به گزارش مشرق، دهمین دور نشست جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 طی یک سال گذشته در هتل «کوبورگ» وین در حال برگزاری است؛ آن هم در شرایطی که ثانیههای آخر مهلت چهارماههای که بیستوهفتم تیرماه هیاتهای مذاکرهکننده پس از ششمین دور مذاکرات وین بر سر آن توافق کردند، روز دوشنبه سوم آذرماه به سر میآید.
گفتوگوها بر سر تدوین راهحل جامعی است بر پایه سند ژنو موسوم به «برنامه اقدام مشترک» که سوم آذرماه 1392 میان هفت کشور ایران، انگلیس، فرانسه، آمریکا، روسیه، چین و آلمان با حضور مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به امضا رسید.
بر اساس متن سند منتشرشده از سوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، قرار بود این راهحل جامع، دارای دوره زمانی بلندمدت مشخصی باشد که به طور همهجانبه تحریمهای هستهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی را بردارد و گامهایی را برای دسترسی به حوزههای تجاری، فناوری، مالی و انرژی بر مبنای یک برنامه تنظیمی اتخاذ کند.
همچنین توافق شد این راهحل جامع متضمن یک برنامه غنیسازی برای یک دوره مورد توافق باشد که شاخصهای آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیتهای مورد توافق درباره دامنه، ظرفیت و محلهای غنیسازی و ذخایر اورانیوم غنیشده تعیین شده باشد.
رفع نگرانیها درباره رآکتور آب سنگین اراک، پرهیز از بازفرآوری و ساخت تاسیسات مرتبط با آن، انجام اقدامات شفاف ساز با نظارت بیشتر تا اندازه مورد توافق و همکاری بینالمللی هستهای غیرنظامی از دیگر بندهای تشریح کننده گام نهایی بود تا پس از اجرای موفق آن و سپری شدن کامل دوره زمانی مورد توافق، برنامه هستهای ایران به روال طبیعی خود برگردد و با آن بر پایه حقوق مندرج در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (ان. پی. تی) برخورد شود (امری که حق همه اعضای این معاهده است).
اجرای 6 ماهه گام نخست برنامه اقدام مشترک از سیام دی ماه 1392 آغاز شد و پیشبینی شده بود برای 6 ماه دیگر قابل تمدید باشد و همانگونه که آمد، مهلت چهارماههای برای آن در نظر گرفته شد.
اینکه بلافاصله پس از سوم آذر پارسال برداشتهای متفاوت تیمهای ایرانی و غربی از متن سند ژنو به سادگی نقایص آن را روشن کرد و اینکه بارها وزارت امورخارجه ایران از تاخیر در آزادسازی مبالغ مورد توافق یا چندین دور تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا یا بیتوجهی به اجرای برخی تعهدات آنها به ابراز گلایه از افزایش بیاعتمادی به دلیل چنین اقدام هایی پرداخت، نباید در جمعبندی نهایی نادیده گرفته شود.
اینک همچنان صحبت از اختلاف است؛ تقریبا بر سر همه موارد مهمی که در راهحل جامع قرار بود درباره آنها توافق شود. این را میتوان از گفتههای وزرای امورخارجه و نمایندگان هیاتهای مذاکرهکننده هفت کشور دریافت.
با توجه به اینکه خبرها از حضور وزرای امورخارجه هفت کشور در وین حکایت می کند، برخی دستیابی به توافق را ممکن میدانند و عده ای دیگر، درباره آن چندان خوش بین نیستند. در این میان، بسیاری از تحلیلگران و رسانههای غربی از احتمال تمدید مدت مذاکره میگویند و از دید عدهای دیگر، در سوم آذرماه توافق بر سر اصول کلی میسر خواهد شد. نقطه مشترک این دو نظر در ادامه مذاکرات است؛ اولی بدون امضای یک سند اولیه و دومی در قالب یک چارچوب مذاکراتی.
به نظر میرسد نرسیدن به توافق، خواست طرفهای مذاکره به ویژه تهران و واشنگتن نباشد. تیم مذاکرهکننده ایرانی طی یک سال گذشته زمان و انرژی زیادی برای پیشبرد راهبرد مورد تاکید خود یعنی مذاکره گذاشته است. رییس جمهور کنونی آمریکا نیز از آغاز دستیابی به قدرت در شعارها و سخنرانیهای خود، توجه زیادی به موضوع برنامههای هستهای ایران داشت و اینک پس از واگذاری انتخابات میاندورهای کنگره به حریف، به دنبال راهی میگردد که دستکم سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری را به سود حزب خود رقم بزند. از سوی دیگر، حدود یک ماه دیگر تا آغاز دوره کنگره جدید باقی نمانده است و دولت آمریکا میخواهد با حداقل هزینه، به توافق هستهای برسد و نیشهای انتقادآمیز کمتری از جمهوریخواهان بشنود.
