گرچه تا به امروز چند اثر سینمایی همچون طلا و مس، فرشتهها میآیند و... با موضوع روحانیت ساخته شده، اما هیچ وقت سریالی با این موضوع ساخته نشده بود که هم مردم با زندگی عادی روحانیون آشنا شوند و هم در کنارش یک موضوع اجتماعی و خانوادگی را دنبال کنند، اما شعیبی که در طول این سالها در کنار بازیگری، کارگردانی تلهفیلم، دستیار کارگردانی و برنامهریزی آثار سینمایی را تجربه کرده بود، نخستین اثر سینماییاش را با نام «دهلیز» جلوی دوربین برد و توانست با این اثر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو (مسابقه فیلمهای اول) شود. او این روزها با سریال تلویزیونی «پردهنشین» به تهیهکنندگی سیدمحمود رضوی، مهمان خانههاست. شعیبی در این سریال روایتگر زنی به نام هدی است که پس از سالها به ایران برگشته و بازگشت او به خانه پدری همزمان با بروز اتفاقات مختلفی است. با او درباره این سریال به گفتوگو نشستیم.
شما بعد از تجربه موفق فیلم سینمایی «دهلیز» سراغ ساخت یک سریال تلویزیونی رفتید. در حالی که کارگردانان بویژه کسانی که در اولین تجربه سینماییشان موفق میشوند، کار در سینما را ادامه میدهند، چرا تصمیم گرفتید برای تلویزیون سریال پردهنشین را بسازید؟
واقعیت این است که فقط انتخاب من دخیل نبود، بلکه لطفی بود که دوستان آقای رضوی و تلویزیون به من داشتند و کارگردانی این سریال را به من سپردند. این که من در یک مدیوم خاصی کار کنم، هم حسن و هم ایراد دارد؛ حسناش این است که تجربههایم بیشتر شده و گونههای مختلف فیلمسازی را تجربه کردهام.به نظرم میتوان در هر مدیوم حرفهای تازهای را به مخاطب منتقل کرد، اما زمانی من به عنوان کارگردان موفق خواهم بود که بتوانم با توجه به تفاوتهای میان دو مدیوم سینما و تلویزیون چه به لحاظ قصهپردازی و ساختار، آن را در کار دربیاورم و در هر مدیومی با توجه به توقع مخاطب کار کنم.
یعنی کارگردانی سریال پردهنشین اتفاقی پیش آمد؟
بله، اتفاقی از طرف آقای رضوی پیشنهاد شد و مدیران تلویزیون، آقای فرجی مدیر شبکه یک و آقای سیفیآزاد مدیر گروه سریالهای این شبکه حمایت کردند و من هم از این پیشنهاد استقبال کردم، چون سریال پردهنشین طرح خوبی داشت. من از مرحله طرح تا زمانی که همکارانم مشغول نگارش قصه این سریال بودند، همراهشان بودم.
نگران نبودید در اولین تجربه سریالسازی دست روی موضوع حساسیتبرانگیز زندگی روحانیون با این حجم بازیگر گذاشتید؟
واقعیت این است که راجع به حجم بازیگران و اتفاقات متعدد قصه نگران بودم. ما در این سریال فقط با تنوع بازیگران روبهرو نیستیم، بلکه هر کدام از آنها باید ایفاگر نقشهای متفاوت باشند. بنابراین این مساله نگرانکننده بود، اما درباره داستان این سریال باید بگویم که هر قصهای حساسیتهای خودش را دارد و برای موفقیت فقط احتیاج به تحقیق و کار گروهی دارد. از آنجاکه من بسیار معتقد به کار گروهی هستم و از فردی کار کردن پرهیز میکنم، بنابراین سعی کردم همه امکانات را در اختیار بگیرم و این کار را گروهی به سامان برسانم.
