به گزارش مشرق، در چهل روز گذشته چندین حمله علیه مسلمانان در آمریکا رخ داده است، حملاتی که در پشت آنها احساسات اسلام ستیزانه نهفته بود.
شامگاه روز سهشنبه، 20 بهمن 1393 سه دانشجوی آمریکایی مسلمان، 23 ساله، 21 ساله و 19 ساله (زن، شوهر و خواهر) در نزدیکی دانشگاه «کارولینای شمالی» در «چپل هیل» مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.
قاتل مردی 46 ساله بود که افکار ضد اسلامی داشت، وی در صفحه فیس بوک خود توهین و حمله به مسلمانان را نه حق خود، بلکه وظیفه خود دانسته بود.
پدر و مادر قربانیان نیز پس از این حادثه طی کنفرانس مطبوعاتی گفتند: چون فرزندانمان مسلمان بودند، کشته شدند.
حال 40 روز از آن حادثه میگذرد و در این مدت جامعه آمریکا شاهد حملات اسلام ستیزانه متعددی بوده است. مقامات آمریکایی در حالی سعی دارند تا این حملات را با اهداف شخصی توجیه کنند که رسانههای آمریکایی هیچ واکنشی یا بازتابی نسبت به این جنایات از خود بروز نمیدهند.
نکته قابل توجه در نوع برخورد رسانههای غربی با حادثه «چپل هیل» جیغ بنفش این رسانهها در رابطه با حادثه «شارلی ابدو» در تاریخ 7 ژانویه 2015 بود که موجی از اسلام هراسی را در اروپا و آمریکا به راه انداخت.
دو هفته پس از جنایت چپل هیل، فرد یا افرادی به مسجد «ایوی سیتی» واشنگتن دیسی حمله کرده و به تخریب و غارت اموال مسجد پرداختند و دو روز بعد نیز بار دیگر به این مسجد حمله شد؛ مهاجمان اقدام به شکستن شیشهها و پاره کردن قرآن کریم کردند.
به فاصله یک هفته پس از این حادثه، بار دیگر مهاجمان اسلام ستیز به یک فرد عراقی در شهر «دالاس» حمله کرده و وی را با ضرب گلوله کشتند.
قتل وی زمانی رخ داد که او همراه با همسر محجبهاش، برای عکس گرفتن از برف، به خیابان رفته بودند.
در پی این حادثه، شورای روابط آمریکایی-اسلامی تگزاس، با صدور بیانیهای، خواستار تحقیقات فوری و کامل در این رابطه شد و از مقامات آمریکایی خواست تا در مورد قتلهای اخیر علیه مسلمانان جواب قانع کنندهای بدهند.
حادثه بعدی در تاریخ 27 اسفند رخ داد و بار دیگر نیز مهاجمان اسلام ستیز در منطقه «مکلنگبورگ کانتی» کارولینای شمالی، به سوی یک خانواده مسلمان آتش گشودند و 18 گلوله به سمت خانه آنها شلیک کردند؛ در این حادثه مادر خانواده به شدت مجروح و روانه بیمارستان شد.
تمامی این حوادث در حالی است که اگر کوچکترین حملهای از سوی مسلمانان در کشورهای غربی رخ دهد، تمام رسانهها و منابع غربی خط خبری و تحلیلی خود را در راستای اسلام هراسی سوق میدهند، یک لحظه فکر کنید اگر یک صهیونیست در این حوادث زخمی میشد، چه موج خبری به راه میافتاد.
در تمامی این حوادث، مقامات آمریکایی سعی کردهاند به نوعی این حملات را توجیه کنند، اینکه مهاجمان از سلامت روانی برخوردار نبودند یا مسائل شخصی در جریان بوده و یا اینکه حملات کور بوده است از شایعترین توجیهات مقامات پلیسی و قضایی آمریکاییها بوده است.
به طور طبیعی پس از این حوادث، پلیس به دنبال مجرمین میگردد و پس از دستگیر کردن مهاجم، وی مدتی نیز به زندان میافتد، اما مسأله این نیست و باید به دنبال ریشههای چنین حوادثی رفت، حوادثی که نباید به فرد محدود شود و با بررسی چند ماه اخیر فضای رسانهای و تبلیغاتی غرب، میتوان به نتایج منطقی رسید.
چهرهای که این رسانهها از اسلام و مسلمانان به مخاطب خود القا میکنند را باید ریشه چنین حوادثی دانست، تاریخ وحشیگری غربیها به مراتب سیاه تر از جنایات امثال داعش و القاعده است، اما چگونه است که اگر یک فرد غربی دست به چنین جنایتی بزند، در بایکوت خبری به فراموشی میرود یا موضوه صرفا فردی توصیف میشود، اما اقدامات تررویستهای تکفیری به نام تمام مسلمانان و اسلام عزیز ثبت میشود.