شاید یکی از دلایل نامهنگاری اوباما با رهبر معظم انقلاب در این برهه زمانی نیز همین بوده تا شاید برای برون رفت از باتلاق مشکلات متعدد این کشور در منطقه خاورمیانه راهی باز کرده باشد.
همه اینها دلیل نمیشود تا همانگونه که مقامات آمریکایی بارها تاکید کردهاند، هر توافقی را برای خود مناسب ببینند و بخواهند به هر قیمتی به توافق برسند. آنان میدانند در صورت امضای توافقی که مد نظر تندروها به ویژه لابی صهیونیستی آمریکا نباشد، پیش از موعد قافیه ریاست جمهوری را واگذار خواهند کرد.
بنابراین کاخ سفید همان رویکرد همیشگی را دنبال می کند که بتواند به هر ترتیبی مانع برنامه هستهای ایران شود و به قول خودشان حتی پیچ و مهرههای تاسیسات هستهای ایران را از هم باز کنند. زیرا فقط در این صورت میتوانند رضایت تاثیرگذاران پشت پرده سیاست آمریکا یعنی صهیونیستها را به دست آورند و در دولت آینده نیز حضور خود را تضمین کنند.
بنابراین معادله تا اندازهای روشن است. حتی اگر دهمین نشست گروههای مذاکرهکننده هستهای در وین به امضای توافقی بر سر اصول کلی بینجامد، یعنی سندی درباره برخی مسائل کلی و ادامه مذاکرات در قالب یک چارچوب زمانی و حتی حول موضوعهای محدود برای توافق بر سر جزییات امضا شود، غربیها انعطافناپذیری ایران در مواضع خود را دلیل نرسیدن به توافق کامل در سوم آذر معرفی میکنند و دست به جنگ رسانهای گستردهای در این زمینه میزنند. از سوی دیگر، این شرایط دوباره راهی را باز خواهد کرد برای ارائه تفسیرهای مورد دلخواه هر کدام از طرفها و در نتیجه ادامه کشمکشها.
به نظر میرسد از آنجا که جمهوری اسلامی ایران تاکنون طی 12 سال گذشته هیچگاه از میدان مذاکره پا پس نکشیده است، در صورت ادامه گفتوگوها- چه در قالب تمدید مدت و چه به بهانه چانهزنی بر سر جزییات- باز هم میز مذاکره را ترک نکند.
از سوی دیگر، تدوین راهحل جامع نیز به معنای پایان مذاکرات نیست بلکه چارچوب تازهای برای آن خواهد چید و از آن پس گفتوگوها باید حول چگونگی اجرای بندهای آن ادامه یابد و جز این، منطقی نیست. در چنین شرایطی، از هم اکنون باید به دنبال طراحی سناریوهای جایگزین برای هر گونه ادعا و اقدام تازه غرب به ویژه راه های مبارزه رسانهای با جنگهای روانی احتمالی بود تا در صورت بروز چنین اتفاقی دست خالی نماند.
جدا از اینکه در پایان چه دستاوردی از امضای توافق نصیب ایران خواهد شد، ایران با پیگیری روند مذاکرات طی یک سال گذشته بار دیگر پرده از روی چهره واقعی رژیم های استکباری جهان برداشت.
اعضای 1+5 که سوم آذرماه پارسال پای سند ژنو را امضا کردند از خط قرمزها و خواستههای ملت ایران باخبر بودند و میدانستند تهران فقط حقی را پیگیری میکند که بر پایه معاهده ان. پی. تی و اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی از آن برخوردار است.
اینک نیز چنانچه آنها با وجود همه انعطاف هایی که ایران به گفته رییس جمهوری کشورمان، در خواستههای خود نشان داده است، همچنان در مسیر زیادهخواهی گام بردارند و هر روز ادعای تازهای را طرح کنند در حقیقت زیر میز مذاکره زدهاند.
در چنین شرایطی ایران این امکان را دارد که بلافاصله انواع گوناگون فعالیت های صلح آمیز خود را که تا پیش از این نیز زیر نظر آژانس قرار داشت، از سر گیرد و نشان دهد با وجود توقف داوطلبانه و چند ماهه برخی فعالیتها و به عقب برگرداندن شماری از دستاوردها (مانند رقیقسازی اورانیوم) نمیتوان دانش بومی و دانشمندان ایرانی را از سیر حرکت رو به جلو بازداشت.