به گزارش مشرق، در حالی که این روزها بازار صحبت درباره خصوصیسازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بیشتر از همیشه داغ است اما مشخص نیست این فرایند چگونه و از چه طریقی شدنی خواهد بود.
بیش از 10 سال است که هر دولتی که روی کار میآید اولین شعار ورزشیاش خصوصیسازی این دو باشگاه شبه مردمی است اما تاکنون همه چیز در حد شعار باقی مانده و مشخص نیست که این اتفاق فعلاً دست نیافتنی توسط دولت یازدهم انجام بشود یا نه.
در حالی صحبت از خصوصیسازی این دو باشگاه پرطرفدار میشود که هنوز اولین و ابتداییترین اصول برای خصوصیسازی در این دو باشگاه رعایت نشده و نمیشود به طور مثال مشخص نیست در حالی که این دو باشگاه دقیقاً چقدر بدهی دارند قرار است واگذار شوند و با این حساب چگونه خریدار یا خریداران این دو باشگاه میخواهند از رقم بدهی دقیق استقلال و پرسپولیس مطلع شوند؟ این تنها یکی از ابهامات در راه واگذاری این دو باشگاه است هرچند که به نظر میرسد راه خصوصیسازی در ورزش کشور ما راه درست و اصولی نیست. چرا که وقتی به نحوه خصوصیسازی تیمهای اروپایی و حتی آسیایی نگاه میکنیم متوجه میشویم که این راهی که برای خصوصیسازی طی میشود تنها به ترکستان ختم میشود.
باید قبول کرد که خصوصیسازی یک اتفاق مثبت برای ورزش و به خصوص فوتبال به حساب میآید و باید پذیرفت که آینده فوتبال حرفهای در گرو خصوصیسازی است ولی آیا مسیری که برای خصوصیسازی طی میکنیم مسیر درستی است؟ وقتی ابتداییترین اصول برای این روند خصوصیسازی طی نمیشود آیا میتوان به نتیجه این کار خوشبین بود؟
با توجه به قانون اصل 44 که دولت را ملزم به خصوصیسازی کرده است باید پذیرفت که این مسئله میتواند تأثیر مثبتی بر روند پیشرفت فوتبال داشته باشد اما موضوعی که در این میان مغفول مانده این است که چرا و به چه دلیل آن هم در حالی که باشگاههای دولتی زیاد و کوچکی که داریم چرا خصوصیسازی از این دو باشگاه بزرگ و پرطرفدار شروع میشود؟! وقتی پزشکان دارویی را کشف میکنند ابتدا این دارو را بر روی موش یا میمون آزمایش کرده و اگر پاسخ مثبت بگیرند بر روی انسان با شرایط ویژه آزمایش میکنند و سپس این مسئله به تولید انبوه میرسد اما آیا اگر همین پزشکان دارویی کشف کنند به سرعت آن را روی آدم امتحان میکنند؟! چرا برای خصوصیسازی ابتدا به سراغ تیمهای کوچک و کم هوادار نمیرویم تا اگر پاسخ مثبتی از این قضیه گرفتیم سپس آن را روی تیمهای بزرگتر و پرهوادارتر امتحان کنیم؟ آیا این نه اینکه این مسئله پاسخی معکوس داشته باشد باعث نابودی این دو باشگاه پرطرفدار میشود؟
بهتر است نگاهی به تجربه خصوصیسازی تیمهایی مثل راهآهن، ابومسلم، استیلآذین، استقلال اهواز، گهر دورود و... بیندازیم این تیمهای پرطرفدار و بعضاً قدیمی الان کجا هستند؟! بهتر نیست که از تجربیات خصوصیسازی ناموفق این تیمها درس عبرت بگیریم؟ مگر نه اینکه همین تیمهای نام برده شده روزگاری در فوتبال ایران و حتی آسیا افتخارآفرینی میکردند پس چرا آنها را به سمتی سوق دادیم الان از آنها فقط یک نام و خاطره باقی مانده و الان بعضاً یا منحل شدهاند و یا در دستههای پایینتر دست و پا میزنند.
در حال حاضر و در حالی که گفته میشود تا پایان امسال قرار است این دو باشگاه خصوصی شوند اما میبینیم که در تیمی مثل پرسپولیس همه چیز قائم به فرد شده به طوری که با زندانی شدن حمیدرضا سیاسی مدیرعامل پرسپولیس همه امور این باشگاه روی زمین مانده و مشخص نیست اگر او مدت زندانی شدنش افزایش یابد تکلیف این تیمی که قرار است در آسیا نماینده کشورمان باشد، چه خواهد شد.
