به گزارش مشرق، چند روزی است، بهانهای برای عدهای که به دنبال تضعیف فریضه امر به معروف و نهی از منکر بوده فراهم گشته است تا با اظهارنظرهایی که غالباً از سوی افرادی بیسواد و گاه با تشکیک آفرینی و مجتهد دانستن خود در امور مختلف همراه است، فضای ناامنی در کشور برای عموم شهروندان القاء نمایند.
ماجرای شوم داستان اسیدپاشی به زنان در اصفهان که با القاء رسانهای بیگانه و ضدانقلاب با واجبی الهی به نام "امر به معروف و نهی از منکر" پیوند خورده است، فرصتی را برای سوء استفاده برخی رسانههای داخلی که به عرفی کردن فضای عمومی کشور و کمرنگ کردن ارزشها در جامعه باور دارند فراهم آورده است.
به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در صفحه اول روز چهارشنبه 30 مهر در ستون حرف روز خود با تیتر "تقلیل امر به معروف و نهی از منکر، چرا؟" ابتدا با گره زدن ماجرای اسیدپاشی چند روز پیش در شهر اصفهان با موضوع اجرای امربه معروف به خواننده اینچنین القا می کند که همزمانی این حادثه با بررسی طرح حمایت از امران امربه معروف و نهی از منکر، آغازی بر یک شروع ناامنی و هرج و مرج در جامعه خواهد بود و بطور ضمنی این چنین طرح می کند که امر به معروف در جامعه یعنی آسیب به جامعه!!!
گرچه که روزنامه کیهان روز سه شنبه 29 مهرماه با درج مطلبی با عنوان " اسیدپاشی به چهره حجاب موج سواری ضد انقلاب" از تلاش شبکه ها و رسانه های بیگانه برای مخدوش نمودن چهره حجاب و امر به معروف در جامعه پرده برداشت و با آنکه این موضوع توسط تمامی مسئولین نظام منتفی دانسته شده است که اسید پاشی در خصوص برخورد با موضوع بی حجابی بوده است اما گویا جریانی در داخل و خارج از کشور همسو با یکدیگر به همراه تریبون داران داخلی و خارجی خویش در تلاش برای سیاه نمایی موضوع امر به معروف و به حاشیه کشاندن آن هستند. همچنانکه روزنامه مردمسالاری با نقل قول از "هما روستا" بازیگر سینما نوشت: "این همانند کاری است که داعش انجام میدهد."
روزنامه اعتماد در ادامه یادداشت خود به دنبال این موضوع میرود که امر به معروف گذشته خوبی نداشته است. پس چرا بدون توجه به این گذشته به دنبال حمایت از امران به معروف هستیم؛ در حالیکه بر همگان روشن است که برخوردهای خارج از چارچوب عدهای با عنوان امر به معروف و نهی از منکر همواره مورد طرد جریان حزب اللهی کشور بوده و مقام معظم رهبری بارها بر جلوگیری مردم از حضور این نیروهای جاهل و معاند برای ضربه زدن به این فریضه الهی تذکراتی دادهاند و هیچگاه حمایت از امران و ناهیان از منکر را منوط به شرایط خاص نکردهاند و همواره از نیروی انتظامی و دستگاه قضا خواستهاند که از امران به معروف حمایت کنند.
نکته دومی که این نویسنده روزنامه بدون توجه به ارزشهای اسلامی حاکم بر جامعه و با الگو گرفتن از نظامهای غربی و پیشرفته خواندن آنان، ساز و کار امر به معروف در جامعه کنونی را متفاوت از قبل دانسته و تذکرات لسانی را خارج از نظام پیشرفته جهانی قلمداد میکند. نویسنده روزنامه اعتماد با بیان اینکه دیگر مردم نمیتوانند کسی را تحمل کنند که به آنها تذکری دهد، به اجتهاد خود این فریضه واجب را از دوش مردم برداشته و به دوش رسانهها و مطبوعات میگذارد، در حالیکه مقام معظم رهبری بارها با تاکید بر نقش مردم در تذکر لسانی این عمل را عاملی در جهت وحدت و همدلی جامعه دانسته اند.
