به گزارش مشرق، انتشار گزارش کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا درباره روش های فجیع ماموران سیا برای بازجویی و بازداشت زندانیان مظنون به ترور _ که نوعی افشاگری انتخاباتی دموکرات ها علیه جمهوری خواهان به شمار می آید _ جنجال های فراوانی را در فضای داخلی این کشور و نیز عرصه بین المللی برضد واشنگتن و شخص «باراک اوباما » ایجاد نموده است. بدنبال انتشار این رسوایی دموکرات های سنا خواستار استعفای «جان برنان» شده ودر مقابل تعدادی از جمهوری خواهان مدعی شدند که چنین اقداماتی در راستای تامین امنیت ملت آمریکا بوده است.

در این میان موضع گیری باراک اوباما نیز منجر به خشم هرچه بیشتر جامعه جهانی شده است. وی در توجیه این رسوایی ، «برنان» را مامور رد اتهامات علیه واشنگتن نمود. رییس سازمان امنیت مرکزی آمریکا نیز مدعی شد: «تمامی این روش های سختگیرانه بازجویی کمک زیادی برای شناخت القاعده و نیز مبارزه با تروریسم بین المللی و نجات جان انسان ها به ما کرده است .»

به نظر می رسد «روش های سختگیرانه بازجویی و بازداشت» از دیدگاه برنان و اوباما همان تمایل تکنوکراتیک به اقدامات خشونت آمیز سازمان یافته علیه افرادی است که تنها مظنون به جرم هستند و محکومیت آنها در دادگاه اثبات نشده است. نشریه معتبر « فارن پالسی » در 9 دسامبر 2014 نوشت: ایالات متحده با بی توجهی به ابتدای ترین اصول حقوق بشر و نقض آشکار قوانین بین المللی بی رحمانه شکنجه های خود را انجام داد و برای تکرار آن نیز اصرار دارد .

در این گزارش تلاش شده تا گوشه هایی از سیاست های مخفیانه و غیرقانونی دولت آمریکا _ با همکاری هم پیمانان غربی و عربی آن _ در راستای تحقق اهداف امپریالیستی و گسترش هژمونی نامشروع خوددر دنیا مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد :

*** تاریخچه تشکیل و فعالیت سازمان امنیت ملی آمریکا

اگرچه سیا سالها فعالیت های جاسوسی و خرابکارانه خود را در داخل و خارج از مرزهای آمریکا انجام می دهد اما این سازمان در سال 1947 میلادی و تحت ریاست جمهوری «ترومن» بطور رسمی تاسیس شد و بدون هرگونه قوانین نظارتی از سوی اکثریت مردم ، سنا و یا کنگره فعالیت خود را آغاز نمود .

دخالت در انتخابات دموکراتیک ایتالیا و تهدید طرف پیروز برای اعلام شکست ، تاسیس رادیو اروپای آزاد بعنوان نخستین رسانه رسمی این سازمان ، براندازی دولت قانونی مصدق در ایران با ایجاد کودتای نظامی و اجرای عملیات کنترل ذهن و شستشوی فکری در کره شمالی از جمله اقدامات خرابکارانه « سازمان امنیت ملی آمریکا » پس از تاسیس رسمی می باشد .

به گزارش یکی ازانجمن های تحقیقاتی آمریکا ، تنها در سال 1987 حداقل شش میلیون انسان در سراسر دنیا بر اثر عملیات های سیا کشته شدند . « هولوکاست آمریکایی » اصطلاحی است که برای این سال از سوی مقامات واشنگتن نام گذاری شده است . بااین حال مسئولین ارشد سیا آن را تنها بخشی از فعالیت های سازمان در راستای مبارزه با کمونیسم جهانی می نامند.

