به گزارش گروه اجتماعی مشرق، امیر میرزایی حکمتی 28 ساله مقیم ایالت میشیگان آمریکا، اوایل سال 90 توسط ماموران وزارت اطلاعات و به اتهام جاسوسی برای سیا و سیستم های اطلاعاتی آمریکا بازداشت و اسناد این همکاری و دیدارهای وی با مقامات آمریکا در افغانستان در رسانهها نیز منتشر شد.
در نهایت بعد از انجام تحقیقات و اعتراف میرزایی حکمتی به همکاری با نهادهای اطلاعاتی آمریکا، پرونده وی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا و سرویس اطلاعاتی آمریکا CIA علیه جمهوری اسلامی ایران به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع شد. پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی قرار گرفت و نخستین جلسه محاکمه میرزایی حکمتی، ششم دی سال 90 برگزار شد.
متهم ساختن ایران به دست داشتن در تروریسم؛ هدف جاسوس آمریکایی
در کیفرخواست صادره برای امیر میرزایی حکمتی که در جلسه دادگاه توسط نماینده دادستان قرائت شد با استناد به گزارشات مدیرکل حقوقی قضایی معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات آمده بود حکمتی با هدف نفوذ اطلاعاتی به سیستم اطلاعاتی کشور وارد ایران شده و با بررسی دقیقتر مشخص شد که هدف وی متهم سازی ایران به دست داشتن در تروریسم است.
در این کیفرخواست همچنین آمده است که متهم از ماه می 2009 میلادی از سوی سازمان جاسوسی آمریکا CIA استخدام شده و مأموریتهایی را برای جاسوسی در ایران داشته است. در این کیفرخواست با اشاره به اعزام حکمتی به پادگان بگرام افغانستان و دسترسی وی به اسناد سری و سپس اخذ مأموریت برای حضور در ایران و سپس مراجعه به وزارت اطلاعات و برقراری رابطه با کارشناسان این وزارت به عنوان مراحل انجمن مأموریت متهم، آمده است.
اقرار صریح و مقرون به واقع متهم، ارتباط با سازمان سیا و اقدام علیه امنیت کشور بوده و انگیزههای همکاری با سیا محرز است؛ از این رو تقاضای کیفر برای متهم خواستار میشود.
در نهایت 19 دی ماه، دادگاه رای خود را صادر و جاسوس آمریکایی را به اعدام محکوم کرد. رای صادره مورد اعتراض میرزایی حکمتی قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی در مرحله تجدید نظر به دیوان عالی کشور ارجاع شد.
کمتر از دو ماه از ارجاع پرونده میرزایی حکمتی به دیوان عالی کشور گذشته بود که حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه 15 اسفند ماه سال 90 در نشست خبری با خبرنگاران در خصوص این پرونده گفت: تا آنجا که در ذهنم است به این حکم در دیوان عالی کشور اعتراض شد و دیوان از آن نقص گرفت و پرونده را برای رسیدگی به شعبه همعرض فرستاده است.
با نقض دیوان به حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب، پرونده به شعبه 28 این دادگاه به عنوان شعبه هم عرض ارجاع شد و در نهایت شعبه یاد شده میرزایی حکمتی را به 10 سال حبس محکوم کرد و این رای در شعبه تجدید نظر استان تهران تایید شد. بعد از صدور رای قطعی، میرزایی حکمتی از دیوان عالی کشور تقاضای اعاده دادرسی کرد که تا کنون به این درخواست وی پاسخی داده نشده است.
حکمتی که بود و چگونه وارد ایران شد؟
پیش از ورود امیر میرزایی حکمتی به ایران، به دستور باراک اوباما، میز ایران در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا سیا مامور میشود تا علاوه بر هزینههای گذشته، فعالیتهای خرابکارانه و جاسوسی که تاکنون انجام میداده، پروژهای سه جانبه را، بسیار محرمانه و با همکاری موساد و MI6 طراحی کرده و علاوه بر ترور و جنگ رسانهای، سیا تمام توان خود را برای فاز سوم یعنی راهی برای نفوذ طرح به کار گیرد.
