گروه جنگ نرم مشرق- شبکه راشاتودی در مستندی به وضعیت همکاریهای جاسوسی میان آمریکا، انگلیس میپردازد؛ همکاریهایی که قربانیان آن افرادی عادی و بیگناه هستند.
در این مستند موضوعات زیر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند:
- همکاری جاسوسی-امنیتی آمریکا، انگلیس و آمریکا
- ماجرای کشته شدن یک چوپان سومالیایی
- ماجرای 5 سال زندانی و شکنجه شدن اشتباهی یک فرد زنگباری
- نحوه جذب نیرو در آلمان از میان کسانی که "میخواهند و میتوانند آدم بکشند"
- نگاهی به آمار مقتولان ماشین کشتاری به نام "پهپاد آمریکایی"
شبهجزیره "کورنوال" در انگلیس جایی است که تأسیسات شنود این کشور در حال جاسوسی از آلمان هستند. اطلاعاتی درباره ارتباطات مردم آلمان که از طریق تلفن، فکس و ایمیل صورت میگیرد، جمعآوری میشود. البته انگلیسیها مدعی هستند که این کار را در جهت "صلاح" آلمان انجام میدهند. با این حال، آلمان در جریان هیچکدام از امور شنود قرار ندارد.
این دوربین متحرک مقابل ورودی تأسیسات جاسوسی انگلیس، عابران را دنبال میکند
در این گزارش قصد داریم به جزئیات کنترل و جاسوسی اطلاعاتی از سوی کشورهای انگلیس و آمریکا بپردازیم، فعالیتهایی که به اسم "مبارزه پنهان با تروریسم" انجام میشود. البته آلمان هم، دستی بر این آتش "نبرد پنهان" دارد.
داستان این گزارش از تماس یک مرد سومالیایی کلید خورد. این آقا تماس گرفته بود تا یک حمله پهپادی را گزارش دهد. هدف این پهپاد آلمانی، تروریستی متعلق به گروهک "الشباب" بود. طبیعتاً چند غیرنظامی هم در جریان عملیات کشته شدند. یکی از جانباختگان، پدر فرد تماسگیرنده بود که شترهایش را در بیابان میچراند.
فرد سومالیایی در تماس تلفنی خود میگوید: "ما خیلی دنبال جسد پدرم گشتیم و سرانجام با جسد دو تکه شده او مواجه شدیم. طوری انفجار فجیع بود که بالاتنهاش به بالای درختی پرت شده و نیم دیگر، روی زمین افتاده بود. هر جور بود جسدش را دفن کردیم."
برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و دقیقتر در خصوص این حادثه، از سامانه "گزارش تصادفات ارتش آمریکا" استفاده کرده و زمان و مکان دقیق حادثه را به دست آوردیم. حمله پهپادی که منجر به کشته شدن پیرمرد سومالیایی شد، در تاریخ 24 فوریه 2012 و از سوی مرکز "مظنونان به ترور" کشور انگلستان هدایت شده بود. از طرفی، دستور اجرای عملیات، از شهر اشتوتگارت آلمان صادر گردید. نهایتاً مرحله هماهنگی و مانیتورینگ آن در مرکز عملیات هوایی "رامشتاین" صورت گرفت که اتاق جنگ ارتش آمریکا در آفریقا محسوب میشود.
این دوربین متحرک مقابل ورودی تأسیسات جاسوسی انگلیس، عابران را دنبال میکند
این فرد سومالیایی تنها کسی نیست که هدف حملات کور پهپادها قرار گرفته است. خانوادههای بسیاری، عزیزان خود را در این حملات از دست دادهاند. کارکنانی که اینگونه عملیات را اجرایی میکنند از منطقه "سوابیا"ی آلمان جذب میشوند. بدین صورت که در هتلی در اشتوتگارت یک "نمایشگاه شغلی" برپا میشود و کسانی که میخواهند و "میتوانند آدم بکشند"، استخدام میشوند. شرکت آمریکایی خدمات اطلاعاتی و فناوری "سیایسیآی CACI" که سابقه شکنجهگری در زندان ابوغریب را در کارنامه دارد، نیز در این نمایشگاه حاضر است. یکی از موقعیتهای شغلی، "تحلیلگر همهکاره" است که یک کار پشتمیزنشینی است و وظیفهاش این است که کشتارها را سازماندهی کند.
"کارتر اف هام" فرمانده سابق "مرکز فرماندهی آمریکا در آفریقا" (افریکام) در خصوص جذب نیرو برای حملات پهپادی میگوید: "همه این عملیاتها در فضایی کاملاً سری و طبقهبندی شده انجام میگیرد. کارکنان بسته به قراردادی که میبندند، وظایفی در ارتش آمریکا بر عهده خواهند داشت. در صورتی که متقاضیان احراز صلاحیت شوند، مجوز امنیتی برای آنها صادر میشود."