*** نقش 11 سپتامبر در توجیه جنایت های سیا

در گزارش منتشر شده سنا ، اصطلاح « اقدامات جنایی محتمل » از سوی ماموران شکنجه گر سیا عنوان شده ، بدین معنا که انواع شکنجه های نامتعارف در قبال افرادی اجرا شده که احتمالا اقدامات جنایی مرتکب شده و یا خواهند شد (!)

بر اساس اسناد و مدارک موثق ، شبکه القاعده محصول مستقیم سازمان های جاسوسی و اطلاعاتی ایالات متحده هستند . تروریست های تکفیری _ بعثی که اصطلاحا خود را «جهادگر» می نامند بعنوان سرمایه های اطلاعاتی واشنگتن محسوب می شوند .حفظ و تقویت این سرمایه ها در کنار سیاست های شکنجه گرایانه سازمان امنیت ملی امریکا به همیشگی شدن افسانه غرب که : « تروریست های شیطان صفت واقعی هستند و زندگی آمریکایی ها را تهدید می کنند » کمک می کند .

گزارش منتشر شده سنای آمریکا ، شکنجه های سیا حین بازجویی و بازداشت زندانیان طی سال های 2001 تا 2009 را نشان می دهد ؛ یعنی در دوران ریاست جمهوری جورج بوش . همین مساله مسئولیت اوباما را دوچندان می کند چرا که برخلاف شعارهای انتخاباتی و تبلیغاتی اش ، وی هیچگونه تلاش یا اقدامی برای توقف چنین سیاستی انجام نداده است. بلکه در بسیاری از موارد گزینه‌های تشویقی نیز از سوی باراک اوباما برای ماموران سیا ارائه شده است .

حادثه 11 سپتامبر و حمله به ساختمان های تجارت جهانی بعنوان ابزاری توجیهی استفاده شد که حمله به عراق و افغانستان و نیز اعمال انواع شکنجه ها توسط افسران و ماموران آمریکایی را مجاز نمود . سناتور فین اشتاین در این باره می گوید : « همه ما خاطره صبح سه شنبه 11 سپتامبر 2001 را در خاطر داریم که به مراکز اقتصادی و تجاری ما در نیویورک ، واشنگتن و پنسیلوانیا حمله کردند . بی شک این اقدام یک اعلان رسمی جنگ علیه ایالات متحده بود و اگر تروریست ها می توانستند حتما به مراکز سیاسی و نظامی ما نیز حمله می کردند ؛ همانگونه که اکنون نیز این تلاش ها وجود دارد . »

اگرچه فین اشتاین و بسیاری دیگر ازمقامات آمریکایی چنین لفاظی هایی را مطرح کردند اما اکنون بر همه دنیا روشن شده است که همه داستان گویی های مقامات آمریکایی درباره 11 سپتامبر ساختگی و از پیش تعیین شده بوده است . داستان رسمی آمریکا برای این حادثه حضور « اسامه بن لادن » در پشت پرده حملات می باشد در حالی که رهبر القاعده از تاریخ 9 سپتامبر همان سال ( 2001 ) در بیمارستانی نظامی در پاکستان بستری شده بود .

در واقع این حادثه وحشتناک و خودساخته _ با آمار کشته های نزدیک به 3 هزار تن _ بعنوان پیش زمینه حمله به افغانستان ، استقرار دائمی ارتش آمریکا در خاک این کشور ، تاسیس زندان های غیرقانونی مانند ابوغریب و گوانتانامو و دهها مورد نقض قوانین حقوق بشر و ضوابط عمومی بین المللی از سوی واشنگتن ( با مشارکت و همکاری لابی های صهیونیستی ) انتخاب گردید .

چراغ سبز برای جنگ موسوم به « جنگ جهانی علیه تروریسم » نیز همین داستان سازی های دروغین محسوب می شود . واقعیت این است که سیا یک موجودیت ذاتا جنایتکار است که از بدو تاسیس مورد حمایت های همه جانبه دولت های حاکم در کاخ سفید بوده است .