ولی معمولا کارگردانان خودشان را مولف کار میدانند و کمتر به کار گروهی اعتقاد دارند، چه شد که شما روی کارگروهی متمرکز شدید؟
من کار گروهی را دوست دارم. وقتی ما از کار انفرادی پرهیز کنیم و یاد بگیریم گروهی کار را جلو ببریم، اطمینان داشته باشید ایرادهای کار به حداقل میرسد. در مرحله نگارش سریال پردهنشین خیلی این اتفاق افتاد و از نظرات مشاوران و کارشناسان مختلف چه به لحاظ سینمایی، محتوایی و تخصصی کمک گرفتیم تا با یاری یکدیگر اشکالات را به حداقل برسانیم و به قصه بیشتر نزدیک شویم.
یکی از نقاط قوت این سریال شخصیتپردازیهاست. از آنجا که نگارش این سریال را سه نویسنده به عهده داشتند، روند نگارش چگونه بود و جزئیات شخصیتها به چه ترتیبی در کار درآمد؟
آقایان ترابنژاد، شیرزاد و حمزه از قبل با هم همکاری داشتند و با توجه به این همکاری خودشان در کار، تقسیم وظیفه کرده بودند. من هم بر کار نظارت داشتم و با نویسندگان درباره قصه صحبت میکردم، اما در نگارش دخل و تصرفی نداشتم. درباره شخصیتپردازیها باید بگویم از زمانی که طرح شکل جدی به خودش گرفت و نگارش قصه و فیلمنامه آغاز شد، روی جزئیات شخصیتها خیلی بحث میکردیم و همین روش کار در مرحله تصویربرداری خیلی به ما کمک کرد تا زودتر به نتیجه برسیم.
البته قبل از ضبط با بازیگران درباره نقشها صحبت کردیم و خط اصلی مشخص بود و بر آن اساس تمرین میکردیم و وقتی بازیگران مقابل دوربین میرفتند با فضای کار آشنا بودند. همین آشنایی نسبت به نقشها باعث شد بازی بازیگران در همه سکانسها یکدست باشد.
کلیت سریال پردهنشین خوب است و جزئیات هم خوب از کار درآمده، درباره جزئیات ساختار و نقشها بگویید.
با توجه به تعدد شخصیتهای سریال پردهنشین از قبل به این مساله فکر کرده بودیم که هر یک از شخصیتهای قصه باید جذابیتهای خودش را داشته باشد و بازیگران باید بازی متفاوتی داشته باشند و لازمه این کار توجه به تفاوتها در فیلمنامه بود.
معتقدم وقتی گروه سازنده یک اثر از ابتدا سنگ را درست بگذارند، قطعا در بقیه کار دچار مشکل نمیشوند. ما هم برای نگارش فیلمنامه و ساخت سریال پردهنشین وقت و انرژی لازم را گذاشتیم و هیچ کس در این باره کوتاهی نکرد.
هر کدام از شخصیتهای این سریال داستان خودشان را دارند و از شخصیتهای فرعی هم براحتی عبور نکردید. به این موارد از قبل فکر کرده بودید یا در جریان کار پیشآمد؟
بخش عمده در فیلمنامه اتفاق افتاد و بخش بعدی که اجرای صحیح این ماجرا بود هنگام ضبط سریال انجام شد. علی صلاحی بازیگردان سریال بود و من هم خودم مرتب با بازیگران ارتباط داشتم و درباره نقشهایشان با آنها صحبت میکردم. سعی کردم بهترین کار را انجام بدهم و خوشبختانه با کمک تهیهکننده توانستیم از بازیگران حرفهای برای این سریال دعوت کنیم و آنها هم پذیرفتند.
ولی چرا قسمتهای اول و دوم سریال پردهنشین گیرایی لازم را برای مخاطب نداشت و حتی ریتم کندی هم داشت، اما از قسمت سوم به بعد داستان این سریال شروع شد و مخاطب را پای این سریال نشاند؟
این جزو مختصات سریالسازی است که قسمتهایی از سریال جذاب، برخی قسمتها پیشبرنده قصه یا معرفی شخصیتها باشد. نکتهای که وجود دارد این است که به دلیل وجود سلایق مختلف نظرات متفاوت هم وجود دارد. درباره این نظر شما هم باید بگویم برخلاف شما برخی معتقدند قسمتهای اول و دوم خوب بود، قسمت سوم افت کرد و قسمت چهار دوباره بهتر شد. بنابراین نظرات مختلف همیشه وجود دارد.