میز ایران در سیا که در مقابله با سرویس اطلاعاتی ایران شکستهایی پیدرپی خورده بود، این پروژه را حیاتی میبیند و از همین رو یک تیم ویژه در سازمان سیا مامور میشود تا زبدهترین فرد را برای نفوذ به دستگاه اطلاعات ایران انتخاب کند. فرد مورد نظر در آریزونای آمریکا متولد شده و سابقه یک دهه آموزشهای فشرده اطلاعاتی را در رزومه خود داشت.
میرزایی حکمتی در اعترافات خود میگوید: سال 2001 دبیرستان را تمام کردم و تصمیم گرفتم وارد ارتش آمریکا شوم. آگوست 2001 رسما لباس ارتش آمریکا را پوشیدم و آموزش های مختلف اطلاعاتی و نظامی دیدم.
حکمتی پس از آموزشهای عمومی و ویژه نظامی، به دانشگاهی مخصوص فرستاده میشود تا در کنار آموزشهای اطلاعاتی، زبانهای خاورمیانهای را نیز بیاموزد. در ادامه اعترافات وی آمده است: وقتی فهمیدند که من می توانم یک مقدار به عربی و فارسی حرف بزنم، گفتند ما دوست داریم شما را به دانشگاهی بفرستیم تا عربی یاد بگیری.
حکمتی حالا به تحلیلگر اطلاعات تبدیل شده که با پوشش نظامی ارتش آمریکا، وارد خاک عراق میشود. ماموریت وی در عراق، شناسایی افرادی بین مقامهای عراقی است که گرایش به آمریکا داشته باشند و این کشور بتواند با صرف هزینه، آنها را عروسک خیمه شب بازی خود بکند. حکمتی باید افرادی را مییافت که اهداف آمریکا را در خاک عراق تامین کند.
حکمتی در خصوص فعالیت هایش در عراق نیز میگوید:«آمریکاییها تاجایی که میتوانند امور کشورها را خصوصاً نفت را کنترل میکنند. آمریکا قصد داشت تا با تصرف چاههای نفت عراق، سازمان اوپک را ورشکست و کاری کند که نفت فقط به دلار معامله شود تا قدرت آمریکا مقابل چین و روسیه بیشتر باشد. یکی از دلایل حضور نظامی آمریکا در عراق این بود که در خاورمیانه حضور داشته باشد و با نفوذ در گروههای اسلامی در بین مردم مسلمان نفوذ کند و انحراف ایجاد کند. آمریکا با پوششِ آوردنِ دموکراسی، یکی دیگر از اهداف خود یعنی کنترل خاورمیانه از جمله ایران، سوریه، لبنان، عراق، بحرین و حتی تونس را اجرا کرد تا ایران برای این کشورها الگو نشود».
حکمتی در عراق، حدود دو سال آموزش استفاده از سیستمهای محرمانه و جمعآوری اطلاعات از اماکن و اشخاص مختلف را به طور کاربردی فرا میگیرد. در این بین سیا میکوشد تا پوششی مناسب، برای ماموریت بزرگ وی بیابد.
حکمتی بلافاصله پس از پایان ماموریت چند ماهه در عراق به استخدام چندین شرکت اطلاعاتی درمیآید. تغییر شرکتهای متعدد او در فاصله زمانی کوتاه به خاطر این است که حکمتی آموزشهای مختلف را در پوشش کار در شرکتهای مختلف بیاموزد و در خلال این آموزشها، دوستان و همراهان وی به ماهیت ماجرای وی پی نبرند.