همچنین این نکته را باید یادآوری کنیم که هدف ما از اجرای امر به معروف و نهی از منکر رسیدن به یک سبک زندگی اسلامی است نه آنکه به طرف سبک زندگی غربی حرکت کنیم. سبک زندگی اسلامی به پیوند مسلمان با مسلمان و همسایه با همسایه اهمیت ویژه ای میدهد که در این چند ساله با الگو گرفتن از غرب متاسفانه از این جریان دور گشته ایم.
مطلب جالبی که این نویسنده در این یادداشت نوشته است دوگانگی برخورد این طیف با مقوله امر به معروف است. در روزهایی که شاهد حضور پررنگ گشت های ارشاد بودیم همین جریان با انتقاد از این گشت ها، نوشتند و گفتند که با "ون نمیتوان مردم را به بهشت برد". در حالیکه امروز با پر رنگ شدن حمایت از امران به معروف یعنی مردم جامعه، میکوشند جریان امر به معروف را یک امر در اختیار دولت و نیروهای انتظامی تلقی و آن را خارج از اختیارات مردم بدانند که این مساله به روشنی نشان از عداوت این طیف با فریضه امر به معروف دارد.
این نویسنده همسو با دیگر روزنامههای هم طیف خود همانند شرق که نوشت: "منع ناهیان از منکر از قتل و جرح" به این نکته اشاره میکند که اگر امر به معروف در اختیار مردم قرار داده شود نوعی رو در رو قرار دادن مردم با یکدیگر است که باعث اتفاقات ناخوشایند مثل همین اسیدپاشی و قتل و جرح می شود. در حالیکه بارها مقام معظم رهبری در تبیین امر به معروف فقط تذکر لسانی را وظیفه عموم مردم دانسته و هر نوع برخورد را در چارچوب وظایف دستگاههای دولتی و انتظامی دانستهاند که نشان از عدم تداخل این دو مهم با یکدیگر دارد.
نویسنده روزنامه اعتماد بار دیگر با پافشاری بر این مساله که امر به معروف بحثی دولتی است و به مردم ربطی ندارد از تشویق مردم به اجرای این فریضه ابراز ناراحتی میکند و آن را امری خلاف قانون بر میشمرد که اینگونه مطلب نوشتن گویای بیاطلاعی، بیسوادی و در نهایت میتوان گفت که نویسنده این روزنامه نه بیسواد بوده و نه بیاطلاع از قوانین اسلام و نظام، پس با احتساب این موارد اینگونه مطالب نوشتن را جز عداوت و دشمنی با این فریضه نمیتوان ترجمه کرد.
و نکته آخر اینکه، پیش کشیدن نسبی بودن ارزشها، خود مشخص کننده خط فکری این نویسنده است که نشان از عدم توجه کامل به دستورات اسلامی دارد. نویسنده این روزنامه میکوشد تا این طور القاء نماید که ما بر سر ارزشها و هنجارها تعریف مشخصی نداریم و به طور مثال اصل حجاب مشخص نیست پس در این صورت نباید کسی را مواخذه نمود چون تعریف ارزش در نگاه هر فردی متفاوت از فرد دیگر است.
در پایان با بررسی روزنامه ها و مطالب سخنرانان داخلی و خارجی همسو با این طیف اینگونه برداشت میشود که جریانی همسو با ضدانقلاب و دشمنان قسم خورده این انقلاب در پی تضعیف فریضه امر به معروف و نهی از منکر این واجب فراموش شده در جامعه برای ایجاد جامعهای غیردینی و در نهایت به انحراف کشاندن این خط مستقیم دارند که وظیفه ما را در تبیین این مسائل برای عموم جامعه سنگین تر از پیش نموده است.
