این گونه نیست که رویکردهای راشاتودی با وجود ابعاد تحسین برانگیزش، از هر لحاظ قابل توجیه باشد. ما در این گزارش فقط میخواهیم نقش مهم رسانهها در دنیای امروز را، یعنی همان نقشی که موجب میشود دولتها از آن به عنوان ابزاری علیه دولتهای دیگر بهره گیرند، تحلیل کنیم و اثرات آن را در فعالیتهای راشاتودی و همچنین در تهدید آن به تحریم از سوی کشورهای غربی برجسته نماییم. این واقعیت میتواند نشان دهد تا چه حد این تهدید، یک عمل قانونی و بیطرفانه و تا چه حد ناشی از رقابت سیاسی دولتها است.
راشاتودی فقط یک شبکه نیست
شبکه راشاتودی در سال 2005 توسط خبرگزاری نووستی تأسیس شد. پوتین که از سال 2000 به قدرت رسیده بود و توانسته بود احساسات تحقیرشده روسی ها پس از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی را به خود جلب کند، از احیای دوباره جامعه روسیه و افزایش قیمت نفت که تا سال 2005 به بیش از دوبرابر افزایش یافته بود، نهایت استفاده را صورت داد و پروژه های مختلفی را در راستای بازیابی قدرت بلوک شرق در برابر بلوک غرب کلید زد.
بسیاری معتقدند راشاتودی نیز در همین راستا و صرفاً برای شکست تبلیغات یکجانبه غرب علیه روسیه تأسیس شده است از این رو همیشه به نفع دولت روسیه و علیه دولت های غربی سخن می گوید. یکی از رسانه های غربی نوشته است:«این خبرگزاری صرفاً به عنوان ابزار گسترش سیاست خارجی تقابل گرایانه رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین شناخته می شود... راشاتودی افراد بی خبر را مانند یک متخصص نشان می دهد مانند آن تاریخ دان روسی که از فروپاشی قریب الوقوع آمریکا سخن می گوید، سخنرانی های گزاف رئیس جمهور ونزوئلا هوگو چاوز را پوشش می دهد، تبلیغاتی را به روی آنتن می برد که محمود احمدی نژاد و باراک اوباما را یکی می کند و گزارش هایی از ناکجاآباد در مورد بی خانمان های آمریکا اجرا می کند.» معلوم است نویسنده این جملات، خیلی از دست افشاگری های راشاتودی و تلاشش برای شکستن انحصار تک قطبی غرب و هیمنه دولت های اروپایی و آمریکایی، ناراحت است.
دنی سیشتر که پیشتر در اتاق فرمان سی ان ان بوده است، شبکه راشاتودی را «شبکهای متشکل از جوانانی کم تجربه» میداند «که البته بسیار نسبت به آنچه انجام میدهند انگیزه دارند». جیمز پِنتز نیز راشاتودی، فرانس 24 و شبکههایی از این دست را «هژمون ستیز» میداند و این گونه ادامه میدهد که این شبکهها دیدگاهها و اخباری متفاوت از رسانههای غربی مثل سی ان ان و بی بی سی منتشر میکنند.
اگر نگاهی به رشد فنی شبکه راشاتودی بیاندازیم، شاید آموزههای جالبی داشته باشد. به گزارش مشرق، شبکه آرتی، متشکل از شبکه انگلیسیزبان اصلی آرتی اینترنشنال (RT International)، آرتی آمریکا (RT America)، آرتی عربی (RT Arabic)، آرتی اسپانیایی (RT en Español)، آرتی عربی (روسیا الیوم)، و آرتی مستند (RT Documentary) است. این شبکه اولین شبکه روسی تماما دیجیتال بود که در سال 2005 با هزینهای بالغ بر 30 میلیون دلار افتتاح گشت و هزینه سال اول پخش برنامهها برابر با 60 میلیون دلار بود. برنامههای این شبکه از مقر اصلی آن در مسکو، همچنین استدیویی در واشنگتن پخش میشود. این شبکه دارای 21 دفتر در 16 کشور است که از میان آنها میتوان به دفاتر میامی، لسآنجلس، لندن، پاریس، دهلی، تلآویو، بغداد، کیف و قاهره اشاره نمود. این شبکه هماکنون به 430 میلیون نفر در سراسر جهان یا به 22 درصد از کاربران کابلی جهان دسترسی دارد. همچنین سایت این شبکه نیز عملاً 5 سایت خبری-تحلیلی به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی، آلمانی، عربی و روسی است و حجم گسترده ای از موضوعات و مطالب را در خود جای داده است.
