به گزارش مشرق، دکتر علیرضا زاکانی طی یادداشتی در هفته نامه پنجره نوشت: نیم نگاهي
به رخدادهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و فراز و نشيبهاي راه طي شده،
بيترديد اهميت وقايع تلخ سال 1388 را در ذهن و نظر هر پرسشگري برجسته
ساخته و متوجه مقطع تاريخي بعد از انتخابات دهم رياست جمهوري ميکند که در
آن با ريزشها و رويشهاي کم سابقه يا بيسابقه، فصلي نو، فراروي نظام
اسلامي قرار گرفت و ملت رشيد ايران اسلامي از آزموني ديگر سربلند و پيروز
خارج گشت. به راستي اين همه تاکيدات مسئولان نظام اسلامي بهويژه رهبري
فرزانه انقلاب بر موضوع فتنه سال 88 و ضرورت عبرتگيري از آن براي چيست و
چه دليلي ميتواند داشته باشد. در اين مختصر سعي شده است تا برخي از
سرفصلهاي موضوعات مربوطه را مرور و به اجمال نقطه نظر خويش را تقديم
کنيم.
1. از سال 1357 تاکنون، ايران اسلامي هميشه در معرض توطئهها
و دشمنيهاي نظام سلطه به رهبري شيطان بزرگ آمريکا بوده و است ولي در پنج
مقطع مشخص، رژيم استکباري ايالات متحده با هم پيمانانش سعي کرد که با
تغيير رويکرد بر شدت و نوع تهاجم خود افزوده و از فرصتهاي جديدي، علاوه
بر زمينههاي گذشته عليه انقلاب اسلامي بهره گيرد.
الف) در دهه اول
پس از پيروزي انقلاب اسلامي تلاش آمريکا عمدتا براي مواجهه سخت با مردم
عزيز ايران بود لذا با تحريک جنگهاي قومي و مذهبي، حمله مستقيم به ايران
در واقعه طبس، طراحي کودتاي نوژه و سپس تحريک صدام جهت تجاوز به ايران،
براندازي مستقيم را در دستور کار خود قرار داد.
ب) از سال 1367
آمريکا با قبول شکست پروژه جنگ سخت، وجه همت خويش را در تهي کردن نهال جوان
اما مستحکم انقلاب اسلامي با آغاز جنگ نرم کرد ولي با دقت نظر مقام معظم
رهبري در اعلام جنگ نرم و شبيخون فرهنگي دشمن عليرغم وارد کردن آسيبهاي
بسيار نتوانست خواسته خود را بهطور کامل محقق سازد.
ج) در دوره دوم
خرداد، رويکرد حاکميت دوگانه و شکاف بين مسئولان و انتخابي نمودن و
انتصابي دانستن آنها دنبال شد اما باز نتيجه مورد دلخواه سلطهگران حاصل
نشد.
د) آمريکا با سرمايهگذاري نزديک به يک دهه با همت بنيادهايي
همچون بنياد سوروس و با بهرهگيري از نظرياتي همچون نظريه جين شارپ و
استفاده از تجارب انقلابهاي رنگي در برخي کشورها از جمله انقلاب گل رز
در گرجستان، انقلاب نارنجي در اوکراين و انقلاب لالهاي در قرقيزستان کوشيد
علاوه بر تشديد اختلافات و درگيري مسئولان، اينبار متن جامعه را در مقابل
هم قرار داده و بهزعم خود پرونده انقلاب اسلامي ايران را بسته و همه
دستاوردهاي آن را به يکباره با سقوط در پرتگاه به نابودي بکشاند و اينبار
نيز جز شکست از هماوردي با اراده الهي متجلي در تدابير رهبري فرزانه
انقلاب و بصيرت و غيرت مثال زدني مردم بيدار ايران نتيجهاي حاصل آمريکا و
همراهانش نشد.
هـ) پنجمين رويکرد جدي آمريکا در تشديد همهجانبه
تحريمها براي کند کردن پيشرفت ايران و فراتر از آن ايجاد نارضايتي در بين
آحاد مردم براي رويگرداني اجتماعي و آشوب آغاز شد که بدون شک مقدمات آن را
عناصر فتنهگر داخلي مهيا نموده و حتي برخي از آنان بنابر اسناد موجود
تسريع در آن را از بيگانگان طلب کردند و آنقدر فضا را براي رئيسجمهور
آمريکا آماده کردند که اوباما عليرغم تقديم نامه به محضر رهبر معظم انقلاب
حضرت امام خامنهاي (مدظله العالي) و اعلام آمادگي مذاکره مستقيم در همه
سطوح ـ دو روز قبل از انتخابات 22 خرداد 1388 ـ به يکباره خواستار تشديد
فشارها به بهانه بيثباتي داخلي در ايران در ايام آشوبهاي خياباني و
ادعاهاي واهي خود در موضوع هستهاي شد.
اينک ما در حال نبردي
اقتصادي و جنگ تمام عيار فرهنگي، سياسي، اقتصادي و امنيتي هستيم که گذر با
عزت از آن نياز به همت مضاعف و درسگيري از همه مواقف گذشته خاصه در
بزرگترين آنها يعني فتنه سال 1388 دارد.
