گروه بینالملل مشرق - برنار کوشنر وزیر خارجه اسبق فرانسه چند روز پیش به منطقه القامشلی و الحسکه در سوریه سفر کرد تا به قول خود از مناطق آزاد شده سوریه بازدید کند، وی که در آرزوی جداسازی این منطقه از دولت سوریه و تشکیل رژیم کردی مستقل در آن است، امیدوار است که فرانسه بتواند جای پای جدیدی برای خود در منطقه دست و پا کند.
کوشنر که صاحب ایده "حق دخالت در کشورهای دیگر بنا به دلایل انسانی" است تنها برای همراهی با افکار جورج بوش پسر و نومحافظهکاران آمریکا خواستار مداخله برای نجات ملتها از دست دیکتاتوری ها و سرکوب و شکنجه آنها شد.
با این وجود هرگز از وی نشنیدیم که خواستار مداخله جدی برای حمایت از فلسطینیها و کودکان غزه در برابر آتش جهنم اسرائیلیها باشد، یا حتی نسبت به کشته شدن هزاران کودک عراقی در موشک باران آمریکا بر ضد این کشور حسرت بخورند، این در حالی بود که دولت فرانسه برخلاف دیدگاههای ملت خود و سایر ملتهای دنیا از این جنگ حمایت میکند.
محافل فرانسوی کوشنر را به جانبداری از اسرائیل و آمریکا میشناسند و حتی اخیراً کتابی در مورد فرصت طلبی های وی صادر شده که در روی جلد آن تصویری به چاپ رسیده که کوشنر را مانند یک طفل در آغوش جورج بوش پسر نشان میدهد.
به نوشته رأی الیوم سفر این مقام سوسیالیست نزدیک به لوران فابیوس وزیر خارجه کنونی فرانسه به سوریه نشان میدهد که برداشتهای بد دیپلماتیک فرانسه از واقعیت درگیریهای سوریه از زمان آغاز این درگیریها تاکنون ادامه دارد و با وجود تحولات بینالمللی و منطقهای، پاریس همچنان مصمم به ادامه همان روش قبلی است.
البته خیلی زود نمود عینی دعوت فابیوس به ضربات مبهم در سوریه خود را نشان داد و جنگندههای رژیم صهیونیستی در تجاوزی آشکار منطقه دیماس در نزدیکی فرودگاه بینالمللی دمشق را هدف قرار دادند.
این چیزی بود که فرانسویها در دوره نیکولا سارکوزی رئیس جمهور این کشور به آن اذعان میکردند. در مرحله بعد تحریکات قطر باعث تنش در مناسبات آنها با دمشق شد، به این ترتیب فرانسویها از ناحیه موضعگیریهای خود اقدام به ترسیم مناسبات با سوریه نمیکنند بلکه همواره با تمایل دوستان خود این اقدام را انجام می دهند.
به این ترتیب است که فرانسویها نمیتوانند پیشنهاد روسیه و سفرهای دورهای بوگدانوف را نادیده بگیرند، آنها از همان ابتدا به سرعت قواعد بازی را از دست دادند و حجم دوستان آنها در دشمنی با ملت سوریه بسیار پایین آمد و از 114 کشور به 11 کشور تنزل پیدا کرد.
تصور کنید که یک دیپلمات برجسته فرانسوی که برخی روزنامههای عربی از قول وی مطالبی را نقل کرده بودند که قطعاً تکرار اظهارات منابع مخالفان سوریه در فرانسه بود، این دیپلمات فرانسوی در مورد عدم حمله ائتلاف ضد داعش به حزبالله لبنان و ارتش سوریه و شیعیان عراق و حمله به عناصر سنی جبهه النصره و داعش سوال کرده بود.
فرانسویها از رویکرد صدها جوان با تابعیت این کشور برای عزیمت به سوریه به بهانه جهاد در این کشور تعجب میکنند و به دنبال عوامل آن میگردند، این در حالی است که به برخی از کارشناسان مسائل تبلیغاتی دستورات جدی برای شانتاژ مطبوعاتی از طریق رادیو و تلویزیون بر ضد دولت سوریه داده شده است.
روسها که بارها به صورت شفاهی و عملی موضوع تغییر رژیمها با استفاده از زور را رد کردند، الان از توطئههای مطرح در مورد تجزیه سوریه پیشی گرفتهاند. این موضوع را سفرهای دورهای میخاییل بوگدانوف معاون وزیر خارجه روسیه برای تضمین عدم مداخله نظامی در سوریه نشان میدهد، این همان چیزی است که مسکو قبل از بروز پدیده داعش نیز به دنبال آن بود و میخواست راهکارهای حل داخلی مسائل سوریه را مطرح کند و ارتش سوریه را عنوان مبنای راه حل میدانی برای مبارزه با تروریسم نشان دهد.
رد کردن پروژههای گفتوگو با دولت سوریه در راستای منافع اسرائیل و با هدف براندازی سوریه از نقشه منطقه است. اصرار دیمستورا فرستاده سازمان ملل در ایجاد شورای نظامی در حلب نیز تلاشی برای تجزیه حلب و اجرای طمع ورزیهای ترکیه در شمال سوریه است، آنها به دنبال ادامه جنگ تا آخرین قطره خون هستند.
موضوع گفتگوهای داخلی سوریه بسیار مهم است و باید به پیروزی برسد، نگاهی به نقشه منطقه و حجم سوریه نسبت به دولتهای اطراف نشان میدهد که این کشور با وجود حجم کوچکی که دارد، شاخصهای مردمشناختی و پتانسیل قوی دارد که اگر این مولفهها را نداشت نمیتوانست چهار سال در جنگ جهانی بر ضد خود استقامت کرده و توطئهها برای محو سوریه از نقشه منطقه را به شکست بکشد.سوریها میتوانند بار دیگر خیزش کرده و تاریخ را به دست خود بنویسند و نسلهای آینده این کشور را نجات دهند.