رسانههای جمعی صرفاً «رسانه» به معنای انتقالدهنده پیام نیستند بلکه از جهات مختلف در ساختن پیام نیز دخالت دارند و اصل بیطرفی را نقض میکنند:
- رسانههای تصویری همانگونه که مک لوهان میگوید فقط پیام را منتقل نمیکنند بلکه خود نیز پیام هستند. یعنی ساختار فنی رسانههای تصویری با رسانههای گذشته مثلاً «خط مکتوب» بسیار متفاوت است و تصور کسی که از کودکی دنیا در قالب تصویر تلویزیون دیده است با کسی که همان مطالب را در کتاب خوانده است، بسیار متفاوت است.
- رسانه تصمیم میگیرد که چه خبری را نگوید و چه خبری را بگوید. به قول اساتید ارتباطات، رسانهها شاید نگویند چه فکری کن، اما قطعاً میگویند به چه چیزی فکر کن و به چه چیزی فکر نکن.
- رسانه علاوه بر این، خیلی وقت ها رسماً میگوید چه فکری کن! مثلاً رسانههای غربی همیشه حکومت ایران را «رژیم» میخوانند اما حکومت السیسی در مصر و سعودی ها در عربستان را «دولت» مینامند. یعنی بدون اینکه جمله خاصی علیه ایران بگویند عملاً دارند موضعگیری می کنند. رسانهها همین کار را با استفاده از تصاویر خاص و زننده برای مسئولینِ دولت مخالف خود انجام می دهند.
- رسانهها گاهی با چینش خاص اخبار، کاری می کنند که شما خودتان به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه به نتیجهای که آنها میخواهند برسید. مثلاً بی بی سی فارسی دو خبر از مواضع اقتصادی مخالفان انقلاب در داخل ایران را در کنار یک خبر از وضعیت اقتصادی ایران مطرح میکند (که شاید حقیقت هم داشته باشد) به گونهای که بیننده بلافاصله احساس میکند همه مواضع این مخالفان درست است و آنها به راستی همگی دلسوز کشور و مردمند!
عمده رسانههای خبری (حتی رسانههای خودمان) همین کارها را میکنند و این مسأله چیز عجیبی در دنیای ارتباطات نیست. اما وقتی قضیه از این هم فراتر رود و یک واقعیت، صراحتاً تغییر کند و اساساً چیز دیگری منعکس شود، آن رسانه مورد اعتراض همگان قرار میگیرد. اتهامی که رسانههای غربی به راشاتودی وارد میکنند در همین مسأله است.از آنجا که ما قصد تطهیر کامل راشاتودی را در این گزارش نداریم، مجبوریم با رویکردی منصفانه به این جنبه از قضیه نیز بپردازیم. لازم به ذکر است رسانه های غربی نیز گرفتار این اتهام هستند اما با ترفندهای ویژه که نتیجه تجربه طولانیتر آنها نسبت به راشاتودی است، از زیر این اتهام در میروند. به نوعی توریه (به معنای گفتن کلامی و ارادهکردن خلاف معنای ظاهر آن) میکنند، یعنی هم واقعیت را تغییر می دهند و هم بهانه قانونی علیه خود را کمتر فراهم می کنند.
داستان خیلی ساده است: از آنجا که راشاتودی قصد تغییر فضای رسانهای از حالت تک قطبی و تغییر چهره ساختگی از غرب و شرق در افکار عمومی جهان را دارد (که این سیاست، بسیار قابل تحسین است)، گاهی که نقطه ضعفی از کشورهای غربی برای انتشار به دست نمی آورد، مجبور میشود سیاهنمایی کند یا گاهی که نقطه ضعف جدی از دولت روسیه در رسانههای غربی منتشر میشود مجبور میشود آن را تکذیب کند. این اتفاقی است که برای رسانههای غربی هم میافتد، گر چه با ظرافت و مهارت بیشتر.
دست انداز اوکراینی
دولتهای غربی به ویژه زمانی به اوج عصبانیت از دست راشاتودی رسیدند که بحران اوکراین رخ داد. طبیعتاً رسانهها در هر دو سوی ماجرا نقش مهمی در تصویرسازی از این ماجرا بازی کردند و هر یک تلاش کردند تا دولتهای مطبوع خود را در این قضیه محق جلوه دهند. ما در اینجا قصد تحلیل سیاسی نداریم و نمی خواهیم بگوییم در بحران اوکراین، حق با چه کسی است. بلکه تنها به شرح دعوای رسانهای غرب با روسیه میپردازیم و این که در موارد مختلف، اخبار متناقضی از دو سوی جبهه به دنیا مخابره شده است.
نتیجه این وضعیت، اعتراض دو تن از گزارشگران این شبکه به رویکرد دولت روسیه و پاسخهای خبرنگاران حامی شبکه به آنها است. چندی پیش اَبی مارتین از اشتباه روسیه در ورود به شبه جزیره کریمه سخن گفت و راشاتودی نیز وی را به کریمه فرستاد تا از نزدیک با واقعیت روبرو شود. اما واقعه ناگوارتر، سورپرایزی بود که لیز وال انجام داد. وی در پخش زنده سخنان خود را با ورود روسیه به کریمه آغاز کرد و گفت به عنوان یک خبرنگار با چالشهای اخلاقی متعددی روبرو بوده است زیرا راشاتودی میخواهد همه کارهای پوتین را توجیه کند. وی ادامه داد:«من به انتشار واقعیت اعتقاد دارم برای همین بعد از پایان این برنامه، استعفا خواهم داد.» راشاتودی اقدام وی را یک «خودشیرینی» توصیف کرد. سیمونیان در پاسخ به اقدامات این دو گزارشگر و مجری راشاتودی از فشار سنگینی سخن گفت که اتهامات فراوان به راشاتودی بر خبرنگاران این شبکه وارد میآورد و اینکه هر کسی نمیتواند در برابر این فشارها تاب بیاورد.
تحریم راشاتودی، تکرار سناریوی غرب در مورد رسانههای افشاگر
چندی پیش بود که پرس تی وی از طرف دولت انگلیس مورد تحریم واقع شد. آن طور که عمادی از مسئولان پرس تی وی گفته است، دولت انگلیس طبق اسناد ویکی لیکس به دنبال راهی برای محدودسازی پرس تی وی میگشته است از این رو مستندی کوتاه در مورد مازیار بهاری را که طبق ادعای آف کام تحت فشار مورد بازجویی واقع شده است، بهانه کرده و پرس تی وی را به 100 هزار پوند جریمه محکوم کرد. طبق ادعای سازمان آف کام با عدم پرداخت این جریمه در مهلت مقرر، پخش پرس تی وی در انگلیس متوقف شد.
اکنون با توجه به گسترش چالش میان روسیه و غرب که مسأله اوکراین تنها یک نمونه از آن است، زمزمه تحریم راشاتودی نیز شنیده میشود. دستاویز این دولتها طبیعتاً یکی دو خبر غیرواقعی راشاتودی است اما انگیزه اصلی آنها چیز دیگری است: جلوگیری از افشاگریهای راشاتودی از وضعیت اقتصادی و سیاسی کشورهای غربی و حفظ سلطه رسانهای بر افکار عمومی جهان به ویژه مردم خودشان، و الا خیلی رسانه های دیگر نیز جهت گیری های خود را در خبررسانی منعکس می کنند و با اعتراض احدی روبرو نمی شوند.
