به گزارش مشرق، داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) با انتشار عکسی از خودش در کنار اکبر عبدی در صفحه اینستاگرامش، شعری را ضمیمه آن کرد که البته اشارهای نکرده سروده خودش است یا دیگری.
در متن این شعر آمده است:
«بازیگر باز مدرسهاش دیر شد / بجای درس، بازی کرد و پیر شد / نوجوونیش تپل بود و بامزه و شکمو / صورتی چاق و گردالو با کلهای پر از مو... / تُک زبونی حرف میزد و دیر میرسید همیشه / گریه میکرد و قول میداد دیگه تکرار نمیشه / سرکلاس هندسه، فرار میکرد از مدرسه/ خدا خدا میکرد خبر به گوش باباش نرسه / وقتی میرفت به خونه، هی میگرفت بهونه / آی گشنمه، آی گشنمه، غذام چرا اینقدر کمه!! / کیف و کتابش این طرف، دفتر و مدادش اون طرف / یادش بخیر از اون روزا تا امروز، چند سالیه گذشته / پیر شده اون بازیگر، این رسم سرنوشته / حالا کنارش ایستادم، من شاگرد و اون استادم / میگه درسته پیر شدم، اما از پا نیفتادم / عکسی با اون با افتخار، میندازم من به یادگار / تا بمونه و ببینند خاطرهای از یاد یار...»
منبع: بانیفیلم آنلاین
در متن این شعر آمده است:
«بازیگر باز مدرسهاش دیر شد / بجای درس، بازی کرد و پیر شد / نوجوونیش تپل بود و بامزه و شکمو / صورتی چاق و گردالو با کلهای پر از مو... / تُک زبونی حرف میزد و دیر میرسید همیشه / گریه میکرد و قول میداد دیگه تکرار نمیشه / سرکلاس هندسه، فرار میکرد از مدرسه/ خدا خدا میکرد خبر به گوش باباش نرسه / وقتی میرفت به خونه، هی میگرفت بهونه / آی گشنمه، آی گشنمه، غذام چرا اینقدر کمه!! / کیف و کتابش این طرف، دفتر و مدادش اون طرف / یادش بخیر از اون روزا تا امروز، چند سالیه گذشته / پیر شده اون بازیگر، این رسم سرنوشته / حالا کنارش ایستادم، من شاگرد و اون استادم / میگه درسته پیر شدم، اما از پا نیفتادم / عکسی با اون با افتخار، میندازم من به یادگار / تا بمونه و ببینند خاطرهای از یاد یار...»
منبع: بانیفیلم آنلاین