صورتسازی BBC فارسی، تأکید بر سازماندهی بودن اسیدپاشیها در اصفهان!
موضوع اسید پاشی در اصفهان و انتساب آن به نیروهای ارزشی و نیز بروز برخی شایعات درباره برگزاری تجمع در تهران مورد بهرهبرداری بیبیسی فارسی قرارگرفته بهنحویکه سوژه را در پیوندی نامأنوس و بیشتر اتهام زنی با مبانی نظام تحلیل میکند: «به نظر میرسد بار عقیدتی، سیاسی این اقدام (اسیدپاشی) بسیار فراتر از مسئلهای اجتماعی بوده تصور میشود باید فتوای مذهبی عامل این اقدامها باشد.»
بیبیسی با اتهام زنی بهنظام، تحت محوریت «نادیده انگاری نابهنجاری اجتماعی اسیدپاشی»، ذهنیت سازی میکند موضوع میرود که در مطالب روزنامهها و اظهارات پراکنده به محاق رود: «برخی روزنامههای نزدیک به حاکمیت قضیه را نحو دیگری تحلیل میکنند، رفتار عامل اسیدپاشی بیشتر برمیگردد به اقدام اعتقادی و مذهبی، حجاب هم بخشی از آن است.»
مسئولان استانی (اصفهان) در تحلیل اولیه خود «فردی دارای اختلالات روانی» را عامل این حوادث معرفی کردهاند، حال اینکه بیبیسی اصرار دارد عمل مزبور را سازماندهی شده بر پایه انگیزههای مذهبی القاء معنا کند: «گفته میشود یک فرد روانی عامل این قضایا بوده حال اینکه وقتی شما میبینید دامنه اسیدپاشی گسترده میشود باید بدانید پشت جریان مطلب دیگری قرار دارد.»
به نظر می رسد همه این بازی ها و هجمه هایی که صورت می گیرد اسم رمزی برای حمله به واجب امر به معروف و نهی از منکر باشد و این دقت بیشتر رسانه های خوید را می طلبد که بتوانند در برابر این هجمه به درستی موضوع را تبیین کنند.
منبع: سراج 24
ماجرای شوم داستان اسیدپاشی به زنان در اصفهان که با القاء رسانهای بیگانه و ضدانقلاب با واجبی الهی به نام "امر به معروف و نهی از منکر" پیوند خورده است، فرصتی را برای سوء استفاده برخی رسانههای داخلی که به عرفی کردن فضای عمومی کشور و کمرنگ کردن ارزشها در جامعه باور دارند فراهم آورده است.
به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در صفحه اول روز چهارشنبه 30 مهر در ستون حرف روز خود با تیتر "تقلیل امر به معروف و نهی از منکر، چرا؟" ابتدا با گره زدن ماجرای اسیدپاشی چند روز پیش در شهر اصفهان با موضوع اجرای امربه معروف به خواننده اینچنین القا می کند که همزمانی این حادثه با بررسی طرح حمایت از امران امربه معروف و نهی از منکر، آغازی بر یک شروع ناامنی و هرج و مرج در جامعه خواهد بود و بطور ضمنی این چنین طرح می کند که امر به معروف در جامعه یعنی آسیب به جامعه!!!
گرچه که روزنامه کیهان روز سه شنبه 29 مهرماه با درج مطلبی با عنوان " اسیدپاشی به چهره حجاب موج سواری ضد انقلاب" از تلاش شبکه ها و رسانه های بیگانه برای مخدوش نمودن چهره حجاب و امر به معروف در جامعه پرده برداشت و با آنکه این موضوع توسط تمامی مسئولین نظام منتفی دانسته شده است که اسید پاشی در خصوص برخورد با موضوع بی حجابی بوده است اما گویا جریانی در داخل و خارج از کشور همسو با یکدیگر به همراه تریبون داران داخلی و خارجی خویش در تلاش برای سیاه نمایی موضوع امر به معروف و به حاشیه کشاندن آن هستند. همچنانکه روزنامه مردمسالاری با نقل قول از "هما روستا" بازیگر سینما نوشت: "این همانند کاری است که داعش انجام میدهد."