10 نوامبر سال جاری میلادی، سازمان آف کام به عنوان مجری قانون ارتباطات مصوب 2003 میلادی، راشاتودی را تهدید کرد که آن را مورد تحریم قانونی قرار می دهد زیرا در سری برنامه هایی که در روزهای اول، سوم، پنجم و ششم مارس 2014 پخش کرده است، انصاف را نسبت به انعکاس نظرات همه جوانب قضیه اوکراین رعایت نکرده است. یعنی در حالی که انتقادات و دیدگاههای صریحی را علیه دولت اوکراین منتشر کرده، نظرات آن دولت را به قدر کافی منعکس نکرده است.
بازدید مدودیف از شبکه راشاتودی
اشاره آف کام به بند 5.4 و 5.5. از قانون ارتباطات است که در آن آمده است «انصاف و بیطرفی در مورد منازعات سیاسی و صنعتی و موضوعاتی که به مسائل عمومی جاری مرتبط است، باید رعایت شود ... این ممکن است در یک برنامه رخ دهد یا اینکه در یک سری از برنامه ها به عنوان یک کل، بدست آید». البته در همین جا آمده است که رسانههای زیرمجموعه بی بی سی از شمول این قانون خارجاند زیرا آنها بر مبنای «بی بی سی تراست» عمل میکنند. داستان این سازمان نیز گزارش جداگانه نیاز دارد و همین قدر میگوییم که یک بخش از بی بی سی ولی مستقل از مدیریت آن با هدق ترسیم جهت گیری های اصلی این شبکه است.
برگردیم به اعتراض سازمان آف کام به راشاتودی. خبرگزاری نووستی در پاسخ خود آورده است این شبکه قصد «به چالش کشیدن پیشفرضها، تشویق به بحث با اطلاعات صحیح و تقویت دیدگاههای جایگزین و نوین را دارد. آف کام در پاسخ به نووستی آورده است که هیچ تناقضی میان طرح دیدگاههای جدید با رعایت انصاف نسبت به انعکاس دیدگاههای طرفهای مختلف در یک قضیه نمیبیند.
قانون جدید مطبوعات و رسانه ها در روسیه که به تصویب مجلس و امضای پوتین رسید به نوعی پاتک دولت روسیه به رسانههای غربی بود. به گزارش مشرق طبق این قانون علاوه بر این که میزان سهام مجاز افراد و شرکتهای خارجی در رسانههای گروهی روسیه از 50 درصد به 20 درصد کاهش مییابد، هیچ شخص خارجی نیز نمیتواند بنیانگذار یک رسانه روسی باشد. این محدودیت شامل شهروندان این کشور بدون تابعیت روسی و یا روسهایی که تابعیت کشورهای دیگر را دارند نیز میشود. حامیان این طرح میگویند دلیل اصلی برای تصویب چنین قانونی ایجاد امنیت اطلاعات حداکثری است. آنها همچنین میگویند محدودیت 20 درصدی به این دلیل وضع شده است که سهام 25 درصدی میتواند احتمال حق وتو را برای دارنده آن فراهم کند و این امکان وجود دارد که بر خط مشیهای رسانهای تأثیر جدی بگذارند.
هر تصوری از این قانون داشته باشیم، قطعاً یکی از پیامدهای اصلی آن افزایش انحصار رسانهای در روسیه است، آنچه غربیها نیز با تحریم پرس تی وی نشان دادند. وقتی فعالان رسانهای غیرروسی نتوانند بر خط مشی رسانهها اثر بگذارند، این یعنی کنترل دولت بر مطالب منتشره بیشتر میشود و مردم کمتر سخن رسانههای خارجی را میشنوند. این وضعیت به نوبه خود پیامد دیگری را به دنبال دارد: افکار عمومی توده روسیه با افکار عمومی توده کشورهای غربی از منابع کاملاً متمایزی تغذیه میشود و هر روز فاصله این دو جمعیت از هم بیشتر میشود. این شکاف فرهنگی که نتیجه شکاف رسانهای است و تقصیر آن به گردن رسانهها در هر دو سوی جبهه جهانی است، مقدمه تنشهای بیشتر از نوع جنگ سرد است. این وسط در هیاهوی دعوای منفعتطلبانه دولت ها به اسم «مصلحت ملی» فقط یک نفر ضرر میکند: مردم!
