نخست پیروزیهای روزافزون ارتش عراق در برابر داعش
دوم مواخذه مسئولان نظامی دولت اوباما از جمله مارتین دمپسی و چاک هیگل در کمیته سنای مجلس نمایندگان آمریکا
و سوم ارائه راهبرد جدید آمریکا در برابر داعش
ارتباط سفر دمپسی و پیروزی های ارتش عراق
سفر دمپسی بلافاصله بعد از آزادسازی شهر بیجی و پالایشگاه نفتی واقع در 10 کیلومتری آن صورت گرفت: بعد از آزادسازی آمرلی و جرف الصخر این سومین پیروزی بزرگ ارتش عراق بود که به فاصله چند هفتهای از یکدیگر صورت گرفت: بر این اساس به نظر میرسد یکی از اهداف سفر دمپسی به عراق در این مقطع زمانی مشارکت در این پیروزی و در صورت توان، مصادره آن به نام آرتش آمریکا بوده است: نکته قابل توجه در این زمینه این است که هر چند مسئولان آمریکایی و از جمله شخص دمپسی از برگشت ورق تحولات در عراق سخن میگویند اما در ابتدای تشکیل ائتلاف به اصطلاح ضد داعش به شدت از کسب موفقیت در برابر داعش بدبین بودند و از زمانبر بودن این پروژه سخن میگفتند.
بر این اساس می توان گفت که کسب پیروزی های جدید در عراق که به همت ارتش و به پشتوانه نیروهای مردمی عراق و ابتکارات دولت جدید حاصل شده است ، برای خود آمریکاییها نیز غیرمترقبه بوده است: بر این اساس میتوان گفت یکی از اهداف سفر دمپسی این است که نقش و حضور نظامی آمریکا را از جنگ علیه داعش از حاشیه به متن آورند و آن را در عرصه نظامی نیز پررنگ نشان دهند.
در این راستا آمریکا در صدد است که تعداد نیروهای نظامی خود را از 1500 نفر به 3200 نفر برساند: هر چند گفته می شود نیروهای اعزامی آمریکا عمدتا نقش مشاوره خواهند داشت اما دمپسی در سخنانی گفته است:" ما ممکن است مجبور شویم کنترل بعضی مناطق را در عراق به دست بگیریم و سپس آنها را به نیروهای عراقی تحویل دهیم:" که این اظهارات نشان می دهد نیروهای اعزامی آمریکا در مواقع مقتضی عملیات کماندویی هم انجام خواهند داد.
در خصوص اینکه چه دلایلی موجب ایجاد چنین انگیزهای در آمریکا شده است می توان به چند عامل اشاره کرد:
نخست اینکه پیروزیهای اخیر ارتش و نیروهای مردمی عراق در این کشور حتی در مناطقی مانند جرف الصخر که نیروهای آمریکایی در زمان حضور در عراق جرات ورود به این مناطق را نداشتند به کمک ایران صورت گرفت و در چنین وضعیتی آمریکا نمیخواهد از ایران عقب بماند.
دوم اینکه با عقب راندن داعشیها از مناطق شیعه نشین و کردنشین عراق اکنون روند جنگ با داعش بتدریج به داخل مناطق سنی نشین نزدیک می شود و لذا آمریکا تلاش میکند آموزش نیروهای عشایر و محلی این مناطق را خود در دست بگیرد تا با ارائه تصویری نجات بخش سنیهای این مناطق را به خود جذب کند.
ارتباط سفر دمپسی و تحولات جدید در کنگره آمریکا
ژنرال دمپسی پیش از سفر به عراق به همراه چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان این کشور حاضر شد و به سوال های زیادی (که به ناکارایی رویکرد دولت اوباما در جنگ با داعش مربوط میشد ) پاسخ گفت. وی در بخشی از دفاعیات خود با حمایت از رویکرد جاری تقویت ارتش عراق به جای درگیری نظامی مستقیم آمریکا با داعش در عملیات زمینی گفت:" ما به دو طریق می توانیم راهبرد شکست دادن داعش را دنبال کنیم: ما می توانیم کل مالکیت را در اختیار بگیریم و به تدریج در طول زمان گذار را صورت دهیم و آن را به نیروهای امنیتی عراق و پیشمرگ ها و قبایل و مخالفان سنی واگذار کنیم.
