به گزارش مشرق، الیاس نادران با اشاره به اینکه بحث اقتصاد مقاومتی از زوایای مختلف قابل بررسی است گفت: اقتصاد مقاومتی هم از نامگذاری سالهای مختلف و هم ابلاغ سیاستهای کلی که در برنامه های مختلف توسعهای از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده است قابل بررسی است.
*اقتصاد مقاومتی اوج سیاستهای کلی ابلاغی رهبری است
وی ادامه داد: به نظر من سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی اوج سیاستهای کلی اقتصادی کشور است که در دهه اخیر بلکه در 15 سال گذشته رهبری به آنها تأکید جدی داشته اند. تا قبل از آن سیاستهای کلی اصل44 به دلیل تغییر ساختاری که در اقتصاد ملی ایجاد می کرد بسیار مهم بود. اما بعد از آن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی اوج سیاستگذاریهای کلان اقتصادی از لحاظ جامعیت و هدفگذاری است.
نادران اظهار کرد: از این نظر که سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای رفع بحرانهای داخلی یا اثر گذاری مولفه های خارجی بر اقتصاد داخلی چقدر می تواند بازدارنده باشد و تا چه اندازه میتواند در مقاوم سازی اقتصاد ملی عمل کند نیز قابل بررسی است.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی ضرورت روز کشور است گفت:سیاست های کلی به نقطه ای رسیده بود که برای حرکت رو به جلو در چارچوب سیاستهای پیشرفت باید یک جامعیت پیدا می کرد که مقام معظم رهبری بارها بیان کردند که باید عمل میکرد. نظام باید مبنای درستی را قرار می داد که سکوی جامع کشور برای پرتاب به سمت هدف تعریف شده باشد. بنابراین باید سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به گفتمان تبدیل میشد.
* اقتصاد مقاومتی هنوز به باور عمومی مسئولان تبدیل نشده است
نادران تأکید کرد: اینکه به گفتمان تبدیل میشد یعنی باور مسئولان سطح عالی، میانی و جز و عامه مردم، بخش خصوصی، مصرف کننده ، تولید کننده و تاجر باید اهداف اقتصاد مقاومتی می شد تا جای خود را در منظومه سیاستهای کلی پیدا میکرد.اگر چنین میشد ما میتوانستیم بگوییم به گفتمان تبدیل شده است. اما رفتار مدیران و نهادهای مختلف حکایت از این موضوع دارد که این مسئله به یک باور عمومی در بین مسئولان تبدیل نشده است.
وی در ادامه توضیح خود برای تبدیل شدن سیاست های اقتصاد مقاومتی به گفتمان گفت: اینکه سیاست های اقتصاد مقاومتی به گفتمان تبدیل شده است یا نه را باید اینگونه بررسی کرد. باید دید رفتار،گفتار و کارکردهای نهادهای مختلف تا قبل و بعد از ابلاغ این سیاستها، تغییر جهت و تغییر مسیر داده شده است یا خیر؟اگر بودجه عمومی کشور را به گونه ای تعریف کنم که در گذشته بوده است، اگر صنعتگر همان کارهایی را انجام دهد که در گذشته انجام میداده است یا مجلسیها همان کارهایی را کنند که در گذشته انجام می دادند نشان دهنده این است که اقتصاد مقاومتی گفتمان نشده است چرا که اثرش هیچ کجا مشخص نیست.
نادران با بیان اینکه نیازمند مولفه هایی هستیم که سیاستهای اقتصاد مقاومتی را تعریف کند افزود: اگر این موضوع تعریف شود به راحتی می توانیم محک بزنیم که آیا در راستای رسیدن به سیاستهای اقتصاد مقاومتی حرکت کردهایم یا خیر؟ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی 24 بند است که اجزا و بندهای مختلف دارد.
* اقتصاد وقتی مقاوم است که اگر نفت 105 دلار به 75 دلار کاهش یافت به مشکل نخوریم
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی باید منجر به این شود که اقتصاد کشور را در برابر نوسانات داخلی و خارجی مقاوم کند اظهار کرد: اقتصادمان به هیچ وجه نباید متاثر از بحرانهای مالی بینالمللی و تحریمها باشد . اقتصاد در داخل باید به حدی مقاوم باشد که به طور مثال اگر قیمت نفت از 105دلار به 75 دلار رسید هم مشکلی نداشته باشد یا به طور مثال تغییر دولتها مشکلاتی را برای آنها فراهم نکند. سیاست گذاری کشور برای رسیدن به اقتصاد مقاوم باید از تجاری به رویکرد تولیدی برسد. یعنی به جای تجارت محور بودن اقتصاد باید به تولید محور بودن برسیم. تولید محور بودن یعنی متکی به تولید داخلی باشیم.
نادران با بیان اینکه مصرف کننده ما نباید به گونه ای برخورد کند که منافع ناشی از مصرف او به جیب تولید کننده خارجی برود بیان کرد: یعنی اقتصاد ناظر به وضعیتی از تولید باید باشد که نیازهای داخلی خودش را بر مبنای توانمندی خودش تأمین کند. یعنی همه هدفگذاری در تسهیلات بانکی، بورس، بیمه، سیاست اقتصادی، سیاست صنعتی، بخش نیرو، صادرات، واردات باید ناظر به تقویت بنیاد تولیدی در کشور باشد.