یکی از ویژگیهای سریال پردهنشین تعدد شخصیتهاست. جمع کردن این همه شخصیت برایتان دشوار نبود؟
تعدد بازیگر، قصه و لوکیشن رابطه مستقیم با یکدیگر دارند و در روایت و کارگردانی تاثیرگذار است. هر کاری سختیهای خودش را دارد و اگر کاری راحت باشد دیگر لذتی برای سازندهاش ندارد. معتقدم کاری که همراه با چالش قصه و تعدد بازیگر باشد، نهتنها سختیهایش شیرین است، بلکه یک تجربه متفاوت هم خواهد بود و این اتفاق در سریال تلویزیونی پردهنشین افتاده است.من با ساخت این سریال یک تجربه متفاوت، خوب و سنگین را اجرا کردم، حتی الان میتوانم بگویم که تجربه لذت بخشی بود، برای این که روزهای سختی را گذراندیم و این روزها کمک کرد تا بتوانیم یک تجربه جدید کسب کنیم.
هنگام ساخت این اثر نگران نبودید؟
خیلی نگران بودم.
چطور بر این نگرانی غلبه کردید؟
به هر حال نگرانی در هر کاری وجود دارد، چون میخواهیم به یک کشف برسیم. حال این کشف ممکن است یک زندگی، جریان و دید جدید باشد.
حالا به این کشف و شهود علاقهمند شدهاید؟
این کشف و شهود را دوست دارم و نگرانی ممکن است همراه با این کشف و شهود باشد. نگرانی من هم بیشتر به خاطر جزئیات قصه بود. این نگرانی را هنگام ساخت فیلمهای تلویزیونیام هم داشتم. اتفاقا به این نگرانی از زاویه منفی نگاه نکنید، چون باعث رشد کار میشود.
تاکنون موضوع روحانیت دستمایه ساخت آثار سینمایی شده بود، اما سریال با این موضوع نداشتیم. سخت نبود که با این قصه، مردم را تا 30 قسمت پای یک سریال بنشانید؟
امیدوارم این اتفاق افتاده باشد و مردم هم از دیدن این سریال لذت ببرند. البته تا آخرین روز پخش این سریال نگران خواهم بود و دلم میخواهد مخاطبان تا آخرین قسمت همراه سریال پردهنشین باشند. به طور کلی این مجموعه فقط مربوط به روحانیون نیست، بلکه در کنار روحانیت به مسائل اجتماعی ـ خانوادگی هم میپردازد.
در واقع پردهنشین روایتگر یک قصه خانوادگی ـ اجتماعی است که به دلیل این که شخصیتهای اصلیاش روحانیون هستند، شاید متفاوت به نظر برسد. ضمن این که در سریال ما بهتر میتوانیم به این موضوع بپردازیم به لحاظ نگارش و پرداخت قصه بستر وسیعتری داریم و باید زمان بیشتری به آن اختصاص دهیم. در نتیجه زوایای مختلفی هم برای پرداخت به قصه به وجود میآید.شاید بتوانم بگویم ویژگی سریال پردهنشین بیشتر به لحاظ قصهگویی است و همچنین یکی دیگر از ویژگیهایش زمان بیشتری است که میشود به آن موضوع در قالب یک سریال اختصاص داد.