بهتر است وزارت ورزش نگاه بهتری به بحث خصوصیسازی داشته باشد چرا که با این وضعیت نه تنها استقلال و پرسپولیس خصوصی نمیشوند بلکه استقلال و پرسپولیس بیشتر از گذشته به قهقرا میروند و قطعاً این راه خصوصیسازی راهی نیست که مورد تأیید هیچکس باشد چرا که حداقل خصوصیسازی به این معنی نیست.
با این همه باید دید در حالی که روند خصوصیسازی این دو باشگاه پر از ابهامات متعدد است آیا باز هم قرار است روند خصوصیسازی به این شکل ادامه پیدا کند و استقلال و پرسپولیس شخصیسازی شود یا اینکه خصوصیسازی به معنای واقعی انجام خواهد شد هرچند که در ورزش کشور ما همواره نشان دادهایم که مرد دقیقه 90 هستیم و معمولاً هم با شکست مواجه میشویم.
روز گذشته هم جلسه مجمع سالیانه دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در وزارت ورزش یا حضور وزیر ورزش برگزار شده و گودرزی تاکید داشته که روند خصوصی شدن دو باشگاه سرعت بخشیده شود اما سوال این است وقتی هنوز شفافیت مالی این دو باشگاه در سال های اخیر محرز نشده چطور باید این روند خصوصی سازی سرعت بخشیده شود و اصلا آیا برای خریداری که می خواهد این دو باشگاه مردمی را بخرد خط قرمزی لحاظ شده؟ آیا هر کسی می تواند این دو باشگاه را بخرد؟ هر پولداری شایستگی خریداری این دو باشگاه را دارد؟ آیا فیلتری برای خریداری در نظر گرفته شده و اصلا این فیلتر چه معیارهایی دارد و ندارد؟
نقش هواداران در این واگذاری کجاست؟ پیشکسوتان ه ردو باشگاه چه جایگاهی دارند و هزاران سوال بی جواب دیگر.
نکند روزی برسد که این همه سال واگذار نشدن با عجله و شتابی بی دلیل صورت گیرد و از چاله به چاه بیفتیم. کاش مسئولان خصوصی سازی از لاک دفاعی که این روزها در قبال پاسخگویی صریح بابت نحوه واگذاری پرسپولیس و استقلال در پیش گرفته اند بیرون بیایند و بگویند که قضیه از چه قرار است و اصلا در امر واگذاری پرسپولیس و استقلال چند چند هستند.
بیش از 10 سال است که هر دولتی که روی کار میآید اولین شعار ورزشیاش خصوصیسازی این دو باشگاه شبه مردمی است اما تاکنون همه چیز در حد شعار باقی مانده و مشخص نیست که این اتفاق فعلاً دست نیافتنی توسط دولت یازدهم انجام بشود یا نه.
در حالی صحبت از خصوصیسازی این دو باشگاه پرطرفدار میشود که هنوز اولین و ابتداییترین اصول برای خصوصیسازی در این دو باشگاه رعایت نشده و نمیشود به طور مثال مشخص نیست در حالی که این دو باشگاه دقیقاً چقدر بدهی دارند قرار است واگذار شوند و با این حساب چگونه خریدار یا خریداران این دو باشگاه میخواهند از رقم بدهی دقیق استقلال و پرسپولیس مطلع شوند؟ این تنها یکی از ابهامات در راه واگذاری این دو باشگاه است هرچند که به نظر میرسد راه خصوصیسازی در ورزش کشور ما راه درست و اصولی نیست. چرا که وقتی به نحوه خصوصیسازی تیمهای اروپایی و حتی آسیایی نگاه میکنیم متوجه میشویم که این راهی که برای خصوصیسازی طی میشود تنها به ترکستان ختم میشود.