وی افزود: ولی در حال حاضر دولت در جهت تقویت بنیانهای تولیدی در داخل کشور در حوزه نفت چقدر بها داده است. یعنی چقدر از ظرفیت های فنی و مهندسی در داخل کشور توانسته در صنعت نفت نفوذ کند. چقدر پاسخ گرفته شده است. چقدر موسسات تحقیقات و توسعه ایجاد شده و با وزارت نفت تعامل داشتهاند و ما امروز میتوانیم بگوییم نفت ما متکی به دانش فنی خارجی نیست.یعنی میتواند پالایشگاه، پتروشیمی، صنایع پایین دست پتروشیمی ایجاد کند و میتواند استخراج منابع داشته و شناسایی مخزن کند. چقدر از این متکی به دانش فنی داخلی است؟
* اقتصاد تجارت محور شده نه تولید محور
نادران ادامه داد: در پاسخ به این سوال شاید عده ای بگویند سالهاست که گرفتار تحریم هستیم. آیا تجهیزات نفتی پیچیده تر، دقیقتر و حساس تر است یا صنایع هستهای؟ آیا صنایع نفتی بیشتر نیاز دارد یا صنایع هوا و فضا که موشک قاره پیما درست می کند یا ماهوارهبر درست و به خارج از کشور میفرستد. ما در صنایع تحریم شدیم بعضی از لوله ها، آلیاژها را به ایران نمیدادند و بیان می کردند که مصرف دوگانه دارد و میتواند هم در نفت مصرف شود و هم در صنایع هسته ای. یعنی هدفگذاری آنها در گام اول برای محدود کردن توانمندی ما در دانش هسته ای بود. در ظرف این مدتی که فشار بر ما بود و این دو سیاست هم عرض با هم پیش رفتند ما در صنایع هسته ای از وارد کننده نسل اول سانتریفیوژها که کمتر از یک سو برای ما مواد هسته ای را تولید و اورانیوم را تجهیز میکند امروز در تحقیقات و توسعه در حد آزمایشگاهی به 8 سو رسیدهایم. افزایش ضریبها به صورت نمایی است نه به صورت هندسی. یعنی دو برابر و سه برابر نمیشود.امروز دانش هسته ای را داریم و ابزار کنترل کیفیت را داریم، اما اینها چگونه تهیه شد؟اینکه در تیر رس تحریمها بود که هر جا نشانه ای میدیدند همان جا را هدف میگرفتند. همه این مسائل را بومی کردیم و ما با افتخار می گوییم اگر همه مرزهای ما بسته شود، میتوانیم به نقطه ای برسیم که همه نیاز هسته ای کشور را تأمین کنیم.
نادران افزود: در بحث پتروشیمی گاز را تبدیل به مواد پتروشیمی می کنیم و خام فروشی میکنیم. چین و سایر کشورها خام فروشی ما را دریافت و یک مرحله فرآوری انجام و 20برابر آن مجدد به ما می فروشند و ما یک گام در خام فروشی پتروشیمی جلوتر نرفتهایم. یعنی پتروشیمی را به یک گام جلوتر که از خامفروشی به یک محصولات واسطه ای است نبردهایم. چرا این اراده به وجود نیامده؟چون رویکرد تجارت محور حاکم بوده است.
وی گفت:100 سال اگر پول بدهید و از بازار ماهی بخرید، ماهی گرفتن یاد نمی گیرید.اگر ماهی گرفتن یاد نگرفتید و پولتان تمام شد دیگر فاتحه شما خوانده است. ما در صنعت هسته ای نشان دادیم که میتوانیم ماهیگیری کنیم. نشان دادیم با دانش هسته ای تمام ارزش افزوده را می توانیم به داخل ببریم. در هوا و فضا هم اینچنین است. بحث این است که نگاه از سوی اقتصاد تجاری به سمت تولید محور پیش رود.
نادران بیان کرد: هنوز در این کشور دولتیها اجازه احداث یک پالایشگاه را به غیردولتیها نمیدهند. یعنی در انحصار خودشان نگه داشتهاند. در تمام دنیا سودآور تر صنعت پتروشیمی است یا نفت. چرا در ایران کسی رغبت ندارد به این سمت برود؟ کاملاًمشخص است زمانی که یک فرد در بحث تجارت می تواند سودآوری زیادی داشته باشد چرا به این سمتها برود. در سیاست های اصل44 تمام موانع برداشته شده است،اما کسی که باید باور و اجرا کند، انجام نمیدهد.
* چرا وزارت نفت پیشنهاد دکل سازی داخلیها را نپذیرفت؟
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بیان کرد: دکتر روستا آزاد بیان میکند مراکز پژوهشی دانشگاههای فنی تراز اول کشور با هم کنسرسیوم ایجاد کردند و بیان کردند که ما مخازن شما را شناسایی می کنیم و برای شما دکل سازی می کنیم. بنابراین به دنبال خارجی ها نروید. اما وزارت نفت قبول نکرد و بیان کرد که قصد داریم هر مخزنی را به یک دانشگاه بدهیم. اگر در صنایع نفت دست برتر را داشته باشیم یعنی دانش فنی به داخل منتقل شود و صنعتی سازی کنیم آنچه مورد نیاز صنایع نفت است در خاورمیانه که 75درصد منابع هیدروکربوری قرار دارد همه کشورها به ما نیازمند می شوند. یعنی بر روی مناسبات سیاسی و تجاری ما تاثیر می گذارد و به این ترتیب میتوانیم در منطقه حرف اول را بزنیم.
وی گفت:باید بهره وری کار و سرمایه در کشور افزایش یافت. یعنی اینکه افراد با منابع اندکی که در دست دارند بتوانند ماموریتی که دیگران توقع دارند را انجام دهند. ما عادت کردهایم که با منابع زیاد و گشاده دستی کاری را انجام دهیم به همین دلیل کار را گران انجام می دهیم. برای همین صرفه اقتصادی در آن نیست. در حالی که در گذشته قبل از نفوذ نفت در اقتصاد این صرفه وجود داشت.
* بهرهوری سرمایه منفی و نیروی کار 0.1 درصد است
نادران با بیان اینکه خودباوری در کشور برای افزایش بهرهوری نیاز است گفت: از برنامه های توسعه ای قبل به خصوص از برنامه چهارم مقرر شده بود 2.3 از نرخ رشد اقتصاد ملی ما ناشی از بهبود بهرهوری عوامل تولید باشد. این در حالی است که بهرهوری سرمایه در کشور منفی و بهره وری نیروی کار حدود یک دهم است. یعنی به هیچ وجه از این ناحیه افزایش ثروت صورت نمی گیرد.
این عضو کمیسیون اقتصادی بیان کرد: از کشور ما معادن به کشوری مانند چین برده و تبدیل به تیر آهن می شود سپس از کارخانجات داخلی در ایران به ما ارزانتر میفروشند. یعنی آنها از وقت خود استفاده مفید میکنند.به عبارت بهتر در گذشته هیچ روستایی دیده نمیشد که بیکار باشد. یعنی کار مفید انجام میشد. در حال حاضر اگر کارمند،نیروی کار مشغول کار هم هست، معلوم نیست که کارش مفید باشد یا خیر؟ یعنی ابتدا باید در کشور تعریف کار مفید انجام شود. بهرهوری باید در بخش های دیگر نیز افزایش یابد و باید راهکارها در این زمینه شناسایی شود.
