*******
در بخش رمان، بیترسی اثر محمدرضا کاتب، سنگ و سایه اثر محمدرضا صفدری، آه با شین نوشته محمدکاظم مزینانی، ملکان عذاب اثر ابوتراب خسروی و روز حلزون نوشته زهرا عبدی آثار نامزد دریافت جایزه هستند.در بخش داستان کوتاه، نیز رازهای سانتیمتری اثر مردعلی مرادی، در هوای گرگ و میش نوشته محسن عباسی، سرطان جن اثر رامبد خانلری، دور برگردان نوشته میثم کیانی و گرمازدگی نوشته فرشته احمدی نامزد این دوره از جایزه هستند.
در بخش نقد ادبی، نشانه معناشناسی دیداری اثر حمیدرضا شعیری، گشودن رمان نوشته حسین پاینده، آینههای دور و نزدیک اثر صابر امامی، شهر و تجربههای مدرنیته فارسی نوشته نرگس خالصی مقدم و کارکردهای گفتمانی سکوت اثر لیلا صادقی نامزد دریافت جایزه هستند.
در بخش مستندنگاری، زندان الرشید اثر فرهاد فخرالدینی، پنجرههای تشنه اثر مهدی قزلی (انصراف از ادامه شرکت در داوری)، سفر برگذشتنی اثر محمدرضا توکلی صابری، شرح بینهایت اثر فرهاد فخرالدینی و ۱۹۷۰ روز در شماره شش ژان بارت اثر حجتالله ایوبی آثار نامزد دریافت جایزه هستند.
با این حال و آنطور که سایت جایزه جلال گزارش داده، چند اثر خوب و خواندنی نیز از گردونه رقابت نهایی حذف شدند.
در میان آثاری که موفق به راهیابی به جمع پنج نامزد نشدند، دو اثر از انتشارات عصر داستان وابسته به بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به چشم میخورد. جالب آنکه نویسندگان هر دو اثر از اعضای هیئت علمی جایزه هفتم هستند. یعنی دکتر محمد حنیف و صادق کرمیار.
صادق کرمیار با کتاب «درد» رقابتی نزدیک به پنج نامزد نهایی بخش رمان داشت.
«درد» روایت متفاوتیست از کسانی که در دو موقعیت مختلف به سر میبرند. موقعیتی که باید شناسایی کنند و موقعیتی که باید شناسایی شوند. اما زندگی آنها در شهر پیچ و خمهای زندگی دیگران را دارد. «درد» در عین حال روایت دو جور زندگی در دوسوی مرز است با تفاوتها و البته شباهتهایی.
محمد حنیف نیز اثر «کلاه جادویی و مجسمه مسی» را برای داوری به دبیرخانه جایزه جلال سپرده بود. این اثر نیز نتوانست نظر داوران را برای نامزدی نهایی جلب کند اما رقابت نزدیکی با آنها داشت. در معرفی این اثر در وبسایت ناشر (عصر داستان) آمده است:
«دور کرسی بنشینی و مادر برایت از پدری بگوید که پدری نکرد برای زن و بچهاش، بگوید که چطور زن با سیلی صورتش را سرخ نگه میداشت، و بعد، پسرش کین چشمهای مردان هوسباز را تا همیشه به دل گرفت. و باز سر بلند کند و بگوید و تو همینطورکه لحاف را تا روی شانههایت بالا میکشی، ببینی که آن پسر باید از معشوق میگذشت و به بیابانها سر میگذاشت و مجسمهی مسی بخت و اقبالش را مییافت، تا به کلاه جادویی روی سرش دست پیدا کند. که پسرک باید دریادل باشد و در پی خیر و صلاح، تا مورد عنایت مجسمه مسی قرار گیرد. که حالا بزرگ شده و عاشق شده، دل را گذاشته و کاسب شده، در کسبش ترازو میزان کرده و عادل شده، به کلاه جادویی رسیده و کتاب سفید عمرش را خوانده، خوانده و به راهی که میخواسته رفته. آری، کلاه جادو و مجسمه مسی نه این قصه، بلکه چنین قصهایست؛ پس باید زیر کرسی رفت و خواند و عاشق شد و در پی خیر و صلاح خود و مردمان بود»
اثر دیگری که به جمعِ 10 اثر نهایی راهیافت، اثر نویسندهای جوان به نام علی غبیشاوی است. «بیمترسک» را انتشارات نگاه منتشر کرده است. «سرود مردگان» اثر فرهاد کشوری محصول نشر زاوش و «خواستم بگویم خون را ببین» اثر رویا شکیبایی محصول نشر چشمه دو اثر دیگری هستند که به جمع ده اثر برتر راه یافتند ولی از راهیابی به فهرست نامزدها بازماندند.
اختتامیه هفتمین جایزه ادبی جلال آل احمد روز دوشنبه سوم آذرماه ۱۳۹۳ از ساعت ۱۴ در تالار وحدت تهران برگزار می شود که اجرای آن را سید عباس سجادی بر عهده دارد.