اون آقا گفت: اسمش «هدی» است و عمه دو شهید مدافع حرم هست. گفت: هدی فقط دو سال و نیمشه!
یه دفعه دلم بدجوری گرفت. از دیشب تا حالا هدی جلوی چشامه. پیش خودم میگم حتما اومده بوده به رقیه خانم سر سلامتی بگه و بگه: خانم خانما، شما هم دختر شهیدی و هم خواهر شهیدی و همه عمه شهید، اما ببین منم که شیش ماه از شما کوچیکترم، عمه دو تا شهیدم.
اما خودمم میدونم که این کجا و اون کجا...
صورت هدی رو ببینین، صورت رقیه کوچولو هم چیزی بزرگتر از این نبوده...
بابا دست عدو بزرگتر از صورت من است...