نادران با بیان اینکه بهرهوری نیروی کار پایین است افزود: زمانی که مشاهده میکنید در تجارت کمترین استفاده از ترکیب منابع مختلف صورت می گیرد، ناکارآمدیها در مسیر تولید هزینه مبادله را افزایش و در نتیجه هزینه تولید افزایش مییابد و هزینه تولید که افزایش یافت حاشیه سود تولید کننده کاهش مییابد در نتیجه تولید کننده قادر به رقابت با بخش تجاری نیست و همه به دنبال کار تجاری می روند. با توجه به اینکه سهم بخش تجارت از اقتصاد ملی بیش از 50 درصد است؛ اما حاشیه سود در این بخش بسیار بالاتر و غیر قابل رقابت تر با بخش تولیدی است که باید آسیب شناسی شود. مردمی کردن اقتصاد یعنی اینکه شما سرمایه و نیروی کار و توانمندی خرد مردم را در سطح کشور تجمیع و از تجمیع ظرفیت آنها قدرت فوق العاده ای بسازید.
وی افزود: نهادهها ومنابع مالی فعالیت باید تأمین شود.دومین مسئله در مصرف ارزان شدن اقتصاد این است که محصول با قیمت عادله خریداری و بازاریابی شود تا واسطه ها کم و به بازار مصرف برسد. یعنی درتجارت بین فاصله تولید تا مصرف باید حلقهها از بین برود، تا برای مصرف کننده صرف داشته باشد تا محصول با قیمت عادله به دست مصرف کننده برسد.این کار وظیفه شخص نیست. روستاهای کشور مملو از سرمایههای نیروی انسانی، آب و خاک هستند و از آن طرف نیاز به این محصول و فرآورده وجود دارد ولی کسی که باید دو حلقه مفقوده را به هم متصل کند به وظیفه اش عمل نمیکند.
* چالش برسر شیر و مرغ و تخم مرغ چه ربطی به تحریم دارد؟
وی گفت: ما سر نیازهای اولیه مردم مانند مرغ تخم، شیر و ... همواره با چالش روبرو هستیم چرا که نه تولید کننده امنیت و آرامش دارد و نه مصرف کننده نیازهایش برطرف می شود. این موضوع هیچ ارتباطی هم به بحث تحریمها ندارد. این یک امر مدیریتی داخلی و جهت گیری است. یعنی باور و تجمیع مردم در سازمانهای مختلف مردمی است که بتوان از این ظرفیتها بهرهگرفت و از محصول آنها استفاده و برایشان بازار پیدا کرد. در این صورت هم مشکلات آنها بر طرف و هم نیاز مصرف کننده تأمین میشود.
نادران با اشاره به اینکه بسیج میتواند در این زمینه موفق عمل کند بیان کرد: جهاد کشاورزی در سراسر کشور گسترده فعالیت دارد. دو مسئله در بحث ارتقای بهرهوری و مردمی کردن اقتصاد وجود دارد که یکی از آنها این است که اقتصاد کشور بیش از حد دولتی است. یعنی فکر کردیم با استخدام دولتی می توانیم امور اقتصادی را اداره کنیم. بسیاری از اینها هم سابقاً به دست مردم به طرز مطلوب قرار میگرفت و هم در حال حاضر میتواند به دست مردم به راحتی برسد، بنابر این باید مانع برداشته شود.
* ذی نفعان از دولتی ماندن اقتصاد حاضر نیستند اقتصاد را مردمی کنند
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اظهار کرد: در حال حاضر ذی نفعانی که از دولتی ماندن اقتصاد استفاده میکنند حاضر نیستند اقتصاد را به شبکههای مردمی متصل کنند که میتوان از این ظرفیتها برای حل بحرانهای بیرونی و داخلی استفاده کرد.
نادران با اشاره به بحث مبارزه با فساد در اشکال مختلف در اقتصاد گفت:اگر همه کارها را انجام دهیم اما با فساد مقابله نکنیم مشکلات همچنان ادامه دارد. اگر مقابله نشود تمام تلاشها خنثی و موجب میشود که به جایی نرسیم. در مباحث اقتصادی ثابت شده است که هر کجا فساد بوده رشد اقتصادی کمتری مشاهده شده است. چرا که فساد ناامنی می آورد و ناامنی ریسک را افزایش میدهد . زمانی که ریسک بیشتر میشود باید فعالیت اقتصادی علاوه بر سود منطقی قابل انتظار سرمایه گذار باید ریسکهای غیر قابل پیشبینی را هم پوشش دهد که نمیتواند. یعنی فعالیت باید سودآور باشد که علاوه بر سودی که انتظار دارند ریسک ناشی از فساد حوزه را هم پاسخگو باشد. بنابر این بر خلاف تلقی که برخی از مدیران داشتند که در بحث رشد نباید به بحث فساد اداری،مالی، سیاسی نباید سختگیری کنیم باید گفت در این زمینه باید سختگیری کنیم. چرا که باید به سرمایه گذار اطمینان بدهیم که ما یک فرآیندی تعریف میکنیم که شما در 0 تا 100 کار خود امنیت اقتصادی دارید. به هیچ وجه در این مسیر کسی مطالبه اضافی برای کاری که شما انجام می دهید از شما ندارد.
*فساد سازمانیافته تر و جدیتر شده است
وی ادامه داد: به طور مثال مشخص است اگر یک پالایشگاه 120 بشکه ای زده شود چه میزان هزینه لازم دارد. سرمایه گذار به دنبال سود است. سرمایه گذار به دنبال منفعت خودش است. اگر این شرایط برایش مهیا شد، خودش به دنبال فراهم شدن سرمایه است. متأسفانه کشور در حال حاضر مشکلاتی را در عرصه بانکداری دارد. یکی از مشکلات این است که حتی فعال اقتصادی در کشور ما پول را از سیستم بانکی دریافت و در محل دیگری سرمایه گذاری کرده است چرا که آن محل را حتی در حوزه تجاری از بانک امنتر می داند. ما در مجلس، دولت و نهادهای حاکمیتی وظیفه داریم نقاط آسیب فساد آلود مسیر فعالیت اقتصادی را در حوزه سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی بعد از آن شناسایی و نقاط فساد آن را کور کنیم و هر چند کار جلوتر آمده است اما فساد سازمانیافته تر و جدیتر شده است.
عضوکمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه تبدیل رویکرد تجاری به تولیدی کار یک شب نیست تصریح کرد:این مسیر یک مسیر دشواری است که کشور باید از آن عبور کند. باید اراده،همت و همدلی باشد تا کشور به جایگاه خوبی برسد. اگر در بحث مبارزه با فساد جدی نباشیم سیاستهای اقتصاد مقاومتی و اقدامات فراتر از آن به نتایج مطلوبی که ما انتظار داریم نخواهد رسید. تا زمانی که اقتصاد متصل به رانتهای نفتی، دولتی، در انحصار شرکتهای دولتی باشد و شکل رقابتی شفاف خود را نگیرد به اقتصاد کارآفرین تبدیل نخواهد شد. تا زمانی که کارآفرینی در کشور به ارزش تبدیل نشود مشکلات کشور همچنان باقی است.
وی ادامه داد: دو صندوق در کشور برای محافظت از درآمدهای نفتی در کشور وجود دارد تا دولتیها هیچ دستاندازی به منابع نفتی کشور نداشته باشند. حساب ذخیره ارزی برای جلوگیری از آثار زیانبار نوسانات درآمدهای نفتی روی اقتصاد ملی است. یعنی حداقلی از نیازهای نفتی دولت را تعریف کنیم و بگوییم سهم دولت از منابع نفتی فلان میلیارد تومان است و مازاد آن در حساب ذخیره ارزی واریز شود. تا این حساب ذخیره کارکردهای خاص خودش را داشته باشد که اگر یک روز درآمد نفتی با افت شدید ناشی از هر اتفاقی روبرو شد از این حساب ذخیره بتوان آن را جبران کنیم که طرح های عمرانی دچار آسیب نشود.
وی گفت: دوم صندوق توسعه ملی راهاندازی شد تا منابع نفتی را به سرمایه های زایشی تبدیل کند که برای نسلهای بعدی کشور مورد استفاده قرار میگیرد. به همین دلیل هم به هیچ وجه هیچ نهاد دولتی حق استفاده از صندوق توسعه ملی را ندارند. یعنی به صراحت در قانون آمده است که کسی حق استفاده از منابع صندوق توسعه ملی را ندارد. بخشی از این سرمایه به بخش غیر دولتی و بخشی دیگر در کشورهای خارجی برای حفاظت و حراست از سرمایه ملی سرمایه گذاری میشود. تبدیل درآمدهای نفتی به سرمایههای ماندگاری که این سرمایه های ماندگار برای نسلهای ما یک ضمانتی داشته باشد که بتوانند فعالیت اقتصادی را به نحو پایداری انجام دهند.
*حساب ذخیره ارزی خالی است/17 میلیارد دلار وام بخش خصوصی هنوز برنگشته است
نادران گفت:در حال حاضر حساب ذخیره ارزی خالی است و از بیش از170 میلیارد دلاری که ورودی این حساب بوده است کمتر از 17 میلیارد دلار آن به بخش خصوصی رسیده است. آن هم که به بخش خصوص رفته به دلیل بافت غلط و رانتی بودن اقتصاد و علائم غلط که به بخش خصوصی دادیم هیچ وقت به سیستم بانکی برنگشت.
وی افزود: بیش از 10 سال از تأسیس حساب ذخیره ارزی میگذرداما هنوز حسابهای بانکها باز و بدهکارانی ارزی که 17 میلیارد دلار را دریافت کردهاند برنگردانده اند. باید تسهیلات فراهم شودو راهی باز شود که به نوعی بتوانند مشکلات را حل کنند. بانکها وثیقه لازم را نگرفته و وامگیرنده ارادهای به بازگشت ندارد.همه مردم شاکی از این هستند که چرا پول به سیستم بانکی باز نمی گردد. کل اقتصاد به دلیل رانتی بود دچار مشکل است.
* هیچ کار اساسی با 70 میلیارد دلار ذخیره صندوق توسعه ملی نکردیم
عضو کمیسیون اقتصادی گفت: در صندوق توسعه ملی حفاظت جدی تر است. اما همین جدی تر شدن باعث کاهش رغبت گرفتن تسهیلات از صندوق توسعه ملی شده است. چرا که باید وثایق واقعی بگذارند و بانک عامل مسئول ضمانت بازپرداخت این پول شده است، بنابراین نه بانکها رغبت جدی نشان میدهند برای اینکه بازاریابیکنند و نه مشتری رغبت برای دریافت دارند و نه دولت اراده دارد که پول را در سیستم اقتصادی وارد و هزینه کند. در حال حاضر صندوق توسعه ملی نزدیک به 70 میلیارد دلار دارایی دارد. عمده این دارایی خارج از کشور مصرف می شود. یک بخش جزئی آن که تبدیل به ریال برای بخش صنعت و کشاورزی شده است در بانکهای داخلی به صورت رانت در حال توزیع است و خود آن منشأ فساد در سیستم بانکی شده است. یعنی هیچ کار اساسی از کنار این کار صورت نگرفته است. این رویکردها اگر اقتصاد مقاومتی را به یک گفتمان و باور عمومی تبدیل میکرد مشکلات اقتصادی تا کنون برطرف شده بود و دشمن را از تاثیر گذاری بر مولفه های داخلی اقتصاد ما ناامید می کرد.
* مصرف بنزین را که با سهیمه بندی کنترل کردیم، تحریم بنزین از دستور کار شورای امنیت خارج شد
وی ادامه داد: در مورد سهمیه بندی بنزین چنین تجربه ای داشتیم، آنها تحریم بنزین را به شورای امنیت بردند،اما ما با صرفه جویی مصرف را کنترل کردیم وگرنه در تولید که تغییری نداشتیم. به محض اینکه مشاهده کردند مصرف را کنترل و مدیریت کردهایم،تحریم بنزین را از دستور شورای امنیت خارج کردند. چرا که اگر تحریم هم میکردند بی فایده بود . نهایت کار این بود که ما سهمیه را از 60 لیتر به 50 لیتر میرساندیم. ما در بدترین وضعیت در زمان جنگ با سهمیه 30 لیتری سپری کردیم و مردم مدیریت کردند. یعنی مردم خود را با شرایط اقتصادی وفق میدادند.
نادران گفت: در زمینه عرضه باید مقاومت اقتصادی به نقطه ای برسد که دشمن را از اثر گذاری بر اقتصاد داخلی مأیوس کند و این کار در عرصه های مختلف صنعتی و کشاورزی امکان پذیر است. اگر مجلس و دولت همراهی می کردند تا این این مسئله به یک گفتمان جمعی تبدیل شود در حال حاضر چنین مشکلاتی نداشتیم. اقتصاد در جنبه مقاومت اقتصادی باید به نقطه ای برسد که دشمن را از تاثیر اقتصاد داخلی مایوس کند و این کار انجام شدنی است. در حوزه های مختلف اقتصادی و کشاورزی این کار قابل تحقق است. سیاست ها باید به گونه ای طراحی شود که منجر به رانت نشود بلکه منجر به افزایش بهره وری شود.سیاستها از سوی مجلس و دولت باید به سمت حمایت واقعی از تولید هدایت شود. اگر سیاستها منجر به افزایش تولید ملی در اقتصاد شود آن زمان دو هدفگذاری در اقتصادمقابله با نوسانات جهانی و فشارهای بیرونی و بحرانهای داخلی است محقق و رشد و پیشرفت در اقتصاد ملی دیده خواهد شد.
*اقتصاد مقاومتی اوج سیاستهای کلی ابلاغی رهبری است
وی ادامه داد: به نظر من سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی اوج سیاستهای کلی اقتصادی کشور است که در دهه اخیر بلکه در 15 سال گذشته رهبری به آنها تأکید جدی داشته اند. تا قبل از آن سیاستهای کلی اصل44 به دلیل تغییر ساختاری که در اقتصاد ملی ایجاد می کرد بسیار مهم بود. اما بعد از آن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی اوج سیاستگذاریهای کلان اقتصادی از لحاظ جامعیت و هدفگذاری است.
نادران اظهار کرد: از این نظر که سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای رفع بحرانهای داخلی یا اثر گذاری مولفه های خارجی بر اقتصاد داخلی چقدر می تواند بازدارنده باشد و تا چه اندازه میتواند در مقاوم سازی اقتصاد ملی عمل کند نیز قابل بررسی است.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی ضرورت روز کشور است گفت:سیاست های کلی به نقطه ای رسیده بود که برای حرکت رو به جلو در چارچوب سیاستهای پیشرفت باید یک جامعیت پیدا می کرد که مقام معظم رهبری بارها بیان کردند که باید عمل میکرد. نظام باید مبنای درستی را قرار می داد که سکوی جامع کشور برای پرتاب به سمت هدف تعریف شده باشد. بنابراین باید سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به گفتمان تبدیل میشد.
* اقتصاد مقاومتی هنوز به باور عمومی مسئولان تبدیل نشده است
نادران تأکید کرد: اینکه به گفتمان تبدیل میشد یعنی باور مسئولان سطح عالی، میانی و جز و عامه مردم، بخش خصوصی، مصرف کننده ، تولید کننده و تاجر باید اهداف اقتصاد مقاومتی می شد تا جای خود را در منظومه سیاستهای کلی پیدا میکرد.اگر چنین میشد ما میتوانستیم بگوییم به گفتمان تبدیل شده است. اما رفتار مدیران و نهادهای مختلف حکایت از این موضوع دارد که این مسئله به یک باور عمومی در بین مسئولان تبدیل نشده است.
وی در ادامه توضیح خود برای تبدیل شدن سیاست های اقتصاد مقاومتی به گفتمان گفت: اینکه سیاست های اقتصاد مقاومتی به گفتمان تبدیل شده است یا نه را باید اینگونه بررسی کرد. باید دید رفتار،گفتار و کارکردهای نهادهای مختلف تا قبل و بعد از ابلاغ این سیاستها، تغییر جهت و تغییر مسیر داده شده است یا خیر؟اگر بودجه عمومی کشور را به گونه ای تعریف کنم که در گذشته بوده است، اگر صنعتگر همان کارهایی را انجام دهد که در گذشته انجام میداده است یا مجلسیها همان کارهایی را کنند که در گذشته انجام می دادند نشان دهنده این است که اقتصاد مقاومتی گفتمان نشده است چرا که اثرش هیچ کجا مشخص نیست.
نادران با بیان اینکه نیازمند مولفه هایی هستیم که سیاستهای اقتصاد مقاومتی را تعریف کند افزود: اگر این موضوع تعریف شود به راحتی می توانیم محک بزنیم که آیا در راستای رسیدن به سیاستهای اقتصاد مقاومتی حرکت کردهایم یا خیر؟ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی 24 بند است که اجزا و بندهای مختلف دارد.
* اقتصاد وقتی مقاوم است که اگر نفت 105 دلار به 75 دلار کاهش یافت به مشکل نخوریم
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی باید منجر به این شود که اقتصاد کشور را در برابر نوسانات داخلی و خارجی مقاوم کند اظهار کرد: اقتصادمان به هیچ وجه نباید متاثر از بحرانهای مالی بینالمللی و تحریمها باشد . اقتصاد در داخل باید به حدی مقاوم باشد که به طور مثال اگر قیمت نفت از 105دلار به 75 دلار رسید هم مشکلی نداشته باشد یا به طور مثال تغییر دولتها مشکلاتی را برای آنها فراهم نکند. سیاست گذاری کشور برای رسیدن به اقتصاد مقاوم باید از تجاری به رویکرد تولیدی برسد. یعنی به جای تجارت محور بودن اقتصاد باید به تولید محور بودن برسیم. تولید محور بودن یعنی متکی به تولید داخلی باشیم.
نادران با بیان اینکه مصرف کننده ما نباید به گونه ای برخورد کند که منافع ناشی از مصرف او به جیب تولید کننده خارجی برود بیان کرد: یعنی اقتصاد ناظر به وضعیتی از تولید باید باشد که نیازهای داخلی خودش را بر مبنای توانمندی خودش تأمین کند. یعنی همه هدفگذاری در تسهیلات بانکی، بورس، بیمه، سیاست اقتصادی، سیاست صنعتی، بخش نیرو، صادرات، واردات باید ناظر به تقویت بنیاد تولیدی در کشور باشد.
وی افزود: ولی در حال حاضر دولت در جهت تقویت بنیانهای تولیدی در داخل کشور در حوزه نفت چقدر بها داده است. یعنی چقدر از ظرفیت های فنی و مهندسی در داخل کشور توانسته در صنعت نفت نفوذ کند. چقدر پاسخ گرفته شده است. چقدر موسسات تحقیقات و توسعه ایجاد شده و با وزارت نفت تعامل داشتهاند و ما امروز میتوانیم بگوییم نفت ما متکی به دانش فنی خارجی نیست.یعنی میتواند پالایشگاه، پتروشیمی، صنایع پایین دست پتروشیمی ایجاد کند و میتواند استخراج منابع داشته و شناسایی مخزن کند. چقدر از این متکی به دانش فنی داخلی است؟
* اقتصاد تجارت محور شده نه تولید محور
نادران ادامه داد: در پاسخ به این سوال شاید عده ای بگویند سالهاست که گرفتار تحریم هستیم. آیا تجهیزات نفتی پیچیده تر، دقیقتر و حساس تر است یا صنایع هستهای؟ آیا صنایع نفتی بیشتر نیاز دارد یا صنایع هوا و فضا که موشک قاره پیما درست می کند یا ماهوارهبر درست و به خارج از کشور میفرستد. ما در صنایع تحریم شدیم بعضی از لوله ها، آلیاژها را به ایران نمیدادند و بیان می کردند که مصرف دوگانه دارد و میتواند هم در نفت مصرف شود و هم در صنایع هسته ای. یعنی هدفگذاری آنها در گام اول برای محدود کردن توانمندی ما در دانش هسته ای بود. در ظرف این مدتی که فشار بر ما بود و این دو سیاست هم عرض با هم پیش رفتند ما در صنایع هسته ای از وارد کننده نسل اول سانتریفیوژها که کمتر از یک سو برای ما مواد هسته ای را تولید و اورانیوم را تجهیز میکند امروز در تحقیقات و توسعه در حد آزمایشگاهی به 8 سو رسیدهایم. افزایش ضریبها به صورت نمایی است نه به صورت هندسی. یعنی دو برابر و سه برابر نمیشود.امروز دانش هسته ای را داریم و ابزار کنترل کیفیت را داریم، اما اینها چگونه تهیه شد؟اینکه در تیر رس تحریمها بود که هر جا نشانه ای میدیدند همان جا را هدف میگرفتند. همه این مسائل را بومی کردیم و ما با افتخار می گوییم اگر همه مرزهای ما بسته شود، میتوانیم به نقطه ای برسیم که همه نیاز هسته ای کشور را تأمین کنیم.