وی افزود که "آمریکا همچنین می تواند از همان آغاز عراقی ها را توانمند کند و آنها را مسئول پیامدها بداند چون در نهایت این کشور آنها است که تهدید می شود: روشن است که ما مسیر دوم را انتخاب کردیم: ما در این مسیر یک رد پای ساده گذاشتیم که تمرکز آن پیشرفت نیروهای امنیتی است."
اما آنچه ارتباط سفر غیرمترقبه دمپسی به عراق را در ارتباط با تحولات کنگره این کشور آشکار میکند ،این است که با پیروزی اخیر جمهوری خواهان در انتخابات کنگره، دولت اوباما و پنتاگون بیش از پیش برای توجیه سیاستهای خود بخصوص در زمینه دریافت بودجه به کنگره نیاز و وابستگی پیدا میکند و با توجه به اینکه دولت اوباما برای اجرای طرح جدید خود در عراق (که اعزام 1500 نیروی نظامی جدید در پوشش مشاوره و تغییر رویکرد نظامی از تدافعی به تهاجمی را شامل می شود) به بودجه اضافی نیاز دارد از اینرو به نظر میرسد بخشی از اهداف سفر دمپسی به عراق ایجاد اطمینان و اعتماد در میان اعضای کنگره و بخصوص مخالفان برای اعطای بودجه مورد درخواستی پنتاگون بوده است.
ارتباط سفر مارتین دمپسی و راهبرد جدید آمریکا
از زمانی که آمریکا به سیاست سکوت و انفعال خود در قبال سقوط غافلگیر کننده موصل به دست داعش و اعلام دولت خودخوانده آن در مناطق تحت اشغال عراق و سوریه پایان داد، چند مرحله را می توان در اعلام خط مشی و یا راهبرد آمریکا برای مقابله با داعش در نظر گرفت. مرحله نخست با پیشروی غیر منتظره داعش به سمت مناطق کردنشین شمال عراق اتخاذ شد که طی آن آمریکا اعلام کرد فقط با استفاده از حملات هوایی برای مقابله با پیشرویهای داعش و امدادرسانی به غیرنظامیان تحت محاصره داعش از جمله ایزدی ها بسنده خواهد کرد.
در مرحله دوم که بعد از تشکیل دولت فراگیر در عراق آغاز شد آمریکا در کنار ادامه حملات هوایی تسلیح ارتش عراق و پیشمرگههای کُرد را نیز در دستور کار قرار داد. در مرحله سوم آمریکا به این نتیجه رسید که مقابله با داعش بدون هدف قرار دادن مراکز استقرار این گروه در سوریه امکان پذیر نخواهد شد لذا تصمیم گرفت دامنه حملات خود را به سوریه گسترش دهد اما به گونه ایی عمل نشود که اینکار به نفع دولت بشار اسد تمام شود.
اکنون در مرحله چهارم هنوز پاسخ این سوال بدرستی مشخص نیست که آمریکا چگونه میخواهد بین مقابله با داعش و دولت سوریه ارتباط برقرار کند؟ اگر هدف و اولویت آمریکا مقابله با خطر داعش باشد در این صورت جذب سوریه میتواند سریعترین و کم هزینه ترین راه برای مقابله با داعش باشد کما اینکه حمایت از رویکرد ارتش عراق نیز توانست پیروزیهای بزرگی را در فرصت کم رقم بزند.
در رویکرد جدید آمریکا دلایل روشنی که حاکی از جذب دولت سوریه در ائتلاف مبارزه با داعش باشد دیده نمیشود و چه بسا در مواردی هم آنگونه که از شواهد موجود بر میآید ظاهرا مشاوران کاخ سفید به اوباما در این باره آدرس غلط میدهند و به جای اینکه وی را به رفع کاستیهای ائتلاف ضد داعش از جمله حضور نداشتن سوریه در آن هدایت و راهنمایی کنند در مقابل درست برعکس وی را به ادامه و حتی تشدید اشتباهات گذشته در این زمینه ترغیب میکنند.