2. يکي از شگردهاي
دشمنان، کمرنگ نمودن جنايت رخ داده در فتنه سال 1388 بهطور مستقيم يا با
واسطه و بهرهگيري ازظرفيت افراد سادهلوح در کشور است. بهنظر برخي عناصر
سطحي، ماجرا را تا دعواي شخصي دو نفر تنازل داده و ميگويند رفتار غلط دکتر
احمدينژاد در مناظرات سبب شد تا آقايان موسوي و کروبي نيز به تلافي، بعد
از انتخابات اين رفتارهاي غير قانوني را داشته باشند لذا در ادامه درخواست
محاکمه دو طرف را ميکنند. با دقت نظر در اقدام خلاف اخلاق آقاي
احمدينژاد که نارضايتي رهبر معظم انقلاب را بههمراه داشت، با جرم بزرگ
مرتکب شده توسط فتنه گران که در آن دروغ بزرگ تقلب را بيان داشته و تهمت
نابخشودني تجاوز را به ساحت نوراني نظام اسلامي زدند- و با آشوبطلبي، سبب
آسيبها و جراحات سنگيني بر ملت گرديدند- و زمينه را براي تمسخر و قلب کردن
آرمانهاي انقلاب در 13 آبان و اهانت و آتش زدن تمثال امام (ره) در 16
آذر و از همه بالاتر هتک حرمت در عاشوراي حسيني را فراهم کردند و راه را
براي زمينه مداخله جويي بيگانگان و تصويب مجدد قطعنامههاي سازمان ملل و
جسارت آمريکا در تشديد زياده خواهيها و تحريمهاي اقتصادي باز نمودند و
در يک کلام دانسته يا ندانسته همه سرمايههاي اين ملت رشيد را با قدرتطلبي
خود و بيتقوايي جمعي همراهان خويش بر لب پرتگاه بردند تا از قِبل آن عطش
قدرت طلبيشان را سيراب کنند بيآن که توجه کنند که در سناريويي بزرگ با
ابعاد جهاني بر عليه انقلاب اسلامي و به سرکردگي آمريکا و اسرائيل آب به
آسياب آنان ميريزند و راه را بر بيگانگان هموار مينمايند.
3. سران
داخلي فتنه و همراهان آنها آنچنان شيفته خويش گرديده بودند که با رويي
گشاده به استقبال ضدانقلاب و سران خارجي آنها رفتند و خود را در جايگاهي
نشاندند که براي سلطه گران اميد و روزنه نفوذ خلق نمود و رفتاري انجام
دادند که هنوز ملت عزتمند و رشيد ما در حال پرداختن هزينههاي آن است و
اين درحالي است که سران داخلي فتنه نه تنها متنبه نشده و اظهار پشيماني و
ندامت نميکنند بلکه هنوز در توهمات خويش غوطه ورند و ادعاهاي بياساس خود
را تکرار و طلب نداشته خود را وصول مينمايند و بدتر از آنان همراهان
بيتقوايي که در محافل خصوصي خويش بهدرستي انتخابات سال 1388 اذعان داشته
ولي حاضر نيستند اقراري بر جرم و جنايت خود و اظهار ندامت در برابر ملت
رشيد ايران داشته باشند. اين درحالي است که برخي از سران داخلي فتنه و
مرتبطين با آنها چندي است که بر کرسي اخلاق نشسته و مخالفين خود را دعوت
به اخلاقمداري ميکنند بدون اينکه پاسخي بر دروغها و تهمتها و جناياتي که
در آن چهره نظام سلامي را ملکوک نمودند داشته باشند.
4. يکي از
نکات قابل توجه و دقت در سالهاي اخير اميد مسئولان آمريکايي و صهيونيستي
به عدهاي تجديدنظر طلب داخلي بوده که با بيآبرويي تمام اظهار ميدارند که
همه فشارها و تحريمهاي آمريکا براي ايجاد نارضايتي در مردم و سوق دادن
راي و نظر آنها به اين عده پر مدعا بوده که به بيان آدام آرلي، سفير
آمريکا در بحرين بهعنوان اپوزيسيون جديد و با رهبري مهندس موسوي و آقاي
سيد محمد خاتمي شناخته ميشوند يا با جسارت تمام مايکل اورن سفير رژيم
نامشروع اسرائيل در آمريکا اعلام ميکند که بهواسطه رخدادهاي سالهاي
اخير، هرچه فشار نيز به مردم ايران بيايد و تحريمها هر فاجعهاي را خلق
نمايند باز کمک ميکنند تا مردم از نظام اسلامي فاصله گرفته و ديگر آمريکا و
اسرائيل را مسبب مشکلات خود ندانند!
سران داخلي فتنه و مرتبطين با آنها چندي است که بر کرسي اخلاق نشسته و مخالفين خود را دعوت به اخلاقمداري ميکنند بدون اينکه پاسخي بر دروغها و تهمتها و جناياتي که در آن چهره نظام سلامي را ملکوک نمودند داشته باشند.