نادران افزود: در بحث پتروشیمی گاز را تبدیل به مواد پتروشیمی می کنیم و خام فروشی میکنیم. چین و سایر کشورها خام فروشی ما را دریافت و یک مرحله فرآوری انجام و 20برابر آن مجدد به ما می فروشند و ما یک گام در خام فروشی پتروشیمی جلوتر نرفتهایم. یعنی پتروشیمی را به یک گام جلوتر که از خامفروشی به یک محصولات واسطه ای است نبردهایم. چرا این اراده به وجود نیامده؟چون رویکرد تجارت محور حاکم بوده است.
وی گفت:100 سال اگر پول بدهید و از بازار ماهی بخرید، ماهی گرفتن یاد نمی گیرید.اگر ماهی گرفتن یاد نگرفتید و پولتان تمام شد دیگر فاتحه شما خوانده است. ما در صنعت هسته ای نشان دادیم که میتوانیم ماهیگیری کنیم. نشان دادیم با دانش هسته ای تمام ارزش افزوده را می توانیم به داخل ببریم. در هوا و فضا هم اینچنین است. بحث این است که نگاه از سوی اقتصاد تجاری به سمت تولید محور پیش رود.
نادران بیان کرد: هنوز در این کشور دولتیها اجازه احداث یک پالایشگاه را به غیردولتیها نمیدهند. یعنی در انحصار خودشان نگه داشتهاند. در تمام دنیا سودآور تر صنعت پتروشیمی است یا نفت. چرا در ایران کسی رغبت ندارد به این سمت برود؟ کاملاًمشخص است زمانی که یک فرد در بحث تجارت می تواند سودآوری زیادی داشته باشد چرا به این سمتها برود. در سیاست های اصل44 تمام موانع برداشته شده است،اما کسی که باید باور و اجرا کند، انجام نمیدهد.
* چرا وزارت نفت پیشنهاد دکل سازی داخلیها را نپذیرفت؟
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بیان کرد: دکتر روستا آزاد بیان میکند مراکز پژوهشی دانشگاههای فنی تراز اول کشور با هم کنسرسیوم ایجاد کردند و بیان کردند که ما مخازن شما را شناسایی می کنیم و برای شما دکل سازی می کنیم. بنابراین به دنبال خارجی ها نروید. اما وزارت نفت قبول نکرد و بیان کرد که قصد داریم هر مخزنی را به یک دانشگاه بدهیم. اگر در صنایع نفت دست برتر را داشته باشیم یعنی دانش فنی به داخل منتقل شود و صنعتی سازی کنیم آنچه مورد نیاز صنایع نفت است در خاورمیانه که 75درصد منابع هیدروکربوری قرار دارد همه کشورها به ما نیازمند می شوند. یعنی بر روی مناسبات سیاسی و تجاری ما تاثیر می گذارد و به این ترتیب میتوانیم در منطقه حرف اول را بزنیم.
وی گفت:باید بهره وری کار و سرمایه در کشور افزایش یافت. یعنی اینکه افراد با منابع اندکی که در دست دارند بتوانند ماموریتی که دیگران توقع دارند را انجام دهند. ما عادت کردهایم که با منابع زیاد و گشاده دستی کاری را انجام دهیم به همین دلیل کار را گران انجام می دهیم. برای همین صرفه اقتصادی در آن نیست. در حالی که در گذشته قبل از نفوذ نفت در اقتصاد این صرفه وجود داشت.
* بهرهوری سرمایه منفی و نیروی کار 0.1 درصد است
نادران با بیان اینکه خودباوری در کشور برای افزایش بهرهوری نیاز است گفت: از برنامه های توسعه ای قبل به خصوص از برنامه چهارم مقرر شده بود 2.3 از نرخ رشد اقتصاد ملی ما ناشی از بهبود بهرهوری عوامل تولید باشد. این در حالی است که بهرهوری سرمایه در کشور منفی و بهره وری نیروی کار حدود یک دهم است. یعنی به هیچ وجه از این ناحیه افزایش ثروت صورت نمی گیرد.
این عضو کمیسیون اقتصادی بیان کرد: از کشور ما معادن به کشوری مانند چین برده و تبدیل به تیر آهن می شود سپس از کارخانجات داخلی در ایران به ما ارزانتر میفروشند. یعنی آنها از وقت خود استفاده مفید میکنند.به عبارت بهتر در گذشته هیچ روستایی دیده نمیشد که بیکار باشد. یعنی کار مفید انجام میشد. در حال حاضر اگر کارمند،نیروی کار مشغول کار هم هست، معلوم نیست که کارش مفید باشد یا خیر؟ یعنی ابتدا باید در کشور تعریف کار مفید انجام شود. بهرهوری باید در بخش های دیگر نیز افزایش یابد و باید راهکارها در این زمینه شناسایی شود.
نادران با بیان اینکه بهرهوری نیروی کار پایین است افزود: زمانی که مشاهده میکنید در تجارت کمترین استفاده از ترکیب منابع مختلف صورت می گیرد، ناکارآمدیها در مسیر تولید هزینه مبادله را افزایش و در نتیجه هزینه تولید افزایش مییابد و هزینه تولید که افزایش یافت حاشیه سود تولید کننده کاهش مییابد در نتیجه تولید کننده قادر به رقابت با بخش تجاری نیست و همه به دنبال کار تجاری می روند. با توجه به اینکه سهم بخش تجارت از اقتصاد ملی بیش از 50 درصد است؛ اما حاشیه سود در این بخش بسیار بالاتر و غیر قابل رقابت تر با بخش تولیدی است که باید آسیب شناسی شود. مردمی کردن اقتصاد یعنی اینکه شما سرمایه و نیروی کار و توانمندی خرد مردم را در سطح کشور تجمیع و از تجمیع ظرفیت آنها قدرت فوق العاده ای بسازید.
وی افزود: نهادهها ومنابع مالی فعالیت باید تأمین شود.دومین مسئله در مصرف ارزان شدن اقتصاد این است که محصول با قیمت عادله خریداری و بازاریابی شود تا واسطه ها کم و به بازار مصرف برسد. یعنی درتجارت بین فاصله تولید تا مصرف باید حلقهها از بین برود، تا برای مصرف کننده صرف داشته باشد تا محصول با قیمت عادله به دست مصرف کننده برسد.این کار وظیفه شخص نیست. روستاهای کشور مملو از سرمایههای نیروی انسانی، آب و خاک هستند و از آن طرف نیاز به این محصول و فرآورده وجود دارد ولی کسی که باید دو حلقه مفقوده را به هم متصل کند به وظیفه اش عمل نمیکند.
* چالش برسر شیر و مرغ و تخم مرغ چه ربطی به تحریم دارد؟
وی گفت: ما سر نیازهای اولیه مردم مانند مرغ تخم، شیر و ... همواره با چالش روبرو هستیم چرا که نه تولید کننده امنیت و آرامش دارد و نه مصرف کننده نیازهایش برطرف می شود. این موضوع هیچ ارتباطی هم به بحث تحریمها ندارد. این یک امر مدیریتی داخلی و جهت گیری است. یعنی باور و تجمیع مردم در سازمانهای مختلف مردمی است که بتوان از این ظرفیتها بهرهگرفت و از محصول آنها استفاده و برایشان بازار پیدا کرد. در این صورت هم مشکلات آنها بر طرف و هم نیاز مصرف کننده تأمین میشود.
نادران با اشاره به اینکه بسیج میتواند در این زمینه موفق عمل کند بیان کرد: جهاد کشاورزی در سراسر کشور گسترده فعالیت دارد. دو مسئله در بحث ارتقای بهرهوری و مردمی کردن اقتصاد وجود دارد که یکی از آنها این است که اقتصاد کشور بیش از حد دولتی است. یعنی فکر کردیم با استخدام دولتی می توانیم امور اقتصادی را اداره کنیم. بسیاری از اینها هم سابقاً به دست مردم به طرز مطلوب قرار میگرفت و هم در حال حاضر میتواند به دست مردم به راحتی برسد، بنابر این باید مانع برداشته شود.
* ذی نفعان از دولتی ماندن اقتصاد حاضر نیستند اقتصاد را مردمی کنند
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اظهار کرد: در حال حاضر ذی نفعانی که از دولتی ماندن اقتصاد استفاده میکنند حاضر نیستند اقتصاد را به شبکههای مردمی متصل کنند که میتوان از این ظرفیتها برای حل بحرانهای بیرونی و داخلی استفاده کرد.
نادران با اشاره به بحث مبارزه با فساد در اشکال مختلف در اقتصاد گفت:اگر همه کارها را انجام دهیم اما با فساد مقابله نکنیم مشکلات همچنان ادامه دارد. اگر مقابله نشود تمام تلاشها خنثی و موجب میشود که به جایی نرسیم. در مباحث اقتصادی ثابت شده است که هر کجا فساد بوده رشد اقتصادی کمتری مشاهده شده است. چرا که فساد ناامنی می آورد و ناامنی ریسک را افزایش میدهد . زمانی که ریسک بیشتر میشود باید فعالیت اقتصادی علاوه بر سود منطقی قابل انتظار سرمایه گذار باید ریسکهای غیر قابل پیشبینی را هم پوشش دهد که نمیتواند. یعنی فعالیت باید سودآور باشد که علاوه بر سودی که انتظار دارند ریسک ناشی از فساد حوزه را هم پاسخگو باشد. بنابر این بر خلاف تلقی که برخی از مدیران داشتند که در بحث رشد نباید به بحث فساد اداری،مالی، سیاسی نباید سختگیری کنیم باید گفت در این زمینه باید سختگیری کنیم. چرا که باید به سرمایه گذار اطمینان بدهیم که ما یک فرآیندی تعریف میکنیم که شما در 0 تا 100 کار خود امنیت اقتصادی دارید. به هیچ وجه در این مسیر کسی مطالبه اضافی برای کاری که شما انجام می دهید از شما ندارد.
*فساد سازمانیافته تر و جدیتر شده است
وی ادامه داد: به طور مثال مشخص است اگر یک پالایشگاه 120 بشکه ای زده شود چه میزان هزینه لازم دارد. سرمایه گذار به دنبال سود است. سرمایه گذار به دنبال منفعت خودش است. اگر این شرایط برایش مهیا شد، خودش به دنبال فراهم شدن سرمایه است. متأسفانه کشور در حال حاضر مشکلاتی را در عرصه بانکداری دارد. یکی از مشکلات این است که حتی فعال اقتصادی در کشور ما پول را از سیستم بانکی دریافت و در محل دیگری سرمایه گذاری کرده است چرا که آن محل را حتی در حوزه تجاری از بانک امنتر می داند. ما در مجلس، دولت و نهادهای حاکمیتی وظیفه داریم نقاط آسیب فساد آلود مسیر فعالیت اقتصادی را در حوزه سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی بعد از آن شناسایی و نقاط فساد آن را کور کنیم و هر چند کار جلوتر آمده است اما فساد سازمانیافته تر و جدیتر شده است.
عضوکمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه تبدیل رویکرد تجاری به تولیدی کار یک شب نیست تصریح کرد:این مسیر یک مسیر دشواری است که کشور باید از آن عبور کند. باید اراده،همت و همدلی باشد تا کشور به جایگاه خوبی برسد. اگر در بحث مبارزه با فساد جدی نباشیم سیاستهای اقتصاد مقاومتی و اقدامات فراتر از آن به نتایج مطلوبی که ما انتظار داریم نخواهد رسید. تا زمانی که اقتصاد متصل به رانتهای نفتی، دولتی، در انحصار شرکتهای دولتی باشد و شکل رقابتی شفاف خود را نگیرد به اقتصاد کارآفرین تبدیل نخواهد شد. تا زمانی که کارآفرینی در کشور به ارزش تبدیل نشود مشکلات کشور همچنان باقی است.
وی ادامه داد: دو صندوق در کشور برای محافظت از درآمدهای نفتی در کشور وجود دارد تا دولتیها هیچ دستاندازی به منابع نفتی کشور نداشته باشند. حساب ذخیره ارزی برای جلوگیری از آثار زیانبار نوسانات درآمدهای نفتی روی اقتصاد ملی است. یعنی حداقلی از نیازهای نفتی دولت را تعریف کنیم و بگوییم سهم دولت از منابع نفتی فلان میلیارد تومان است و مازاد آن در حساب ذخیره ارزی واریز شود. تا این حساب ذخیره کارکردهای خاص خودش را داشته باشد که اگر یک روز درآمد نفتی با افت شدید ناشی از هر اتفاقی روبرو شد از این حساب ذخیره بتوان آن را جبران کنیم که طرح های عمرانی دچار آسیب نشود.
وی گفت: دوم صندوق توسعه ملی راهاندازی شد تا منابع نفتی را به سرمایه های زایشی تبدیل کند که برای نسلهای بعدی کشور مورد استفاده قرار میگیرد. به همین دلیل هم به هیچ وجه هیچ نهاد دولتی حق استفاده از صندوق توسعه ملی را ندارند. یعنی به صراحت در قانون آمده است که کسی حق استفاده از منابع صندوق توسعه ملی را ندارد. بخشی از این سرمایه به بخش غیر دولتی و بخشی دیگر در کشورهای خارجی برای حفاظت و حراست از سرمایه ملی سرمایه گذاری میشود. تبدیل درآمدهای نفتی به سرمایههای ماندگاری که این سرمایه های ماندگار برای نسلهای ما یک ضمانتی داشته باشد که بتوانند فعالیت اقتصادی را به نحو پایداری انجام دهند.
*حساب ذخیره ارزی خالی است/17 میلیارد دلار وام بخش خصوصی هنوز برنگشته است
نادران گفت:در حال حاضر حساب ذخیره ارزی خالی است و از بیش از170 میلیارد دلاری که ورودی این حساب بوده است کمتر از 17 میلیارد دلار آن به بخش خصوصی رسیده است. آن هم که به بخش خصوص رفته به دلیل بافت غلط و رانتی بودن اقتصاد و علائم غلط که به بخش خصوصی دادیم هیچ وقت به سیستم بانکی برنگشت.
وی افزود: بیش از 10 سال از تأسیس حساب ذخیره ارزی میگذرداما هنوز حسابهای بانکها باز و بدهکارانی ارزی که 17 میلیارد دلار را دریافت کردهاند برنگردانده اند. باید تسهیلات فراهم شودو راهی باز شود که به نوعی بتوانند مشکلات را حل کنند. بانکها وثیقه لازم را نگرفته و وامگیرنده ارادهای به بازگشت ندارد.همه مردم شاکی از این هستند که چرا پول به سیستم بانکی باز نمی گردد. کل اقتصاد به دلیل رانتی بود دچار مشکل است.
* هیچ کار اساسی با 70 میلیارد دلار ذخیره صندوق توسعه ملی نکردیم
عضو کمیسیون اقتصادی گفت: در صندوق توسعه ملی حفاظت جدی تر است. اما همین جدی تر شدن باعث کاهش رغبت گرفتن تسهیلات از صندوق توسعه ملی شده است. چرا که باید وثایق واقعی بگذارند و بانک عامل مسئول ضمانت بازپرداخت این پول شده است، بنابراین نه بانکها رغبت جدی نشان میدهند برای اینکه بازاریابیکنند و نه مشتری رغبت برای دریافت دارند و نه دولت اراده دارد که پول را در سیستم اقتصادی وارد و هزینه کند. در حال حاضر صندوق توسعه ملی نزدیک به 70 میلیارد دلار دارایی دارد. عمده این دارایی خارج از کشور مصرف می شود. یک بخش جزئی آن که تبدیل به ریال برای بخش صنعت و کشاورزی شده است در بانکهای داخلی به صورت رانت در حال توزیع است و خود آن منشأ فساد در سیستم بانکی شده است. یعنی هیچ کار اساسی از کنار این کار صورت نگرفته است. این رویکردها اگر اقتصاد مقاومتی را به یک گفتمان و باور عمومی تبدیل میکرد مشکلات اقتصادی تا کنون برطرف شده بود و دشمن را از تاثیر گذاری بر مولفه های داخلی اقتصاد ما ناامید می کرد.
* مصرف بنزین را که با سهیمه بندی کنترل کردیم، تحریم بنزین از دستور کار شورای امنیت خارج شد
وی ادامه داد: در مورد سهمیه بندی بنزین چنین تجربه ای داشتیم، آنها تحریم بنزین را به شورای امنیت بردند،اما ما با صرفه جویی مصرف را کنترل کردیم وگرنه در تولید که تغییری نداشتیم. به محض اینکه مشاهده کردند مصرف را کنترل و مدیریت کردهایم،تحریم بنزین را از دستور شورای امنیت خارج کردند. چرا که اگر تحریم هم میکردند بی فایده بود . نهایت کار این بود که ما سهمیه را از 60 لیتر به 50 لیتر میرساندیم. ما در بدترین وضعیت در زمان جنگ با سهمیه 30 لیتری سپری کردیم و مردم مدیریت کردند. یعنی مردم خود را با شرایط اقتصادی وفق میدادند.
نادران گفت: در زمینه عرضه باید مقاومت اقتصادی به نقطه ای برسد که دشمن را از اثر گذاری بر اقتصاد داخلی مأیوس کند و این کار در عرصه های مختلف صنعتی و کشاورزی امکان پذیر است. اگر مجلس و دولت همراهی می کردند تا این این مسئله به یک گفتمان جمعی تبدیل شود در حال حاضر چنین مشکلاتی نداشتیم. اقتصاد در جنبه مقاومت اقتصادی باید به نقطه ای برسد که دشمن را از تاثیر اقتصاد داخلی مایوس کند و این کار انجام شدنی است. در حوزه های مختلف اقتصادی و کشاورزی این کار قابل تحقق است. سیاست ها باید به گونه ای طراحی شود که منجر به رانت نشود بلکه منجر به افزایش بهره وری شود.سیاستها از سوی مجلس و دولت باید به سمت حمایت واقعی از تولید هدایت شود. اگر سیاستها منجر به افزایش تولید ملی در اقتصاد شود آن زمان دو هدفگذاری در اقتصادمقابله با نوسانات جهانی و فشارهای بیرونی و بحرانهای داخلی است محقق و رشد و پیشرفت در اقتصاد ملی دیده خواهد شد.