به گزارش مشرق، بسیاری از موارد انضباطی در فوتبال ایران به مرور زمان از یادها می رود و این درد جدیدی نیست بلکه دردی کهنه است که ساختار منظم را برای این فوتبال تبدیل به آرزویی محال کرده و در نهایت موجب انتقادها و البته روگردانی هواداران فوتبال از این پدیده قرن کرده است به عنوان مثال می توان از عدم برخورد با کرارجاسم یاد کرد که حتی کمیته انظباطی باشگاه استقلال از برخورد جدی با وی یاد کرد اما به دستور مدیرعامل باشگاه این ماجرا پیگیری نشد و از یاد ها رفت تا نمونه این اتفاق را باز هم شاهد باشیم و نظم را همچنان آرزوی دیرین فوتبال ایران بدانیم.
مهمتر از ماجرای کرار جاسم و باشگاه استقلال که یک موضوع داخلی برای یک باشگاه محسوب می شود احکامی است که در مورد مواردی بالاتر از مسائل یک باشگاه صادر می شوند اما به هنگام موعود یا فسخ می شوند و یا از یادها می روند و یا در کمیته استیناف تغییر ماهیت می دهند به عنوان مثال همین دیدار اخیر پرسپولیس را به یاد می آوریم که حکم شد بدون تماشاگر برگزار شود و البته این حکم لغو شد یا دیدار تراکتورسازی با استقلال که در آن دیدار هم حکم بدون تماشاگر بودن بازی لغو شد تا همه بدانند که احکام قابلیت اجرایی ندارند.
از این بالاتر هم اما رخ داده که هنوز هیچکس به آن واکنشی نشان نداده است، در ابتدای فصل بحث وزارت ورزش کم کردن هزینه های باشگاهها و تعیین سقف قرارداد برای باشگاهها بود تا شاید قیمتها کاهش یابد البته همان روزها هم این نقد وجود داشت که برای کاهش هزینه ها در بازار فوتبال نباید به زور متوسل شد و باید مثل هر بازار دیگری تولید را بالا برد اما به هر حال آن روزها برای باشگاهها بسته به اینکه در جام باشگاههای آسیا باشند یا نباشند سقف هایی معلوم و مشخص شد که باشگاهها مکلف به اجرای آن شدند و برای متخلف هم قوانینی وضع شد تا ضمانت اجرایی قانون سقف قراردادها باشد تا جاییکه مهدی تاج در تاریخ پنجم مرداد ماه 93 در این رابطه گفت:
"ابتدا با ابلاغ کتبی به باشگاههای خطا کننده فرصت اصلاح به آنها میدهیم و باید ایرادات را برطرف کنیم. دوم اینکه در صورت عدم اصلاح این تخلفات آنها را به نهادهای نظارتی معرفی میکنیم. در مرحله سوم کسب عواید درآمدی باشگاهها به اندازه یکچهارم هزینه بیشتر آنها از سقف قرارداد است یعنی اگر باشگاهی 4 میلیارد تومان بیشتر از سقف بودجه هزینه کرده باشد یک چهارم آن که معادل یک میلیارد میشود از محل درآمدهای آنها صرف توسعه فوتبال خواهد شد. در مرحله چهارم هم محرومیت از انجام نقل و انتقالات در نیمفصل و طول فصل برای باشگاه است. باشگاهها در طول فصل میتوانند 6 نقل و انتقال انجام دهند که آنها را از این مسئله محروم میکنیم."
البته مهدی تاج رییس سازمان لیگ فوتبال در تاریخ ششم مرداد ماه یعنی تنها یک روز پس از اعلام آن قوانین رقم مربوط به هزینه باشگاههای لیگ برتر برای حضور در چهاردهمین دوره لیگ را اعلام کرد که در این بین تخلف باشگاههای سپاهان اصفهان و استقلال تهران به ترتیب با تعرض 4 میلیارد و 580 میلیون تومانی و 3 میلیارد تومانی نسبت به رعایت سقف مجموع قراردهایشان محرز شد.
عدول از اجرای سقف طبق اعلام مهدی تاج می توانست پنجره زمستانی باشگاهها را ببندد اما هرگز این اتفاق رخ نداد و البته رخ نمی دهد تا باشگاهها از سال آینده با جسارت بیشتری نسبت به عبور از سقف قراردادها برای رسیدن به اهداف مد نظر خودشان اقدام کنند و به این ترتیب است که عملا همه کوششها و تلاشهای وزارت ورزش بی نتیجه باشد و همچنان این مسیر ادامه پیدا کند. سیاست کنترلی از مسیر محدود کردن البته چندین دهه است در تمامی بازارهای ایران با شکست مواجه شده اما اینجا در فوتبال حتی همان قوانین کنترل کننده نیز اجرا نمی شود! حالا چه باید گفت؟
آیا باید فوتبال ایران را با حکم فیفا برای بارسلونا جهت محدود کردن این باشگاه در مورد نقل و انتقالات مقایسه کرد یا اینکه دوباره باید تاکید کرد که اولا باشگاههای ایران خیلی زیاد هم هزینه نمیکنند و درآمدزایی از مسیر حق پخش تلویزیونی آنها از هزینه هایشان بسیار بسیار بالاتر است و ثانیا جهت کنترل بازار نیاز به برنامه ای جامع است که با استفاده از پیشکسوتان فوتبال و استادیوم های بیکار سراسر ایران نوجوانان و جوانان را آموزش داد تا کنترل از زیر ساختها انجام بگیرد و فقر بازیکن و نیروی انسانی از بین برود؟
به هر حال آنچه اظهر من الشمس است این است که تیمهای عبور کننده از سقف نه جریمه شدند و نه برخوردی با آنها صورت گرفت در این میان باشگاههایی مثل پرسپولیس که کوشیدند (یا به دلیل بدهی ها نتوانستند) از سقف قراردادها عبور کنند متضرر شدند و حالا حتی غمخواری هم ندارندو برای سال آینده دلیلی بر اجرای سقف قرارداد نمی بینند.
