ساده بود و تمیز. می‌گفت: «به نظر من هر آدمی دو دست لباس داشته باشد بس است. یک دست را بپوشد، یک دست را بشوید». حواسش خیلی جمع بود که گرفتار عافیت و رفاه طلبی نشود.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، اول آذر سالروز تولد سرداری از غیورمردان آذربایجان است که آوازه اخلاص و دیانتش در لشکر 31 عاشورا زبانزد بود. مردی که با شجاعت و درایت مثال زدنی‌اش حماسه‌های ماندگاری دردوران دفاع مقدس آفرید و نام خود را در جریده عاشقان شهادت ثبت کرد.

برای کسی که اهل این آبادی نبود

اول آذر سالروز تولد سردار «شهید حمید باکری» جانشین فرمانده لشکر 31 عاشورا است. این سردار نستوه پس از سال‌ها مجاهدت ، سرانجام در عملیات خیبر بر اثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد و روح بزرگ این مجاهد بزرگ به آسمان پر کشید. به بهانه سالروز تولدش فرازهایی از سیره و سلوک این مرد الهی را مرور می‌کنیم:

مرد ساده

اهل "اینجا" نبود. مال "آبادی" دیگر بود. در سرش سودای دیگری داشت. پی "چیزی" می‌گشت. به دنیا پشت کرده بود . انگار دنیا از چشمش افتاده بود! به قول همسرش: «هیچ وقت از دنیا حرف نمی‌زد». زندگی ساده‌ای داشت. لباس ساده می‌پوشید. در بند مو و اینطور چیزها نبود. "ساده بود و تمیز". می‌گفت: «به نظر من هر آدمی دو دست لباس داشته باشد بس است. یک دست را بپوشد، یک دست را بشوید». حواسش خیلی جمع بود که گرفتار عافیت و رفاه طلبی نشود. از تجمل و اسراف شدیداً پرهیز داشت. به همسرش مدام سفارش می‌کرد : «درست زمانی بروید خرید که واقعاً معطل مانده باشید».

بنده خدا

هر گاه دلش می‌گرفت، سجاده اش را پهن می‌کرد و به نماز می‌ایستاد. علاقه خاصی به نماز داشت"بنده" خدا بود و از عبادت لذت می‌برد. سعی می‌کرد نماز شبش ترک نشود حتی در دل جنگ. نماز شبش اغلب طولانی می‌شد. حتی گاهی نماز شب را در پشت بام می‌خواند. بعضی وقت‌ها نمازش که تمام می‌شد، سرسجاده‌اش می‌نشست، بدون اینکه حرفی بزند، فقط سکوت می‌کرد. سکوتش تماشایی بود. به مستحبات بیشتر اهمیت می‌داد و می‌گفت: «مستحبات بیشتر آدم را به خدا نزدیک می‌کند».

عارف مجاهد

اهل مطالعه و اندیشه بود. مطالعه کردنش با دیگران فرق داشت. سرسری نمی‌خواند. اهل تعمق و تامل بود. عمیق می‌خواند. به قول همسرش: «چیزهایی که خوانده بود، خواندن تنها نبوده، در تن و روحش نشسته بود». انس و الفت عجیبی با قرآن داشت. به قولی: «قرآن در روحش نشسته بود». حمید مرد مبارزه و جهاد بود. به تعبیری عرفان و جهاد را با هم آمیخته بود. زاهد شب و شیر روز بود.

دلباخته امام

"آقازاده" نبود اما خیلی‌ها "آقا زاده" صدایش می‌کردند. از بس که به"امام" علاقه داشت. دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را"آقا" صدا می‌زد. اصلاً به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود که در آلمان درس و مشق را رها کرد و به سوریه و فلسطین رفت و شیوه مبارزه آموخت و برای دیدار با امام سر از پاریس در آورد. پس از آشنایی با امام عزمش برای مبارزه با رژیم شاه بیشتر شد .درس و مشق را برای همیشه به امان خدا رها کرد و شد فدایی امام.

چشمان سرخ

می‌گفت: باید فردی پر تلاش و خستگی ناپذیر باشید. خودش همین طور بود. مرد عمل بود. نستوه و خستگی‌ناپذیر. خستگی را حس نمی‌کرد. در جبهه با خستگی خداحافظی کرده بود. خواب و خوراک نداشت. "مرد" خواب را به چشمهایش حرام کرده بود. انگاری با خواب هم سر جنگ داشت. به خاطر همین، چشمهایش همیشه قرمز بود. چشمهایش سفیدی نداشت. از زور بی‌خوابی، بارها مویرگ چشمهایش ترک بر می داشت و رنگ خون می گرفت. چشمهایش شفق‌گون بود. سرخ و خونرگ!

الفبای زندگی

«آقا مهدی» تنها برادرش نبود. استادش بود و پیر و مرادش و بیشتر از همه یار و همراهش. علاقه حمید به آقا مهدی (آقای لشکر عاشورا) زبانزد خاص و عام بود. حمید، الفبای زندگی و فوت و فن مبارزه و جهاد را از آقا مهدی آموخته بود و به او ایمان داشت. جلوی آقا مهدی فقط دوزانو می‌نشست. وقتی هم آقا مهدی نبود باز از اول تا آخر حرف او، مهدی بود. می‌گفت : «به خدا شما آقا مهدی را نمی‌شناسید. عمر مفید من از وقتی که رفتم پیش مهدی شروع می شود».

سبقت مجاز

ته‌تغاری بود اما همیشه سنت‌شکنی می‌کرد و بعضی وقت‌ها از آقا مهدی جلو می‌زد. با آنکه داداش"کوچیکه" بود اما زودتر از آقا مهدی تشکیل خانواده داد و همینطور با آنکه جانشین و تحت امر فرمانده لشکر بود از آقا مهدی سبقت گرفت و جلوتر زد و زودتر از او از دروازه شهادت گذشت و آسمانی شد. با شهادت حمید، آقا مهدی هم برادرش را از دست داد و هم جانشین لشکرش را و هم یار و همراه همیشگی‌اش را. با اینهمه آقا مهدی گفتشهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده است.
گفت و گو: محمدعلی عباسی‌اقدم / دفاع پرس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۲
    0 0
    چرا با همسرشون مصاحبه نمیکنید؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس