به گزارش مشرق، عماد افروغ در پنل تخصصی نهمین دور گفتوگوهای دینی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با کلیسای واتیکان درباره واقعیات هستیشناسی خشونت سازمان یافته و جنگ سخن گفت.
وی در این سخنرانی عنوان کرد: برخی به مقوله صلح و همزیستی مسالمتآمیز به صورتی ایستا و منفعل و اتوپیایی نگریسته و بدون توجه به واقعیات موجود و ذاتشناسی انسانی و اجتماعی، نگرشی توصیهای و صرفاً اخلاقی به آن دارند.
این دسته از افراد بدون توجه به وجوه ساختاری و نابرابر در سطوح مختلف حقوقی و عینی بر راهحلهای فرهنگی، گفتوگویی و اخلاقی و از طریق اصلاح ارزشها و رفتارها و فرهنگها مشارکتپذیری و دیگرپذیری و امثال آن اصرار میورزند. پنداری که ریشه تمام مشکلات ذهنی و روانی بوده و تنها با تحول روحی و فرهنگی، مشکلات فوق قابل رفع خواهند بود.
نماینده اسبق مجلس در ادامه تأکید کرد: بدون تردید بخشی از تنازعات انسانها و کشورها، معلول بیتوجهی به عوامل فرهنگی و اخلاقی است و در این مسأله هیچ تردیدی نیست؛ اما نباید عوامل بروز خشونت سازمانیافته را محدود به این عوامل دانست.
وی ادامه داد: قطع نظر از عوامل اجتماعی، واقعیت و سرشت انسانی به گونهای است که اختلاف و تنازع را اجتنابناپذیر میکند و طبعاً بخشی از لایههای عینی و اجتماعی بروز اختلافات و تنازعات نیز معلول همین لایههای طبیعی و انسانی است. به عبارت دیگر، بعد مادی و جسمانی انسان و وجه صیرورت و مبتنی بر حرکت و تکاپوی این عالم، اقتضای تضاد و درگیری دارد. بیتوجهی به این مقوله بااهمیت، نادیده انگاشتن بخش عمده اختلافات و برخورد خیالی و پنداری با مقولهی مورد پرسش است.
این محقق و پژوهشگر همچنین در خصوص ملزومات و مفروضات همزیستی مسالمتآمیز و صلح، گفت: این بحث، بستگی به تعریف و رویکرد ما از صلح دارد. صلح منفی و صلح مثبت، هر کدام ملزومات خاص خود را دارند. صلح منفی تنها نیازمند شرایط آمادگی برای جنگ و یا دفاع و در حالتی از ترس و دلهره و آمادهباش نظامی است. اگر بر حسب انسانشناسی هابز، انسانها را گرگ یکدیگر بدانیم، همواره باید مراقب باشیم تا گرگی به ما حمله نکند و معمولاً برای جلوگیری از حملهی دیگری و حسب نظریهی عقلانیت حسابگرانه، خود مبادرت به حمله میکنیم.
وی افزود: این نگرش که از پشتوانه نظریه رئالیستها نیز بهرهمند است، چندان توجهی به اخلاق بازدارندگی از حالت ناامنی و جنگ ندارد. طبعاً دغدغه رئالیستها، بیش از آنکه صلح مثبت باشد، جلوگیری از جنگ با اقدامات و رفتارهای بازدارنده است.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره صلح مثبت هم گفت: ملزومات و مفروضات صلح مثبت، بسیار پیچیدهتر و نیازمند تلاشهای مضاعف و اخلاقی است. صلح کامل و عاری از هر گونه تنازع بالقوه و بالفعل، نیازمند سکون و ثبات و وحدت کامل در عالم است. همچنین با فرض اینکه صلح محض و مستمر را بتوان در فضایی یکدست و مبتنی بر انسجام یکپارچه مستقر کرد، باید توجه داشت که این فرض نیز خیالی و واهی است و اینکه با توجه به نقش نابرابریهای اجتماعی در بروز اختلافات و تعارضها، یکی از پیش شرطهای استقرار صلح، برابرسازی فرصتها و امکانات و منابع در زمینههای سهگانه منزلت، قدرت و ثروت است.
عماد افروغ در ادامه سخنان خود اظهار کرد که برای استقرار یک صلح پایدار و مثبت، به سیزده عامل مرتبط نیاز است.
وی اظهار داشت: این عوامل از نگاه وی عبارتاند از: ذات مشترک و حق یکسان و برابر انسانها؛ اعتدال؛ توجه به جهت حرکت و غایت آفرینش؛ دیگرگرایی فرهنگی، عشق و محبت؛ روحیه شکیبایی و گذشت و ایثار؛ توجه به تفاوتها و کثرتها؛ همکاری متقابل، مسئولیتپذیری و وحدت در عین کثرت؛ منطق احتجاج و فرهنگ گفتوگو؛ عدالت اجتماعی و رفع نیازمندیها؛ دولت وحدتگرا؛ جهاننگری و عامگرایی؛ شناخت دقیق وضعیت کنونی عالم و ضرورت گفتوگوی ادیان و مراقبت نهادهای بینالمللی.