*** چرا شکنجه های نامتعارف؟

در بخشی از گزارش منتشر شده توسط سنا _ که خلاصه ای از یک گزارش 6 هزار و 700 صفحه ای می باشد _ این گونه آمده است: افسران و ماموان شکنجه کننده سیا معتقدند این اقدامات آنها که از آن به عنوان « تکنیک های پیشرفته بازجویی » یاد می کنند موجب دریافت اطلاعات فراوان از افراد زندانی و در نتیجه جلوگیری از اقدامات تروریستی احتمالی ضدآمریکا در آینده شده است .

نگاهی دقیق تر به این ادعا بخوبی نشان می دهد که چنین رویکردی نه تنها در قبال استخراج اطلاعات محرمانه موثر و سازنده نبوده بلکه مانع اجرای عملیات های تروریستی نیز نشده است . همانگونه که در جریان مسابقات ماراتن سال 2013 در بوستون آمریکا دو بمب در نزدیکی خط پایان منفجر شد و بر اثر آن سه تن کشته و صدها تن دیگر نیز زخمی شدند . یکی از موارد برای اثبات ناکارآمدی اقدامات سیا در شکنجه های نامتعارف زندانیان خود و تکذیب ادعای افسران آن ، همین حادثه تروریستی می باشد .

وارد کردن حمص ( نخود ارده ) به مقعد زندانیان ، سرپا نگه داشتن افراد باپاهای شکسته و یا مصنوعی ، غرق مصنوعی ، بیدار نگه داشتن طولانی مدت بازداشت شدگان حتی تا 180 ساعت ، استفاده از سیاه چاله هایی تنگ که زندانی در آن باید مانند سگ بنشیند ، شکنجه های گسترده روانی و تهدید به مرگ و تجاوز ، کوبیدن سر و بدن زندانی به دیوارهای ارتجاعی ، برهنه کردن و ایجاد سرمای شدید در حد مرگ در سلول زندانیان تنها بخشی از روش هایی است که ماموران سیا آن را « تکنیک های پیشرفته بازجویی » می نامند . (!)

نکته جالب اینجاست که سازمان سیا بسیاری از حقایق اقدامات خود را در مورد کارایی بازداشت و بازجویی زندانیان به کاخ سفید اعلام نمی کرده است . با این حال اطلاعات کنونی واشنگتن از جنایات سیا نیز مسئله ای را تغییر نداده چرا که دولت آمریکا از هرگونه پیگیری افرادی که به آزار و اذیت جنسی زندانیان مبادرت کرده اند ، سر باز می زند .

*** گزارش 500 صفحه ای سنا ؛ برگی کوچک از کتاب عظیم نقض فاحش حقوق بشر در آمریکا

در بخشی از این گزارش به آگاهی کامل « جورج بوش » از روند اقدامات و شکنجه های سیا اشاره شده است :« در آوریل 2006 ، سیا بوش را در جریان تمامی اقدامات خود قرار داه است .» این در حالی است که وی  در اکتبر 2007 در کنفرانس خبری خود در کاخ سفید اعلام کرد که « در دولتش هیچ کسی شکنجه نمی شود » (!) شکنجه گری و انواع روش های نوین آن سالهاست که یکی از دروس مهم و اساسی دانشکده های نظامی آمریکا به شمار می آید .

ویلیام بلوم ، نویسنده و عضو سابق وزارت خارجه آمریکا در مطلبی در پایگاه خبری _ تحلیلی «کانترپانچ» نوشت : « سیاست  شکنجه مخالفان در آمریکا نهادینه شده و اوباما نیز همانند بوش پسر در دوره ریاست جمهوری خود نه تنها این سیاست را کنار نزد بلکه در بسیاری موارد موجب تشدید و تقویت آن نیز گردید. بیشترین آمار شکنجه و خشونت علیه بشریت مربوط به ایالات متحده می باشد تا جایی که واشنگتن مجموعه های آموزش شکنجه گری را برای کشورهای درخواست کننده آن تهیه و تدوین می‌نماید.»

