنيد تا انتخابات كنفدراسيون فوتبال آسيا برگزار شود. من به عنوان رييس فدراسيون فوتبال ايران شانس بسيار بالايي براي نايبرييسي كنفدراسيون دارم. عضويت در كميته اجرايي هم تقريبا مسجل است. همين الان روسا و مسوولان فوتبال اكثر كشورها از من خواستهاند براي نايبرييسي كنفدراسيون فوتبال آسيا ثبتنام كنم. اين به نفع فوتبال ايران تمام خواهد شد. من اصراري به ماندن ندارم. اما ميگويم كاري نكنيد كه تمام موقعيتها و جايگاه فوتبال ايران در آسيا به خطر بيفتد. ما همين الان در تمام كميتههاي كنفدراسيون آسيا نماينده داريم و با حضور در كميته اجرايي و تصدي نايبرييسي قدرت نفوذ فوتبال ايران در آسيا بيشتر خواهد شد. هرگونه تغييراتي در شرايط كنوني به ضرر فوتبال ايران است. هر اتفاقي در اين زمينه بايد بعد از جام ملتها و انتخابات AFC رخ بدهد.
شما الان رابطهتان با وزير ورزش چطور است؟
خب ناراحتيهايي دارند. موضع دارند نسبت به ما. اما ما هميشه آماده تعامل با وزارت ورزش هستيم. معتقديم با كمك مسوولان وزارت و دولت است كه فوتبال ما پيشرفت خواهد كرد. الان هم قرار نيست وزير هميشه جواب ما را ندهد. بالاخره ما را به حضور خواهند پذيرفت. در كل دلم خيلي براي آقاي گودرزي تنگ شده است. اميدوارم يك وقت بدهند ما برويم ايشان را از نزديك ملاقات كنيم.
شما آقاي رضا افتخاري و قراخانلو را به عنوان دبيركل جديد به مسوولان وزارت معرفي كردهايد؟
نه. من رضا افتخاري را كه...
شما خوب ميدانيد كه براي بركناري دبيركل كنوني مثل فريده شجاعي تحت فشار بودهايد! نگاه كنيد. عضو هيات رييسه شما با دبيركل درگيري پيدا ميكند و بلافاصله خبر رسانهيي ميشود. بعدا خبر ميرسد كه هيات رييسه در نامهيي به شما رسما خواهان بررسي صلاحيت مهدي محمدنبي براي دبيركلي فدراسيون فوتبال است. آنها از شما سوال كردهاند كه با كدام مصوبه نبي دبيركل فدراسيون شده است در دوره جديد! در اين گيرودار ما خبردار شديم كه شما در نظر داريد تا اگر نبي بركنار شد، رضا افتخاري يا رضا قراخانلو را به عنوان دبيركل جديد روي كار بياوريد.
فقط در حد حرف مطرح شد! من يك بار در ذهنم تصميم گرفتم كه قراخانلو را دبيركل كنم. اما خب عملي نكردم اين كار را. چون ايشان تحصيلكرده و كار بلد هستند.
تازهترين ابهام درباره مسائل مالي فدراسيوني كه شما مديريت آن را بر عهده داريد، اين است كه گفته ميشود شركتهاي سرمايهگذاري با بودجه فوتبال در اسپانيا و آلمان راهاندازي كردهايد.
اين چه حرفي است كه ميزنيد؟ من را چه به باز كردن شركت سرمايهگذاري در اين كشورها آخر (ميزند زير خنده) اين خبر دروغ است. من در جايي كار كردهام كه صدها ميليارد پول در ثانيه جابهجا ميشده است. بعضيها هستند كه از اين كارها و رانتها استفاده ميكنند. اما من آدم انجام اين مسائل نيستم. چون معتقدم اين پولها به زندگي آدمها ضربه ميزند و به آنها وفا نميكند. پدر خود من وقتي ميخواست فوت كند هيچ پولي از خودش نداشت. تا دلتان بخواهد براي من امكانات براي پولهاي اين جوري در آوردن خارج از فوتبال وجود داشت. اما هميشه خدا را بالاي سر خودم ديدهام. هيچ كسي نميتواند به من اتهام مالي بزند. كوچكترين اتهامي مالي را نميتوانند به من وارد كنند.
اين ساعت فيفا را چه كرديد؟
من خودم هيچوقت دنبال اين تجملات نبوده و نيستم. هميشه از اين هدايا به ما دادهاند كه من يك دانه آنها را براي خودم استفاده نكردهام و به افراد مختلف هديه دادهام.