آنگونه که خبرگزاری روسی ایتارتاس در گزارشی اذعان کرده است به اوباما گفته میشود که از همان ابتدا آغاز جنگ با داعش بدون یکسره کردن کار دولت سوریه اشتباه بوده است که تجویز عملی این توصیه میتواند تشدید اقدامات علیه دولت بشار باشد. در این راستا چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به سوالاتی درباره امکان تغییر رویکرد آمریکا در قبال دولت سوریه با رد این اظهارات گفت :" وزارت خارجه و دفاع اعلام کردهاند که استراتژی ما تغییر نکرده است. هدف ما از آموزش آنها همین است. این افراد قصد سرنگون کردن اسد را هم دارند اما خطر اول برای آنها داعش است."
البته هیگل خطر داعش را به قدری جدی و گسترده معرفی کرد که در برابر آن هیچ تهدیدی را نمی توان از جانب سوریه برای آمریکا تصور کرد: وی در این خصوص خاطر نشان کرد:" تاکنون هیچ تهدیدی خطرناک تر از داعش نداشتهایم: داعش و اسلحههایی که در اختیار آن است و اطلاعات راهبردی و اموال و ایدئولوژی این گروه تروریستی تهدیدات جدیدی هستند و این تهدیدی بسیار بزرگ است که فقط عراق را در بر نمیگیرد بلکه خاورمیانه را تهدید میکند، این تهدیدی برای آینده عراق است."
هر چند راهبرد جدید آمریکا در خصوص بخش سوری مقابله با داعش مبهم و جهت گیری آن چندان روشن نیست امادر بخش عراقی آن چنین ابهامی دیده نمیشود. در این خصوص مارتین دمپسی رئیس ستاد ارتش آمریکا نیز در جلسه ویژه مجلس نمایندگان برای بررسی راهبرد مبارزه با داعش گفت: " راهبرد ما در مبارزه با داعش به طور کلی بر مبنای ایجاد شرکایی در عراق از جمله دولت عراق و شرکای محلی است و در مورد سوریه هم بر 20 میلیون سنی متمرکز شدهایم که ایدئولوژی حکومت سوریه را بر نمی تابند.
دمپسی گفت: راهبرد فراگیر ما متمرکز بر حمایت از دولت فراگیر، حفظ یک ائتلاف گسترده جهانی و منطقه ای و نیز تقویت نیروهای محلی حاضر در میدان نبرد است این راهبرد همچنین شامل قطع منابع داعش، مبارزه با پیامدهی داعش، جلوگیری از پیوستن جنگجویان خارجی به داعش ، ارائه کمکهای بشر دوستانه و تلاش دیپلماتیک فشرده منطقهای و جهانی است."
در مجموع به نظر میرسد طرح راهبرد جدید آمریکا به لحاظ علل به شکست دموکراتها در انتخابات کنگره و به لحاظ عملیاتی به سفر دمپسی ارتباط دارد. هر چند در این شکست عوامل داخلی همچون تحقق نیافتن وعده های داده شده در عرصه های مختلف همچون بیمه خدمات درمانی و یا ایجاد تسهیلات برای مهاجران موثر بوده است اما به روال معمول نگاه دولتمردان و بخصوص مشاوران دولت اوباما به خارج دوخته شده و در این راستا هرچند برخی از نظریه پردازان سیاست خارجی آمریکا بر تغییر نگاه این کشور از خاورمیانه به شرق آسیا برای کسب موفقیت در عرصه سیاست خارجی تا انتخابات سال 2016 ریاست جمهوری آمریکا تاکید میکنند اما در عین حال این امکان در خاورمیانه نیز برای دولت اوباما وجود دارد که برای مثال با جذب سوریه در ائتلاف ضد داعش حداقل بخشی از ناکامیهای خود را در این عرصه جبران کند.