«بن امرسون» گزارشگر ویژه امور حقوق بشری و ضدتروریسم سازمان ملل درباره نحوه رسیدگی به چنین پرونده سنگینی در مورد نقض قوانین بین المللی و حقوق بشر تاکید کرد: علاوه بر ماموران و افسران سیا که مسئول اجرای شکنجه ها بوده اند، مقامات ارشد دولت آمریکا در سال های 2001 تا 2008 از جمله شخص بوش ، رییس جمهور وقت باید تحت پیگرد قضایی قرار گیرند .

بی توجهی مقامات کاخ سفید به خشونت ها و تبعیضات فزاینده علیه رنگین پوستان آمریکایی بخصوص توسط افسران پلیس سفیدپوست ، بازداشت ، شکنجه و اعدام های مظنونین بدون برگزاری دادگاه محاکمه ، شنود مکالمات و نقض حریم خصوصی شهروندان ، نقض حریم اقلیت ها و بخصوص مسلمانان و در نهایت دشمنی دیرینه با ازادی بیان از جمله مواردی هستند که برای اثبات نقض آشکار حقوق بشر در ایالات متحده می توان به آن اشاره نمود .

*** انگلیس ؛ مهره حذف شده گزارش سنا

بنگاه دروغ پراکنی بی بی سی ، ارگان وابسته به دولت انگلیس یکی از اهرم هایی است که ماموریت پوشش جنایات و افتضاحات سیا را در سطح رسانه ای بر عهده دارد . این شبکه در واکنش به انتشار گزارش رسواکننده سنا درباره برنامه های شکنجه سیا تحت عنوان « تکنیک های بازجویی و بازداشت » نوشت : بر اساس گفته های رییس سازمان امنیت ملی آمریکا بازجویی های خشن منجر به دستگیری رهبران ارشد القاعده و حذف آنها از میدان جنگ با آمریکا شده ، بنابراین جان هزاران آمریکایی را نجات داده است .

روزنامه گاردین چاپ انگلیس نیز پس از انتشار گزارش سنا در مقاله ای تصریح کرد: سازمان های اطلاعاتی لندن مشارکت هایی در برنامه های نامتعارف بازجویی توسط ماموران سیا پس از 11 سپتامبر 2001 داشته اند . به نوشته گاردین ، بنا به درخواست لندن بخش های مربوط به دخالت انگلیس در اقدامات سیا در گزارش نهایی حذف شده است . این در حالی است که مقامات انگلیسی مدعی شده اند که هرگونه دستکاری و ویرایش در متن اصلی گزارش صرفا به منظور ملاحظات مربوط به «امنیت ملی » می باشد.

نکته حائز اهمیت این است که تائیدیه رسمی  دولت انگلیس درباره دخالت لندن در شکنجه گری های سیا نشان می دهد که منتشرکنندگان گزارش خواستار حذف نکاتی بوده اند که به دخالت و همکاری متحدان اروپایی آمریکا در روند بازداشت ، بازجویی و شکنجه زندانیان اشاره دارد . اما چرا باید آمریکا بیش از انگلیس برای حذف نقش لندن در این اقدامات غیرقانونی و ناقض حقوق بشر تمایل داشته باشد  ؟

بنیام محمد ، یکی از اتباع انگلیسی است که توسط سازمان های جاسوسی لندن بازداشت ، شکنجه و بطور مخفیانه به گوانتانامو منتقل شده است . همچنین دخالت انگلیس در ربودن و شکنجه دو شورشی سرشناس لیبیایی نیز کاملا اثبات شده است این دو تن به همراه خانواده هایشان در سال 2004 بازداشت و سپس به شکنجه گاه های قذافی در لیبی منتقل شدند .  اقدامات انجام گرفته توسط «ام آی 6» و « ام آی 5» در دوره هشت ساله پس از 11 سپتامبر 2001  اکنون به اهرم فشاری علیه دولت انگلیس تبدیل شده تا از این طریق مقامات لندن وادار به پاسخگویی در قبال همکاری با واشنگتن در برنامه های شکنجه سیا شوند .

