مشرق - پرسپولیس در یک بنبست بزرگ و واقعی گرفتار شده است. مدیرعامل باشگاه در زندان به سر میبرد، رییس هیات مدیره سرخها که اخیرا به این سمت منصوب شده، در مصاحبههایی به دفعات تاکید کرده که صاحب این سمت نیست (!) و فقط قصد خدمت به تیم قدیمی خود را دارد، یک عضو دیگر هیات مدیره مدتی است که به خارج از کشور سفر کرده، دیگری معمولا دیده نمیشود و یکی دیگر از اعضای این هیات نیز توسط مدیرعامل قبل از مسائل اخیر، از سمت خود کنار گذاشته شده بود.
در این مجموعه ما فقط به حمید درخشان و در درجاتی پایینتر حسین کلانی، بهروز منتقمی و مهدی خواجهوند برخورد میکنیم که کاری انجام میدهند و بهتر بگوییم مایلند که کاری انجام بدهند اما توانش را ندارند. سرمربی پرسپولیس که یقین آورده با این ترکیب و نفرات سرش در لیگ قهرمانان آسیا بدجوری به سنگ خواهد خورد، گفته است اگر تیم تقویت نشود، میرود، کلانی همه چیز را به بازگشت مدیرعامل منوط کرده، خواجهوند حرف تازهای برای گفتن ندارد و منتقمی در کارهای روزمره باشگاه مانده زیرا پول در دسترس بسیار کمتر از چیزی است که کفاف هزینهها را بدهد.
باور موجود این است که اگر پرسپولیس چند بازیکن قوی خارجی و داخلی در نقل و انتقالهای نیمفصل نخرد، در لیگ قهرمانان آسیا هیچ شانسی برای کنار زدن همگروهیهایی همچون النصر عربستان و لخویا قطر نخواهد داشت و البته این برآوردی کاملا صحیح است. حتی در لیگ داخلی نیز اگر قرار بود از نفرات فعلی آبی گرم شود، قرمزها اینک با 11 امتیاز فاصله با تیمهای صدرنشین در رده هشتم جدول چرخ نمیزدند. با این حال پول و سرمایه جاری چندانی برای خریدهای لازم در حساب باشگاه پرسپولیس نیست زیرا پول اصلی در این باشگاه از طریق مدیرعامل تامین میشد که اینک در دسترس نیست.
حتی اگر مدیرعامل بود و پول لازم را تزریق میکرد، تعداد «داخلی»های قابل استخدام که بتوانند پرسپولیس را واقعا ارتقا بخشند و در قید قرارداد باشگاههای دیگر نباشند، بسیار کم است و از رضا خالقیفر که از راهآهن آمده، هنوز خیری برنخاسته است و خبری از سایر صیدهای مورد نظر درخشان هم نیست. خارجیها هم که معلوم نیست کی میآیند و کی میروند، تست میدهند یا نمیدهند و آیا اگر بمانند مانند قبلیها کارشان به شکایت به فیفا خواهد کشید یا خیر! تیم و نفراتش پیوسته در مسابقات داخلی سوتی میدهند و گلهای بچگانه میخورند و قاتل خویشند و هیچ طرح و نظم مشخصی در این تیم وجود ندارد یا اگر وجود دارد، عوامل اجرای آن ضعیفند. بزرگترین تغییر در فصل نقل و انتقالها برای تیم پرسپولیس، نه جذب این مهره و آن مهره دندانگیر بلکه جواب کردن یکی از دو دروازهبان تیم است که آنقدر به یکدیگر حسادت کردهاند که اعصاب هر دویشان خط خطی شده و گلهایی میخورند که کودکان نمیخورند. مهم نیست که نیلسون میرود یا سوشا (ظاهرا قرعه به نام نیلسون خورده) زیرا هر دو به قدری بد کار کردهاند که فقدانشان یک نعمت برای باشگاه خواهد بود و مهم کسانی هستند که باید جذب شوند و نمیشوند.
کسانی که باید بیایند و پرسپولیس را از سطح متوسط فعلیاش به سطحی قابل قبول برسانند تا در لیگ برتر لااقل از رتبه فعلیاش پایینتر نیاید و شاید تا رتبه ششمی هم بالا برود و در لیگ قهرمانان آسیا ببازد اما محترمانه ببازد.