روزنامه اعتماد در ادامه یادداشت خود به دنبال این موضوع میرود که امر به معروف گذشته خوبی نداشته است. پس چرا بدون توجه به این گذشته به دنبال حمایت از امران به معروف هستیم؛ در حالیکه بر همگان روشن است که برخوردهای خارج از چارچوب عدهای با عنوان امر به معروف و نهی از منکر همواره مورد طرد جریان حزب اللهی کشور بوده و مقام معظم رهبری بارها بر جلوگیری مردم از حضور این نیروهای جاهل و معاند برای ضربه زدن به این فریضه الهی تذکراتی دادهاند و هیچگاه حمایت از امران و ناهیان از منکر را منوط به شرایط خاص نکردهاند و همواره از نیروی انتظامی و دستگاه قضا خواستهاند که از امران به معروف حمایت کنند.
نکته دومی که این نویسنده روزنامه بدون توجه به ارزشهای اسلامی حاکم بر جامعه و با الگو گرفتن از نظامهای غربی و پیشرفته خواندن آنان، ساز و کار امر به معروف در جامعه کنونی را متفاوت از قبل دانسته و تذکرات لسانی را خارج از نظام پیشرفته جهانی قلمداد میکند. نویسنده روزنامه اعتماد با بیان اینکه دیگر مردم نمیتوانند کسی را تحمل کنند که به آنها تذکری دهد، به اجتهاد خود این فریضه واجب را از دوش مردم برداشته و به دوش رسانهها و مطبوعات میگذارد، در حالیکه مقام معظم رهبری بارها با تاکید بر نقش مردم در تذکر لسانی این عمل را عاملی در جهت وحدت و همدلی جامعه دانسته اند.
همچنین این نکته را باید یادآوری کنیم که هدف ما از اجرای امر به معروف و نهی از منکر رسیدن به یک سبک زندگی اسلامی است نه آنکه به طرف سبک زندگی غربی حرکت کنیم. سبک زندگی اسلامی به پیوند مسلمان با مسلمان و همسایه با همسایه اهمیت ویژه ای میدهد که در این چند ساله با الگو گرفتن از غرب متاسفانه از این جریان دور گشته ایم.
مطلب جالبی که این نویسنده در این یادداشت نوشته است دوگانگی برخورد این طیف با مقوله امر به معروف است. در روزهایی که شاهد حضور پررنگ گشت های ارشاد بودیم همین جریان با انتقاد از این گشت ها، نوشتند و گفتند که با "ون نمیتوان مردم را به بهشت برد". در حالیکه امروز با پر رنگ شدن حمایت از امران به معروف یعنی مردم جامعه، میکوشند جریان امر به معروف را یک امر در اختیار دولت و نیروهای انتظامی تلقی و آن را خارج از اختیارات مردم بدانند که این مساله به روشنی نشان از عداوت این طیف با فریضه امر به معروف دارد.
این نویسنده همسو با دیگر روزنامههای هم طیف خود همانند شرق که نوشت: "منع ناهیان از منکر از قتل و جرح" به این نکته اشاره میکند که اگر امر به معروف در اختیار مردم قرار داده شود نوعی رو در رو قرار دادن مردم با یکدیگر است که باعث اتفاقات ناخوشایند مثل همین اسیدپاشی و قتل و جرح می شود. در حالیکه بارها مقام معظم رهبری در تبیین امر به معروف فقط تذکر لسانی را وظیفه عموم مردم دانسته و هر نوع برخورد را در چارچوب وظایف دستگاههای دولتی و انتظامی دانستهاند که نشان از عدم تداخل این دو مهم با یکدیگر دارد.