ساعتهاي گرانقيمت را به اين و آن ميدهيد؟
نه اول براي قيمتش چرتكه مياندازيم. سپس به آدمش ميدهيم (ميخندد) همين ساعت فيفا را خدايياش به كسي هديه داده بودم. بعد نامه آمد و ديدماي واي چه اتفاقي افتاد. ساعت خيلي گرانقيمت بوده است. من واقعا در جريان قيمت و بهاي اصلي اين ساعت نبودم. آخرش خود آن طرف به من زنگ زد و گفت كه مثل اينكه فيفا گفته اين ساعتها مورددار است و بايد به كميته اخلاق فيفا بازگردانده شود. بعد من گفتم قربون دستت هر چه سريعتر بازگردان و اين اتفاق افتاد. من واقعا به گراني و مارك ساعت و چيزهاي ديگر اهميتي نميدهم. اگر ميدانستم اين ساعت گران است ميفروختم و پولش را هزينه چاله و چولههايي كه داشتم ميكردم.
در برابر اين حرفها چه عكسالعملي نشان ميدهيد.
من آنقدر خيالم راحت است؛ كه نگراني ندارم. من زماني كه از كميته المپيك آمدم بيرون ميتوانستم در شركتهاي مطرح و بزرگ مشاور شوم و حقوقهاي آنچناني در هر ماه دريافت كنم. ولي افتادم در فوتبال! اينجا هم آمدهام فقط كار مديريتي فوتبالي بكنم. وگرنه يك دانه كار اقتصادي نيست كه براي منافع شخصي خودم انجام داده باشم.
شما در جريان افشاگري كه يكي از روساي هياتهاي فوتبال درباره ابهامات درباره دريافت بودجه 400 هزار دلاري از وزارت امور خارجه و 500 هزار دلاري از كوكاكولا قرار داريد؟ گفته شده كه اين مبالغ دريافتشده واسناد در صورتهاي مالي فدراسيون وجود ندارد!
نه !كي اين حرفها را زده است؟ چرا كسي به من اطلاع نداده است؟ آن آدمي كه ميگوييد از ما تيم ليگ دويي ميخواست. به او تيم نداديم دارد اين حرفها را مطرح ميكند. الان بازرسي كل كشور، حسابرسي كل كشور، بازرسي وزارت ورزش و همه اين نهادهاي نظارتي عملكرد مالي ما را زيرنظر دارند. اين طوريها هم نيست كه تخلفاتي به اين بزرگي انجام شده باشد و آنها نفهميده باشند. مطمئن باشيد كه هيچ مشكلي در اين زمينه وجود ندارد. اين مدير كوكاكولا هم آدم خوبي بود. 500 ميليون تومان واريز كرد به حساب فدراسيون فوتبال. حسابهاي فدراسيون فوتبال هم همهچيزش مشخص است و هر پولي كه ميآيد و ميرود در اسناد و مدارك موجود است. اسناد و مدارك دريافتيهاي ما از وزارت ورزش و فيفا وجود دارد.
فكر نميكنيد فشارها براي بركناري نواب رييس و دبيركل به اين جهت بود كه زير پاي شما را خالي كنند؟
خب در نهايت هدف اصلي من هستم. بايد من را عوض كنند تا مديريت تغيير كند! وگرنه من تغييري در هيات رييسه فدراسيون نخواهم داد. من كسي را قرباني نميكنم. فقط مجمع بايد در اين باره تصميم بگيرد. ضمن اينكه فراموش نكنيد آيتاللهي و نبي اصلا نفر من نيستند و آنها نفر خودشان هستند (ميزند زير خنده) من خودم اصلا نگران نيستم.
شما در جريان اخباري كه درباره رياست نصرالله سجادي در فدراسيون فوتبال به جاي خودتان منتشر شد هستيد؟
من الان رييس فدراسيون هستم. اما از نظر من واقعا نصرالله سجادي يك گزينه بسيار مناسب براي رياست در فدراسيون فوتبال است. اگر بيايند و خودشان را نشان بدهد من اتفاقا از حضورشان در فوتبال حمايت ميكنم.
محمد دادكان چطور؟
دادكان هم خوب است. اين دو نفر اگر بيايند براي رياست فوتبال واقعا عالي هستند. از من هم خيلي بهتر هستند و من حاضرم كمكشان كنم رييس فدراسيون شوند.
منبع: روزنامه اعتماد