مهمتر از ماجرای کرار جاسم و باشگاه استقلال که یک موضوع داخلی برای یک باشگاه محسوب می شود احکامی است که در مورد مواردی بالاتر از مسائل یک باشگاه صادر می شوند اما به هنگام موعود یا فسخ می شوند و یا از یادها می روند و یا در کمیته استیناف تغییر ماهیت می دهند به عنوان مثال همین دیدار اخیر پرسپولیس را به یاد می آوریم که حکم شد بدون تماشاگر برگزار شود و البته این حکم لغو شد یا دیدار تراکتورسازی با استقلال که در آن دیدار هم حکم بدون تماشاگر بودن بازی لغو شد تا همه بدانند که احکام قابلیت اجرایی ندارند.
از این بالاتر هم اما رخ داده که هنوز هیچکس به آن واکنشی نشان نداده است، در ابتدای فصل بحث وزارت ورزش کم کردن هزینه های باشگاهها و تعیین سقف قرارداد برای باشگاهها بود تا شاید قیمتها کاهش یابد البته همان روزها هم این نقد وجود داشت که برای کاهش هزینه ها در بازار فوتبال نباید به زور متوسل شد و باید مثل هر بازار دیگری تولید را بالا برد اما به هر حال آن روزها برای باشگاهها بسته به اینکه در جام باشگاههای آسیا باشند یا نباشند سقف هایی معلوم و مشخص شد که باشگاهها مکلف به اجرای آن شدند و برای متخلف هم قوانینی وضع شد تا ضمانت اجرایی قانون سقف قراردادها باشد تا جاییکه مهدی تاج در تاریخ پنجم مرداد ماه 93 در این رابطه گفت:
"ابتدا با ابلاغ کتبی به باشگاههای خطا کننده فرصت اصلاح به آنها میدهیم و باید ایرادات را برطرف کنیم. دوم اینکه در صورت عدم اصلاح این تخلفات آنها را به نهادهای نظارتی معرفی میکنیم. در مرحله سوم کسب عواید درآمدی باشگاهها به اندازه یکچهارم هزینه بیشتر آنها از سقف قرارداد است یعنی اگر باشگاهی 4 میلیارد تومان بیشتر از سقف بودجه هزینه کرده باشد یک چهارم آن که معادل یک میلیارد میشود از محل درآمدهای آنها صرف توسعه فوتبال خواهد شد. در مرحله چهارم هم محرومیت از انجام نقل و انتقالات در نیمفصل و طول فصل برای باشگاه است. باشگاهها در طول فصل میتوانند 6 نقل و انتقال انجام دهند که آنها را از این مسئله محروم میکنیم."
البته مهدی تاج رییس سازمان لیگ فوتبال در تاریخ ششم مرداد ماه یعنی تنها یک روز پس از اعلام آن قوانین رقم مربوط به هزینه باشگاههای لیگ برتر برای حضور در چهاردهمین دوره لیگ را اعلام کرد که در این بین تخلف باشگاههای سپاهان اصفهان و استقلال تهران به ترتیب با تعرض 4 میلیارد و 580 میلیون تومانی و 3 میلیارد تومانی نسبت به رعایت سقف مجموع قراردهایشان محرز شد.
عدول از اجرای سقف طبق اعلام مهدی تاج می توانست پنجره زمستانی باشگاهها را ببندد اما هرگز این اتفاق رخ نداد و البته رخ نمی دهد تا باشگاهها از سال آینده با جسارت بیشتری نسبت به عبور از سقف قراردادها برای رسیدن به اهداف مد نظر خودشان اقدام کنند و به این ترتیب است که عملا همه کوششها و تلاشهای وزارت ورزش بی نتیجه باشد و همچنان این مسیر ادامه پیدا کند. سیاست کنترلی از مسیر محدود کردن البته چندین دهه است در تمامی بازارهای ایران با شکست مواجه شده اما اینجا در فوتبال حتی همان قوانین کنترل کننده نیز اجرا نمی شود! حالا چه باید گفت؟
آیا باید فوتبال ایران را با حکم فیفا برای بارسلونا جهت محدود کردن این باشگاه در مورد نقل و انتقالات مقایسه کرد یا اینکه دوباره باید تاکید کرد که اولا باشگاههای ایران خیلی زیاد هم هزینه نمیکنند و درآمدزایی از مسیر حق پخش تلویزیونی آنها از هزینه هایشان بسیار بسیار بالاتر است و ثانیا جهت کنترل بازار نیاز به برنامه ای جامع است که با استفاده از پیشکسوتان فوتبال و استادیوم های بیکار سراسر ایران نوجوانان و جوانان را آموزش داد تا کنترل از زیر ساختها انجام بگیرد و فقر بازیکن و نیروی انسانی از بین برود؟
به هر حال آنچه اظهر من الشمس است این است که تیمهای عبور کننده از سقف نه جریمه شدند و نه برخوردی با آنها صورت گرفت در این میان باشگاههایی مثل پرسپولیس که کوشیدند (یا به دلیل بدهی ها نتوانستند) از سقف قراردادها عبور کنند متضرر شدند و حالا حتی غمخواری هم ندارندو برای سال آینده دلیلی بر اجرای سقف قرارداد نمی بینند.