سرانجام تیم ویژهای که میز ایران را در دست داشت، حکمتی را برای عملیات پیچیده نفوذ انتخاب میکند. انتخاب حکمتی برای این بود که سیا توانایی وی در دقت به جزئیات محیط و تفکر برای آمریکا را بسنجد و باید برای این ماموریت مهم و استراتژیک محک زده و آموزش ببیند. وی بارها تست دروغسنجی و روانشناسی و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، بنابراین بعد از چندی در سال 2011 در هتل واشنگتن، این ماموریت به وی ابلاغ میشود.
مامور سیا با دادن توضیحات ریز و دقیق، حکمتی را برای انجام این ماموریت بزرگ توجیه میکند و به وی اطمینان میدهد با پوششی که برای او ایجاد میکنند، هیچ مشکلی پیش نیاید. دو طرف طی سه روز، بارها نوع مواجهه با ماموران اطلاعاتی با پوشش حکمتی را تمرین میکنند.
در این بین سازمان سیا نیز تصمیم گرفته بود تا یکی از زبدهترین نیروهایش که در زمینههای مختلف اطلاعاتی آموزش دیده و حالا دیگر از سطح تحلیلگر اطلاعاتی بالاتر رفته را با پوشش یک دلال اطلاعات در مسیر دستگاه امنیتی ایران قرار دهد تا نفوذ صورت گیرد. برای این کار فرد مورد نظر به هر طریق ممکن باید اعتماد سازی کند. در اعترافاتی که از حکمتی پخش شد، وی در این باره میگوید: «به من گفتند میروی و سه هفته به عنوان یک منبع برای وزارت اطلاعات، اطلاعات هماهنگ شده به آنها می دهی و پول میگیری و برمیگردی».
حکمتی برای اجرای این امر، اجازه دسترسی به سریترین سیستمهای اطلاعاتی برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز «پروژه نفوذ» را پیدا میکند. سپس به پادگان بگرام افغانستان فرستاده میشود و در این هنگام، شبکههای مختلف ایران که تحرک و فعالیتهای بگرام را زیر نظر دارند، از حضور یک آمریکایی ایرانی تبار در این پادگان مطلع میشوند. حکمتی سپس با پروازی به دبی میرود و بعد از دو روز اقامت در دبی به ایران میآید.
حجم اطلاعاتی که حکمتی با خود به ایران آورده بود، به گونهای بود که هر سرویس اطلاعاتی در مواجهه با آن خود را در مقابل منبعی مهم میدید و سعی میکرد تا علاوه بر صحتسنجی، هر طور شده این منبع را از دست ندهد و نیاز اطلاعاتیاش را بهوسیله آن برآورده کند و این همان دامی است که برای ایران پهن شده بود.
سازمان سیا در این پروژه به دنبال ایجاد اثر انگشت یا ردپای سرویس اطلاعاتی ایران است تا هر طور شده، لااقل یکی از ماموران امنیتی ایران را به دام بیاندازد و پس از درخواست اطلاعات از حکمتی، به توانمندی و نیازهای ایران اشراف یابد تا بتواند آن را بهعنوان حربهای علیه ایران قرار دهد اما دستگاه امنیتی ایران بر این موضوع اشراف یافت و با ارزیابی درستی اطلاعات، به فرعی بودن کار پی برد و با شناسایی مسیرها و راههای اعزام فرستاده که حکمتی از آنها عبور کرده بود، پروژه نفوذ را کنترل و مهار کرد.
سرانجام، سربازان گمنام امام زمان(عج) با ردگیری و مهار فرستاده، در یک عملیات پیچیده، نه تنها پروژه نفوذ را با شکست مواجه کردند، بلکه شبکه گسترده جاسوسی با طیف وسیعی از اطلاعات ستاد را شناسایی و منهدم کردند تا روشهای واسطهها و همکاران این شبکه جاسوسی در اعتبار نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار گیرد و بار دیگر نقشه آمریکا شکست بخورد.
