این نظریه با عنوان «استوانهای برابر» نقشه ای جدید را به جهان عرضه کرد. نقشه ای که در آن خیلی از کشورهای کوچک و خیلی از کشورهای دیگر بزرگتر شدند! در این نقشه که با عنوان نقشه طرح گال-پیترز معروف شده است؛ برای اولین بار در 1855 توسط جیمز گال ارائه شد. و سی سال بعد و در سال 1885 در مجله جغرافیایی اسکاتلند منتشر شده است.
با توجه به نقشه های گال پیترز چین چهار برابر بزرگتر از گرینلند است و آفریقا سه برابر آمریکای شمالی است و مکزیک از آلاسکا بزرگتر است. این خطا حاصل شیوه ترسیم نقشهای مشهور به ترسیم مرکاتور است که میتوان آن را در نقشههایی که از سال 1596 ایجاد شدهاند و اکنون در گوشهوکنار جهان بازنشر و مصرف میشوند مشاهده کرد.
نقشه معروف به گال-پیترز
در گذشته عواملی همچون خرافات و تخیلات مردم و همچنین قدرت سلطه گران باعث می شد که نقشه های جهان با واقعیت تفاوت فراوانی داشته باشد و بسیاری بر این باور هستند که این خطا در نقشه های کنونی که کشورهای نیمکره شمالی را بزرگتر نشان می دهد ریشه در چنین عواملی داشته باشد. اما به گفته «جیمز وان» که خود یکی از محققین است، این خطا به واسطه دلایل محاسباتی رخ داده است.
بزرگترین چالش، غیرممکن بودن نمایش دادن چهره کروی زمین بر صفحهای مسطح است، مشکلی که طراحان نقشه را برای قرنها درگیر خود ساختهاست. در نتیجه شکل نقشههایی که از جهان ترسیم شده از تنوع زیادی برخوردار است، از نقشههای قلبی شکل گرفته تا مخروطی شکل، تمامی این انواع با ابداع تکنیکی جدید توسط گراردوس مرکاتور از بین رفتند.
ترسیم مرکاتور تکنیکی است که به واسطه آن در ازای ترسیم شکل درستی از بخشهای مختلف زمین، ابعاد بخشهای شمالی نادرست و معمولا بزرگتر نمایش داده میشود. برای مثال در نقشههایی که به کمک این تکنیک ترسیم شدهاند، آمریکای شمالی اگر بزرگتر دیدهنشود،به بزرگی آفریقا دیده میشود و گرینلند نیز بسیار بزرگ ترسیم میشود. اما در واقعیت، آفریقا از هردو این دو منطقه بزرگتر است،در حقیقت میتوان کل آمریکای شمالی،هندوستان، آرژانتین، تونس و چند منطقه دیگر را درون آفریقا گنجاند.
براساس نقشه گال-پیترز که در آن از تکنیک ترسیم برابر استفاده شده و نسبت حجم زمین به قارهها در آن رعایت میشود، کشورهای اسکاندیناوی لز هندوستان بزرگتر هستند درحالی که در واقعیت هندوستان سه برابر بزرگتر از کل کشورهای اسکاندیناوی در کنار یکدیگر است.
نقشه های معروف فعلی
نکته دیگر درباره نقشهها این است که قرار گرفتن شمال در بالای نقشه تنها قراردادی محض است که اکنون در تمامی جهان پذیرفته شده است. بازبینی نقشههایی که در طول تاریخ ترسیم شدهاند میتواند نقش ذهنیت ترسیمکنندهها را در ترسیم نقشهها بهخوبی آشکار کند.
برای مثال در نقشهای که به کره هاینز شهرت داشته و در سال 1623 ترسیم شده،جهان از دیدگاه چینیها نمایش داده شدهاست. در این نقشه که ویژه امپراطوران چین ترسیم شده و قدیمیترین کره زمین چینی است که شناخته شدهاست، در ترسیم ابعاد حقیقی چین بزرگنمایی شده و این کشور در میان جهان قرار گرفتهاست.
با ارائه گوگلارث در سال 2005،جهانی در مقابل دیدگان بشر قرار گرفت که در آن منطقه مورد نظر در مرکز قرار میگیرد،به این شکل برای اولینبار توانایی ترسیم نقشه در اختیار همه قرار گرفت و شیوه نمایاندن و دیدن جهان متحول شد. امروزه میلیاردها تحقیق برپایه برنامه نقشههای گوگل انجام میگیرند و این برنامه به انسانها در یافتن موقعیت خود در خیابانها، شهرها و کشورها کمک میکند. گوگل مپ ادعا دارد که در تلاشی پایانناپذیر برای ایجاد بینقصترین نقشه جهان است اما محققان دراینباره اطمینان ندارند.