تاریخچه نژادپرستی
در قرن 17 بود که سیلی از مهاجرین روانه سرزمین نوظهور آمریکا شدند. آنها عمدتا ایتالیایی، ایرلندی، لهستانی و یهودیان نقاط مختلف دنیا بودند. در آن سالها، نژادپرستهای آمریکایی، موسسات و نهادهایی چون سازمان بردهداری، سازمان جنگهای سرخپوستی، زندان بومیهای امریکا، سازمان افتراق (جداسازی)، و مدارس آموزش اجباری سرخپوستان را تاسیس کردند. در نیمههای قرن بیستم و همزمان با دوران پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا مانده بود و داعیه سردمداری دموکراسی و بنیانگذاری عصر طلایی شکوفایی انسانی. لذا، دولت آمریکا بردهداری را لغو کرد. اما قلب تپنده نژادپرستی همچنان زیر خاکستر سیاست پوشانده شده بود و به شکل نژادپرستی سیاسی خود را نشان داد.
نژادپرستی سیاسی از منش تندی برخوردار بود. نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی، به شکل مدرن و بصورت غیرمستقیم در گفتار مقامات آمریکایی خود را نشان میداد. استخدام نیرو در شرکتها و نهادهای مختلف، واگذاری زمین و خانه، آموزش تحصیلی، و اعطای وام و تسهیلات از مشهودترین نمونهها بود. امروزه، طبق گزارشات نهادهای مختلف حقوق بشری آمریکا میتوان دریافت که تاریخچه نژادپرستی در آمریکا همواره آبستن شدیدترین تبعیضات نژادی نسبت به رنگین پوستان بوده است.
در دهه 1960 با ظهور "مالکولم ایکس" و "مارتین لوتر کینگ" بر عرصه سیاسی، "جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان" آمریکا شکل گرفت و آنها با جانفشانی موفق به تغییر هر چند ناتمام اما تاثیرگذار در رابطه با برخورد با رنگینپوستان در جامعه آمریکا شدند. سالها از دهه جنبش حقوق مدنی میگذرد، اما همچنان شاهد تبعیضات نژادی شدید علیه رنگین پوستان و بالاخص سیاهپوستان در آمریکا هستیم.
خشونت دولتی
در این بخش، تنها به چند مورد از میان صدها مورد، به عنوان مصداق عینی اشاره میکنیم:
ماجرای فرگوسن
رادنی کینگ
مایکل براون، در 9 آگوست 2014 در شهر "فرگوسن" ایالت "میسوری" آمریکا حداقل شش مرتبه هدف شلیک دارن ویلسون، افسر پلیس 28 ساله فرگوسن قرار گرفت و جان باخت. براون، اسلحه به همراه نداشت و دارای سوء سابقه نبود. بنا بر اظهارات ادارهٔ پلیس شهر فرگوسن، درگیری براون و ویلسون چند دقیقه پس از سرقت توسط براون رخ داده است و لذا ویدئوی انجام سرقت را منتشر کرد. اما همین ادارهٔ پلیس، چندین بار روایتش از ماجرا را تغییر داده است.
دارن ویلسون قاتل مایکل براون
مورد نیویورکی
"اریک گارنر" (Eric Garner) -محافظ فضاهای تفریحی- نیز مورد دیگری است که توسط پلیس نیویورک به اتهام فروش غیرقانونی سیگار محاصره و توسط یکی از مامورین به نام "دانیل پانتالیو" (Daniel Pantaleo) که دست بر روی گردن وی گذاشته بود (روش موسوم به Chuckhold) در روز 17 جولای 2014 خفه شد.
روش Chuckhold، یک روش ممنوع است. در ابتدا افسر "جاستین دامیکو" به گمان فروش "سیگار تک نخی" به وی نزدیک شد. گارنر مدام به وی میگوید که سیگار نمیفروشد اما 2 مامور برای دستگیری او به سمتش میروند. مامور "دانیل پانتالیو" اسلحه خود را به سمت گارنر میگیرد. از طرفی "رمزی اورتا" (Ramsey Orta) -دوست 22 ساله گارنر- فیلم صحنهٔ دستگیری وی را ضبط کرده و به طور گسترده در یوتیوب به نمایش گذاشته شده است. 4 افسر سفیدپوست قوی هیکل وی را بر روی پیادهرو انداخته و بر او فشار میآورند. پانتالیو بشدت گردن او را فشار میدهد و گارنر مکرراً فریاد میزند "من نمیتوانم نفس بکشم". یک ساعت بعد در بیمارستان اعلام میکنند که وی بر اثر خفگی مرده است.