آلمان در سال 2007 درهایش را به روی "افریکام" گشود. با این حال، آمریکاییها از وزارت خارجه آلمان خواستند که قضیه مسکوت بماند، در غیر این صورت آلمان باید مهیای بحث و جدلهای بیخودی بین دولت و مردم بر سر این قضیه باشد. نکته قابل ذکر در خصوص افریکام این است که مسئولان آن میخواهند رنگ و لعاب حقوق بشری به کار خود بدهند. در تمامی تبلیغات این مرکز، تصاویر و صحنههایی از کمک نیروهای افریکام به مردم بحرانزده آفریقا نشان داده میشود.
"کارتر اف هام" فرمانده سابق "مرکز فرماندهی آمریکا در آفریقا"
نگاهی به آن طرف ماجرا در قاره آفریقا میاندازیم، جایی که مجبورند روی وحشتناک حملات افریکام را ببینند. "سلیمان سلیم" یک ماهیگیر ساکن منطقه خودمختار "زنگبار" در شرق آفریقاست. سال 2003، مزدوران آمریکایی او را ربوده و به عنوان "مظنون به ترور" به ارتش این کشور فروختند. وی میگوید 5 سال و 6 ماه و 2 روز در زندانهای مختلف آمریکایی زندانی بوده است. ابتدا در پایگاه افریکام در جیبوتی و بعداً به افغانستان فرستاده شد.
سلیمان، وضعیت بد زندانها و شرایط سختی که بر او گذشته را اینگونه توصیف میکند: "در یک جای بسیار تاریک بودم. 24 ساعته یک نوع موسیقی پخش میشد. هر بلایی را که فکرش را بکنید، بر سر من آوردند. مجبورم کردند لخت و عور شوم و پوشک بچه بپوشم. با همین وضعیت و در حالی که با دستبند به لوله بسته شده بودم تا چهار روز مرا سر پا نگه داشتند. در تمام مدت فکر میکردم، میمیرم. اما نشد."
ارتش آمریکا در سال 2008 او را آزاد کرد. در کاغذهای آزادیاش آورده بودند که این بنده خدا را بیگناه گرفتهاند. در واقع او را با یک تروریست یمنی اشتباه کرده بودند. مصیبتهایی که بر سر سلیمان آمد، نان بعضیها را در روغن کرد. یک شرکت پیمانی خصوصی سیا تنها برای ربودن او، نیم میلیون یورو دریافت کرده بود.
دستهای پنهان بسیاری در صورت دادن این حملات دخیل هستند. سیاسسی CSC، یک شرکت فناوری اطلاعات آمریکا و شرکتی چندملیتی است که در زمینه ارائه خدمات مشاوره اطلاعاتی، مشاوره مدیریتی و برونسپاری فعالیت میکند. شعبه این شرکت در آلمان در شهر "ویزبادن" واقع است. این شرکت حاضر به توضیح درباره فعالیتهایش نشد. از این رو، مجبور شدیم که خودمان شرح مختصری از کارهایشان ارائه کنیم. سیاسسی، برنامه ربایش مظنونان را سازماندهی میکند. کارمندان این شرکت ظرف مدت چهار سال، زندانیان را بین زندانهای مخفی سیا جابهجا میکردند.
سلیمان سلیم 5 سال و نیم در زندانهای آمریکایی حبس بود
"خالد المصری" آلمانی لبنانیتباری که مأموران سیا او را در افغانستان شکنجه دادند و خبر آن رسانهای شد، با یک پرواز سیاسسی به افغانستان منتقل شده بود.
سیاسسی برای ده وزارتخانه و همچنین دفتر فدرال صدراعظم آلمان کار میکند. ضمناً این شرکت برای آژانس امنیت ملی آمریکا، برنامه میخرد. همچنین مسئولیت عقد قراردادهای حساسی نظیر ثبت سلاح یا گذرنامه الکترونیکی برای دولت آلمان را بر عهده دارد. متقابلاً از سال 2009، وزارتهای مختلف در آلمان مجموعاً 25 میلیون یورو برای انجام کارهای قراردادی به سیاسسی پرداختهاند.
یکی از مهمترین مشتریان سیاسسی، در شهر فرانکفورت است، جایی که بزرگترین مرکز لجستیکی سیا در اروپا، در سفارت کل آمریکا در آلمان واقع است. گفته میشود کامیونهایی هستند که فقط در شب به این مکان رفتوآمد دارند. بین سالهای 2001 تا 2006، سیا برنامه دستگیری و نظارت بر شکنجه زندانیان را در این مکان انجام میداده است. لازم به ذکر است که در حدود 200 کارمند در این مجموعه فعالیت میکنند. در این سفارت به جز عوامل سیا، افراد دیگری نیز حضور دارند. از قرار معلوم، مرکز شنود آژانس امنیت ملی آمریکا نیز در آنجا قرار دارد.
نیروهای فدرال آلمان نیز به این مکان علاقه نشان دادهاند و با فرستادن بالگرد و نصب دوربین در اطراف ساختمانهای این مجموعه، سعی میکنند آن را زیر نظر بگیرند.
