اما همزمان با حادثه سیدنی، خبر دیگری هم در آمریکا منتشر شد، خبری کوتاه با این مضمون که "شش نفر در پنسیلوانیا کشته شدند و قاتل همچنان آزاد است".
خبری با این جزئیات که یکی از سربازان کهنهکار 35 ساله در جنگ عراق در سهنقطه مختلف و در چهار حادثه تیراندازی، شش نفر اعم از زن و مرد را کشته است.
پلیس و گروه ویژه در آمریکا با تجهیزات سنگین و کاملاً مسلح، مناطقی از ایالت جنوبی را تحت محاصره قراردادند تا شخص مظنون را پیدا کنند.
آنچه باید به آن اشاره شود، تمرکز رسانههای غربی روی چندین عامل خاص برای پرداختن به یک خبر است، بهنحویکه اگر حادثهای حتی مهمتر از گروگانگیری سیدنی اتفاق بیفتد، اگر شامل این فاکتورها نباشد، در صنعت رسانهای غرب بهخصوص آمریکا محکوم به دیده نشدن، هستند.
اگر به اخبار و جزئیات حادثه گروگانگیری در سیدنی توجه شود، رسانههای غربی روی چند محور تمرکز بیشتری داشتند: اسلام، بنیادگرایی، تروریسم، داعش، ایران و شیعه.
بنابر رفتار رسانهای غرب، در حادثه گروگانگیری سیدنی، چندین محور به صورت موازی پیگیری میشد و همین مسایل باعث میشود رسانههای آمریکایی به آدمکشی در مرکز این کشور توجهی نکنند حتی اگر تعداد کشتهشدگان در آمریکا بیش از سیدنی باشد.
1- در گروگانگیری سیدنی، اسلام هراسی، اولین برداشت رسانههای غربی بود، بهگونهای که اینگونه به مخاطب القا کنند در هر حادثه گروگانگیری در سطح جهان، پای یک مسلمان در میان است.
2- با توجه به ایرانی بودن شخص گروگانگیر، دومین محوری که روی آن تمرکز شد، کنار هم قرار دادن اسلام هراسی و ایرانهراسی است.
3- سومین محور، قرار دادن نام داعش در کنار نام اسلام، ایران و مسلمانان است تا با توجه به حضور استرالیا در ائتلاف ضد داعش، پازل سرویسهای اطلاعاتی برای بدنام کردن ایران و اسلام کامل شود و در ذهن مخاطبین رسانه های غربی، ایران از مخالف داعش، تبدیل به یکی از کشورهای حامی و تربیت کننده داعش، تغییر کند.
4- و چهارمین محور در پازل رسانهای - اطلاعاتی گروگانگیری سیدنی، قرار گرفتن حادثه سیاسی و تروریستی در کنار نام ایران، شیعه و اسلام است به نحوی که رسانههای مکتوب جهان بدون کوچکترین اشاره به حادثه آمریکا، تیتر اول خود را به حادثه سیدنی اختصاص دادند که در ادامه بخشی از آنها را مشاهده میکنید:
اما آنچه باعث میشود رسانههای غربی همچون بیبیسی، سیانان و ... به آن توجه نکنند، وجود چند فاکتور دیگر است که تا حدودی به فاکتورهای بالا شبیه است ولی این شباهت نباید سبب بزرگنمایی شود.
1- حضور ملیت و تابعیت غیر از کشورهای مسلمان و به تعبیر غربیها کشورهای جهان سوم، به خصوص ملیت آمریکایی و اروپایی، سبب میشود رسانههای این طیف با احتیاط بسیار زیادی به بازنشر و تمرکز خبری بپردازند؛ به عبارت دیگر، اگر در حادثهای شبیه به حادثه سیدنی شخص گروگان گیر، آمریکایی یا اروپایی باشد، تمرکز و بزرگنمایی به اندازه حادثه سیدنی نخواهد بود.
2- اگر شخص گروگان گیر مسیحی یا یهودی باشد، هیچگاه باعث نمیشود رسانه های غربی به مذهب شخص گروگان گیر توجه کنند و علت این مسئله را در دین وی جستجو کنند بلکه به سراغ دیگر موضوعات از قبیل بیماری روانی و خانوادگی و ... می روند.
3- اگر حادثه گروگان گیری و آدم کشی در کشورهای آمریکایی و اروپایی اتفاق بیفتد و شخص مظنون سفید پوست باشد، بازهم رسانه های مدعی جهان توجهی به آن نمیکنند اما اگر شخص مظنون سیاهپوست یا رنگین پوست باشد، همین مسئله سبب میشود این رسانهها با نگاه ناسیونالیستی و تبعیض آمیز، به بزرگنمایی حادثه بپردازند و این واقعیت جهان عصر ارتباطات در دنیای مدرن است.
وحید درمنکی فراهانی