شغل اریک گارنر محافظت از پارک و فضاهای تفریحی شهر نیویورک بود. وی 44 سال سن داشت و توسط اطرافیان به عنوان "مصلح محله" و به عنوان یک شخص خوش اخلاق و سخاوتمند شناخته میشد. حالا، 6 فرزندش او را از دست دادهاند.
البته پلیس نیویورک آنقدر نسبت به پخش فیلم برخورد با گارنر خشمگین شده که اخیرا رمزی اورتا که از این صحنه فیلم گرفته بود را به اتهام حمل بدون مجوز سلاح دستگیر کرده است.
در پی مرگ براون و گارنر در فاصلهای زمانی کوتاه، هزاران نفر از مردم آمریکا در شهرهای بزرگی چون واشنگتن، سان فرانسیسکو، نیویورک، بوستون و ایالت آریزونا به اعتراض و راهپیمایی برگزار کردند.
همین تابستان امسال بود که یک نویسنده آمریکایی ابراز داشت: "کسانی که منکر عامل نژادی در قتل این دو جوان سیاهپوست هستند، از آنها ممنون میشوم اگر برای من مثالی بیاورند که نشان دهنده قتل یک مرد سفیدپوست توسط پلیس باشد".
در آمریکا یک سیاهپوست را معمولا همچون یک متخلف بالقوه میبینند. این حقیقت، در زندانهای آمریکا بسیار مشهود است. سیاهپوستان، 43 درصد از کل زندانیان آمریکا را تشکیل میدهند و این درحالی است که تنها 13 درصد از کل جمعیت این کشور را سیاهان تشکیل میدهند.
ایالات متحده امریکا هنوز هم از لحاظ نژادی و اقتصادی کشوری است که تبعیض بسیاری بین "آمریکاییهای سفید" و "رنگینپوستان" قائل میشود. نمونههایی همچون "باراک اوباما" و دادستان کل هم یا در مسیر بهبود روابط نژادی جهت تلطیف و تسکین اذهان رنگینپوستان آمریکا، به این مراتب دست یافتهاند و یا برای حفظ ژست دموکراسی و روشنفکری آنها را بر اریکه قدرت سوار کردهاند. اما سیاهان ساکن مناطق فقیرنشین احساس میکنند از رویای آمریکایی کنار گذاشته شدهاند.
ماجرای بالتیمور
"فردی گری" در 12 آوریل در جریان بازداشت و انتقال به ون پلیس دچار جراحت شدید از ناحیه گردن شد که افسران با وجود درخواست وی برای رسیدگی پزشکی، به وی بیتوجهی کردند.
فردی گری یک هفته پس از بازداشت بر اثر عارضه نخاعی جان داد و موج گستردهای از ناآرامیها در بالتیمور و سایر شهرهای آمریکا را رقم زد.
با وجود برقراری مقررات منع آمد و شد شبانه در بالتیمور، این شهر همچنان صحنه اعتراض به مرگ "فردی گری" جوان سیاهپوست است. در برخی از ایالتهای دیگر آمریکا نیز اعتراضات مشابهی برگزار شده است و نیروهای ارتش آمریکا و خودروهای زرهی در شهرهای آشوبزده مستقر شدهاند.
حالا بیعدالتیهای هیئت منصفه صدای رئیس جمهور را هم درآورده و باراک اوباما در واکنش به این اتفاق وعده اجرای عدالت را به مردم میدهد: « کاملاً مهم است که عدالت در مورد فردی گری اجرا شود و حقیقت آنچه رخ داده، آشکار شود.» وی ابراز امیدواری کرد که اعتراضات مردمی در سراسر آمریکا بدون توسل به خشونت ادامه یابد. باراک اوباما در برابر خبرنگاران گفت که "عدالت باید حکمفرما شود". رئیسجمهوری آمریکا افزود که مردم بالتیمور در درجه نخست خواهان "حقیقت" هستند.
اظهارات چامسکی در مورد نژادپرستی در آمریکا
چامسکی تاکید کرد: نژادپرستی در جامعه آمریکا شدید بوده و این امر بسیار شوکهکننده است. آنچه در 30 سال گذشته بر سر سیاهپوستان آمده است، درست همانند چیزی است که "ادوارد باپتیست" (Edward Baptis) در کتاب "نیمی از آنچه که هرگز گفته نشده: بردهداری و تشکیل کاپیتالیسم آمریکایی" آورده است.
اولین واکنش جامعه نسبت به نژادپرستی و خشونت
به گزارش خبرگزاری رویترز، در شامگاه 20 دسامبر، دو مامور پلیس در محله "بروکلین" نیویورک مورد اصابت گلوله یک فرد سیاهپوست
آمریکایی به نام "اسماعیل عبدالله برینسلی" قرار گرفته و کشته شدند. ضارب
سپس با شلیک گلوله به ناحیه سر، خودکشی کرد.
