حسین علیزاده را همه آنها که علاقهای هرچند اندک به موسیقی دارند میشناسند. همه آنها که به موسیقی سنتی و ایرانی علاقه دارند و حتی موسیقیهای تند و بعضاً خشن غربی.
علیزاده را فقط علاقمندان موسیقی نمیشناسند. حتی آنها که هیچ علاقهای هم به موسیقی ندارند دست کم موسیقی نینوای او را چندین بار شنیدهاند. نینوایی که بارها در ایام عزاداری و زمانهای تنگ و تلخی که ملت داغدار بودهاند همپای آنها و کنارشان بوده و فضا را برای صیقل دادن روح و جاری شدن اشک مهیا کردهاست.
حسین علیزاده 63 ساله روز گذشته کاری کرد کارستان. استاد آزادگی و آزادمردی پیشه کرد و در نامهای مودبانه و محترمانه ضمن احترام به همه بزرگانی که پیش از این نشان شوالیه گرفته بودند اعلام کرد که از شوالیه بودن بینیاز است و خود بودن خودش را ترجیح میدهد. نشانی که در صورت دریافت، علاوه بر جایگاه و اعتبار این نشان در سطح بین المللی، عواید مالی فراوانی را هم نصیب علیزاده می کرد. و علیزاده همه این عواید را وانهاد و ترجیح داد مسلمان و ایرانی بودنش را به رخ بکشد.
حسین علیزاده سال ۱۳۳۰ در جنوب تهران و درمنطقه سید نصر الدین و از والدینی آذربایجانی متولد شد. پس از تحصیل در هنرستان موسیقی به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و همزمان در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به یادگیری و اجرای کنسرت پرداخت. او نزد هوشنگ ظریف، حبیبالله صالحی، محمود کریمی، علی اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی موسیقی آموخته است و در سالهای آغازین دهه ۱۳۶۰ خورشیدی در دانشگاه آزاد برلین نیز تحصیل کرد.
علیزاده در سال ۱۳۴۷ عضو ارکستر رودکی بود و بعد با عضویت در گروه چاووش همراه با دیگر استادان موسیقی ایران از جمله محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان آثار جاودانهای در موسیقی ایران اجرا کرد و نیز با آموزش به هنرجویان موسیقی تأثیر مهمی در تربیت موسیقیدانان و نوازندگان پس از انقلاب گذاشت. علیزاده در اوایل دهه هفتاد ریاست هنرستان موسیقی را بر عهده داشت.
آثار حسین علیزاده اغلب در ذهن ما ماندگارند و حتی گاهی زمزمهشان میکنیم. آثاری مثل چاوشهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی یا حتی موسیقی فیلمها و مجموعههایی مانند زیر تیغ و دلشدگان ،آواز گنجشکها، ملکه، در چشم باد و ....
علیزاده هم اکنون عضو هیأت علمی دانشگاه تهران است و بیشتر با گروه هم آوایان به تولید اثر یا اجرای برنامه میپردازد. حسین علیزاده دارای دو فرزند به نامهای صبا (نوازنده کمانچه) و نیما (نوازنده رباب و تار) است که هم اکنون در گروه هم آوایان زیر نظر او فعالیت دارند.
از جمله آثار استاد میتوان به باده توئی، آن و آن، ماه و مه، به تماشای آبهای سپید، فریاد، شورانگیز، نینوا و ...اشاره کرد.
و اما چند نکته مهم
1- کاری که استاد علیزاده انجام داد و مناعت طبع ایشان اگرچه شاید در ظاهر یک تصمیم شخصی باشد اما در نگاه کلانتر حرکتی مهم و استراتژیک تلقی میشود. حرکتی که ریشه در تلاش برای محکم کردن ریشههای هویتی ایرانی اسلامی دارد.
2- این روزها سفارت فرانسه بهسرعت در حال شناسایی اساتید، نوابغ و نخبگان ایرانی هستند تا نشان شوالیه را به سینه آنها بزنند و لشگر شوالیهها را با جمع کردن نخبهترین اساتید تقویت کنند.
3- اگرچه نشان شوالیه فقط یک نشان هنری است اما بههر حال نامگذاری این نشان دلالت بر جهت گیریهای فرهنگی هنری فرانسه دارد. در این میان شاید دانستن معنای شوالیه خالی از لطف نباشد.
شوالیهها جنگجویان فرانسه، انگلیسی و بعضی کشورهای اروپایی بودند که برای افتخار و پیروزی کشورشان میجنگیدند و اصلیترین نیروهای مقابلهکننده با مسلمانان در جنگهای صلیبی بودند.
شوالیه (Chevalier) اصالتاً یک عنوان فرانسوی به معنای «اسب سوار» است. این عنوان یکی از درجات تشریفاتی در قرون وسطی در اروپا بوده است.
در آن دوران برخی شوالیهها فرماندهی سواره نظام ارتش را برعهده داشتند و افرادی اسماً شجاع بودند که برای کشورشان افتخاراتی کسب میکردند. اکثر شوالیهها از میان رجال، اشراف، ثروتمندان و مردان مذهبی انتخاب میشدند. از سوی دیگر کلیسای کاتولیک (واتیکان) به برخی مسافران سرشناس اروپایی که سفر مشقت بار اروپا به اورشلیم را انجام می دادند، این لقب را اهداء میکرد.
4- حالا حسین علیزاده اولین استاد ایرانی است که این نشان را نپذیرفته و گفته است که به نام خودش قانع است. این یعنی شکستن تابو و تردید انداختن در صف علاقمندان دریافت جایزه. علیزاده که سابقه نامزدی و دریافت بزرگترین جوایز جهانی را هم در کارنامهاش دارد با نهایت متانت و ادب و با احترام به پیشکسوتانی که نشان شوالیه را پذیرفتهاند گفته است:
«ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنردوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده، تا آخر عمر به آن پیشوند یا پسوندی نخواهم افزود.»
5- حالا نوبت ماست که تکریم و قدردانیمان را از این استاد نشان دهیم و مردانگی و غزت نفس او را تکریم کنیم و ببالیم از اینکه او به ایرانی بودنش میبالد.
* کیوان امجدیان
«ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنردوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده، تا آخر عمر به آن پیشوند یا پسوندی نخواهم افزود.»
5- حالا نوبت ماست که تکریم و قدردانیمان را از این استاد نشان دهیم و مردانگی و غزت نفس او را تکریم کنیم و ببالیم از اینکه او به ایرانی بودنش میبالد.
6- دستگاهها و نهادهای مختلف فرهنگی و هنری حالا باید شناخت و دریافتشان را از اتفاقات فرهنگی هنری نشان دهند و واکنشهای بهموقع و درستی داشته باشند. واکنشهایی که شاید بقیه اساتید و نخبگان را هم ترغیب کند تا با نپذیرفتن نشان شواله عزت ایرانی و مسلمان بودنشان را بهرخ بکشند و تمایل نداشته باشند بقیه عمرشان را در زیر سایۀ این لقب، زندگی کنند.
دستگاههای مختلف فرهنگی و هنری حالا باید با تقدیر و گرامیداشت این تصمیم دلاورانه استناد علیزاده نشان دهند که مرد عملند و در عالم واقعیت و جدا از شعارها، در عمل حامی ایرانیان آزاده و مسلمانی هستند که عزت مسلمانی و ایرانی بودنشان را حفظ میکنند.
* کیوان امجدیان