ظاهراً رسانههای غربی در تبلیغات خودعلیه راشاتودی موفق بودهاند زیرا طبق گزارش آف کام، کسانی که در بریتانیا از راشاتودی برای دریافت اخبار خود استفاده میکنند، از 2% در سال 2013 به 1% در سال 2014 سقوط کرده است در حالی که سی ان ان همچنان 2% و الجزیره نیز ار 2% به 3% رسیده است.
قطعاً همان رسانههایی که راشاتودی را «شبکه کرملین» میخوانند تا به حساب خود، دولتی بودن این شبکه و بی انصافیاش را تبلیغ کنند، خود بیش از هر شبکه دیگری دولتی هستند اما تجربیات آنها در خبررسانی به آنها این فرصت را میدهد که با ترفندهایی خاص، جلوی ایراد اتهام قاطع علیه خود را بگیرند. اگر شبکههای افشاگر مانند راشاتودی و پرس تی وی میخواهند در مقصود خود موفق باشند، قطعاً باید با بکارگیری متخصصان دانشمند و باتجربه در حوزه ارتباطات، تا جایی که ممکن است از تحریم خود جلوگیری کنند.
این رسانهها همچنین باید تبلیغات مداوم در موضوعات حساس را به تبلیغات کوتاه ولی در موضوعات بسیار حساس، ترجیح دهند. یعنی نباید در یک دوره زمانی کوتاه، آن چنان بیمهابا به رقیب بتازند که مخاطبان احساس کنند شبکه از بیطرفی فاصله گرفته است و همین احساس مخاطبان به دولتهای غربی اجازه دهد تا سخن از تحریم قانونی به میان بیاورند.
نکته آخر نیز در مورد مردم است، در هر کجای این کره خاکی. زندگی مدرن، انسانها را آن چنان وقف حرفه خود ساخته است که بیشتر مردم فرصت تحقیق پیرامون اخبار را ندارند و نمی توانند بیواسطه با واقعیت روبرو شوند ضمن اینکه برخی اخبار، اساساً از یک کشور دیگر در دوردست است و امکان رویارویی مستقیم با آن اتفاق، فراهم نیست. از این رو گروهی به زندگی شخصی روی میآورند و بالکل از فضای اجتماعی انزوا می گیرند چون تصورشان این است که به هیچ چیز نمی توان اعتماد کرد. اما گروهی دیگر با این که میدانند قطعاً اعتماد کامل به رسانهها و پذیرش بیتحقیق اخبار و تحلیلهای آن، کار خردمندانهای نیست، اما با استفاده از مقایسه اخبار از شبکههای رقیب و تحقیق پیرامون چند خبر و تحولی که برای خودشان در اولویت است، تا حد زیادی به مقصود خود برای دست یافتن به شناخت صحیح از وقایع و وضعیتهای اجتماعی میرسند. به هر حال، سبک زندگی جدید، فوت و فنهای خاص خود را میطلبد و کسی که از آن بی خبر باشد، کلاهش پس معرکه است.
منابع و مآخذ:
http://en.wikipedia.org/wiki/RT_%28TV_network%29
http://www.theguardian.com/world/gallery/2009/dec/18/russia-today-advertising-television
http://www.stopfake.org/en/uk-regulator-threatens-rt-with-sanctions-for-biased-reporting
http://themoscownews.com/business/20140306/192284047-print/Kremlin-TV-channel-anchor-resigns-over-Crimean-crisis.html
http://stakeholders.ofcom.org.uk/broadcasting/broadcast-codes/broadcast-code/impartiality
http://www.stopfake.org/en/uk-regulator-threatens-rt-with-sanctions-for-biased-reporting
http://stakeholders.ofcom.org.uk/binaries/enforcement/broadcast-bulletins/obb266/obb266.pdf
http://www.theguardian.com/media/2012/jan/20/iran-press-tv-loses-uk-licence
http://fararu.com/fa/news/97313
http://www.theguardian.com/media/2012/jan/20/iran-press-tv-loses-uk-licence
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/106512
https://blogs.state.gov/stories/2014/04/29/russia-today-s-disinformation-campaign