«مردان» این میدان و تامینکنندگان این اهداف در باشگاه سرخ چه کسانی هستند؟ ما که نمیبینیم، آیا شما میبینید؟!
*وصال روحانی (ایران ورزشی)
در این مجموعه ما فقط به حمید درخشان و در درجاتی پایینتر حسین کلانی، بهروز منتقمی و مهدی خواجهوند برخورد میکنیم که کاری انجام میدهند و بهتر بگوییم مایلند که کاری انجام بدهند اما توانش را ندارند. سرمربی پرسپولیس که یقین آورده با این ترکیب و نفرات سرش در لیگ قهرمانان آسیا بدجوری به سنگ خواهد خورد، گفته است اگر تیم تقویت نشود، میرود، کلانی همه چیز را به بازگشت مدیرعامل منوط کرده، خواجهوند حرف تازهای برای گفتن ندارد و منتقمی در کارهای روزمره باشگاه مانده زیرا پول در دسترس بسیار کمتر از چیزی است که کفاف هزینهها را بدهد.
باور موجود این است که اگر پرسپولیس چند بازیکن قوی خارجی و داخلی در نقل و انتقالهای نیمفصل نخرد، در لیگ قهرمانان آسیا هیچ شانسی برای کنار زدن همگروهیهایی همچون النصر عربستان و لخویا قطر نخواهد داشت و البته این برآوردی کاملا صحیح است. حتی در لیگ داخلی نیز اگر قرار بود از نفرات فعلی آبی گرم شود، قرمزها اینک با 11 امتیاز فاصله با تیمهای صدرنشین در رده هشتم جدول چرخ نمیزدند. با این حال پول و سرمایه جاری چندانی برای خریدهای لازم در حساب باشگاه پرسپولیس نیست زیرا پول اصلی در این باشگاه از طریق مدیرعامل تامین میشد که اینک در دسترس نیست.
حتی اگر مدیرعامل بود و پول لازم را تزریق میکرد، تعداد «داخلی»های قابل استخدام که بتوانند پرسپولیس را واقعا ارتقا بخشند و در قید قرارداد باشگاههای دیگر نباشند، بسیار کم است و از رضا خالقیفر که از راهآهن آمده، هنوز خیری برنخاسته است و خبری از سایر صیدهای مورد نظر درخشان هم نیست. خارجیها هم که معلوم نیست کی میآیند و کی میروند، تست میدهند یا نمیدهند و آیا اگر بمانند مانند قبلیها کارشان به شکایت به فیفا خواهد کشید یا خیر! تیم و نفراتش پیوسته در مسابقات داخلی سوتی میدهند و گلهای بچگانه میخورند و قاتل خویشند و هیچ طرح و نظم مشخصی در این تیم وجود ندارد یا اگر وجود دارد، عوامل اجرای آن ضعیفند. بزرگترین تغییر در فصل نقل و انتقالها برای تیم پرسپولیس، نه جذب این مهره و آن مهره دندانگیر بلکه جواب کردن یکی از دو دروازهبان تیم است که آنقدر به یکدیگر حسادت کردهاند که اعصاب هر دویشان خط خطی شده و گلهایی میخورند که کودکان نمیخورند. مهم نیست که نیلسون میرود یا سوشا (ظاهرا قرعه به نام نیلسون خورده) زیرا هر دو به قدری بد کار کردهاند که فقدانشان یک نعمت برای باشگاه خواهد بود و مهم کسانی هستند که باید جذب شوند و نمیشوند.
کسانی که باید بیایند و پرسپولیس را از سطح متوسط فعلیاش به سطحی قابل قبول برسانند تا در لیگ برتر لااقل از رتبه فعلیاش پایینتر نیاید و شاید تا رتبه ششمی هم بالا برود و در لیگ قهرمانان آسیا ببازد اما محترمانه ببازد.
«مردان» این میدان و تامینکنندگان این اهداف در باشگاه سرخ چه کسانی هستند؟ ما که نمیبینیم، آیا شما میبینید؟!
*وصال روحانی (ایران ورزشی)