گفتنی است به نوشته اندیشکده «وکس» ، 54 دولت بطور مستقیم و یا غیرمستقیم در روند ربودن ، شکنجه و تامین مکان مناسب برای حبس به ماموران سیا کمک کرده اند که از جمله آنها می توان به مصر ، لیبی ، لهستان ، عربستان ، امارات و یمن اشاره کرد .

*** نتیجه گیری

رسوایی ایالات متحده در استفاده از نامتعارف ترین روش های شکنجه و بازجویی از زندانیان موج گسترده ای از انتقادات را در عرصه بین المللی و بخصوص در میان مدافع حقوق بشر ایجاد نمود . مقامات دولتی افغانستان ، روسیه ، ایران ، چین ، پاکستان ، کره شمالی و سازمان ملل این جنایات را محکوم کرده و خواستار رسیدگی بین المللی به این موارد وحشتناک نقض حقوق بشر در کشوری شدند که بیش از همه ادعای آزادی ، دموکراسی و تحقق حقوق انسانی را دارد . جالب اینجاست که حتی هم پیمانان غربی واشنگتن مانند آلمان ، انگلیس و فرانسه نیز نتوانسته در این باره سکوت کنند و چنین گزارشی را محکوم کردند .

به عقیده بسیاری از کارشناسان رسوایی حقیقی گزارش منتشر شده از سوی سنا نیست بلکه واکنشی است که سردمداران کاخ سفید به آن نشان داده اند . باراک اوباما در واکنش حمایت آمیز خود نسبت به گزارش اظهار داشت : شکنجه برای نجات جان انسان ها موثر و ضروری است ، شکنجه ابزار خوبی است و ما برای تحقق اهداف خود به آن نیاز داریم .

در بخشی از « کنوانسیون مخالفت با شکنجه و دیگر مجازات‌ها یا اعمال خشونت‌بار، غیرانسانی و موهن » که در سال 1994 مورد تائید آمریکا نیز قرار گرفت و عالی ترین قانونی این کشور محسوب می شود ، آمده است : هیچ شرایطی اعم از جنگ یا تهدید به جنگ ، بی ثباتی سیاسی و یا ضرورت های عمومی و بین المللی نمی تواند توجیهی برای استفاده از شکنجه با هر روشی تعیین شود .

مسئله مطرح شده در گزارش فوق تنها یکی از هزاران مورد نقض آشکار حقوق بشر در کشور داعیه دار دموکراسی و محافظت از حقوق انسان هاست . به اعتقاد مقامات آمریکایی و تعدادی از هم پیمانان غربی و عربی آنها ، برای دستیابی به اهداف و در برخی شرایط باید از هر روشی که امکان پذیر باشد ، استفاده کرد . این رویه نه تنها همراستا با قوانین و ظوابط سازمان ملل و منشور حقوق بشر این سازمان نیست بلکه نقض آشکار آن نیز محسوب می شود .

انتشار خلاصه چند صد صفحه ای سنا درباره اقدامات معمول و روزانه سیا _ که موجی از خشم و انزجار علیه آمریکا را در عرصه بین المللی ایجاد نموده _ بیش از پیش این اندیشه را تقویت نموده است که آیا واشنگتن به جای تائید اکاذیب توهم آلود «احمد شهید» در سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران و یا نگرانی درباره شرایط زندگی سوری ها تحت حکومت « بشار اسد » به مشکلات داخلی عمیق و دیرینه خود در زمینه پایمال شدن ابتدایی ترین حقوق انسان ها متمرکز شود ؟