در هر حال، اینکه آمریکاییها نتایج اجرای توافق مورخ 24 نوامبر 2013 ژنو تا کنون را چه می دانند، می تواند در ادراک نوع نگاهی که آنها به آینده مذاکرات و ایستگاههای بعدی این مسیر مذاکراتی دارند، تاثیرگذار باشد. از همین رو، به بیان و نقد چند نکته مهم از آنچه جان کری در مرکز سابان ارائه کرد، می پردازیم.
محور نخست، تقویت امنیت اسرائیل است. یکی از مهمترین محورهای نتیجه سنجی توافق ژنو و اجرای آن توسط ایران از نگاه وزیر خارجه آمریکا، تضمین امنیت رژیم صهیونیستی بوده است. کری مدعی است که توافق ژنو که ایران را از ادامه پیشرفت در برنامه هسته ای منصرف کرده است، به نفع امنیت این رژیم بوده است.
به تعبیر وی، «سال گذشته، من اندکی پس از امضای برنامه مشترک اقدام که امکان آغاز مذاکرات رسمی را برای ما فراهم کرد، اینجا صحبت کردم. خوب به یاد دارم که آن روز خیلیها ادعا میکردند که ما اشتباهی فجیع مرتکب شدهایم. به ما گفته شد که ایران تقلب خواهد کرد و رژیم تحریمهایی که طی سالهای طولانی با زحمت شکل گرفته بود، فرو میریزد. ما به بر هم زدن امنیت و ایمنی کشور خود و نزدیکترین متحدانمان، متهم شدیم. و من همان زمان در پاسخ به شما گفتم که حقیقت این است که از روزی که برنامه مشترک اقدام اجرایی شد، ایالات متحده، شرکایمان از جمله اسرائیل و تمام جهان، امنتر شدهاند. حدس بزنید چه اتفاقی افتاد. دقیقا همانی شد که گفتم.»
این برداشت از آنجا ناشی میشود که آمریکاییها همانند دیگر مخالفین و دشمنان ایران در منطقه، برنامه هسته ای کشورمان را غیرصلح آمیز خوانده و مدعی شده اند که ایران با تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای درصدد نابودی آمریکا و رژیم غاصب بوده است. بر اساس همین برداشت، اینکه ایران توسعه غنی سازی در سطح پیشرفته و تولید و ذخایر مربوط به آن را تعلیق کرده است، چیزی را که به امنیت این بازیگران صدمه جدی می زده، متوقف نموده است. بنابراین، جان کری رژیم غاصب را به عنوان یکی از بازیگران منتفع از توافق های هسته ای گروه 1+5 با ایران را اسرائیل شمرده است.
این تحلیل در برخی منابع تحلیلی غربی نیز پیش از این ارائه شده است. اما در مقابل، گفته می شود که این توافق ها به زیان راهبردی آن رژیم بوده است. زیرا با برجسته شدن رویکرد تعاملی ایران با جهان، این رژیم دیگر قادر به توسعه راهبرد ایران هراسی برای تقویت تهدید نظامی علیه ایران نخواهد بود.
محور دوم، عقب راندن برنامه هسته ای ایران است. وزیر خارجه آمریکا به تاثیر توافق های هسته ای بر محدود شدن «فعالیت» برنامه هسته ای ایران پرداخت. به تعبیر وی، «یک سال قبل، برنامه هستهای ایران با تمام سرعت به سمت ذخایر بزرگتر، ظرفیت بالاتر غنیسازی، تولید پلوتونیوم سطح تسلیحاتی و کاهش مدام زمان گریز پیش میرفت. امروز، ایران به تک تک تعهداتی که در توافق موقت داده بود، عمل کرده است. برای اولین بار در یک دهه، پیشرفت برنامه هستهای این کشور به عقب رانده شده است. از کجا میفهمیم؟ از آنجا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شرکای ما توانستهاند تائید کنند که ایران واقعا به تعهدات خود در برنامه اقدام مشترک احترام گذاشته است. امروز، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات غنیسازی ایران، از جمله فردو دسترسی روزانه دارند و ما به شناختی عمیقتر از برنامه هستهای ایران، تولید سانتریفیوژهای این کشور، معادن و آسیابهای اورانیوم این کشور رسیدهایم. کل ذخیره اورانیوم با غنای 20 درصد این کشور، هر انس آن، یا رقیق شده و یا (به اکسید) تبدیل شده است. آنها همچنین هرگونه غنیسازی بالای 5 درصد را تعلیق کردهاند. پیشرفت رآکتور پلوتونیوم اراک به طور کامل درجا متوقف شده است. هیچ قطعه جدیدی در آن نصب نشده که به آنها اجازه راهاندازی آن را بدهد».
آنچه وی اشاره کرده، عمدتاً همان است که در ارزیابی کاخ سفید از توافق 2013 ژنو (یکساعت بعد از توافق) آمده بود. با این حال، در شرایطی که مذاکرات هسته ای با 10 دور گفتگو در وین و دو دور در نیویورک به نقطه حاضر رسیده است، اظهارات مذکور نشان می دهد که آمریکا تمایل ایران به محدود شدن برنامه هسته ای را به عنوان بخشی از ارزیابیها و برآوردهای خود از نتایج احتمالی مذاکرات می داند. هرچند دور آخر مذاکرات در وین 10 نشان داد که ایران در برابر خواسته های زیاده خواهانه آمریکا مقاومت خواهد کرد. به واقع، وزیر امور خارجه کشورمان هم در مورد این دور از مذاکرات گفته بود که تیم ایرانی توانست برداشت و برآورد آمریکا از سیاست و رفتار ایران را تا حد زیادی تغییر دهد. این تغییرات باید در سطحی از جدیت و عمق باشند که آمریکا روند اصرار بر مواضع قبلی را کنار بگذارد. در غیر این صورت، باز هم توافق جامع دور از دسترس خواهد ماند.