جناب آقای سعید صادقی؛ عکاس محترم دفاع مقدس
مطلع شدیم جنابعالی عکس مادر شهیدان سرفراز محمدرضا و مرتضی کارور را به اسطوره سیاهنمایی سینمای ایران، خانم «ر.ب» اهدا کردهاید. این کار سمبلیک شما اگر از روی تألیف قلوب بوده، فبها. هرچند ایشان مدعی است هنوز کسی از مادر زاده نشده که بتواند جلوی فتنهگریهایش را بگیرد!
اما اگر مقدمهچینی برای اکران فیلم فتنه اوست، از یک رزمنده هشت سال دفاع مقدس بعید بود جاده صاف کن کسی شود که هنرش پایمال کردن ارزشهای دفاع مقدس است.
به هر تقدیر فراموش نکنید سه پسر خانواده کارور، نوجوانی و جوانی خود را صرف مبارزه با فتنهها و فتنهگرانی کردند که جان و نوامیس و عقاید پاک ملت شریف ایران و ولایت را نشانه رفته بودند. این جمله شهید محمدرضا کارور را هیچ وقت فراموش نمیکنیم که در وصیت نامهاش فرمود: درد ما درد اسلام، غم ما غم اسلام و مرهمش اجرای احکام آن است.
و شهید مرتضی کارور در سن 14 سالگی در وصیتنامه خود چنان از مقام ولایت دفاع میکند که فرمود: رهبری در جامعه مانند بند تسبیح میماند اگر پاره شود، تمام مهرههای تسبیح از هم پراکنده خواهند شد و مهرههای اجتماع نیز اگر رهبریت نباشد، از هم پراکنده خواهند شد. به هر حال قدر این نعمت الهی را بدانید و همگام و همراه با امام و رهبر باشید.
او و مرتضای شهید برای رفع فتنهای که به جان انقلاب و ملت مسلمان ایران افتاده بود، جان خود را اهدا کردند. آیا انصاف است از خون پاک آنها و از اعتبار نام خانواده ایثارگر کارور برای تطهیر کسی استفاده شود که هنوز از اعمال فتنهگرانه خود - چه در اغتشاشات خیابانی و چه در عرصه سینما- نه تنها اعلان برائت نکرده، بلکه روز به روز گستاخ تر هم می شود؟
امیدواریم برندگان دیروز جنگ سخت، امروز در پیچ و خم جنگ نرم بازنده نباشند.
خانواده شهیدان محمدرضا و مرتضی کارور