درخواست وزیر خارجه آمریکا برای آزادی میرزایی حکمتی
سوم خرداد امسال، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا طی بیانیهای خواستار آزادی امیر میرزایی حکمتی شهروند آمریکایی- ایرانی شد. در بیانیه وزیر امور خارجه آمریکا آمده است: «حکمتی تقریبا سه سال را به خاطر اتهامات نادرست جاسوسی در ایران زندانی بوده است. ما به خصوص نگران گزارش ها درباره وضعیت سلامتی او در زندان هستیم». او نوشت: «خانواده حکمتی در آمریکا بیش از حد مجبور به تحمل رنج دوری او بوده است. او بزرگترین پسر خانواده است و آنها برای او دلتنگ هستند و می خواهند به خانه برگردد. ما محترمانه از دولت جمهوری اسلامی ایران می خواهیم حکمتی را آزاد کند تا او بتواند در آمریکا نزد خانواده اش برگردد».
نامه میرزایی حکمتی به ظریف
پیش از بیانیه جان کری نیز، برخی رسانهها 30 فروردین امسال از نامه امیر میرزایی حکمتی به محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان خبر دادند. برخی سایتهای خبری نوشتند که امیر حکمتی در نامه خود به محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران خود را یک شهروند و هم وطن ایرانی خوانده و گفته است من به عنوان فردی که 30 ماه از خانواده خود جدا شدهام خواستار آزادی از زندان هستم.
وی در این نامه اتهامات مطرح شده علیه خود را رد کرد و مدعی شد که هیچ گاه با دولت آمریکا علیه ایران همکاری نکرده است. حکمتی خطاب به محمد جواد ظریف از وی خواست که به حقایق این پرونده توجه کنند و گفت که وی در ارتش آمریکا به عنوان مترجم زبان عربی فعالیت میکرده و هیچ ارتباطی با ایران نداشته است. وی ادعا کرد که هرگز در زمینه جاسوسی و اطلاعاتی آموزش ندیده است.
درخواست آمریکا برای تبادل میرزایی حکمتی
اکنون که بیش از سه سال از محکومیت و زندانی شدن میرزایی حکمتی به اتهام جاسوسی میگذرد، سید محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع حکمتی از درخواست آمریکا برای تبادل میرزایی حکمتی خبر داد. به گفته علیزاده آمریکا درخواست خود را از طریق دفتر حافظ منافش در ایران ارایه کرده و هنوز پاسخی داده نشده است.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
در نهایت بعد از انجام تحقیقات و اعتراف میرزایی حکمتی به همکاری با نهادهای اطلاعاتی آمریکا، پرونده وی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا و سرویس اطلاعاتی آمریکا CIA علیه جمهوری اسلامی ایران به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع شد. پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی قرار گرفت و نخستین جلسه محاکمه میرزایی حکمتی، ششم دی سال 90 برگزار شد.
متهم ساختن ایران به دست داشتن در تروریسم؛ هدف جاسوس آمریکایی
در کیفرخواست صادره برای امیر میرزایی حکمتی که در جلسه دادگاه توسط نماینده دادستان قرائت شد با استناد به گزارشات مدیرکل حقوقی قضایی معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات آمده بود حکمتی با هدف نفوذ اطلاعاتی به سیستم اطلاعاتی کشور وارد ایران شده و با بررسی دقیقتر مشخص شد که هدف وی متهم سازی ایران به دست داشتن در تروریسم است.
در این کیفرخواست همچنین آمده است که متهم از ماه می 2009 میلادی از سوی سازمان جاسوسی آمریکا CIA استخدام شده و مأموریتهایی را برای جاسوسی در ایران داشته است. در این کیفرخواست با اشاره به اعزام حکمتی به پادگان بگرام افغانستان و دسترسی وی به اسناد سری و سپس اخذ مأموریت برای حضور در ایران و سپس مراجعه به وزارت اطلاعات و برقراری رابطه با کارشناسان این وزارت به عنوان مراحل انجمن مأموریت متهم، آمده است.
اقرار صریح و مقرون به واقع متهم، ارتباط با سازمان سیا و اقدام علیه امنیت کشور بوده و انگیزههای همکاری با سیا محرز است؛ از این رو تقاضای کیفر برای متهم خواستار میشود.