هردو پلیس در خودروی ویژه گشت پلیس نشسته و
درحال گشتزنی در محله بروکلین نیویورک بودهاند که ضارب با انگیزه
انتقامگیری از پلیس به دلیل برخوردهای خشن با سیاهپوستان در چند ماه گذشته، به طرف آنها شلیک میکند.
2 پلیس مقتول
بسیاری
از رسانههای آمریکایی، این قتل را به خشم روزافزون مردم آمریکا از
عملکرد پلیس در برابر سیاهپوستان غیر مسلح مرتبط دانستهاند. فرد قاتل، در
آخرین پست خود در توئیتر اینگونه آورده است: "امروز، روز دیدار خوکها با
جهنم است. آنها، دو نفر از ما را کشتند پس دو نفر از آنها به درک فرستاده
میشوند". این جمله با هشتگ "اریک گارنر" و "مایکل براون" منتشر شده است.
اسماعیل عبدالله برینسلی
خشونت فردی
طبق آمارهایی که تا سال 2012 ارائه شده، قریب به 270 میلیون قبضه تفنگ در اختیار مردم آمریکا است. این در صورتی است که نیمی از ایالات آمریکا اجازه خرید و حمل آزادانه سلاح را به مردم خود نمیدهند. آمارها در سال 2012، نشاندهنده قتل به طور میانگین 32 نفر در روز به علت شلیک گلوله بود. نکته اینکه، اکثر سلاحهای بکارگرفته شده در این حوادث بصورت قانونی تهیه شده بوده است که از آن دست میتوان به اسلحه مادر "آدام لانزا" -بانی کشتار سندی هوک- اشاره کرد.
دانشآموزانی که از حادثه مدرسه سندی هوک جان سالم به در بردند
آدام لانزا عامل کشتار مدرسه سندی هوک
در سال 2011، بنیاد ملی ورزش آمریکا معتبرترین منبع آمار دقیق تعداد سلاح موجود در دست مردم را FBI دانست. این بنیاد، علت افزایش سلاح در دست مردم را عدم ثبات اقتصادی در سالهای اخیر برشمرد.
نهاد مذکور، معتقد است که نظرسنجیها از مردم آمریکا نشان می دهد که تنها 26 درصد از مردم با حمل سلاح مخالف هستند. در حالی که آمارهای 50 سال پیش بیانگر این است که در آن زمان بیش از 60 درصد آمریکاییها مخالف حمل سلاح بودند. مرگ و میر ناشی از سلاح گرم جزئی از 15 عامل اصلی مرگ و میر در ایالات متحده است. انجمنهای مخالف حمل سلاح، به کرات تاکید کردهاند که افزایش سلاح به معنی افزایش جرم است.
طبق گزارش این بنیاد، اگر اندازه طول هر سلاح موجود در آمریکا را 60 سانتی متر در نظر بگیریم، مسافت سلاحهای موجود در دست مردم به 6544 کیلومتر خواهد رسید؛ این مسافت دو بار طولانیتر از رودخانه میسیسیپی و 17280 متر بللندتر از ساختمان معروف "امپایر استیت" است!
"یاماموتو" دریاسالار معروف ژاپنی در زمان جنگ جهانی دوم یکبار گفت: "نمیشود وارد خاک آمریکا شد، چرا که پشت هر ساقه علفی در این کشور، یک اسلحه وجود دارد."
در نظرسنجی وب سایت معتبر Debate بسیاری از آمریکاییهایی که اسلحه حمل میکنند، دلیل آن را موارد ذیل دانستهاند:
* نمیخواهم مردم از من بترسند. اسلحه دارم چون آمریکا سرزمین ترسناکی است.
* دچار پارانویا نیستم. من در دنیای تهدیدات واقعی به سر میبرم. اسلحه را برای همین میخواهم.
* به من نگویید شیطان. اسلحه خریدم که شیاطین جامعه خطرناکی را که در آن زندگی میکنم دفع کنم.
* از دولت نفرت ندارم. اسلحه خریدن من به خاطر این است که محدودیتهای قاتونی دولت را میشناسم.
* خشمگین نیستم. بلکه نمیخواهم بقیه عمرم را برای اینکه نتوانستم از خانوادهام در مقایل خشونت دفاع کنم، از خود نفرت داشته باشم.
* نمیخواهم به کسی شلیک کنم. من میخواهم در پیری در اثر کهولت در رختخواب بمیرم تا اینکه فردا عصر جنازهام را گوشه خیابان پیدا کنند و تبدیل به تیتر اول همه روزنامهها بشوم.