سریالسازی درباره یک صنف همیشه سختیهای خودش را دارد، حتی گاهی به اعتراضاتی از سوی صنف مربوطه منجر میشود. از این مساله واهمه نداشتید که روحانیون به این سریال اعتراض کنند؟
موضوع روحانیت همیشه حساسیتبرانگیز است؛ ضمن این که من با پردهنشین اولین تجربه سریالسازیام را کسب میکردم، اما معتقدم اگر بتوانیم از زوایه درست به موضوعات و صنوف مختلف نگاه کنیم با این اعتراضات روبهرو نخواهیم شد. ما هم تلاش کردیم چه در مرحله نگارش و چه در مرحله تصویربرداری با دقت نظر کار را انجام دهیم و به جزئیات بپردازیم و در نهایت کارمان حداقل اشکالات را داشته باشد.اما در کل رفتن به سمت قصههای خانوادگی ـ اجتماعی با حضور روحانیت پرداخت خاصی میخواهد و بیشتر نگرانی ما روی بحث دراماتیک ماجرا بود. خوشبختانه تا الان بازتابهایی که بعد از پخش سریال پردهنشین داشتیم به آرامش بیشتر ما منجر شده تا این که بخواهد نگرانی مان را تشدید کند .
چقدر از تجربه فیلم «طلا و مس» در سریال پردهنشین استفاده کردید؟
در فیلم طلا و مس فقط به عنوان بازیگر حضور داشتم. این فیلم حاصل یک کارگردانی و قصه خوب بود و در نتیجه ماندگار شد. به عنوان فردی که در فیلم طلا و مس بازی کردهام، باید بگویم به هر حال آشنایی با فضای روحانیت و همچنین نزدیک شدن به زندگی خانوادگی آقایان روحانی، پیشزمینه ذهنی برایم ایجاد کرد که بتوانم به قصه پردهنشین نزدیک شوم، اما حضورم در این فیلم دلیل بر این نبود که بگویم اطلاعاتم در رابطه با این موضوع کافی و کامل شده است. مسلما ما برای سریال پردهنشین تحقیقات زیادی انجام دادیم، چون میخواستیم یک کار کمایراد بسازیم تا مخاطب از دیدنش لذت ببرد.
یکی از صحنههای تماشایی این سریال کلکلهای پدر براتعلی با پدر هاجر است و حرفهایی که بین آنها رد و بدل میشود که به نوعی شبهات مردم هم هست. این بخشها ایده خودتان بود یا نویسندگان سریال؟
این مساله تفکیکپذیر نیست، چون هر آنچه را به ذهنم میرسید به نویسندگان پیشنهاد میدادم و درباره کار خیلی با هم صحبت کردیم، بنابراین به یاد ندارم جزئیات این صحنهها پیشنهاد کدام یک از ما بود، اما در مجموع قصه سریال تلویزیونی پردهنشین میطلبید به حرفها و پرسشهای مردم درباره روحانیت بپردازیم و ما هم این کار را انجام دادیم، ولی قضاوت نهایی به عهده بینندگان است که تا چه حد موفق بودهایم.
شما در این سریال تصویرگر زندگی عادی و روزمره روحانیون هستید و این که آنها هم مثل بقیه افراد زندگی میکنند. قبل از شروع کار خودتان درباره زندگی روحانیون تحقیق کردید یا به اطلاعاتتان که برای بازی در فیلم طلا و مس داشتید، بسنده کردید؟
وقتی در فیلم سینمایی طلا و مس بازی کردم بیشتر با فضای روحانیت آشنا شدم، اما قبل از کلید خوردن سریال پردهنشین چند ماه درباره زندگی روحانیون تحقیق کردیم و درگیر این کار بودیم. حتی بازیگران این سریال که ایفاگر نقش طلبه بودند با آقایان طلاب از نزدیک دیدار کردند و حتی سفرهایی به قم رفتند تا بیشتر به نقشهایشان نزدیک شوند، حتی بازیگران خانم ما با همسران این طلاب دیدار داشتند تا درباره خصوصیات زندگی آنها شناخت پیدا کنند. برای سریال پردهنشین باید تحقیقات لازم را انجام میدادیم، در غیر این صورت نمیتوانستیم کار کم ایرادی را تولید کنیم.
شخصیت فرهاد آئیش که ایفاگر نقش حاج آقا شهیدی است خیلی خوب درآمده، آیا این شخصیت ما به ازای بیرونی دارد؟
نه، ما به ازای بیرونی ندارد و ساخته ذهن نویسندگان این سریال است که پس از تحقیقات درباره روحانیت، شخصیت حاج آقا شهیدی را خلق کردند.