شامگاه روز سهشنبه، 20 بهمن 1393 سه دانشجوی آمریکایی مسلمان، 23 ساله، 21 ساله و 19 ساله (زن، شوهر و خواهر) در نزدیکی دانشگاه «کارولینای شمالی» در «چپل هیل» مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.
قاتل مردی 46 ساله بود که افکار ضد اسلامی داشت، وی در صفحه فیس بوک خود توهین و حمله به مسلمانان را نه حق خود، بلکه وظیفه خود دانسته بود.
پدر و مادر قربانیان نیز پس از این حادثه طی کنفرانس مطبوعاتی گفتند: چون فرزندانمان مسلمان بودند، کشته شدند.
حال 40 روز از آن حادثه میگذرد و در این مدت جامعه آمریکا شاهد حملات اسلام ستیزانه متعددی بوده است. مقامات آمریکایی در حالی سعی دارند تا این حملات را با اهداف شخصی توجیه کنند که رسانههای آمریکایی هیچ واکنشی یا بازتابی نسبت به این جنایات از خود بروز نمیدهند.
نکته قابل توجه در نوع برخورد رسانههای غربی با حادثه «چپل هیل» جیغ بنفش این رسانهها در رابطه با حادثه «شارلی ابدو» در تاریخ 7 ژانویه 2015 بود که موجی از اسلام هراسی را در اروپا و آمریکا به راه انداخت.
دو هفته پس از جنایت چپل هیل، فرد یا افرادی به مسجد «ایوی سیتی» واشنگتن دیسی حمله کرده و به تخریب و غارت اموال مسجد پرداختند و دو روز بعد نیز بار دیگر به این مسجد حمله شد؛ مهاجمان اقدام به شکستن شیشهها و پاره کردن قرآن کریم کردند.
به فاصله یک هفته پس از این حادثه، بار دیگر مهاجمان اسلام ستیز به یک فرد عراقی در شهر «دالاس» حمله کرده و وی را با ضرب گلوله کشتند.
قتل وی زمانی رخ داد که او همراه با همسر محجبهاش، برای عکس گرفتن از برف، به خیابان رفته بودند.
در پی این حادثه، شورای روابط آمریکایی-اسلامی تگزاس، با صدور بیانیهای، خواستار تحقیقات فوری و کامل در این رابطه شد و از مقامات آمریکایی خواست تا در مورد قتلهای اخیر علیه مسلمانان جواب قانع کنندهای بدهند.
حادثه بعدی در تاریخ 27 اسفند رخ داد و بار دیگر نیز مهاجمان اسلام ستیز در منطقه «مکلنگبورگ کانتی» کارولینای شمالی، به سوی یک خانواده مسلمان آتش گشودند و 18 گلوله به سمت خانه آنها شلیک کردند؛ در این حادثه مادر خانواده به شدت مجروح و روانه بیمارستان شد.
تمامی این حوادث در حالی است که اگر کوچکترین حملهای از سوی مسلمانان در کشورهای غربی رخ دهد، تمام رسانهها و منابع غربی خط خبری و تحلیلی خود را در راستای اسلام هراسی سوق میدهند، یک لحظه فکر کنید اگر یک صهیونیست در این حوادث زخمی میشد، چه موج خبری به راه میافتاد.
در تمامی این حوادث، مقامات آمریکایی سعی کردهاند به نوعی این حملات را توجیه کنند، اینکه مهاجمان از سلامت روانی برخوردار نبودند یا مسائل شخصی در جریان بوده و یا اینکه حملات کور بوده است از شایعترین توجیهات مقامات پلیسی و قضایی آمریکاییها بوده است.
به طور طبیعی پس از این حوادث، پلیس به دنبال مجرمین میگردد و پس از دستگیر کردن مهاجم، وی مدتی نیز به زندان میافتد، اما مسأله این نیست و باید به دنبال ریشههای چنین حوادثی رفت، حوادثی که نباید به فرد محدود شود و با بررسی چند ماه اخیر فضای رسانهای و تبلیغاتی غرب، میتوان به نتایج منطقی رسید.
چهرهای که این رسانهها از اسلام و مسلمانان به مخاطب خود القا میکنند را باید ریشه چنین حوادثی دانست، تاریخ وحشیگری غربیها به مراتب سیاه تر از جنایات امثال داعش و القاعده است، اما چگونه است که اگر یک فرد غربی دست به چنین جنایتی بزند، در بایکوت خبری به فراموشی میرود یا موضوه صرفا فردی توصیف میشود، اما اقدامات تررویستهای تکفیری به نام تمام مسلمانان و اسلام عزیز ثبت میشود.