در نهایت 19 دی ماه، دادگاه رای خود را صادر و جاسوس آمریکایی را به اعدام محکوم کرد. رای صادره مورد اعتراض میرزایی حکمتی قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی در مرحله تجدید نظر به دیوان عالی کشور ارجاع شد.
کمتر از دو ماه از ارجاع پرونده میرزایی حکمتی به دیوان عالی کشور گذشته بود که حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه 15 اسفند ماه سال 90 در نشست خبری با خبرنگاران در خصوص این پرونده گفت: تا آنجا که در ذهنم است به این حکم در دیوان عالی کشور اعتراض شد و دیوان از آن نقص گرفت و پرونده را برای رسیدگی به شعبه همعرض فرستاده است.
با نقض دیوان به حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب، پرونده به شعبه 28 این دادگاه به عنوان شعبه هم عرض ارجاع شد و در نهایت شعبه یاد شده میرزایی حکمتی را به 10 سال حبس محکوم کرد و این رای در شعبه تجدید نظر استان تهران تایید شد. بعد از صدور رای قطعی، میرزایی حکمتی از دیوان عالی کشور تقاضای اعاده دادرسی کرد که تا کنون به این درخواست وی پاسخی داده نشده است.
حکمتی که بود و چگونه وارد ایران شد؟
پیش از ورود امیر میرزایی حکمتی به ایران، به دستور باراک اوباما، میز ایران در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا سیا مامور میشود تا علاوه بر هزینههای گذشته، فعالیتهای خرابکارانه و جاسوسی که تاکنون انجام میداده، پروژهای سه جانبه را، بسیار محرمانه و با همکاری موساد و MI6 طراحی کرده و علاوه بر ترور و جنگ رسانهای، سیا تمام توان خود را برای فاز سوم یعنی راهی برای نفوذ طرح به کار گیرد.
میز ایران در سیا که در مقابله با سرویس اطلاعاتی ایران شکستهایی پیدرپی خورده بود، این پروژه را حیاتی میبیند و از همین رو یک تیم ویژه در سازمان سیا مامور میشود تا زبدهترین فرد را برای نفوذ به دستگاه اطلاعات ایران انتخاب کند. فرد مورد نظر در آریزونای آمریکا متولد شده و سابقه یک دهه آموزشهای فشرده اطلاعاتی را در رزومه خود داشت.
میرزایی حکمتی در اعترافات خود میگوید: سال 2001 دبیرستان را تمام کردم و تصمیم گرفتم وارد ارتش آمریکا شوم. آگوست 2001 رسما لباس ارتش آمریکا را پوشیدم و آموزش های مختلف اطلاعاتی و نظامی دیدم.
حکمتی پس از آموزشهای عمومی و ویژه نظامی، به دانشگاهی مخصوص فرستاده میشود تا در کنار آموزشهای اطلاعاتی، زبانهای خاورمیانهای را نیز بیاموزد. در ادامه اعترافات وی آمده است: وقتی فهمیدند که من می توانم یک مقدار به عربی و فارسی حرف بزنم، گفتند ما دوست داریم شما را به دانشگاهی بفرستیم تا عربی یاد بگیری.
حکمتی حالا به تحلیلگر اطلاعات تبدیل شده که با پوشش نظامی ارتش آمریکا، وارد خاک عراق میشود. ماموریت وی در عراق، شناسایی افرادی بین مقامهای عراقی است که گرایش به آمریکا داشته باشند و این کشور بتواند با صرف هزینه، آنها را عروسک خیمه شب بازی خود بکند. حکمتی باید افرادی را مییافت که اهداف آمریکا را در خاک عراق تامین کند.