شما در این سریال برای ایفای نقشهای حاج آقا شهیدی، حاج آقا مهدوی و براتعلی سراغ بازیگرانی رفتید که سابقه بازی در کارهای طنز دارند. چطور به این انتخاب رسیدید؟
من این تجربه را در فیلم سینمایی دهلیز هم داشتم. هرگز به پیشینه کار بازیگران که طنز است یا جدی نگاه نمیکنم و توانمندی بازیگر برایم اهمیت دارد و این که جنس بازیاش برای مخاطب جذاب باشد. آقایان آئیش و برقنورد همیشه بازیهای خوبی در کارهای متفاوت داشتهاند و مردم آنها را دوست دارند. ضمن این که آنها علاوه بر بازی در آثار طنز در کارهای جدی هم خیلی خوب بودند. بنابراین من با در نظر گرفتن این دو معیار، بازیگران این سریال را انتخاب کردم و بدون در نظر گرفتن پیشینه فقط به توانمندیها توجه کردم.
برقنورد در کارهای اخیرش بیشتر طنز بازی کرده است. نگران نبودید مخاطب او را در یک کار جدی و آن هم در شمایل یک روحانی نپذیرد؟
نه، بعید میدانم مخاطب او را در نقش روحانی نپذیرد. من در فیلم سینمایی دهلیز نتیجه خوبی از حضور رضا عطاران در نقش جدی گرفتم و قصد دارم این تجربه را باز هم تکرار کنم.
حاج آقا مهدوی خیلی شبیه شهاب مرادی شده و نوع صحبت کردن و رفتارهای برقنورد مثل اوست. آیا این مساله تعمدی بود؟
مگر ما چند روحانی پرمخاطب در تلویزیون داریم؟ مسلما یکی از شاخصترین روحانیون آقای شهاب مرادی است. من او را میشناسم و به وی ارادت دارم. آقای مرادی از ابتدا در جریان کار ما بود، ولی این که در سریال پردهنشین کدهایی داده باشیم که حتما آقای شهاب مرادی در ذهن مخاطبان تداعی شود، نه این طور نبود.کار آقای برقنورد برای بازی در سریال پردهنشین راحت نبود و سختیهای خاص خودش را داشت. خوشبختانه او هم خیلی خوب از پس نقش برآمد. برقنورد قبل از ایفای نقش حاجآقا مهدوی کار اکثر روحانیونی را که در تلویزیون برنامه دارند، دید و چگونگی رفتار و کلام آنها را بررسی کرد و ما بعد برای این نقش با او به توافق رسیدیم. ممکن است رفتارهای ظاهری این نقش او را شبیه آقای شهاب مرادی کرده باشد، اما ما صرفا نمیخواستیم آقای مرادی را به تصویر بکشیم. البته ایشان از روحانیون شاخص هستند و ارتباط خوبی هم با مردم برقرار میکنند. شاید به همین دلیل بینندگان وقتی حاجآقا مهدوی را میبینند ناخودآگاه به یاد ایشان بیفتند.
ویشکا آسایش سالها در تلویزیون کار نکرده بود، چطور او را برای نقش هدی انتخاب کردید؟
به نظرم خانم آسایش خیلی بازیگر توانایی است که بسیاری از توانمندیهای او در کارهای سینمایی و تلویزیونی دیده نشده است. من از قبل با او همکاری نداشتم و زمانی که نقش هدی را به او پیشنهاد دادیم، ملاکش فیلمنامه بود که بعد از مطالعه خیلی خوشش آمد و قصه را دوست داشت. در طول کار همکاری خیلی خوبی با هم داشتیم و معتقدم یکی از بهترین بازیگرانی است که در طول این سالها با او کار کردهام.
