گروه بینالملل مشرق- یکشنبه 7 ژوئن (17 خرداد) دو زن انگلیسی در لندن به یک زن مسلمان حمله حمله کردند و در حالی که به او توهین مینمودند، روسریاش را از سرش کشیدند. در جریان تحقیقات پلیس درباره این اقدام نژادپرستانه، این زن محجبه که خواسته نامش افشا نشود توضیح میدهد که چگونه چند زن با لحنی توهینآمیز از او پرسیدهاند که آیا با روسری، گرمش نیست. یکی از این افراد سپس سر این زن مسلمان را پایین نگه داشته و بقیه با مشت و لگد، او را کتک زدهاند.
خبرنگار بینالملل مشرق در خصوص وضعیت مسلمانها به طور خاص در انگلیس و اقدامات دولت این کشور برای ترویج ترس از اسلام و مسلمانان در میان مردم با "آرزو مرالی" مدیر تحقیقات سازمان "کمیسیون اسلامی
حقوق بشر" انگلیس گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با این مسلمان اصالتاً هندی به شرح زیر است.
سؤال:: آیا رسانهها درباره وجود اسلامهراسی در انگلیس بزرگنمایی نمیکنند؟
اتفاقاً به نظر من، رسانههای
انگلیسی درباره اسلامهراسی در این کشور کوچکنمایی میکنند. اسلامهراسی یک پدیده
بسیار واقعی در انگلیس و کشورهای دیگر غربی است. تنها مسلمانان از این پدیده آسیب
نمیبینند، بلکه کل جامعه لطمه میخورد. گزارشهایی اخیراً نشان داده که نتیجه این
پدیده، افزایش حمله به مسلمانان در خیابانهای انگلیس بوده است. ما هم آمار گرفتیم
و دیدیم واقعیت همین است. تعداد حوادث علیه مسلمانان طی پنج سال اخیر روند رو به
رشدی را نشان میدهد. حادثه اخیر، تنها یکی از نمونههای کوچک خشونت علیه مسلمانان در انگلیس است. معلوم میشود این یک تکه پارچه تأثیر زیادی دارد که به خاطر حجاب یک زن مسلمان، اینگونه به او حمله میکنند.
در کشورهای غربی، تکنیک "کلیشهای معرفی کردن
اقلیتها" بسیار رایج است
البته منظور ما از اسلامهراسی اینها نیست، بلکه اسلامهراسی از سوی رسانهها، نظام قضایی و دولت انگلیس علیه مردم مسلمان است. این نوع است که گاهی بیسروصدا شکل میگیرد، اما تا عمق وجود مردم را تحت تأثیر قرار میدهد. در کشورهای غربی و اروپایی، تکنیک "کلیشهای معرفی کردن اقلیتها" بسیار رایج است. خشن معرفی کردن سیاهپوستها، تروریست معرفی کردن مسلمانها و مرموز و بیرحم معرفی کردن روسها، نمونههایی از این شگرد است.
معمولاً این شخصیتسازیها در داستانها و فیلمها و محصولات تخیلی صورت میگیرد و وارد فرهنگ یک جامعه میشود. در عین حال، وقتی به اخبار نگاه میکنید و تحلیلهای سیاستمداران را میشنوید، متوجه میشوید که درباره افرادی که "دیگر" معرفی میشوند، همینگونه صحبت میکنند. این صحبتها در سیاستگذاریهای دولت و شیوه معرفی مردم توسط رسانهها بسیار تأثیرگذار است.
مسلمانها در این جوامع همیشه "ذاتاً خشونتطلب و وحشی" معرفی میشوند و بر همین اساس، بسیاری از مردم از مسلمانها متنفر هستند. اینها زمینه را برای تصویب قانونهایی فراهم میکند که "ضدتروریسم" نامیده میشوند، اما در واقع برای کنترل جمعیت مسلمانان تدارک دیده میشوند. از سوی دیگر، سیاست خارجی را میبینیم که جنگ با کشورهای مختلف مسلمان را ترویج و ادعا میکند، مسلمانها، انسانهایی وحشی هستند که ما حتی در کشورهای خودشان هم باید آنها را کنترل کنیم.
تهدید اسلامی در زمینهای بازی انگلیس: پسربچه مدرسهای 9 ساله "افراطگرای جهادی داعشی"
سؤال:: چه تعداد مسلمان در انگلیس حضور دارند و نسبت آنها به کل جمعیت این کشور چگونه است؟
طبق سرشماری سال 2011 حدود سه میلیون مسلمان در انگلیس زندگی میکنند که این به معنای 5 درصد از جمعیت کل این کشور است. باید به این نکته هم توجه شود که بخش عمده این جمعیت در مناطق شهری زندگی میکنند، مثلاً نیمی از این سه میلیون نفر در لندن هستند. مناطقی مانند بیرمنگام شاهد جمعیت زیادی مسلمان هستند. بیش از 20 درصد از جمعیت این منطقه را مسلمانان تشکیل میدهند.
سؤال:: آیا مسلمانان انگلیس تلاشی هم برای توقف اسلامهراسی در کشورشان کردهاند؟
مسلمانها دائماً دارند همین کار را میکنند. همیشه در تلاش هستند تا به مردم غیرمسلمان نشان دهند که اسلام واقعی چیست و مسلمانها چه کسانی هستند، اما مشکلاتی در این راه وجود دارد. اولاً که مسلمانها تنها 5 درصد از جمعیت هستند. این یعنی ما از نظر فیزیکی هم که حساب بکنیم، نمیتوانیم با 95 درصد جمعیت صحبت کنیم.