حکمتی در خصوص فعالیت هایش در عراق نیز میگوید:«آمریکاییها تاجایی که میتوانند امور کشورها را خصوصاً نفت را کنترل میکنند. آمریکا قصد داشت تا با تصرف چاههای نفت عراق، سازمان اوپک را ورشکست و کاری کند که نفت فقط به دلار معامله شود تا قدرت آمریکا مقابل چین و روسیه بیشتر باشد. یکی از دلایل حضور نظامی آمریکا در عراق این بود که در خاورمیانه حضور داشته باشد و با نفوذ در گروههای اسلامی در بین مردم مسلمان نفوذ کند و انحراف ایجاد کند. آمریکا با پوششِ آوردنِ دموکراسی، یکی دیگر از اهداف خود یعنی کنترل خاورمیانه از جمله ایران، سوریه، لبنان، عراق، بحرین و حتی تونس را اجرا کرد تا ایران برای این کشورها الگو نشود».
حکمتی در عراق، حدود دو سال آموزش استفاده از سیستمهای محرمانه و جمعآوری اطلاعات از اماکن و اشخاص مختلف را به طور کاربردی فرا میگیرد. در این بین سیا میکوشد تا پوششی مناسب، برای ماموریت بزرگ وی بیابد.
حکمتی بلافاصله پس از پایان ماموریت چند ماهه در عراق به استخدام چندین شرکت اطلاعاتی درمیآید. تغییر شرکتهای متعدد او در فاصله زمانی کوتاه به خاطر این است که حکمتی آموزشهای مختلف را در پوشش کار در شرکتهای مختلف بیاموزد و در خلال این آموزشها، دوستان و همراهان وی به ماهیت ماجرای وی پی نبرند.
سرانجام تیم ویژهای که میز ایران را در دست داشت، حکمتی را برای عملیات پیچیده نفوذ انتخاب میکند. انتخاب حکمتی برای این بود که سیا توانایی وی در دقت به جزئیات محیط و تفکر برای آمریکا را بسنجد و باید برای این ماموریت مهم و استراتژیک محک زده و آموزش ببیند. وی بارها تست دروغسنجی و روانشناسی و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، بنابراین بعد از چندی در سال 2011 در هتل واشنگتن، این ماموریت به وی ابلاغ میشود.
مامور سیا با دادن توضیحات ریز و دقیق، حکمتی را برای انجام این ماموریت بزرگ توجیه میکند و به وی اطمینان میدهد با پوششی که برای او ایجاد میکنند، هیچ مشکلی پیش نیاید. دو طرف طی سه روز، بارها نوع مواجهه با ماموران اطلاعاتی با پوشش حکمتی را تمرین میکنند.
در این بین سازمان سیا نیز تصمیم گرفته بود تا یکی از زبدهترین نیروهایش که در زمینههای مختلف اطلاعاتی آموزش دیده و حالا دیگر از سطح تحلیلگر اطلاعاتی بالاتر رفته را با پوشش یک دلال اطلاعات در مسیر دستگاه امنیتی ایران قرار دهد تا نفوذ صورت گیرد. برای این کار فرد مورد نظر به هر طریق ممکن باید اعتماد سازی کند. در اعترافاتی که از حکمتی پخش شد، وی در این باره میگوید: «به من گفتند میروی و سه هفته به عنوان یک منبع برای وزارت اطلاعات، اطلاعات هماهنگ شده به آنها می دهی و پول میگیری و برمیگردی».
حکمتی برای اجرای این امر، اجازه دسترسی به سریترین سیستمهای اطلاعاتی برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز «پروژه نفوذ» را پیدا میکند. سپس به پادگان بگرام افغانستان فرستاده میشود و در این هنگام، شبکههای مختلف ایران که تحرک و فعالیتهای بگرام را زیر نظر دارند، از حضور یک آمریکایی ایرانی تبار در این پادگان مطلع میشوند. حکمتی سپس با پروازی به دبی میرود و بعد از دو روز اقامت در دبی به ایران میآید.