نویسنده روزنامه اعتماد بار دیگر با پافشاری بر این مساله که امر به معروف بحثی دولتی است و به مردم ربطی ندارد از تشویق مردم به اجرای این فریضه ابراز ناراحتی میکند و آن را امری خلاف قانون بر میشمرد که اینگونه مطلب نوشتن گویای بیاطلاعی، بیسوادی و در نهایت میتوان گفت که نویسنده این روزنامه نه بیسواد بوده و نه بیاطلاع از قوانین اسلام و نظام، پس با احتساب این موارد اینگونه مطالب نوشتن را جز عداوت و دشمنی با این فریضه نمیتوان ترجمه کرد.
و نکته آخر اینکه، پیش کشیدن نسبی بودن ارزشها، خود مشخص کننده خط فکری این نویسنده است که نشان از عدم توجه کامل به دستورات اسلامی دارد. نویسنده این روزنامه میکوشد تا این طور القاء نماید که ما بر سر ارزشها و هنجارها تعریف مشخصی نداریم و به طور مثال اصل حجاب مشخص نیست پس در این صورت نباید کسی را مواخذه نمود چون تعریف ارزش در نگاه هر فردی متفاوت از فرد دیگر است.
در پایان با بررسی روزنامه ها و مطالب سخنرانان داخلی و خارجی همسو با این طیف اینگونه برداشت میشود که جریانی همسو با ضدانقلاب و دشمنان قسم خورده این انقلاب در پی تضعیف فریضه امر به معروف و نهی از منکر این واجب فراموش شده در جامعه برای ایجاد جامعهای غیردینی و در نهایت به انحراف کشاندن این خط مستقیم دارند که وظیفه ما را در تبیین این مسائل برای عموم جامعه سنگین تر از پیش نموده است.
صورتسازی BBC فارسی، تأکید بر سازماندهی بودن اسیدپاشیها در اصفهان!
موضوع اسید پاشی در اصفهان و انتساب آن به نیروهای ارزشی و نیز بروز برخی شایعات درباره برگزاری تجمع در تهران مورد بهرهبرداری بیبیسی فارسی قرارگرفته بهنحویکه سوژه را در پیوندی نامأنوس و بیشتر اتهام زنی با مبانی نظام تحلیل میکند: «به نظر میرسد بار عقیدتی، سیاسی این اقدام (اسیدپاشی) بسیار فراتر از مسئلهای اجتماعی بوده تصور میشود باید فتوای مذهبی عامل این اقدامها باشد.»
بیبیسی با اتهام زنی بهنظام، تحت محوریت «نادیده انگاری نابهنجاری اجتماعی اسیدپاشی»، ذهنیت سازی میکند موضوع میرود که در مطالب روزنامهها و اظهارات پراکنده به محاق رود: «برخی روزنامههای نزدیک به حاکمیت قضیه را نحو دیگری تحلیل میکنند، رفتار عامل اسیدپاشی بیشتر برمیگردد به اقدام اعتقادی و مذهبی، حجاب هم بخشی از آن است.»
مسئولان استانی (اصفهان) در تحلیل اولیه خود «فردی دارای اختلالات روانی» را عامل این حوادث معرفی کردهاند، حال اینکه بیبیسی اصرار دارد عمل مزبور را سازماندهی شده بر پایه انگیزههای مذهبی القاء معنا کند: «گفته میشود یک فرد روانی عامل این قضایا بوده حال اینکه وقتی شما میبینید دامنه اسیدپاشی گسترده میشود باید بدانید پشت جریان مطلب دیگری قرار دارد.»
به نظر می رسد همه این بازی ها و هجمه هایی که صورت می گیرد اسم رمزی برای حمله به واجب امر به معروف و نهی از منکر باشد و این دقت بیشتر رسانه های خوید را می طلبد که بتوانند در برابر این هجمه به درستی موضوع را تبیین کنند.
منبع: سراج 24