باید قبول کرد که خصوصیسازی یک اتفاق مثبت برای ورزش و به خصوص فوتبال به حساب میآید و باید پذیرفت که آینده فوتبال حرفهای در گرو خصوصیسازی است ولی آیا مسیری که برای خصوصیسازی طی میکنیم مسیر درستی است؟ وقتی ابتداییترین اصول برای این روند خصوصیسازی طی نمیشود آیا میتوان به نتیجه این کار خوشبین بود؟
با توجه به قانون اصل 44 که دولت را ملزم به خصوصیسازی کرده است باید پذیرفت که این مسئله میتواند تأثیر مثبتی بر روند پیشرفت فوتبال داشته باشد اما موضوعی که در این میان مغفول مانده این است که چرا و به چه دلیل آن هم در حالی که باشگاههای دولتی زیاد و کوچکی که داریم چرا خصوصیسازی از این دو باشگاه بزرگ و پرطرفدار شروع میشود؟! وقتی پزشکان دارویی را کشف میکنند ابتدا این دارو را بر روی موش یا میمون آزمایش کرده و اگر پاسخ مثبت بگیرند بر روی انسان با شرایط ویژه آزمایش میکنند و سپس این مسئله به تولید انبوه میرسد اما آیا اگر همین پزشکان دارویی کشف کنند به سرعت آن را روی آدم امتحان میکنند؟! چرا برای خصوصیسازی ابتدا به سراغ تیمهای کوچک و کم هوادار نمیرویم تا اگر پاسخ مثبتی از این قضیه گرفتیم سپس آن را روی تیمهای بزرگتر و پرهوادارتر امتحان کنیم؟ آیا این نه اینکه این مسئله پاسخی معکوس داشته باشد باعث نابودی این دو باشگاه پرطرفدار میشود؟
بهتر است نگاهی به تجربه خصوصیسازی تیمهایی مثل راهآهن، ابومسلم، استیلآذین، استقلال اهواز، گهر دورود و... بیندازیم این تیمهای پرطرفدار و بعضاً قدیمی الان کجا هستند؟! بهتر نیست که از تجربیات خصوصیسازی ناموفق این تیمها درس عبرت بگیریم؟ مگر نه اینکه همین تیمهای نام برده شده روزگاری در فوتبال ایران و حتی آسیا افتخارآفرینی میکردند پس چرا آنها را به سمتی سوق دادیم الان از آنها فقط یک نام و خاطره باقی مانده و الان بعضاً یا منحل شدهاند و یا در دستههای پایینتر دست و پا میزنند.
در حال حاضر و در حالی که گفته میشود تا پایان امسال قرار است این دو باشگاه خصوصی شوند اما میبینیم که در تیمی مثل پرسپولیس همه چیز قائم به فرد شده به طوری که با زندانی شدن حمیدرضا سیاسی مدیرعامل پرسپولیس همه امور این باشگاه روی زمین مانده و مشخص نیست اگر او مدت زندانی شدنش افزایش یابد تکلیف این تیمی که قرار است در آسیا نماینده کشورمان باشد، چه خواهد شد.
بهتر است وزارت ورزش نگاه بهتری به بحث خصوصیسازی داشته باشد چرا که با این وضعیت نه تنها استقلال و پرسپولیس خصوصی نمیشوند بلکه استقلال و پرسپولیس بیشتر از گذشته به قهقرا میروند و قطعاً این راه خصوصیسازی راهی نیست که مورد تأیید هیچکس باشد چرا که حداقل خصوصیسازی به این معنی نیست.
با این همه باید دید در حالی که روند خصوصیسازی این دو باشگاه پر از ابهامات متعدد است آیا باز هم قرار است روند خصوصیسازی به این شکل ادامه پیدا کند و استقلال و پرسپولیس شخصیسازی شود یا اینکه خصوصیسازی به معنای واقعی انجام خواهد شد هرچند که در ورزش کشور ما همواره نشان دادهایم که مرد دقیقه 90 هستیم و معمولاً هم با شکست مواجه میشویم.
روز گذشته هم جلسه مجمع سالیانه دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در وزارت ورزش یا حضور وزیر ورزش برگزار شده و گودرزی تاکید داشته که روند خصوصی شدن دو باشگاه سرعت بخشیده شود اما سوال این است وقتی هنوز شفافیت مالی این دو باشگاه در سال های اخیر محرز نشده چطور باید این روند خصوصی سازی سرعت بخشیده شود و اصلا آیا برای خریداری که می خواهد این دو باشگاه مردمی را بخرد خط قرمزی لحاظ شده؟ آیا هر کسی می تواند این دو باشگاه را بخرد؟ هر پولداری شایستگی خریداری این دو باشگاه را دارد؟ آیا فیلتری برای خریداری در نظر گرفته شده و اصلا این فیلتر چه معیارهایی دارد و ندارد؟
نقش هواداران در این واگذاری کجاست؟ پیشکسوتان ه ردو باشگاه چه جایگاهی دارند و هزاران سوال بی جواب دیگر.
نکند روزی برسد که این همه سال واگذار نشدن با عجله و شتابی بی دلیل صورت گیرد و از چاله به چاه بیفتیم. کاش مسئولان خصوصی سازی از لاک دفاعی که این روزها در قبال پاسخگویی صریح بابت نحوه واگذاری پرسپولیس و استقلال در پیش گرفته اند بیرون بیایند و بگویند که قضیه از چه قرار است و اصلا در امر واگذاری پرسپولیس و استقلال چند چند هستند.