بیننده در قسمتهای ابتدایی سریال شاهد رابطه بسیار سرد مائده با مادرش هدی است، اما بعد از این که متوجه میشود پدرش، رفتار خوبی با هدی نداشته، خیلی سریع نظرش تغییر میکند و رابطهشان گرم میشود. فکر نمیکنید به لحاظ منطقی خیلی این مساله برای مخاطب باورپذیر نیست؟
رابطه مائده و مادرش بعد از 9 قسمت از سریال گرم میشود و به نظرم زمان خوبی است. ضمن این که ما تصمیم داشتیم در مقطعی از قصه رابطه این دو را با یکدیگر گرم کنیم و قرار نبود در قالب یک اتفاق این ارتباط شکل بگیرد، بلکه به مرور زمان رابطه آنها شکل درستی گرفت. بنابراین به لحاظ منطق هم برای مخاطب باورپذیر است، چون او آرام آرام که با شخصیت مادرش آشنا میشود، متوجه میشود که باید افکارش را درباره او تغییر بدهد.
ولی به لحاظ سنی مائده و هدی خیلی نزدیک به هم هستند. گرچه در دیالوگهای شخصیتهای سریال بارها گفته میشود که شما شبیه دو خواهر هستید تا مادر و دختر و نشان داده میشود که هدی زود ازدواج کرده، با همه اینها بهتر نبود بازیگر دیگری برای نقش مائده انتخاب میکردید؟
من اساس را بر توانایی بازیگران گذاشته بودم. سارا بهرامی بازیگر توانمندی است و نتیجه خوبی هم گرفتم. نمیخواستم با این انتخاب ساختارشکنی کنم، اتفاقا قواعد را رعایت کردم، اما چون بهرامی بازیگر توانایی است ایفای نقش مائده را به او سپردم. ضمن این که بیننده این مساله را میپذیرد. ما از واقعیت دور نیستیم و برای همین در دیالوگهای بین شخصیتهای قصه این جمله که شبیه دو خواهر هستید تا مادر و دختر رد و بدل میشود. ترجیح من انتخاب یک بازیگر توانا بود. علاوه بر آن گریم خانم آسایش و نوع رفتارهایش نشان میدهد که مادر مائده است. بنابراین اتفاق عجیب و غریبی نیست.
شما در این سریال برای کوچکترین نقشها هم از بازیگران حرفهای استفاده کردید. در حالی که معمولا کارگردانان این کار را انجام نمیدهند. دلیلتان برای این کار چه بود؟
دلیل اولم ارادت و علاقهای است که به بازیگری دارم. معتقدم حضور بازیگران حرفهای به موفقیت کار کمک میکند. از طرفی دوست داشتم مخاطب با شخصیتها ارتباط موثری برقرار کند. از آنجا که در سریال پردهنشین شخصیتهای متفاوت داریم و هر کدام از آنها شخصیتپردازی خاص خودش را داشته و در قصه کارکرد ویژهای دارند،بنابراین باید بازیگران حرفهای انتخاب میشدند تا این نقشها را برای مخاطب باورپذیر میکردند و دلیل سوم حمایت تهیهکننده بود. سیدمحمود رضوی، تهیهکننده این سریال خیلی بیشتر از برآورد سریال هزینه کرد و نهتنها از بازیگران حرفهای دعوت کرد، بلکه عوامل پشت دوربین هم حرفهای بودند. در واقع او کار عجیب و غریبی انجام داد. برای او کیفیت بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت داشت.
شما در این سریال به موضوع وقف هم میپردازید. آیا سازمان اوقاف هم از این سریال حمایت کرده است؟
نه، این سریال با حمایت سازمان اوقاف ساخته نشده، بلکه این مساله از ابتدا در ذات قصه بود.
حالا که سریال را تماشا میکنید چه نمرهای به خودتان میدهید؟
خیلی مانده که بخواهم خودم درباره کارم نظر بدهم. قضاوت به عهده مردم است. امیدوارم بینندگان نمره خوبی برای سریال پردهنشین به من بدهند. در مجموع ساخت این سریال یک تجربه جدید بود.
*جام جم