ما عمدتاً در جاهایی زندگی میکنیم که چندفرهنگه هستند، مانند لندن. اغلب مسلمانانی که در لندن زندگی میکنند، انگلیسی نیستند، بنابراین نمیتوانند با مردم انگلیس صحبت کنند. ضمن اینکه وقتی چند اقلیت در کنار هم قرار میگیرند، معمولاً میان خودشان هم اختلافاتی پیش میآید و فرصت به مسئله شناساندن اسلام به اکثریت جمعیت نمیرسد.
احترام به یهودیها و مسیحیها در انگلیس لازم است، اما نفرت از مسلمانان ایرادی ندارد
مسئله دیگر این است که شما اگر مثلاً یهودیها را در نظر بگیرید، هیچکس از آنها انتظار ندارد که به مناطق مختلف انگلیس بروند و تبلیغ کنند که یهودیت چیست و یهودیها چه کسانی هستند. دلیلش این است که دولت و رسانهها به همه مردم میگویند که هیچکس نباید از کس دیگری به خاطر هویت یا دینش متنفر باشد، اما این کار را فقط درباره یهودیها و مسیحیها انجام میدهند. دولت وظیفه دارد همین کار را درباره مسلمانها، سیاهپوستها، روسها و بقیه افراد هم انجام دهد، اما هرگز این کار را نمیکند. به جای آنکه بگوید باید به همه اقلیتها احترام گذاشت، میگوید باید به برخی از اقلیتها احترام بگذارید، اما میتوانید نسبت به برخی دیگر تنفر داشته باشید.
سؤال:: آیا همانطور که اسلامهراسی از نظر شما در انگلیس واقعی است، وحشت از داعش نیز که توسط مقامات دولت هم زیاد مطرح میشود، واقعاً در جامعه وجود دارد؟
تهدید داعش مربوط به منطقهای است که در آن عملیات میکنند، در سوریه و عراق. این تهدید بسیار هم خطرناک و جدی است و نباید آن را دستکم گرفت. با این حال، تهدید این گروهک در غرب، صرفاً ابزاری است برای توجیه همه نوع برنامههای دولتی، از فشار بر اقلیتهایی مانند مسلمانان گرفته تا تصویب قوانینی که اخیراً هم شاهد آنها بودیم، برای نظارت و جاسوسی شدید از تمام جمعیت کشور و اکنون نیز برای توجیه دخالتها و جنگهای خارجی. این در حالی است که علت پیدایش داعش احتمالاً به دخالتهای غرب در کشورهای اسلامی برمیگردد.
راهپیمایی مسلمانان در انگلیس - "ما پیامبرمان را از پدر و مادرمان بیشتر دوست داریم"
کلیشههای زیادی برای توصیف اقلیتها در انگلیس استفاده میشود و امروز، داعش است که برای توصیف مسلمانها به کار گرفته شده است. قبل از آن، بحث القاعده بود. قبل از القاعده سایر انواع تندرویها بود و قبل از آنها هم ایران و حزبالله و اتفاقات لبنان و بنیادگراهای شیعه و غیره. اینها را تحت اسمهای مختلف برای ترساندن مردم از اسلام میسازند، اما این را ما هستیم که میدانیم. چنین تهدیدهایی در کشورهای غربی باور میشود، اگرچه همهاش صرفاً بهانه است.
سؤال:: آمریکا و انگلیس دائماً ایران را
به نقض حقوق بشر متهم میکنند. فکر می کنید این کشورها با توجه به وضعیت حقوق بشر در کشورهایشان در جایگاهی هستند که نسبت به شرایط موجود در کشورهایی مانند ایران اظهار نظر کنند؟
از بحث حقوق بشر برای انتقاد از بسیاری کشورهای غیر غربی مانند ایران استفاده میشود. هیچکس نیست که به وضعیت حقوق بشر در داخل کشورهای غربی بپردازد. نه تنها مسائلی مانند حقوق سیاسی، حقوق مدنی، حقوق نژادی، بلکه مسائلی مانند زندانی شدن بدون محاکمه یا با محاکمه غیرعادلانه نیز مشکلات جدی در انگلیس هستند.
یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی در انگلیس، خشونت جنسی است. شواهدی که درباره قاچاق جنسی در انگلیس وجود دارد، اطلاعاتی که درباره کودکآزاری متداول توسط مقامات ارشد دولت طی چند دهه گذشته افشا شده است، اینها همه بحرانهای بزرگی است. فقر و بیعدالتی، همه مردم انگلیس را تحت تأثیر قرار داده است.
با این حال، ما به هیچیک از اینها نگاه نمیکنیم، بلکه به بهانه حقوق بشر، کشورهای دیگر را مورد انتقاد قرار میدهیم. البته هیچ اشکالی ندارد که درباره معضلهای موجود در دنیا صحبت کنیم، اما باید واقعگرایانه به این معضلها نگاه کنیم و وضعیت داخلی کشور خودمان را هم ببینیم. وضعیت انگلیس در حال حاضر به گونهای است که روز به روز مردم بیشتری بیخانمان میشوند.