حجم اطلاعاتی که حکمتی با خود به ایران آورده بود، به گونهای بود که هر سرویس اطلاعاتی در مواجهه با آن خود را در مقابل منبعی مهم میدید و سعی میکرد تا علاوه بر صحتسنجی، هر طور شده این منبع را از دست ندهد و نیاز اطلاعاتیاش را بهوسیله آن برآورده کند و این همان دامی است که برای ایران پهن شده بود.
سازمان سیا در این پروژه به دنبال ایجاد اثر انگشت یا ردپای سرویس اطلاعاتی ایران است تا هر طور شده، لااقل یکی از ماموران امنیتی ایران را به دام بیاندازد و پس از درخواست اطلاعات از حکمتی، به توانمندی و نیازهای ایران اشراف یابد تا بتواند آن را بهعنوان حربهای علیه ایران قرار دهد اما دستگاه امنیتی ایران بر این موضوع اشراف یافت و با ارزیابی درستی اطلاعات، به فرعی بودن کار پی برد و با شناسایی مسیرها و راههای اعزام فرستاده که حکمتی از آنها عبور کرده بود، پروژه نفوذ را کنترل و مهار کرد.
سرانجام، سربازان گمنام امام زمان(عج) با ردگیری و مهار فرستاده، در یک عملیات پیچیده، نه تنها پروژه نفوذ را با شکست مواجه کردند، بلکه شبکه گسترده جاسوسی با طیف وسیعی از اطلاعات ستاد را شناسایی و منهدم کردند تا روشهای واسطهها و همکاران این شبکه جاسوسی در اعتبار نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار گیرد و بار دیگر نقشه آمریکا شکست بخورد.
درخواست وزیر خارجه آمریکا برای آزادی میرزایی حکمتی
سوم خرداد امسال، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا طی بیانیهای خواستار آزادی امیر میرزایی حکمتی شهروند آمریکایی- ایرانی شد. در بیانیه وزیر امور خارجه آمریکا آمده است: «حکمتی تقریبا سه سال را به خاطر اتهامات نادرست جاسوسی در ایران زندانی بوده است. ما به خصوص نگران گزارش ها درباره وضعیت سلامتی او در زندان هستیم». او نوشت: «خانواده حکمتی در آمریکا بیش از حد مجبور به تحمل رنج دوری او بوده است. او بزرگترین پسر خانواده است و آنها برای او دلتنگ هستند و می خواهند به خانه برگردد. ما محترمانه از دولت جمهوری اسلامی ایران می خواهیم حکمتی را آزاد کند تا او بتواند در آمریکا نزد خانواده اش برگردد».
نامه میرزایی حکمتی به ظریف
پیش از بیانیه جان کری نیز، برخی رسانهها 30 فروردین امسال از نامه امیر میرزایی حکمتی به محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان خبر دادند. برخی سایتهای خبری نوشتند که امیر حکمتی در نامه خود به محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران خود را یک شهروند و هم وطن ایرانی خوانده و گفته است من به عنوان فردی که 30 ماه از خانواده خود جدا شدهام خواستار آزادی از زندان هستم.
وی در این نامه اتهامات مطرح شده علیه خود را رد کرد و مدعی شد که هیچ گاه با دولت آمریکا علیه ایران همکاری نکرده است. حکمتی خطاب به محمد جواد ظریف از وی خواست که به حقایق این پرونده توجه کنند و گفت که وی در ارتش آمریکا به عنوان مترجم زبان عربی فعالیت میکرده و هیچ ارتباطی با ایران نداشته است. وی ادعا کرد که هرگز در زمینه جاسوسی و اطلاعاتی آموزش ندیده است.
درخواست آمریکا برای تبادل میرزایی حکمتی
اکنون که بیش از سه سال از محکومیت و زندانی شدن میرزایی حکمتی به اتهام جاسوسی میگذرد، سید محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع حکمتی از درخواست آمریکا برای تبادل میرزایی حکمتی خبر داد. به گفته علیزاده آمریکا درخواست خود را از طریق دفتر حافظ منافش در ایران ارایه کرده و هنوز پاسخی داده نشده است.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.