* نمیخواهم باد به غبغب انداخته و بگویم من این حق را دارم. اسلحه داشتن، آخرین راه حل برای دفاع از خود در مقابل یک دولت پلیسی است.
* نمیخواهم با اسلحه احساس قدرت کنم. بلکه میخواهم آمادگی دفاع از آنان که عاشقانه دوستشان دارم را داشته باشم.
* اسلحه داشتن من نشانه بیعرضهگی من نیست. بلکه مقابل شدن با 3 زورگیر و مزاحم مسلح در حالیکه من برای دفاع از خودم مسلح نیستم، بیعرضهگی نام دارد.
* من عاشق اسلحه نیستم. بلکه عاشق زندگی و آنانی که آن را برای من معنادار کردهاند هستم.
*وقتی تکلیف محافظت پلیس از من مشخص نیست، حق دارم اسلحه داشته باشم. کار پلیس این است که پس از وقوع حادثه در محل حاضر شده و نهایتا محل مورد نظر را از خون قربانی پاکسازی میکند.
* اسلحه با خود دارم چرا که برای مردن خیلی جوانم و برای صرفنظر از آزادیام بسیار پیرم.
بزرگترین کشتارهای فردی با اسلحه در تاریخ معاصر آمریکا
4. کشتار فورتهود: "نضال مالک حسن" (Nidal Malik Hasan) که روانپزشک ارتش آمریکا بود، به تاریخ 5 نوامبر 2009، در پایگاه نظامی فورتهود 13 نفر را کشت و 30 نفر دیگر را مجروح کرد. او در دادگاه، به جرم 13 فقره قتل عمد و 32 بار اقدام به قتل، به انفصال از خدمت و اعدام محکوم گردید.
وی، هماکنون در زندان "فورت لیونوورث" کانزاس نگهداری میشود و پس از اعلام نتیجه دادگاه استیناف اعدام خواهد شد. نکته شایان توجه اینکه حماقت مالک حسن -که فلسطینیالاصل بود- موجب شد تا رسانههای آمریکایی ضد اسلام، نهایت بهرهبرداری را از این موضوع در جهت اسلامهراسی و اقدامات ضد مسلمانان در آمریکا نمایند. هم اکنون، وی که در زندان به سر میبرد، با ارسال نامهای به "ابوبکر بغدادی" -سرکرده تروریستهای داعش- از او خواسته بود که افتخار خدمت در "دولت اسلامی" را نصیبش کند.
جمعبندی
1. قوانین تبعیضآمیز علیه سیاهپوستان در ینگه دنیا، همواره مورد اعتراض گروههای حقوق بشری قرار داشته است. فعالان حقوق بشر، معتقدند که احتمال رفتار تبعیضآمیز پلیس با سیاهپوستان در هزاره سوم بیشتر است.
2. مرگ "مایکل براون" و "اریک گارنر" به عنوان 2 مصداق عینی از کشتار سیاهپوستان توسط پلیس امریکا، و تبرئه پلیسهای قاتل باعث شکل گرفتن موجی از خشم، نفرت و تظاهرات عمومی در سراسر امریکا شده است که پیامدهای آن در درازمدت را باید بسیار جدی گرفت.
3. نظام قضائی و پلیس امریکا از سوی مردم و فعالین حقوق بشر به شدت مورد انتقاد و اتهام نژادپرستی قرار گرفتهاند. این مسئله باعث واکنش منفعلانهٔ باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحدهٔ امریکا شده است.
6. در کشوری که دولت و مردم همیشه در هراس از این هستند که هر آینه ممکن است یک کشتار در مدرسه یا رستوران رخ دهد، والدین ترس زیرپوستی از فرزند مسلح خود دارند، و افراد جامعه در خیابان بسیاری از اوقات با خود میگویند "نکند به من حمله بشود!"، آرامش متکی به اسلحه است؛ و چه بد آرامش و امنیتی است که اسلحه -که خود بر هم زننده آرامش است- باید متضمن آن باشد.
منابع و مآخذ:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/179919/179919
http://rense.com/general85/whyam.htm
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/523237
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/365614
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/371231
http://persian.euronews.com/2014/11/28/ferguson-us-democracy-on-trial
http://edition.cnn.com/2014/08/03/justice/new-york-choke-hold-death-cameraman
http://edition.cnn.com/2014/12/13/us/nationwide-police-protests
http://www.top5ofanything.com/index.php?h=eadd6028
http://www.debate.org/opinions/do-americans-need-guns
http://www.asriran.com/fa/news/372201
http://www.nbcnews.com/storyline/baltimore-unrest/freddie-gray-n351881