سوی دیگر ماجرا در مرکز آموزش نظامی ارتش آمریکا در شهر "گرافنور" دنبال میشود. در این مکان، سربازان آمریکایی با ارتش آلمان و سایر کشورهای عضو ناتو، تمرین نظامی میکنند. با این حال، بخشی از تمرینشان به آنچه در آفریقا و سومالی میگذرد، مربوط میشود. در تمرینها و در بین نیروهای حاضر به این نوع رزم، "تایتان" گفته میشود.
پرچم "آمریکا-آلمان" در مرکز آموزش نظامی ارتش آمریکا در آلمان
تمرینات بدین صورت است که روی یک صفحهنمایش بزرگ موقعیت پهپاد "پرداتور" به نمایش درمیآید. از آنجا گروه کنترل میتوانند به صورت شبیهسازی شده اهداف را بمباران کنند. مقامات ارتشی مسئول در این میدان تمرینی، از دادن اطلاعات بیشتر خودداری کردند. از این رو، به سراغ "دنیل بالدستون" رفتیم. سابقاً در مرکز کنترل و هماهنگی پهپادها کار میکرده و پنج بار با موشکهای "هلفایر" اهدافی را مورد اصابت قرار داده است. پس از اتمام خدمتش در ارتش، وارد حوزه مدلینگ شده است. وی اولین زنی است که حاضر به مصاحبه درباره پهپادها شده است.
دنیل بالدستون از تجهیزاتی که با آنها کار میکرده میگوید: "موشکهای هلفایر یکی از کوچکترین انواع موشکها هستند که در حدود 45 کیلوگرم وزن دارند. این موشکها را زیر پهپادها میبندند. بعد از این که پنج موشک هلفایر را به هدف بزنید، در پادگان به شما "آس" میگویند. ظاهراً من هم یک آسم."
از زمانی که اوباما وارد کاخ سفید شده است، 5 هزار نفر در حملات هواپیماهای بدون سرنشین کشته شدهاند. این ماشین کشتار، بدون توجه به این که اطلاعات از کجا میآید، آنها را موثق فرض میکند. به عنوان مثال، اطلاعاتی که از پناهندگان به دست میآید. پناهندگانی از مناطق بحرانزده به آلمان پناه آوردهاند. یکی از این خانوادهها، خانواده "یوسف عبدی نور" است که در سال 2009 از مهلکه جنگ داخلی سومالی گریخت. آژانس اطلاعاتی آلمان، هفتهها از او درباره گروهک تروریستی "الشباب" بازجویی به عمل آورد. یوسف هم شماره تلفن یکی از سرکردههای تروریستی را که در فهرست سیاه آمریکاییها بود، به آنها داد.
یوسف عبدی نور که از نزدیک حملات هواپیماهای بدون سرنشین را دیده، آنها را اینگونه توصیف میکند: "آلمانها به آمریکاییها گرا میدهند و آنها نیز پهپاد میفرستند تا صرف نظر از این که مردم عادی نیز در آن منطقه حضور دارند، به بمباران بپردازند."
شبیهسازی حمله با پهپادهای "پرداتور" در مرکز آموزش نظامی آمریکا در آلمان
آنچه واضح است، این است که سازمان اطلاعات آلمان، دادههایش را در اختیار آمریکاییها قرار میدهد. با این حال، دولت آلمان مدعی است که هیچکدام از این اطلاعات جهت حمله پهپادها استفاده نمیشود.
"آموس گویرا" برای مدت زیادی در برنامه بمباران اهداف از پیش تعیین شده دخالت داشت. اما در حال حاضر استاد دانشگاه "یوتا" و یکی از مشاوران پنتاگون است. وی تصریح میکند که حتی کوچکترین و جزئیترین اطلاعات نیز در این برنامه حائز اهمیتند: از ایمیلها گرفته تا چت خصوصی و شماره تلفنها.
وی اطلاعات رسیده را اینگونه شرح میدهد: "اصلاً نمیتوان گفت که مثلاً فلان شماره تلفن به درد فلان هدف نمیخورد. وقتی این بخش از اطلاعات به دست افبیآی یا سیا میرسد، حتماً در جهت هدف قرار دادن افراد، مورد استفاده قرار میگیرد." اکثر اطلاعات از غرب برلین و "دفتر کل بازجوییها" که در واقع اسم رمزی آژانس اطلاعات آلمان است، به افبیآی و سیا ارسال میشود.
یکی از شاخصههای اصلی نبرد پهپادها این است که نمیگذارند اطلاعات زیادی از آن به بیرون درز کند. تنها خانواده قربانیان میتوانند خسارتهایی را که این نبرد پنهان در آفریقا برجای گذاشته، شرح دهند. بدین منظور با یکی از پدرانی که پسرش را در این حملات از دست داده بود، گفتگو کردیم.
پدر قربانی کنیایی نمیتواند ماجرای کشته شدن پسرش را تمام کند
وی اینگونه مرگ پسرش را توصیف میکند: "سال 2011 نزدیک استان "کولبیو" در کنیا، ناگهان پهپادهای آمریکایی ظاهر شدند. پسرم با کسی کار نداشت. اصلاً 12 سالش بود." این پدر خواست که نامش گفته نشود و گریه نگذاشت نحوه کشته شدن فرزندش را کامل توضیح بدهد.